تاریخ انتشار:
چطور شوفو ببر محبوب سوئدیها را تصاحب کرد
داستان یک تملک
یک روز سخت زمستانی در ژانویه سال ۲۰۰۷ بود و چیزی که باعثتعجب مدیران موتورسیتی میشد این بود که چرا نمایشگاه اتومبیل دیترویت را در بدترین موقع سال برگزار کردهاند.
یک روز سخت زمستانی در ژانویه سال 2007 بود و چیزی که باعث تعجب مدیران موتورسیتی میشد این بود که چرا نمایشگاه اتومبیل دیترویت را در بدترین موقع سال برگزار کردهاند. لی شوفو پسر کشاورزی از استان ژجیانگ چین که در سال 2010 به شکل باورنکردنی به مدیرعامل ولوو مبدل شد به دنبال اندکی ترغیب از سوی رئیس بخش مالی شرکت فورد دان لکلر در دفتر مرکزی فورد بود. یک سال قبلتر مدل جدیدی که توسط شرکت او جیلی ساخته شده و در زبان ماندارین (زبان رسمی تمام اقوام چینی) به معنی مبارک و فرخنده است شروع خوبی در نمایشگاه دیترویت نداشت. این عملکرد برخلاف قیمت چسبنده کمتر از 10 هزار دلار آن بود که هدفش تبدیل این خودرو به پدیده فولکسواگن قرن بیست و یکم بود. لی آن زمان 47ساله (در سال 2010) به واسطه بازاریابی ارزانترین خودرو دنیا و تبدیل شدن به خودرو کلاس متوسط در کشور در چین موفقیتهایی کسب کرده است. ولی مدل جیلیاش به شکل بیرحمانهای در آمریکا شکست خورد. مردم معتقدند شما چیزی را به دست میآورید که برایش پول پرداخت کنید. جان هارمر سیاستمدار سابق کالیفرنیا و کسی که مشاور لی جهت نفوذ در بازارهای آمریکا بود، گفت مهندسانی را میدیدم که
از شرکتهای مختلف خودروسازی میآمدند و با بررسی موتور جیلی شگفتزده میشدند و میرفتند. لی پس از این شکست برنامههای خود را جهت ورود به بازارهای آمریکا متوقف کرد. لکلر که یکی از پیشکسوتان فعالیتهای مالی شرکت فورد بود اولین بار با لی در ژانویه سال 2007 در یک روز بارانی در دفتر خود در دربورن در حومه شهر دیترویت ملاقات کرد. تمرکز او برای ماهها بر جلوگیری از از بین رفتن متناوب نقدینگی در شرکت فورد بود. چند هفته پس از ملاقات لی، باید اعلام میکرد فورد 6/12 میلیارد در سال 2006 از دست داده است و باید حدود 44 هزار کارگر را اخراج کند. به ظن کسانی که در مقدمات بازدید جیلی نقش داشتهاند، این مساله تاثیر کمی در حل مشکلات مدیران عالی فورد داشته است. گرچه این ملاقات هرگز از چارچوب ادب خارج نشد اما لی از طرفی خوشحال بود. هارمر میگوید متعجبم که او این مساله را نیمهتمام گذاشت اما فرهنگ تجارت چینی با فرهنگ تجارت آمریکایی بسیار متفاوت است. در چین در ابتدای کار ایجاد ارتباط بسیار مهم است.
در آرزوی یک برند
زمانی که نمایشگاه بعدی اتومبیل دیترویت برگزار شد لی که گروه هلدینگ جیلی ژجیانگ را به عنوان سازنده قطعات یخچال با وامی که از پدرش گرفته بود در سال 1986 راهاندازی کرد، دیگر رویای تسخیر بازارهای آمریکا با توفانی از خودروهای ارزانقیمت را در سر نمیپروراند. حالا آرزوی او داشتن یک برند لوکس معروف به عنوان بزرگترین تولیدکننده بخش خصوصی چین بود. اینگونه بود که سفر در تونل وحشت آغاز شد و با خرید ولوو از فورد و انتصاب خودش به عنوان رئیس کل شرکت خودروسازی سوئدی به این سفر پایان داد. این بزرگترین انتقال مالکیت یک مارک خودرو بینالمللی توسط شرکتی چینی به شمار میرفت. چین در انتقال مالکیت برندهای بینالمللی به ویژه در صنعت خودرو سابقه درخشانی دارد. برای مثال شرکت دولتی SAIC موتور که از سوانگیانگموتور کره جنوبی خریداری شد. مقامات چینی همچنین در سال 2010 میلادی خرید هامر از جنرالموتورز را پیگیری کردند که به نتیجه رسید. تلاشهای چین در خرید چنین برندهای بزرگ و بینالمللی عواقب بدی در زمینههای مدیریتی، بازاریابی، استفاده از تکنولوژی، تلفیق فرهنگی و... داشته است.
دیدگاه تان را بنویسید