تنفس سخت
آلودگی چه تاثیری بر بازار سرمایه میگذارد؟
پیچیدگی انسان و نظام تصمیمگیری او قرنهاست که بر همگان آشکار شده و با وجود آنکه تلاشهای فراوانی صرف سادهتر کردن و افزایش قابلیت توضیح دادن این درهمتنیدگی شده است، پرسشهای بسیاری بدون پاسخ ماندهاند و تنها میتوان به میزان قابل قبولی از پس شفاف کردن چگونگی آن برآمد در حالی که شدت آن کماکان مورد ابهام است. یک فرد برای انتخابها و تصمیمات خود عاملهای گوناگونی را در نظر میگیرد و از هر یک به مقدار نامشخصی تاثیر میپذیرد. علاوه بر آن در موقعیتهای متنوع وزندهی این عوامل نیز متفاوت است. در بازارهای سرمایه نیز سرمایهگذار به عنوان یک انسان از این قاعده مستثنی نبوده و برای عوامل متعددی در گزینشهای خود ارزشگذاری انجام میدهد. مولفههایی از قبیل افق سرمایهگذاری، میزان مخاطرهپذیری، اعتمادبهنفس سرمایهگذار و سایر موارد اینچنینی بر هر یک از تصمیمات اخذشده اثرگذارند. بنابراین با اطمینان نسبتاً بالایی میتوان گفت برای یک مبادله در بازار سرمایه اتکا به قوانین و شاخصهای اقتصادی کافی نیست و سرمایهگذاران همواره در چارچوب تعریف انسان عقلایی عمل نمیکنند.
پیدایش مالی رفتاری
عملکرد غیرعقلایی بازیگران عرصه بازار سرمایه در سالها، موجب سوق دادن توجهات به ادبیات مالی رفتاری شد. چرا که ادبیات کلاسیک با فرض انسان عقلایی تمرکز را بر شاخصها و روابط اقتصادی میگذارد که تجربه در واقعیت خلاف آن را نشان داده است. به این ترتیب با در نظر گرفتن سرمایهگذار به عنوان انسانی که تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی بسیاری است که بر روند تفکر وی نقش چشمگیری دارند؛ شاخهای جدید از مالی به نام مالی رفتاری پدید آمد تا با استفاده از مفاهیم روانشناسی رفتارهایی که در بازارهای مالی صورت میگیرد تحلیل شود مانند دریافت چگونگی فرآیند تحلیل و تفسیر مفاهیم و اطلاعات موجود در بازار بهوسیله سرمایهگذار که به اخذ تصمیم آگاهانه سرمایهگذاری منجر میشود. در واقع کارشناسان مالی رفتاری برآناند تا تاثیر فرآیند روانشناختی را بر تصمیمگیری آشکار کنند.
در مساله نگاه کردن با عینک روانشناختی به تصمیمات مالی و اقتصادی افراد، بر جنبههایی تمرکز میشود که تاکنون مطرح نبودند همچون تاثیرات رایجترین صفات انسانی مانند ترس، خشم، حرص و آز و ازخودگذشتگی بر تصمیمگیری. مثلث عقل و خرد و احساس دارای ارتباط تنگاتنگ و متقابل هستند که سرچشمه تصمیمگیریهای انسان شناخته میشوند. با این تفاسیر مالی رفتاری تنها به توضیح آن میپردازد که چرا یک فرد چنین تصمیم خاصی را گرفته است ولی شدت اثر عوامل مختلف قابل اندازهگیری نیست.
از عوامل تاثیرگذار بر تصمیمات فردی میتوان به خلقوخو و احوالات وی اشاره کرد. نتایج بهدستآمده از پژوهشهای تجربی پیشین نشانگر آن است که احوال بد با تحریک هورمونهای مربوطه، انسان را در وضعیت گریز قرار میدهند بنابراین میتوان گفت حال بد خطرگریزی افراد را بیشتر میکند که به همین ترتیب بر ریسکگریزی نیز موثر است. شهناز مشایخزاده به همراه بهاره شفیعزاده در مقالهای تحت عنوان آلودگی هوا و بازده سهم در بورس اوراق بهادار تهران به این سوال پاسخ میدهند که نابسامان بودن کیفیت هوا چطور و چگونه بازار سهام را دستخوش تغییر میکند.
