تیر خونین بازارها
بازارها ماه گذشته را چگونه سپری کردند؟
بازارهای مالی داخلی تابستان بسیار سردی را آغاز کردند. شاخص کل بورس طی یک ماه اخیر با افت بیش از هشتدرصدی در کانال یک میلیون و 900 هزار واحد تثبیت شد و شاخص کل هموزن نیز با کاهش بیش از چهاردرصدی در مرز کانال 700 هزار واحد آرام گرفت. همچنین، قیمت دلار طی معاملات تیرماه، با ثبت بازدهی نزدیک به صفر درصد، در کانال 48 هزار تومان باقی ماند. بازار سکه نیز با افت نزدیک به سهدرصدی کانال 28 میلیون تومان را از دست داد. این در حالی است که بهای هر بشکه نفت در یک ماه اخیر با رشد پنجدرصدی به 81 دلار رسید.
بورس؛ پرحاشیه یا در حاشیه؟
بورس تهران، تیرماه جنجالی و پرحاشیهای را تجربه کرد. بهطوری که با انتشار اخبار مربوط به افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها، شرایط را برای بازار سهام تغییر داد. فعالان بازار که از دلیل ریزش ناگهانی بورس در نیمه اردیبهشتماه اطلاعی نداشتند، با انتشار مصوبه افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها که به امضای معاون اول ریاستجمهوری رسیده بود، متوجه شدند که با بازاری ناکارا روبهرو بودهاند که اطلاعات آن به صورت پنهانی و با تاخیر 50روزه منتشر میشود. بازاری که در آن خبر الزام شرکتها به تجدید ارزیابی به گوش میرسد و پس از آن بازار با چنین فجایعی روبهرو میشود، سطح اعتماد کاهش چشمگیری را تجربه کرده است. هرچند دولت قول اصلاح این نرخ را به بورسیها داد. اما دوباره خبرهای مختلف، حاکی از آن بود که احتمالاً دولت بر روی این نرخ مصمم بوده و پافشاری میکند. گویا در حوزه اقتصادی بورس در حاشیه اقدامات دولت قرار گرفته و برای آن کمترین اهمیت را دارد. این در حالی است که بورس از ابتدای سال، تورم را در سایر بازارها تا حدودی کنترل کرده است. بازاری که به دلیل افزایش سطح اعتماد در اوایل سال جاری روزهای خوبی را پشت سر گذاشت و میتوانست پس از یک اصلاح کوچک، به روند صعودی بازگردد، اکنون به دلیل ناکارآمدی دولتیها و جبران ناترازی آنها از بازار مظلوم سرمایه، شاهد آن بوده است که نماگرهای اصلی بورس، سطوح حمایتی را یکی پس از دیگری از دست داده و توانسته است کانالهای قیمتی پایینی را به خود ببیند. شاخص کل بورس که از آغاز تیرماه در کانال یک میلیون و 100 هزارواحدی قرار داشت، پس از اطمینان بازار در مورد تداوم ارتزاق دولت از بورس، کانال قیمتی یک میلیون و 100 هزارواحدی را از دست داد و وارد کانال دو میلیون تومان شد. پس از آن، با وجود اینکه اهالی بازار متصور بودند، سازمان بورس، با حمایتهای خود اجازه عبور شاخص از سطح کلیدی دو میلیون تومان را نمیدهد، اما زور ریسک سیستماتیک بازار به اعتبار سطح دو میلیون تومان چربید و بازار بالاخره در سال جدید دوباره وارد کانال یک میلیون و 900 هزار واحد شد. در این میان، کاهش شدید ارزش معاملات نیز، نکتهای قابل توجه بود بهطوری که میانگین ارزش معاملات خرد در تیرماه، حدود پنج هزار و 900 میلیارد تومان بود. هرچند کاهش ارزش معاملات، ناشی از توقف بسیاری از نمادها به دلیل مجامع بود، اما بیرمقی و کاهش اعتماد بازار در افت نماگرهای اصلی کاملاً مشهود است. علاوه بر این خروج سرمایه حقیقی در بازار سرد تیرماه، نشان از آن دارد که فضای ترس بر بازار حاکم شده است. معاملهگران حقیقیها در تیرماه نزدیک به هشت هزار میلیارد تومان سرمایه خود را از بازار خارج کردند. نتیجه تصمیمات و عملکرد دولت، در عملکرد سهماهه شرکتهای صنعت پالایشی کاملاً مشهود است. این در حالی است که بهار بورس تهران، به مراتب ریسک کمتری داشته و معلوم نیست دولت برای منافع خود بر آینده بازار چه تاثیری بگذارد. گویا بهار فرصت تنفس شرکتهای بزرگ بورسی و آخرین مهلت برای شناسایی سودهای جذاب است. این در حالی