اهرم اعتماد
چقدر میتوان به گردش اطلاعات در بورس تهران اطمینان کرد؟
شفافیت ذاتاً یکی از مشخصات بازار سرمایه است که این مشخصه را در سایر بازارها نمیتوان مشاهده کرد. گرچه ممکن است گاهی استثنائاتی هم وجود داشته باشد اما شفاف بودن ماهیت جداییناپذیری است که بورس را متمایز میکند و این اطمینان را به سرمایهگذاران و سرمایهپذیران میدهد تا در آن با دغدغه کمتری فعالیت کنند.
شفافیت ذاتاً یکی از مشخصات بازار سرمایه است که این مشخصه را در سایر بازارها نمیتوان مشاهده کرد. گرچه ممکن است گاهی استثنائاتی هم وجود داشته باشد اما شفاف بودن ماهیت جداییناپذیری است که بورس را متمایز میکند و این اطمینان را به سرمایهگذاران و سرمایهپذیران میدهد تا در آن با دغدغه کمتری فعالیت کنند.
در بسیاری از موارد بورس را اتاق شیشهای میدانند که هیچ نکته و مطلبی دور از چشمهای سرمایهگذاران و همچنین نهادهای ناظر باقی نمیماند و در بالاترین درجه شفافیت هرکسی بر اساس اطلاعاتی که میزان دسترسی به آن برای همه افراد یکسان است و در حقیقت رانت اطلاعاتی وجود ندارد به سرمایهگذاری در آن میپردازد.
بهطور کلی در بازار سرمایه همواره اطلاعات قبل از معامله، در جریان معامله و بعد از معامله در دسترس همگان قرار میگیرد و گزارشات دورهای و موردی، اطلاعیهها و شفافسازیها هم ابزارهایی هستند که به جریان صحیح اطلاعات کمک میکنند تا ما بتوانیم بازار شفاف، کارا و منصفانهای را شاهد باشیم.
در تمامی بورسهای دنیا معیارهای مشخصی برای سنجش شفافیت بورسها ذکر میشود که بنابر اظهارات رسمی مسوولان سازمان بورس خوشبختانه بورس تهران در رده پنجم شفافیت بورسهای جهان قرار دارد چراکه شرکتهای بورسی و فرابورسی عملاً در طول یک سال حداقل 16 مرتبه اقدام به افشای اطلاعات میکنند و اکثر این شرکتها هم زمانبندی افشا را با دقت رعایت میکنند. البته این درست است که بورس ما با شرایط آرمانی از لحاظ کارایی و شفافیت فاصله
دارد اما وضعیت شفافیت امروز بازار ماحصل تکامل و تکوینی است که طی سالهای متمادی فعالیت بورس، به وجود آمده و واضح است که توجه به عوامل زمینهای و شرایط اقتصاد کشور، تطبیق قوانین با سایر بورسهای بزرگ و معتبر جهانی و مهمتر از همه درسآموختههای منحصربهفردی که بورس ما شاهدش بوده همگی عواملی بودند که به شفافتر شدن بازار کمک کردهاند.
از سوی دیگر همزمان با بلوغ بورس، قوانین و مقررات نیز در راستای افزایش شفافیت به عنوان رکن اساسی بازار تغییر کرده یا بنابر نیاز روز وضع شدهاند و البته بخش عمدهای از آنها نیز با نظر متخصصان نهادهای مالی، کانون نهادهای مالی، کانون کارگزاران، فعالان اقتصادی و اساتید دانشگاه تهیه و ارائه شدند که نشاندهنده مشارکت و همسویی همه ذینفعان برای افزایش شفافیت در بازار است.
از سویی دیگر نهاد ناظر با تعیین معیارهایی همواره گزارش مربوط به رتبهبندی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را بر اساس امتیاز کیفیت افشا و اطلاعرسانی منتشر میکند که خود اطلاعات مفیدی را به سرمایهگذاران ارائه میدهد.
در یک جمعبندی باید گفت که اگرچه ممکن است نواقصی وجود داشته باشد و حتی در برخی موارد هم قوانین و مقررات ناکارآمد یا محدودکنندهای ایجاد شده اما در کل از منظر شفافیت، بورس ما نمره خوبی کسب کرده است. البته انتظار این است که همزمان با افزایش عمق و ارزش بازار و همچنین اعتماد کنونی مردم به بورس بتوان به ایدهآل مدنظر نزدیکتر شد. آنچه امروز چاشنی رونق بورس و موجب استقبال آحاد مردم از این بازار است شاید شفافیتی باشد که در دیگر بازارها مشاهده نشده است و قطعاً اگر این شفافیت کاهش یابد باید منتظر فاجعه در عرصه اقتصاد کشور بود.