در وهله نخست باید توجه داشت که اساساً آلودگی هوا چه تاثیری بر انسان دارد و پس از آن اثرگذاری آن بر تصمیمات روشن خواهد شد. مقوله آلودگی به خودی خود نتایجی به همراه دارد از قبیل افزایش نگرانی به لحاظ سلامتی که در نهایت این نگرانی به سمت استرس حرکت میکند و افزایش متوسط استرس و اضطراب بین جوامع را به همراه خواهد داشت. علاوه بر آن ناسالم بودن هوا تاثیر بسزایی بر کیفیت خلقوخوی افراد دارد و میتواند سبب افسردگی و احوالات ناخوشایند شود. پیشتر گفته شد خلق پایین یکی از علل افزایش خطرگریزی یا ریسکگریزی محسوب میشود. در مورد بازار سهام با توجه به ماهیت پرریسک بودن معاملات کاهش تمایل افراد به پذیرش مخاطرات، از بازدهی بورس میکاهد.
اهمیت بررسی ارتباط بین آلودگی هوا و بازدهی بورس از آنجایی محرز میشود که نخست پایتخت کشور، تهران، با چالش جدی آلودگی هوا دستوپنجه نرم میکند و تاثیر این عامل بر اهرم قوی اقتصاد کشور یعنی بازار سهام بسیار مهم است و در رده بعد، بررسی رفتاری سابقه چندانی در کشور ندارد و جای خالی آن احساس میشود.
سایه تحریمها بر سر اقتصاد ایران بیش از پیش فعالیت بازار سرمایه را حیاتی کرده است چرا که از منابع تامین مالی طرحهای عظیم صنعتی بهشمار میرود و با هدایت سرمایه به مقصد درست و کارا از گیر کردن آن در بازارهای ناسالم ممانعت میکند. به این صورت با افزایش جذابیت بازار سهام افراد بیشتری را به خود جذب کرده است. در بازارها اطلاعات از کارکردی با اهمیت فراوان برخوردار هستند چراکه بستری را برای اشخاص حقیقی و حقوقی فراهم میکنند تا تصمیم بهینه اتخاذ شود. به این دلایل شفاف کردن هرچه بیشتر مولفههای دخیل در تصمیمگیری افراد، بازار سرمایه را به سمت کارایی سوق میدهد.
اثر آلودگی بر بورس
در تاریخ نمونههایی از بررسی رفتاری در پژوهشهای حسابداری دیده میشود، در این مطالعات به تکرار از لحاظ تجربی به اثبات رسیده است که کیفیت هوای تنفسی آثار مستقیم و غیرمستقیمی در حالات روانشناختی و ذهنی از خود به جا میگذارد که سبب تغییرات فیزیکی، ذهنی و خلقوخو میشود. به این ترتیب با تمرکز بر سه بخش آلودگی هوا و خلقوخو، خلقوخو و تصمیمگیری و در آخر ارتباط بین متغیرهای مربوط به خلقوخو و بازده سهام به یافتن پاسخ صحیح به پرسش مطرحشده پرداخته میشود.