است که گزارشهای سهماهه سایر صنایع بهخصوص صنایع ریالی، قوت قلبی است تا این اطمینان حاصل شود، در شرایطی که دولت درگیرودار درگیری با صنایع بزرگ است، صنایع ریالی میتوانند سودهایی بهتر را در فصول آینده تکرار کنند. به خصوص صنایعی نظیر تایرسازان که در شرایط ثبات ارزی با افزایش نرخ خوبی مواجه شدهاند. اما در مجموع، هنوز این ترس و نااطمینانی در بورس وجود دارد که دولت در صنایع پرسود که عملکرد خوبی را در بهار سال جاری به ثبت رساندهاند نیز دخالت کرده و ریسک آنان را افزایش دهد. بر همین اساس، بازدهی صنایع در تیرماه، نشان میدهد که فضای ترس بر همه صنایع حاکم شده و تقریباً عمده گروههای بورسی تابستان خود را با سرخپوشی شاخصهایشان به پایان رساندند. در حال حاضر با در نظر گرفتن موارد فوق، دو سناریو پیشروی بازار است. با توجه به اینکه شاخص کل بورس، در محدوده جذاب و ارزندهای قرار داشته و انتظار میرود، با توجه به متغیرهای کلان اصلاح بزرگی را تجربه نکند و در بدبینانهترین حالت، با افت بسیار اندک همراه شود. اما تداوم شرایط اسفناک موجود، میتواند بازار را تا اطلاع ثانوی به کما ببرد. دولت در اوج ناامیدی بازار میتواند با عقبنشینی از سیاست نادرست و غیرمنطقی تثبیت نرخ گاز خوراک در یک قیمت مناسب و کاهش دخالتها در بورس نیز سناریوی دوم را رقم بزند و عموماً بازار ما در اوج ناامیدی روندهای صعودی خوبی را تجربه کرده است. کاهش ریسکها اگر در مقام عمل از سوی دولتمردان مشاهده شود، سطح اطمینان در بازار افزایش مییابد و بورس تهران کانالهای از دست دادهشده قبلی را فتح میکند. هرچند اکنون نیز نمادهای ارزنده در بازار بسیار وجود دارد و انتشار گزارشهای بهار نسبت قیمت به سود صنایع را به شدت تعدیل کرده است، اما تعدد گزینههای سرمایهگذاری، احتمالاً موجب سردرگمی سهامداران میشود. با این حال، در صورت اصلاح نرخ خوراک، گروه پتروشیمی به عنوان لیدر میتواند به بازار جهت داده و مسیر حرکتی آن را تغییر دهد. در این میان، تحرکات دلار نیز میتواند یکی از محرکهای اصلی بورس باشد.
صعود یکماهه نفت
نفت برنت طی یک ماه اخیر از عوامل بسیار زیادی تاثیر پذیرفت. یکی از عوامل موثر بر نرخ طلای سیاه که موجب سرکوب قیمت در بلندمدت شده است، احتمال افزایش نرخ بهره از سوی بانک مرکزی ایالاتمتحده است که بازارها را با ترس رکود مواجه کرده است. همچنان انتظار میرود، با توجه به اینکه هنوز فدرالرزرو به هدف تورمی خود نرسیده است، سیاست انقباض پولی را در جهت رسیدن به هدف دودرصدی تورم پیشنهاد داده و همین امر موجب تقویت شاخص دلار و افت قیمت کامودیتیها از جمله نفت خواهد شد. همچنین آمارها از سوی چین نیز چندان امیدوارکننده نبوده و انتشار دادههای اقتصادی چین بهخصوص تولید ناخالص داخلی این کشور، حکایت از آن دارد که رشد اقتصادی اژدهای زرد آسیا، پایینتر از انتظارات بوده است. کاهش تقاضا از سوی بزرگترین مصرفکننده نفت، قطعاً بر روند بلندمدت نفت تاثیرگذار است. اما از سوی دیگر احتمالاً نفت در کوتاهمدت، با روندی افزایشی همراه خواهد بود. همانطور که در یک ماه اخیر نیز، روند صعودی نفت به دلایل مختلفی به وقوع پیوست. علل افزایش قیمت نفت را میتوان کاهش عرضه و صادرات تولیدکنندههای بزرگ نظیر روسیه و عربستان دانست. علاوه بر این، راهاندازی مجدد پالایشگاههای چینی خبری بود که بر روند قیمتی نفت اثرگذار بود. اخباری در مورد احتمال اجرای سیاستهای حمایتی چین، احساسات بازار را تغییر داده و بر روند کوتاهمدت نفت اثرگذار است. هرچند این روند صعودی با نزدیکی به نشست فدرالرزرو در مورد افزایش نرخ بهره مهار شده و احتمالاً نفت، با تغییر مسیر همراه شود. با این حال، برخی از تحلیلگران چشمانداز قیمت نفت را بر اثر احتمال تقاضای شدید چین در آیندهای نزدیک، افزایشی میبینند.
