کهکشان تحول
سیدمهدی نقوی از اجرای طرح تحول دیجیتال در فولاد مبارکه میگوید
نیلوفر نیاورانی: هر روز یک خبر خوب در صنعت فولاد. اکنون برخی شرکتهای فولادی از جمله فولاد مبارکه در بسیاری از بخشها پیشگام بوده است و تقریباً هر سال برای یک پروژه بزرگ برنامهریزی میکند و فولاد مبارکه سردمدار این تحولات است. یک روز از اجرای طرح نورد 2 سخن به میان میآورد و روز دیگر پروژهای برای بهروزرسانی و همگامی با تولیدکنندگان بزرگ جهان مطرح میکند. حال هم که اجرای طرح تحول دیجیتال فولاد مبارکه اصفهان بر سر زبانها افتاده است. اجرای این طرح قرار است فولاد مبارکه را در افق 1404 به رتبهای برساند که نهتنها تامینکننده نیاز داخلی باشد، بلکه همگام و همراستا با اقتصاد جهانی پیش رود. در واقع این گروه بزرگ تولیدی و صنعتی معتقد است که در صورت عدم حرکت بر مبنای طرح تحول دیجیتالی، ممکن است مزیتهای خود را از دست بدهد و حتی در بازار داخلی نیز یارای رقابت نداشته باشد؛ پس این طرحی برای بقاست و باید اجرایی شود. سیدمهدی نقوی، معاون تکنولوژی فولاد مبارکه اصفهان، میگوید که رهنگاشت مرتبط با این طرح، یک سفر پنجساله است که از سال جاری شروع میشود و انتظار داریم در سال 1404 فولاد مبارکه با مفاهیم هوشمند در سطح جهانی مطرح شود و طبیعتاً نقاطی را برای این موضوع تعریف کردهایم که هر یک از آنها با فولاد مبارکه در ارتباط است؛ ولی اکنون فولاد مبارکه در سطح هوشمند صفر قرار دارد و طی سال 1400 تا 1404 به فولاد مبارکه هوشمند یک، دو، سه و چهار دسترسی خواهیم یافت.
♦♦♦
فولاد مبارکه طی سالهای اخیر در اجرای پروژههای خاص در صنعت فولاد سرآمد بوده و توانسته با اجرای طرحهایی همچون نورد گرم 2 سهم عمدهای در تولید فولاد داشته باشد. طرح تحول دیجیتال در این بنگاه صنعتی چه اهدافی را دنبال میکند؟
پروژه طرح تحول دیجیتال در فولاد مبارکه قابل مقایسه با سایر پروژههایی که طی سالیان اخیر در این شرکت انجام شده نیست، دلیل اصلی آن هم این است که در پروژههای دیگر تولید و بهبود کیفیت تا میزان مشخصی قابل افزایش بوده است؛ اما طرح تحول دیجیتالی که در سال جاری از سوی شرکت فولاد مبارکه اصفهان برنامهریزی شده و مراحل اجرایی آن نیز آغاز شده است، یک طرح همهجانبه به شمار آمده که بقای آینده شرکت فولاد مبارکه را در یک کلاس جهانی تضمین میکند؛ بنابراین به صرف اینکه طرح تحول دیجیتال یک پروژه عادی است نباید به آن نگاه کرد. نکته حائز اهمیت آن است که از لحاظ حجم سرمایهگذاری نیز طرحهایی مثل نورد گرم 2 که بسیار بر روی آن کار جدی صورت گرفته، یک پروژه بسیار بزرگ است؛ اما هیچ یک از این پروژهها، معادل تغییراتی که در طرح تحول دیجیتال انتظار داریم شرکت فولاد مبارکه اصفهان با آن مواجه شود، ایجاد نخواهند کرد و از این جهت است که این طرح اکنون برای شرکت فولاد مبارکه به عنوان یک شرکت برتر تولیدکننده داخلی و صادرکننده حاضر در عرصههای بینالمللی بسیار حائز اهمیت است. اگر بخواهیم در این رابطه مقایسهای داشته باشیم و مثالی بزنیم مثل این است که کشور در گام اول برای افتتاح شرکتهای فولادی، اقدام به احداث شرکت فولاد مبارکه اصفهان به منظور حضور یک شرکت فولادساز در ایران کرد تا برنامهریزی لازم را برای ورود به عرصههای داخلی و بینالمللی در حوزه فولاد صورت دهد؛ پس در این رابطه با افتتاح فولاد مبارکه اقدام شد؛ اما اکنون طرح تحول دیجیتال همانند آن اتفاق، طرحی است که برای بقای شرکت فولاد مبارکه به عنوان یک فولادساز موثر و بزرگ در عرصههای داخلی و خارجی و همراه شدن این شرکت با تغییرات جهانی کنونی و آتی
در حال برنامهریزی و اجراست.
اجرای این طرح و پیادهسازی پروژه انقلاب چهارم در فولاد سطح تولید را چقدر تغییر خواهد داد؟ واقعاً اجرای این طرح در شرایط کنونی تا این اندازه که شما به اهمیت آن اشاره کردید، ضروری است؟
ما اگر بخواهیم همواره شرایط ایران را به این شکل فرض کنیم که در تحریم است و شرکتهای خارجی اجازه ورود به آن را ندارند و از سوی دیگر، سطح نیاز مصرفکنندگان ایرانی در سطح کنونی باقی بماند و هزینههای جدید و اضافهتری به پروسه تولید وارد نشود و در نهایت، به هر قیمتی بخواهیم کلاف و محصولات فولادی را در کشور تولید کرده و با هر شرایطی کالای خود را به مشتریان داخلی خود بفروشیم، قطعاً باید مسیر کنونی خود را ادامه دهیم؛ حال آنکه اکثر این فرضیات نادرست است ولی اگر این طور تصور کنیم که این موارد اتفاقاتی است که در آینده اصلاح خواهد شد و شرایط جدیدی رخ خواهد داد، حتماً نیاز به اجرای این طرح خواهیم داشت. به خصوص اینکه در حال حاضر، با توجه به اینکه شرایط فضای اقتصاد سیاسی کشور اینگونه نخواهد ماند و هر لحظه امکان دارد که شرایط ارتباطی ایران با سایر شرکتهای دنیا تغییر کند و فولاد مبارکه از فهرست تحریم خارج شود، مطمئناً مشتریان داخلی فولاد مبارکه امکان خواهند داشت که محصولات مورد نیاز خود را از سایر شرکتهای دنیا طلب کنند که در چنین شرایطی، رقابت، یک موضوع بسیار معنادار خواهد بود؛ پس برای حضور در این صحنه رقابت، حرکت به سمت بهرهورتر شدن و استفاده از مفاهیم جدید و شرایط نو، مطمئناً تعریف دیگری خواهد داشت. یک مثال میزنم. فرض کنید همزمان با انقلاب صنعتی دوم، برق تولید شد و استفاده از برق رایج شد، شرکتی در آن زمان از انقلاب صنعتی اول پیروی میکرد و از تولید برق برای کارخانه خود استفاده نمیکرد. تصور کنید آیا وقتی که انقلاب صنعتی دوم آمد، آن شرکت نمیتوانست به بقای خود ادامه دهد؛ حال شرکت فولاد مبارکه اصفهان نیز این شرایط را دارد. این شرکت یا هر شرکت دیگری اگر ظرف چند سال آینده نتواند از تحول دیجیتال بهرهبرداری کرده و خود را همگام کند، مطمئناً جایی بین بازیگران اصلی صنعت خود نخواهد داشت. در این میان با توجه به اینکه فولاد مبارکه بزرگترین تولیدکننده فولاد در منطقه مناست، این جایگاه را چه از لحاظ عدد و رقم تولید و چه به لحاظ جایگاه کیفی و پیشران بودن در این فضا باید حفظ کرده و فرآیندهای جدید و برنامهها
و حرکتهای نو را رصد کرده و به کار بگیرد تا پابهپای بزرگان این صنعت حرکت کند.
با پیادهسازی این طرح، چقدر سطح تولید تغییر خواهد کرد؟
هدف از حرکت در سطح طرح تحول دیجیتال، افزایش میزان تولید نیست؛ بلکه ما طی این فرآیند برنامهای نداریم که در فولاد مبارکه نرخ تولید را افزایش داده و آن را اندازهگیری کنیم، بیشترین هدف ما مقام سازمان ما در سطح بهرهوری است؛ به این معنا که همین میزان کالایی که تولید میشود، باید با استفاده از مفاهیم جدید، قیمت تمامشده پایینتر و بهرهوری بیشتر تولید شده باشد. شما تصور کنید یک سرویس اینترنتی جدید مثل اسنپ یا تپسی اگر در یک تاکسی تلفنی استفاده شود، چقدر هزینههای مشتریان افزایش مییابد؟ به نظر نمیرسد که قیمت مشتریان افزایش یابد، اگر آژانس در مسیر این تحول دیجیتال حرکت کند. در غیر این صورت کار و ادامه مسیر برای او مقرونبهصرفه نخواهد بود، کمااینکه هماکنون نیز، اکثر آژانسهای تاکسی تلفنی از رونق قدیمی افتادهاند. مقایسه ما بود یا نبود در شرایط صد درصد رقابتی بازار فولاد دنیاست.