تنفس در هوایی که از کیفیت و پاکی مناسب برخوردار نیست سبب سطح بالای افسردگی، اضطراب، تنش، احساس درماندگی و خشم میشود. علاوه بر آن آلودگی هوا از عوامل استرسزا بهشمار میآید که تغییرات رفتاری و فیزیکی را به همراه دارد. در سطوح بالاتر سموم موجود در محیط زیست به مرور بر عملکرد عصبی تاثیرگذار بوده و موجب پدید آمدن اختلالات روانی همچون تغییرات خلقوخو، اختلال حافظه، پاسخ حرکتی کندتر و دیگر نقصانهای عملکردی میشود که در نهایت توزیع نمرات آزمون هوش را دستخوش تغییر میکند. برای کمتر کسی اثر خلقوخو بر تصمیمگیریهای فردی پوشیده است و مبرهن است که بسیاری از تصمیمهای مهم زندگی تحت تاثیر احساسات قرار دارند. به عنوان مثال قدرت چانهزنی افراد به میزان زیادی از احساساتی نظیر عصبانیت، ترس و خجالت نشات میگیرد یا وجود تمایل به اخذ تصمیمات خوشبینانه در افراد مثبتنگر و برعکس آن، افراد منفینگری که تصمیمهای بدبینانه را میگیرند. بنابراین اگر عاملی همچون خلقوخو بتواند در نگرش افراد تغییری ایجاد کند بهتبع آن تصمیمات نیز عوض خواهند شد. در یک کلام خلقوخوی بد، خطرگریزی را افزایش میدهد یعنی افراد با داشتن شواهد و اطلاعات و مهمتر از آن با تکیه بر احساسات خود خطر را در آینده پیشبینی میکنند و به سوی آن حرکت میکنند یا از آن فاصله میگیرند. در حالتی که فرد خطرگریز باشد علاوه بر آنکه ریسک را بیش از آنچه هست برآورد میکند از آن پرهیز نیز میکند. بازار سرمایه به عنوان یکی از نمونههایی که تصمیمگیریها شامل خطرهایی با درجات مختلف میشوند، قطعاً تحت تاثیر خلقوخو هستند. اثر خلقوخوی متفاوت پیامدهای اقتصادی مختلفی را شامل میشود چرا که در دورههای خطرگریزی بالاتر، سرمایهگذاران متمایل به فروش سهام هستند که بازدهی را منفی میکند و برعکس، ثبت بازدهی مثبت در مواقعی که تمایل سرمایهگذاران به سمت خرید سهام است در وضعیتی رخ میدهد که خطرگریزی پایینی بین افراد وجود دارد.
سایر پژوهشها چه میگویند؟
پژوهشهای متعددی در این حوزه به نتایج جالب توجهی رسیدند مانند اثر مدت زمان روشنایی روز بر بازار سرمایه. بهطوری که در فصول پاییز و زمستان به علت آنکه طول روشنایی کاهش مییابد افسردگی ناشی از کوتاه بودن آن افراد را در موقعیت خطرگریزی بیشتری قرار داده و بازدهی سهام متاثر خواهد شد (مولین و همکاران، 1996). جدا از مساله افسردگی، مدت روشنایی روز موجب اختلالات خواب شده و این امر اثر منفی بر بازده سهام میگذارد (کمسترا، 2000). علاوه بر آن ابری بودن شهر نیویورک با شاخص سهام رابطه دارد (1993)؛ این نتایج در سراسر جهان پذیرفته شده است که آبوهوا تاثیر مهمی بر نتایج معاملات روزانه سرمایهگذاران دارد. به صورت کلی گفته میشود دما با بازده سهام همبستگی منفی دارد. پژوهشهای گسترده نیز حاکی از آن است که چرخههای قمری در مسائل اقتصادی بیتاثیر نیستند و بازده سهام در روزهای نزدیک به ماه کامل کمتر از بازده سهام در روزهای یک ماه جدید است به این علت که چرخههای قمری خلقوخوی آدمی را دگرگون میکنند (یوآن و همکاران، 2006). بنابراین آثار اختلالات خلقی فصلی و دمای هوا در پژوهشها به تکرار مورد تایید واقع شده است.
اگرچه این دست پژوهشها در ایران جدید نیست؛ نصرالهی و غفاریگولک به بررسی رابطه میان آلایندههای زیستمحیطی و رشد اقتصادی در ایران پرداختند. آنها با آمارهای 28 استان و به تفکیک سه نوع گاز آلاینده مونوکسیدکربن، دیاکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن رابطه بین آلایندهها و رشد اقتصادی را تبیین کردند. در این مشاهده موشکافانه رابطه N شکل برای گازهای مونوکسید کربن و اکسیدهای نیتروژن به دست آمد که به معنای رابطه افزایشی بین درآمد سرانه و شاخص آلودگی است اما برای گاز دیاکسید گوگرد رابطه به شکل U برعکس نتیجه شد که حاکی از آن است که رشد اقتصادی پس از رسیدن حجم گاز اکسید گوگرد به سطح مشخصی نزولی میشود، به عبارتی در ابتدا همگام با هم رشد دارند و پس از عبور از حجم معین رابطه عکس میشود. این امر یکی از تفسیرهای پدیده اثر ارتجاعی است.
رشیدی در پژوهشی سعی بر آن داشت که ارتباط میان آلودگی هوا و بازده و نوسان بازده سهام را کشف کند. این پژوهش برخلاف پیشینیان به نتایجی دیگر رسید. با استناد به روش محقق به جهت کسب و آزمون دادهها، بین آلودگی هوا و بازده سهام ارتباط معناداری وجود ندارد و تنها با نوسانات بازده سهام رابطه معکوس برقرار است.
از دیگر پژوهشهای مرتبط شایان ذکر، بررسی اثر متغیرهای فصلی آبوهوا بر نقدینگی بازار اوراق بهادار جمالیانپور و مهدوی صورت گرفته است. در این پژوهش با در نظر گرفتن درجه حرارت، سطح ابرناکی، وضعیت هوا، میزان فشار هوا و سطح افق دید مشخص شد اثر متغیرهای آبوهوایی بر نقدینگی صحت دارد و به فراخور تغییرات فصلی، بازار سهام رفتار متفاوتی بروز میدهد.
بازار سهام متاثر از مسابقات فوتبال، در طی یک پژوهش از سوی ادمانز و همکاران نشان داده شد چگونه تغییر احساسات به دنبال نتیجه فوتبال میتواند بورس را متاثر کند. بررسیها گواه آن بودند که پس از شکست فوتبال بازار بهطور چشمگیری سقوط میکند. در طرف مقابل پرودان با مشاهده و قیاس بین بازارهای تازهتاسیس و بازارهای توسعهیافته، دریافت که رابطه معناداری بین تغییرات آبوهوایی و بازار وجود ندارد.
پیشینه پژوهشها نشان میدهد در بیشتر موارد کارشناسان بر این باور بودند که رابطه بین آلودگی و بازده سهام وجود دارد و این ارتباط منفی در نظر گرفته شده است. چرا که از دو منظر این استنباط منطقی به نظر میرسد؛ اول، اثر آلودگی بر تغییرات خلقی محسوس است و دوم اینکه احوالات متغیر بهطور مستقیم میزان خطرپذیری را تحت تاثیر قرار میدهند که به ایجاد رابطه منفی با بازده سهام منجر میشود.
در انتها با استناد به بررسیهای شهناز مشایخ و بهاره شفیعزاده با استفاده از شاخص آلودگی تهران و آمارهای بازدهی روزانه سهام، رابطه منفی و معناداری میان آلودگی هوا و بازده سهام مشاهده شد که همراستا با نظریههای مالی رفتاری و اکثریت مقالات مرتبط با این موضوع است. با وجود این حاصل سایر آزمونهای این پژوهش حاکی از آن بود که تنها برای بازه محدودی از تغییرات بازده اوراق بهادار رابطه مذکور صدق میکند. چرا که میتوان وزن سایر عوامل تاثیرگذار بر بازدهی را بیشتر دانست مانند شدت اثر غیرقابل انکار و شدید اخبار سیاسی که مجالی برای بروز خلقیات در تصمیمات نمیدهد یا عملکرد اقتصادی و بنیادی شرکتهای بورسی اهمیت بیشتری برای سرمایهگذاران دارد که در نهایت به عدم تطبیق رابطه منفی آلودگی در تمام طول بازه زمانی بازدهی منجر میشود.