سپر دفاعی فولاد
رسول خلیفهسلطانی چالشهای تولید فولاد کشور را تشریح میکند
رسول خلیفهسلطانی میگوید: تولید فولاد کشور به رتبه دهم تولید فولاد در جهان رسیده است. در واقع ما باید یک حمایت تعرفهای برای واردات فولاد به عنوان یک سپر دفاعی داشته باشیم که کالاهای بیرونی بازار ما را مورد تهاجم قرار ندهد.
مدیرعامل فولاد مبارکه عنوان کرده میتوان تا هشت سال آینده به ظرفیت تولید 55 میلیونتنی تولید فولاد دست یافت. این روند در حالی است که در حال حاضر وضعیت تولید کشور، با چالشهایی نظیر تامین مالی حمل و نقل، نیروی انسانی و تامین انرژی روبهرو است. از سوی دیگر، برخی دیگر از کشورها نیز با حمایتهای تعرفهای سعی در گسترش صنعت فولاد دارند. دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در گفتوگو با تجارت فردا با بیان اینکه ظرفیت اسمی فولاد در حال حاضر 66 درصد است، ارزیابی کرد اگر رقم 55 میلیون تن به عنوان ظرفیت اسمی هدفگذاری شود، میتوان در عمل به تولید 40 میلیون تن فولاد دست یافت. رسول خلیفهسلطانی با بیان اینکه کشورهایی که جزو تولیدکنندگان فولاد هستند از سپر دفاعی استفاده میکنند تا به کشورهای آنها فولاد وارد نشود، تاکید کرد از آنجا که ما تولیدکننده فولاد در دنیا هستیم باید جلوی واردات فولاد به کشور را گرفته و نباید مورد هجوم واردات قرار بگیریم. به گفته او، باید به صورت اختصاصی تعرفه داشته باشیم در غیر این صورت تولید مورد حمایت قرار نگرفته و با مشکل جدی مواجه میشود.
♦♦♦
مدیرعامل فولاد مبارکه افق 55 میلیونتنی تولید فولاد در سال 1404 را یادآوری کرده است. ایشان معتقد است «اگرچه بر سر دست یافتن به عدد 55 میلیون تن اختلاف نظر وجود دارد اما اگر به صادرات 25 میلیونتنی در سال 1404 فکر میکنیم؛ عدد 55 میلیون تن برای تولید، عددی منطقی محسوب خواهد شد.» به نظر شما تولید 55 میلیون تن فولاد در افق 1404 چقدر واقعبینانه است؟
بنده نیز معتقدم اگر بتوانیم صادرات خود را رشد دهیم رسیدن به اهداف پیشبینیشده قابل دستیابی است. امسال رقم صادرات فولاد به رقم 10 میلیون تن نزدیک شده است. اگر این رقم صادرات را در نظر بگیریم در مسیری قرار داریم که میتوانیم به رقم 25 میلیون تن در سال 1400 برسیم و طبیعتاً اگر این مقدار صادرات را در سال 1400 محقق کنیم، رسیدن به عدد 55 میلیون تن عدد منطقی خواهد بود.
آیا چنین ظرفیتی برای تولید فولاد در کشور وجود دارد و رسیدن به این میزان صادرات هدفگذاری صحیحی محسوب میشود؟
در زنجیره فولاد طرحهایی اجرا میشود که ما را به این عدد میرساند. ظرفیت اسمی طرحهای تولید فولاد 35 میلیون تن است که از طریق طرح آهن اسفنجی و فولادسازی و نورد این ظرفیتها تکمیل میشود. گندلهسازی و کنسانتره نیز هماهنگ شده است البته کنسانتره کمی تاخیر فاز دارد ولی به نظر میرسد اگر تلاش کافی صورت بگیرد این طرح نیز به پنج میلیون تن تولید برسد. در واقع زمانی که از 55 میلیون تن صادرات فولاد صحبت میکنیم، در دنیا 80 درصد ظرفیت پر میشود. در دنیا و در شرایط موجود چیزی حدود 74 درصد ظرفیت اسمی فولادسازها در حال فعالیت هستند. اگر این ظرفیت اسمی 74 درصد را در 55 میلیون تن ضرب کنیم، 40 میلیون تن به دست میآید. بدین ترتیب زمانی که از 55 میلیون تن ظرفیت اسمی صحبت میشود در واقع ظرفیت تولید واقعی 40 میلیون تن است. در حال حاضر و با اجرایی شدن طرحهای جدید، به 35 میلیون تن ظرفیت ثبتشده میرسیم.