شاید امروز حجم بالای نقدینگی و افزایش روزانه آن مهمترین عاملی باشد که باعث افزایش اقبال به بازار و رشد شاخص بورس شده است اما نباید از این نکته غافل شد که ایجاد حباب قیمت سهام در رابطه مستقیم با کاهش شفافیت است و قطعاً کیفیت افشاگری اطلاعات و جریان آزاد آن بیثباتی بازدهی را کاهش و از افزایش کاذب قیمتها جلوگیری میکند.
از اینرو ممکن است بازار در کوتاهمدت و در فضای غیرشفاف دچار اشتباه شود اما مطمئناً در بلندمدت این اشتباه خود را تصحیح میکند. نکته دیگر در خصوص برنامه افزایش آگاهی سرمایهگذاران نسبت به سازوکارهای بازار سرمایه است چراکه بازار ما نسبتا جوان است و افراد زیادی با تجربه و دانش کم، امروز در آن ورود پیدا کردهاند. مساله بعدی وضع و اجرای قوانینی پویا و کارآمد است که این اطمینان را برای سرمایهگذار و ناشر فراهم آورد که در فضایی شفاف به فعالیت مشغولاند و نتیجتاً باید در قبال همه فعالیتها و تصمیمات خود پاسخگو باشند. نکته دیگر بحث خصوصیسازی است که از آن میتوان به عنوان محور شفافیت بازار نام برد و در کنار سایر عوامل آن را با اهمیت تلقی کرد چراکه سازوکار خصوصیسازی باعث عمومیسازی اقتصاد و نتیجتاً بورس میشود که نهایتاً منجر به پاسخگو شدن شرکتها و افزایش مشارکت مردمی خواهد شد.
از اینرو این انتظار از قانونگذار و نهاد ناظر وجود دارد که علاوه بر وظیفه فرهنگسازی و آموزش مردم، کاهش زمان اطلاعرسانی و افزایش کیفیت آن، اصلاح کیفیت گزارشگری و ملزم کردن ناشران به افشای اطلاعات، در تعامل با سایر بخشهای اقتصاد خصوصیسازی بنگاهها و عمومیسازی بورس را تسهیل کند.
خصوصیسازی یکی از روشهای افزایش شفافیت در بورس و اقتصاد است و راهکارهای قانونی آن در ایران با پشتوانه سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی تعریف شده است. یکی از مهمترین این راهکارها عرضه بنگاههای دولتی در بورس است که به نظر میرسد همزمان با رونق و رشد این بازار بهترین فرصت برای خصوصیسازی واقعی و مشارکت مردم فراهم شده و ما امروز شاهد عرضه شرکتهای دولتی به صورت مستقیم یا در قالب صندوقهای قابل معامله هستیم و از اینرو باید این دوره را عصر جدید خصوصیسازی دانست که هم
دولت و هم مردم حساسیت و جذابیت این فرصت را دریافته و درک کردهاند.
عرضههای دولتیای که میتواند با توجه به اندازه بنگاهها و شرایط آنها، عطش سرمایهگذاران را پاسخ گفته و علاوه بر کمک به افزایش ارزش پایه بازار و ایفای تعهدات دولت در ارتباط با الزام به واگذاری بنگاهها، شفافیت را برای اقتصاد به
ارمغان آورد. شفافیتی که به واسطه ورود این شرکتها به بازار از طریق افشای اطلاعات و گزارشگری مستمر عملکرد حاصل میشود و بدیهی است که مشکلات و ابهامات روشهای گذشته را نخواهد داشت.
هنگامی که یک شرکت دولتی که عملاً مردم از کم و کیف فعالیت آن بیخبر بودهاند در بورس عرضه میشود، طبیعتاً کیفیت پاسخگویی مدیران و دقت آنان در تصمیمگیریها افزایش مییابد و مطالبهگری سهامداران در کنار اضافه شدن نهاد ناظری چون سازمان بورس منجر به اخذ تصمیماتی متفاوت و عملکردی مسوولانهتر خواهد شد.
همچنین متخصصان بازار و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری در هر مقطع زمانی که سهم دچار نوسانات زیاد میشود
از طریق سامانه تدان میتوانند پاسخ سوالات خود را از مدیران شرکتها دریافت کنند و سهامداران نیز میتوانند
از طریق سازوکارهای قانونی در تصمیمات مدیریتی شرکتها سهیم شوند. البته باید یادآور شد که عرضههای دولتی
علاوه بر شفافیت، مشارکت مردمی و افزایش ارزش پایه بازار، برای دولت مزایایی چون مولدسازی داراییها و تامین مالی آسانتر از طریق ابزارهای بدهی و سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت.