بیم و امید
چشمانداز بازار کامودیتیها پس از کرونا چگونه است؟
اغلب کامودیتیها در یک سال گذشته و حتی قبل از شیوع بیماری کرونا روندی تقریباً منفی داشتند و انتشار گزارشها از رکود ناشی از کرونا در کشورهای مختلف نیز وضعیت را تشدید کرد. نقشه تغییرات قیمت کامودیتیهای عمده نشان میدهد که نفت و مشتقات آن بیشترین کاهش قیمت را در یکساله اخیر داشتهاند، زیرا نفت برخلاف سایر کامودیتیها که اغلب به دلیل شرایط قرنطینه با کاهش تولید و عرضه نیز مواجه بودند، به دلیل جنگ قیمتی عربستان و روسیه با مازاد عرضه نیز مواجه شد. در مورد سنگآهن و اوره که قبل از شروع بحران نیز در سال 2019 سیکل کاهش قیمت را تجربه کرده بودند، عرضه و تقاضا پیش از این تا حدی با قیمتهای پایین تطبیق یافته بود و از اینرو اثرات منفی گزارشهای رکود ناشی از کرونا بر آنها کمتر بود.
اغلب کامودیتیها در یک سال گذشته و حتی قبل از شیوع بیماری کرونا روندی تقریباً منفی داشتند و انتشار گزارشها از رکود ناشی از کرونا در کشورهای مختلف نیز وضعیت را تشدید کرد. نقشه تغییرات قیمت کامودیتیهای عمده نشان میدهد که نفت و مشتقات آن بیشترین کاهش قیمت را در یکساله اخیر داشتهاند، زیرا نفت برخلاف سایر کامودیتیها که اغلب به دلیل شرایط قرنطینه با کاهش تولید و عرضه نیز مواجه بودند، به دلیل جنگ قیمتی عربستان و روسیه با مازاد عرضه نیز مواجه شد. در مورد سنگآهن و اوره که قبل از شروع بحران نیز در سال 2019 سیکل کاهش قیمت را تجربه کرده بودند، عرضه و تقاضا پیش از این تا حدی با قیمتهای پایین تطبیق یافته بود و از اینرو اثرات منفی گزارشهای رکود ناشی از کرونا بر آنها کمتر بود.
تفاوت ریزش قیمت نفت در بحران اخیر نسبت به بحران سال 2008 این است که در آن زمان قیمت نفت قبل از بحران در اوج خود بود و حتی بالای 100 دلار در هر بشکه نیز قیمت خورد، اما در وضعیت فعلی، قبل از بحران نیز بازار نفت با مازاد عرضه روبهرو بود. جنگ نفتی عربستان و روسیه و رویدادهای بعد از آن وضعیت پیچیدهای را برای نفت ایجاد کرد. اعضای اوپک و خارج از اوپک تحت فشار آمریکا تن به توافق دادند، اما این توافق برای بهبود بازار کافی نبود و ضعف شدید تقاضا در نتیجه کاهش مصرف سوخت در اکثر کشورها به دلیل قرنطینه موجب شد که قیمت نفت همچنان کاهش یابد. این امر بر نفت شیل آمریکا که بهای تمامشده بالایی دارد تاثیر منفی گذاشت و گزارشهای نامطلوب از رکود ناشی از کرونا در آمریکا نیز مزید بر علت شد. ضعف شدید تقاضا نشان میدهد که در صورت ادامه وضع موجود بهبود قیمت نفت تا کاهش نگرانیها از کرونا بعید به نظر میرسد و نفت احتمالاً تا فصل سوم 2020 نزدیک به قیمت 30 دلار باقی بماند اما ممکن است در ادامه با تطبیق ساختار عرضه و تقاضا قیمتها به سطوح قبل از رکود ناشی از کرونا بازگردد. بر همین اساس موسسه مودیز اخیراً مجدداً چشمانداز خود را از قیمت نفت کاهش داد و علت آن را مازاد عرضه و کاهش تقاضا در اثر رکود اقتصادی و کاهش سطح حملونقل به دلیل کرونا اعلام کرد. بر اساس بررسیهای این موسسه میانگین قیمت نفت برنت در سال 2020 برابر با 35 دلار در هر بشکه و برای سال 2021 برابر با 45 دلار خواهد بود. پیشبینی گلدمنساکس البته خوشبینانهتر است و این موسسه متوسط قیمت نفت برنت را برای سال 2020 برابر با 8 /35 پیشبینی کرده است. البته روند قیمت از نظر گلدمنساکس صعودی است و در انتهای سال 2020 به 5 /37 و تا پایان سال 2021 به 65 دلار و نزدیک سطوح قبل از رکود ناشی از کرونا خواهد رسید. در واقع به نظر میرسد با گذر زمان قیمتهای پایین فعلی نهایتاً موجب کاهش عرضه و تجدید ساختار در صنعت خواهد شد و با حل مشکل کرونا و بازگشت حملونقل به شرایط عادی تقاضا رو به بهبود خواهد رفت. این موسسه همچنین از ایجاد راههای جدید برای ذخیره نفت در شرایط فعلی سخن میگوید. یکی از عوامل خوشبین شدن موسسات به افزایش قیمت در سال 2021، کاهش چشمگیر تعداد دکلهای استخراج نفت در آمریکاست که نشان میدهد در فصول آتی میزان عرضه نفت شیل کاهش خواهد یافت.