از نگاه شما در شرایط کنونی تولیدکنندگان در رسیدن به این ظرفیت با چه چالشهایی مواجه هستند؟
چالش عمدهای که تولیدکنندگان با آن روبهرو هستند به مرحله اکتشاف معادن جدید و استخراج این معادن جدید مربوط است. اکتشاف معادن کاری نیست که بخش خصوصی بتواند در آن سرمایهگذاری کند و نیاز به سرمایهگذاری دولتی است. به خصوص مطالعات ژئوفیزیک هوایی کاری است که معمولاً دولتها انجام میدهند. در حال حاضر دولت در این مورد همکاریهای لازم را انجام میدهد و ایمیدرو نیز اقدامات خوبی انجام داده است که با تداوم آن مرحله اکتشاف معادن جدید به درستی انجام میشود. اما پس از اکتشاف پهنهها باید به بخش خصوصی واگذار شود. در این مرحله فولادسازها و بخش خصوصی در اولویت قرار میگیرند تا این پهنهها را در اختیار گرفته و اقدامات تکمیلی را برای اکتشاف انجام دهند و عملاً به ذخیره سنگآهن مورد نیاز زودتر دسترسی پیدا کنند. این اولویت بسیار مهمی است که دولت باید برای آن کار مهمی انجام دهد.
دولت چه بستری را باید فراهم کند تا از تولیدکنندگان فولاد کشور حمایت کند؟
یک بستر عمومی در این زمینه وجود دارد که شامل مولفههایی مانند نرخ سود، نرخ تعرفه و تسهیلات این بخش است و حمایتهای عمومی است که دولت باید دنبال کند. اما آنچه اختصاصاً به زنجیره فولاد برمیگردد، عمدتاً بر اکتشاف، استخراج و تامین سنگ متمرکز میشود.
در اخبار نیز شنیده شده است که برای واردات فولاد به اروپا تعرفه لحاظ شده است. این موضوع مشکلی برای تولید و صادرات ایجاد نمیکند؟
برای ورقهای فولادی تعرفهای گذاشته شده است اما همه بازار هدف ما اروپا نیست. در حال حاضر به بسیاری از کشورهای دیگر نیز در حال صادرات فولاد هستیم در نتیجه با در نظر گرفتن حجم صادرات به کشورهای دیگر در مقایسه با صادرات به اروپا اثر تعرفهای لحاظشده برطرف میشود.
به نظر شما دولت چه سیاستی در مقابله با تعرفه لحاظشده در واردات فولاد به اروپا باید در نظر بگیرد؟
دولت در این زمینه نیازی نیست که اقدام متقابلی انجام دهد. زمانی دولت وارد عمل میشود که سیاست آنتیدامپینگ را در نظر بگیرد اما این شرایط به وجود آمده سیاست آنتیدامپینگ نیست بلکه یک سیاست تعرفهای است که نیازی به دخالت دولت در این مورد نیست. از آنجا که مراودات ما با اروپا زیاد است منطقی نیست که دولت وارد عمل مقابلهای شود. چون تعرفه لحاظشده برای روسیه حدود 100 دلار و برای ایران حدود 50 دلار در نظر گرفته شده است. این مسالهای نیست که در حال حاضر مشکلی برای صنعت فولاد ایجاد کند. چون ما تولیدکننده هستیم باید سیاست تعرفهای اینگونه باشد.
تولید فولاد کشور به رتبه دهم تولید فولاد در جهان رسیده است. در واقع ما باید یک حمایت تعرفهای برای واردات فولاد به عنوان یک سپر دفاعی داشته باشیم که کالاهای بیرونی بازار ما را مورد تهاجم قرار ندهد. زیرا ما جزو تولیدکنندگان برتر جهان محسوب میشویم. کشورهایی که جزو تولیدکنندگان فولاد هستند از این سپر دفاعی استفاده میکنند که در واقع به کشورهای آنها فولاد وارد نشود. از آنجا که ما جزو 10 کشور برتر تولیدکننده فولاد در جهان هستیم، رشد ما بین 10 درصد تا 13 درصد در نوسان است در نتیجه باید این حمایت را داشته باشیم.
منظور شما از سپر دفاعی که در صحبتها اشاره کردید چیست؟
سپر دفاعی که عنوان کردم برای واردات به کشور است. از آنجا که ما تولیدکننده فولاد در دنیا هستیم باید جلوی واردات فولاد به کشور را گرفته و نباید مورد هجوم واردات قرار بگیریم. به صورت اختصاصی تعرفه داشته باشیم در غیر این صورت تولید مورد حمایت قرار نگرفته و با مشکل جدی مواجه میشود. ما در مورد فولاد باید صرفاً صادرکننده باشیم.
از نظر کیفیت تولید فولاد به نسبت رقبا در دنیا وضعیت ما چگونه است؟
از آنجا که ما برای تولید فولاد از تکنولوژی برتر استفاده میکنیم از کیفیت تولید بالایی برخوردار هستیم. اگر کیفیت فولاد کشور ما مناسب نبود که 10 میلیون تن صادرات به کشورهای دیگر را نداشتیم. فولاد تولیدشده در کشور از کیفیت مناسب و استانداردهای جهانی برخوردار است و در بازار جهانی قابلیت رقابت با کشورهای دیگر را داراست به طوری که کشورهای اروپایی به واسطه تولید خوب ما، احساس خطر میکنند.
