دام هیجان
آیا سرنوشت تلخی برای غیر حرفهایها که وارد بازار سهام شدند، رقم خواهد خورد؟
حضور سرمایهگذاران در هر بازار فیزیکی یا مالی، نیازمند یادگیری اصول و قواعد منحصربهفردی است تا قادر به گذر از فراز و فرودهای خاص آن بازار باشند.
مژگان بازچی: حضور سرمایهگذاران در هر بازار فیزیکی یا مالی، نیازمند یادگیری اصول و قواعد منحصربهفردی است تا قادر به گذر از فراز و فرودهای خاص آن بازار باشند. رونق و رکودها برای فعالان هر حوزهای قابل پیشبینی بوده اما توانایی کسب بازدهی در دوران رونق و پوشش ریسک در دوران رکود نیازمند بهکارگیری دانش و تجربه لازم است. برای تازهواردانی که غالباً غیرحرفهای سهامداری را در بورس تجربه میکنند، لمس زیان و حتی از دست دادن اصل سرمایه به جای کسب سود مورد انتظار، نارضایتی و رفتار هیجانی بیشتری را به همراه دارد. از همین روست که تلخکامی این روزهای بازار سرمایه رفتارهای معاملاتی شتابزدهتری را از این گروه به نمایش میگذارد.
اینک نقدینگی سرگردانی که طی ماههای اخیر به طور تدریجی به بورس تهران وارد شده بود، موجی از هیجان را با خود وارد بازار کرده است. مالکان سرمایههای خرد و متعدد و پرتوقع که عمدتاً از دانش تحلیلی اندکی برخوردار هستند به موجهای قدرتمندی تبدیل شدند که بدون توجه به اصول بنیادین سهام، به دنبال نوسانات کوتاهمدت هستند. همین امر قیمت برخی سهام را از محدوده منطقی خارج کرده و در مقابل سهامهای بنیادی با وجود جذابیت قیمتی، کمتقاضا دنبال شدهاند. رشد قیمتی بدون پشتوانه در برخی سهام موجهای عرضه را طی چند روز گذشته در بازار سرمایه افزایش داده است. استمرار عرضهها گریبانگیر کل بازار شده، تا جایی که طی روزهای معاملاتی گذشته بیش از 90 درصد نمادهای بازار قرمزپوش شدند و صفوف خرید و فروش روزانه در یک نماد و فاصله 4-3درصدی قیمتهای پایانی با آخرین قیمت معاملهشده در بسیاری از سهام در هفته گذشته مشاهده شده است.
امروزه آنچه به وضوح دیده میشود، عدم پیروی از خبرگان یا فقدان دانش نسبت به استراتژیهای معاملاتی است. باید توجه داشت که در بازار سرمایه همیشه یک عده برنده و یک عده بازندهاند. همه نمیتوانند همزمان برنده یک بازی با جمع صفر باشند. هر خریدی متعاقب یک فروش است و از منظر کسب بازدهی، یک فرد برنده و یک فرد بازنده میشود. افتادن در دام هیجان، ممکن است عواقب نامطلوبی به همراه داشته باشد. اما این صحبت، زیاد به مذاق دولتیها خوش نمینشیند. چراکه دعوت بیحساب و کتاب عموم مردم به سمت بازار سرمایه یکی از موضوعاتی است که همواره در کلام ریاستجمهوری بدان اشاره شده است. با اینکه به دفعات شاهد حمایتهای کلامی مسوولان از روند رو به رشد بازار سرمایه بودهایم، اما سیاستهای جذب شرکتهای جدید به بازار سرمایه در شرایط کنونی بازار سرمایه فرصتی بود که در عمل اتفاق نیفتاده است. ضمن اینکه حمایت از بازار، به معنای دخالت در قیمتها نباید باشد. بلکه سیاستگذاران صرفاً زمین بازی را باید برای بازیگران آن مهیا سازند. بهعنوان مثال، ابزارسازی جهت پوشش ریسک یا آموزش عامه مردم به نحوه صحیح ورود به اینگونه بازارهای تخصصی، یکی از رسالتهای سیاستگذاران مربوطه باید باشد. ایجاد جذابیتهای کسب سود حتی در روند نزولی بازار، پوشش ریسک از طریق آپشنها و بسیاری از این دست موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده و میتواند ظرفیتهای بورس تهران را به نحو چشمگیری ارتقا دهد.