دلار در قعر رکود
اسکناس آمریکایی در یک ماه اخیر، روزهای پرحاشیهای را تجربه کرد. خبرهایی درباره احتمال پرداخت بدهی عراق به ایران با مجوز آمریکا و شنیدههایی در مورد کاهش تنشها در خاورمیانه و بسیاری از تحولات ژئوپولتیک دیگر از جمله تماس وزیر امور خارجه با متحدان مشترک غربی، موجب شده است تا دلار همچنان روند نزولی خود را حفظ کند. هر چند در طول یک ماه اخیر، اسکناس آمریکایی سعی کرد به کانال 50 هزار تومان حملهور شود. اما عدم موفقیت دلار برای عبور از این کانال را میتوان عرضه شدید بازارساز در بازار ارز تلقی کرده و به نظر میرسد سیاستگذار ارزی، محدوده 50 هزار تومان را یک خط قرمز برای دلار محسوب کرده و با سرکوب انتظارات تورمی سعی دارد شرایط بازار ارز را با ثبات نگه دارد. چرا که دلار همواره یکی از شاخصهای مهم برای انتظارات تورمی بوده و در صورتی که سیاستگذار در مورد تورم و مسائل اقتصادی دارویی موثر و درمانی ریشهای تجویز نکند، این انتظارات تورمی میتوانند موجب صعود بازارهای دارایی بهخصوص دلار شوند. با سیاستهای فعلی دولت و شرایط پرابهامی که در اقتصاد ایجاد شده است و همچنین رویکرد دولت در خصوص صنایع ارزآور کشور، احتمالاً تقاضای دلار تحریک شده و فنر فشردهشده آن رها خواهد شد. انتظارات فعالان اقتصادی از وضعیت نابسامان اقتصادی در آمارهای پولی و بانکی کاملاً مشهود بوده و دادههای پولی و بانکی بانک مرکزی در اسفندماه که چندی پیش و پس از تاخیر طولانی منتشر شد، نشان دهنده این است که با افزایش سهم پول از نقدینگی و افزایش نسبت پول به شبهپول، همچنان انتظارات تورمی بالاست. با وجود این، به نظر میرسد دلار در کوتاهمدت در محدودهای مابین 48 هزار تومان تا 50 هزار تومان نوسان کند. چرا که پیامهای ردوبدلشده میان متحدان ایران و آمریکا در منطقه حکایت از آن دارد که احتمال توافق غیررسمی و نانوشته برای تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا بسیار بالاست. اما در صورتی که متغیرهای فعلی و تحولات سیاسی روی دیگری از خود نشان دهند، دلار میتواند از کانال 50 هزار تومان عبور کند.
سکه، 28 میلیون را از دست داد
قیمت سکه طلای داخلی، به واسطه هیجانات فروش در بازار دلار و افت شدید قیمت اسکناس آمریکایی کاهش شدیدی را تجربه کرد. بهطوری که قیمت سکه امامی در 21 تیرماه کانال 28 میلیون تومان را نیز از دست داد تا بازار این دارایی نیز همانند سایر بازارهای داخلی، سرخپوش شده و افت بیش از سهدرصدی را به ثبت برساند.
از طرفی تحولات بازارهای جهانی نیز بر روند اونس جهانی طلا اثرگذار بوده و قیمت این فلز گرانبها، در اثر دادههای مختلف اقتصادی رشد قابل توجهی را تجربه نکرده است. رشد تولید ناخالص داخلی چین یکی از عوامل موثر بر قیمت طلای جهانی بود. دادههایی ضعیفتر از انتظارات سبب شد تا طلای جهانی همچنان در روند نزولی باقی بماند و به زیر سطح هزار و 950 دلار برسد. کاهش بازده اوراق قرضه نیز اندکی هیجانات منفی بازار طلا را کاهش داد. همچنین کاهش بازده این اوراق نتوانست آمارهای خردهفروشی آمریکا را در جهت تقویت دلار و تضعیف طلا هدایت کند و دوباره طلای جهانی افزایش قیمتی اندکی را تجربه کرد. به نظر میرسد تا زمانی که طلای جهانی در قیمتهای بسیار پایینی معامله شده و قیمت دلار نیز در کانالهای فعلی باقی بماند، احتمالاً سکه نیز بازار پررونقی را تجربه نخواهد کرد. اما اگر دلار رشد خوبی تجربه کرده و بازارهای جهانی نیز با تحولات مثبتی در جهت تقویت اونس طلا، همراه باشد، احتمالاً سکه طلای داخلی هم پتانسیل آن را دارد تا همپای سایر بازارها به حرکت صعودی خود ادامه دهد.