همچنین منفی شدن قیمت قراردادهای آتی نفت WTI در سررسید اخیراً توجهات بسیاری را به خود جلب کرد. دو عامل کلیدی که منجر به کاهش شدید و بیسابقه قیمت قراردادهای آتی نفت WTI در نزدیکی سررسید شد، نقدشوندگی پایین و محدودیت در توان تسویه فیزیکی بود. این امر موجب شد که قیمت قراردادهای آتی نفت WTI در نزدیکترین سررسید منفی شود اما چون سررسیدهای بلندمدتتر هنوز تا موعد تسویه فاصله دارند از اینرو شدت کاهش در آنها کمتر بود و این امر موجب شد که بازار آتی نفت وارد حالت کونتانگو شود. معمولاً یکی از عوامل ایجاد حالت کونتانگو در بازار قراردادهای آتی، بالا رفتن هزینه نگهداری دارایی پایه است. نگرانی اصلی که اکنون وجود دارد این است که همچنان با کاهش مصرف نفت خام، مخازن نگهداری نفت اشباع شده و با رسیدن موعد سررسید قراردادهای ماههای آتی نیز احتمالاً شاهد منفی شدن مجدد قیمت قرارداد آتی نفت باشیم.
در مورد گاز طبیعی اما وضعیت در آمریکا با سایر مناطق متفاوت شده است. از آنجا که عمده گاز طبیعی هنری هاب محصول جانبی نفت شیل است، با کاهش استخراج نفت، تولید گاز نیز کاهش یافته و موجب شده که گاز هنری هاب به یکی از گرانترین گازهای دنیا تبدیل شود. موسسه مودیز نیز بر همین اساس قیمت گاز هنری هاب را برای سال 2020 برابر $2.00 /MMBtu و برای سال 2021 برابر $2.25 /MMBtu برآورد کرده است. به این ترتیب ممکن است بهای تمامشده پتروشیمیهای خوراک گاز در خاورمیانه و احتمالاً ایران از بهای تمامشده پتروشیمیهای خوراک گاز در آمریکا کمتر شود و این موضوع در کوتاهمدت مزیت رقابتی برای پتروشیمیهای خاورمیانه ایجاد کند. البته اثر این امر چندان چشمگیر نخواهد بود زیرا در فرمول محاسبه نرخ گاز خوراک پتروشیمیهای ایران از میانگین نرخهای جهانی استفاده شده که گاز هنری هاب نیز در این میانگین وجود دارد.
در مورد سنگآهن، کاهش قیمت به دلیل کاهش استخراج در نتیجه شیوع کرونا، کمتر از سایر کامودیتیها بوده و قیمتها نزدیک کف قبلی خود در اکتبر 2019 است. برآیند نظر موسساتی که دقیقترین پیشبینیها را در گذشته از قیمت سنگآهن داشتهاند نشان میدهد که قیمت آن احتمالاً تا سال 2022 به نزدیک 77 دلار کاهش خواهد یافت و پس از آن با شیب ملایمی به همان حدود 80 دلار باز خواهد گشت. البته در ایران قیمت سنگآهن بر اساس تابعی از قیمت شمش فولاد خوزستان تعیین میشود و از اینرو قیمت آن در ایران بیشتر تابع وضعیت بازار فولاد است تا عرضه و تقاضای جهانی سنگآهن.