پس در واقع منظور شما این است که سطح بهرهوری افزایش مییابد.
با به کارگیری مفاهیم تحول دیجیتال این اتفاق رخ خواهد داد؛ به نحوی که اگر به درستی اجرایی شده و مفاهیم آن جانشین و پروژههای آن عملیاتی شود، حتماً بهرهوری افزایش خواهد یافت. پس انتظار بالا رفتن کیفیت و کاهش قیمت تمامشده را نیز داریم. البته مجمع اقتصاد جهانی برای موضوع تحول دیجیتال 11 شاخص را تعریف کرده و اعلام کرده است که بنگاههایی که در این سطح حرکت کرده و میتوانند اقتصاد نسل چهارم یا همان تحول دیجیتال را پیادهسازی کنند و اصول آن را در سازمان خود جاری کنند، بهبود جدی در این 11 شاخص را شاهد خواهند بود که در نتیجه آنها، پیشبینی میشود که بین شش تا هشت درصد، سودآوری افزایش خواهد یافت.
شما هم این برآیند را در شرکت دارید؟ یعنی فولاد مبارکه به این سطح از سودآوری دسترسی پیدا خواهد کرد؟
برنامه ما کنترل این شاخصها طی مسیر و رهنگاشتی است که تدوین شده است؛ به نحوی که برنامه ما پایش این شاخصهاست و هدفگذاری ما این است که وقتی به این شاخصها دست یافتیم، بهرهوری را مورد سنجش قرار دهیم و بر این اساس انتظار داریم که افزایش بهرهوری ما محقق شود.
در ادامه این سوال میخواهم بدانم فولاد مبارکه تا چه چشمانداز زمانی، طرح تحول دیجیتال را عملیاتی خواهد کرد؟
با مذاکراتی که با مقامات ذیربط وزارت صنعت، معدن و تجارت صورت گرفته، قرار بر این شده است که این کار ناشناخته به صورت پایلوت در صنعت فولاد کشور در فولاد مبارکه عملیاتی شود؛ ضمن اینکه واقعیت آن است که این یک کار ناشناخته در صنعت فولاد ایران است و بهخصوص در حوزه صنعت سنگینی مثل فولاد، این کار ریسک خاص خود را دارد و بنابراین مقرر شده تا فولاد مبارکه این کار را به عنوان مرکز اصلی مطالعاتی و عملیاتی اقتصاد نسل چهارم اجرا کند و از نتایج و تجارب حاصل از آن، برای دیگر صنایع و دیگر تولیدکنندگان فولادی کشور استفاده شود. بر این اساس این موضوع به عنوان بحث اول مدنظر قرار گرفته و بر مبنای آن، اقداماتی انجام شده و سیستمهایی به عنوان پیشنیازهای اولیه این موضوع فراهم شده تا از تمام داشتههای خود با استفاده از تجاربی که در شرکتهایی مثل ایمیدرو وجود دارد، برای رهنگاشت طرح تحول دیجیتال برای فولاد مبارکه استفاده کنیم و این رهنگاشت، یک سفر پنجساله است که از سال جاری شروع میشود و انتظار داریم در سال 1404 فولاد مبارکه با مفاهیم هوشمند در سطح جهانی مطرح شود و طبیعتاً نقاطی را برای این موضوع تعریف کردهایم که هر یک از آنها با فولاد مبارکه در ارتباط است؛ ولی اکنون فولاد مبارکه در سطح هوشمند صفر قرار دارد و طی سال 1400 تا 1404 به فولاد مبارکه هوشمند یک، دو، سه و چهار دسترسی خواهیم یافت.
جایگاه فولاد مبارکه در آن زمان یعنی افق 1404 با وضعیت کنونی چه تفاوتی خواهد داشت و چه پلهای را در دنیا تصاحب خواهد کرد؟
حضور یا عدم حضور، بقا یا عدم بقا باید مورد توجه قرار گیرد. امروز هم شاید بتوانیم یک فولادسازی داشته باشیم که با مفاهیم قدیمی و استفاده از مفاهیم نسل سوم یعنی بدون کامپیوتر هم، بتواند فولاد تولید کند، ولی با مشقت و هزینه بالا این کار امکانپذیر است و حجم تولید نیز بسیار کم خواهد بود. پس شما هم بهتر این است که بقای ما را در نظر بگیرید. ما میتوانیم اقتصاد نسل دوم و نسل سوم را با هم مقایسه کنیم. در اقتصاد نسل دوم فقط برق و الکتریسیته مبنای تولید بودند و موتورهای آن بر مبنای پیشران و محرک نیروی الکتریسیته اتفاق میافتد؛ ولی فولادسازی که از نسل سوم در تولید خود استفاده میکند، توانسته از امکانات خود و کنترلرها و شرایط اتوماتیک استفاده کند و بنابراین میزان دقت، کیفیت و کمیت در نسل سوم به مراتب بیش از تولید مدل نسل دوم است؛ اما این دلیل نمیشود که بگوییم نسل دوم وجود نخواهد داشت؛ اما به مرور زمان و با توجه به اینکه نه از لحاظ کیفیت و نه از لحاظ هزینه کسی که در نسل قبلی اقتصاد است نمیتواند با نسل بعدی خود رقابت کند، طبیعتاً محکوم به فنا خواهد بود. فولاد مبارکه نیز اگر نتواند همگام با تغییرات محیط بیرونی خود حرکت کند، در آینده محکوم به فناست و این یک اصل طبیعی است که در تمام مفاهیم مرتبط با صنعت و انسان و حتی دوران رشد یک مجموعه صنعتی، در نظر گرفته میشود و در آن نهفته است؛ به نحوی که اگر نتوانیم با تغییرات حرکت کنیم، محکوم به فنا هستیم.
نقش شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در این پروژه به چه صورت است؟
شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در پروژه فولاد مبارکه به نسبت سایر مناطق دنیا، جای بسیار بازتری برای کار کردن دارند؛ دلیل ادعای من این است که باید توجه کنیم که ایران تحریم بوده و نیاز به استفاده از فضاهای بیرونی و دانش کسبشده و تجارب خارج از ایران را به راحتی و به میزان مورد نیاز خود ندارد و طبیعتاً وقتی این شرایط را داریم، با استفاده از خرد جمعی که در شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها و نوآورها ایجاد خواهد شد، به سمت تحول دیجیتال و انقلاب صنعتی حرکت خواهیم کرد و در این راه، با توجه به تمامی مطالعات انجامشده و آگاهیهایی که به دست آوردهایم میدانیم که بخش عمدهای از این اتفاقات از سوی فولاد مبارکه توانایی اجرا ندارد و در این راه، با فراخوانهای انجامشده و اعلامیههایی که برای همه شرکتهای ایرانی، افراد نخبه و نخبگان ارسال خواهیم کرد، درخواست کردیم که همراه ما باشند؛ بهخصوص اینکه این راه برای ما به صورت کامل شناختهشده نیست و استفاده از خرد جمعی در این راه و بهکارگیری ایدههای خلاقانه افراد نخبه و شرکتهای دانشبنیان میتواند راهگشا باشد و مفاهیم جدیدی را برای ما ایجاد کند؛ ضمن اینکه در این حوزه باید توجه داشت که تنوع و گستردگی مفاهیمی که در تحول دیجیتال مورد استفاده قرار گرفته و توانمندسازهای زیادی که در این طرح وجود دارد، مطمئناً منابع داخلی فولاد مبارکه، تعدادی از این توانمندسازها را مورد شناسایی قرار داده و به آن واقف هستند. بقیه این ابزار را شرکتهای دانشبنیان و گروههای استارتآپی در اختیار دارند و ما نیز با برنامههایی که داریم، حتماً از منابعی که در ایران از این زاویه به وجود آمده است، استفاده خواهیم کرد و راه خود را روانتر ادامه خواهیم داد؛ کما اینکه در مهرماه اولین وبینار و رویداد مربوط به موضوع طرح هوشمندسازی در دانشگاه تهران برگزار شده است و در آن، تقریباً 400 شرکت دانشبنیان از سراسر کشور حضور داشتند؛ بنابراین تا پایان سال یک وبینار دیگر نیز برگزار خواهد شد تا موضوعات دیگری در آن مطرح شده و از خرد دیگران استفاده شود.