پیشبینی چشمانداز قیمت فولاد، با توجه به تنوع محصول و منطقهای بودن آن و وجود تعرفهها در مناطق گوناگون، بیشتر بر اساس بهای تمامشده و حاشیه سود، و بهصورت منطقهای انجام میشود؛ سپس رابطه قیمت مناطق مختلف با یکدیگر بررسی میشود. بهطور مثال قیمت فولاد ایران معمولاً رابطه نزدیکی با قیمت فولاد CIS دارد. قیمت بیلت ایران در آوریل 2020 کاهشی و نزدیک به 350 دلار در تن و نزدیک به قیمت بیلت CIS است. با توجه به آنکه قیمت فولاد قبل از بحران نیز یک دوره کاهش قیمت را تجربه کرده بود هماکنون نیز با کاهش قیمت به نزدیکی کف قبلی خود در سال 2019 رسیده است و عرضه و تقاضا پیش از این خود را با قیمتهای فعلی تطبیق داده بودند.
بررسیهای انجامشده نشان میدهد که در میان اقلام اصلی تشکیلدهنده بهای تمامشده فولاد (برق، گاز، زغالسنگ و سنگآهن)، قیمت بیلت بیشترین همبستگی را با سنگآهن دارد. همچنین بررسی رابطه علی بین فولاد و سنگآهن با استفاده از Granger Causality Tests نشان میدهد که در یکساله اخیر قیمت فولاد علت و قیمت سنگآهن معلول بوده است و عکس آن برقرار نبوده است؛ از اینرو تغییرات قیمت فولاد بیشتر ناشی از برآیند عرضه و تقاضای این محصول بوده است تا فشار بهای تمامشده ناشی از سنگآهن. هماکنون رکود ناشی از کرونا موجب کاهش تقاضا برای فولاد شده و درنتیجه کاهش قیمت آن بیشتر از کاهش قیمت سنگآهن بوده است.
چشمانداز قیمت مس معمولاً رابطه مستحکمی با چشمانداز رشد اقتصادی و گزارشها از وضعیت اقتصادهای بزرگ نظیر چین و آمریکا دارد. با آغاز ارائه آمارها از رکود اقتصاد چین و آمریکا قیمت مس کاهش یافت اما پس از ارائه برخی گزارشهای امیدوارکنندهتر از اقتصاد چین، نظیر PMI بخش تولید آن، قیمت مس کمی باثباتتر شد.
به این ترتیب اگر گزارشهای پس از رکود آمریکا و اروپا نیز در آینده نشاندهنده بهبود نسبت به وضعیت فعلی باشد میتوان پیشبینی کرد که چشمانداز قیمت مس مثبت باشد.
در بازار طلا به دلیل خاصیت لنگرگاه امن بودن طلا و کاهش نرخهای بهره در اغلب کشورها جهت اجرای سیاستهای انبساطی و کمک به عبور از بحران کرونا، قیمتها افزایش بالایی داشت که البته نتوانست از سقف سال 2011 عبور کند. همچنین در کوتاهمدت قیمت طلا به دلیل افزایش نیاز سرمایهگذاران به نقدینگی برای تسویه موقعیتهای خود در سایر بازارها با کاهش قیمت نیز مواجه بود. بسیاری از تحلیلگران با توجه به رابطه معمولاً معکوس بین دلار و طلا چشمانداز بسیار مثبتی از قیمت آن ارائه میکنند و حتی پیشبینی افزایش قیمت تا سه هزار دلار را نیز مطرح میکنند. با این حال با توجه به اینکه بخش عمدهای از تقاضای فیزیکی طلا که به آسیا و بهویژه چین و هند تعلق دارد هماکنون در اثر کرونا با ضعف مواجه شده است پتانسیل رشد چشمگیر قیمت طلا پایین است. بررسی قیمت طلا در بحران 2008 نیز نشان میدهد که عمده رشد طلا بعد از پایان بحران رخ داده است نه حین بحران. از اینرو در بحران فعلی نیز میتوان گفت پتانسیل رشد طلا وجود دارد اما احتمالاً در پایان سال 2020 و سال 2021 و بعد از پایان یافتن بحران که تقاضای فیزیکی نیز وارد بازار شود. در سالهای پس از 2021 احتمالاً مجدداً قیمت طلا تعدیل شود و از سطوح بالای خود پایین بیاید. در حال حاضر خانوارها در اکثر کشورها به دلیل گرفتار شدن در قرنطینه دچار مشکلات مالی شده و منابع مازاد کمتری برای خرید طلای فیزیکی در اختیار دارند.