در حال حاضر آیا برنامهای برای توسعه صادرات به کشورهای دیگر وجود دارد؟
روزبهروز برای صادرات به کشورهای جدید برنامهریزی انجام میدهیم. به هر جهت به کشورهای اروپایی، کشورهای منطقه آسیا، کشورهای منطقه آفریقا و حتی در سال گذشته به کانادا فولاد صادر کردهایم.
در بخشی از صحبتهای خود به تامین مالی بخش خصوصی اشاره کردید، در دریافت پول صادرات محصولات مشکلی وجود ندارد؟
به هر جهت اگر مشکلی در این زمینه با بانکها وجود دارد باید حلوفصل شود. مکانیسم دریافت پول بر اساس شرکتهای مختلف، متفاوت است.
اگر بخواهیم بهرهوری در تولید فولاد را افزایش دهیم باید چه اقداماتی انجام دهیم؟
در مورد بالا بردن بهرهوری در تولید فولاد شاخصهای مختلفی دخیل هستند. آموزش نیروی کار در این صنعت، ارتقای ماشینآلات و بهروز کردن تکنولوژی و پارامترهای مهم از این دست بسیار مهم هستند. یکی از بحثهای مهم این است که در فضای بومیسازی و ساخت داخلی باید بیشتر کار کنیم تا بهای تمامشده سرمایهگذاری کاهش داشته باشد و صرفه به مقیاس بالا رود. از سوی دیگر باید توانایی این را پیدا کنیم که به تناسب استاندارد جهانی نیروی انسانی را در تولید به کار بگیریم. آمارها نشان میدهد نیروی انسانی در صنعت فولاد کشور بیشتر از استانداردهای جهانی است که البته در اثر اجبارهای اجتماعی به وجود آمده است. اجبارهای اجتماعی تا حدی باید کنترل شود.
برخی از تولیدکنندگان خارجی به خصوص ایتالیاییها تمایل به سرمایهگذاری در فولاد ایران دارند. در حال حاضر وضعیت سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در این صنعت چگونه است؟
از این بحث استقبال شده، اما هنوز در عمل رخداد ویژهای مشاهده نشده است، باید منتظر ماند تا برخی موانع رفع شود و دید که در عمل چه اتفاقی خواهد افتاد.
برای بهبود رویه تولید بهتر آیا میتوان نیاز فولاد به سنگآهن را از معادن موجود در کشور تامین کرد؟
ببینید، نکته مهم در این خصوص این است که بیشتر از اینکه در این زنجیره گرفتار باشیم، در تامین مواد اولیه تولید که سنگآهن است مشکل داریم که دولت با توجه به تصمیم افزایش ظرفیت تولید فولاد بهتر است تمام انرژی خود را در بحث اکتشاف و استخراج از معادن به کار گیرد. در واقع میتوان گفت در این قسمت بسیار عقب هستیم و باید سنگآهن خام و اکتشافات به موقع انجام شود. این در حالی است که اکتشافات در کشور بسیار کم شده و اکنون فضای وسیعی برای اکتشاف داریم که باید در این زمینه کار و بودجه کافی در نظر گرفته شود.
اکتشاف کاری است که بخش خصوصی در توانش نیست و اگر انتظار میرود این بخش اکتشاف انجام دهد باید نظامنامهها و قوانین این کار تعریف شود و برای بخش خصوصی در بحث اکتشاف هویت قائل باشیم. اتفاقاً اکتشاف با حضور بخش خصوصی بسیار بهتر میتواند پیش برود. ولی فعلاً اینگونه نیست و عمدتاً دست دولت است. بنابراین دولت باید تمام انرژی خود را در این بخش به کار گیرد و متصدی کار دیگری نشود و تنها کار اکتشاف را انجام دهد. موضوع دیگر تامین زیرساختهاست. در واقع به طور کلی بگویم عمدهترین بخشهایی که دولت باید اهتمام خود را به کار گیرد، اکتشاف، راهآهن، تامین برق، تامین گاز و تا حدودی آب است.
یعنی با توجه به اینکه ایران از جمله کشورهایی است که از منابع فراوان انرژی برخوردار است چرا تولید فولاد در کشور با مشکل گاز مواجه است؟
ما کمبود گاز نداریم در واقع واحدهای تولیدی فولاد باید گازرسانی مناسب داشته باشند یعنی گازرسانی در مرحله استخراج قرار میگیرد و پس از تصفیه به داخل شبکه هدایت میشود. 18 درصد ذخایر کشفشده دنیا در اختیار ما قرار گرفته است که 180 تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی کشفشده جهان است. بالاترین مزیت ما در صنعت فولاد همین است. این حجم گاز به قدری است که هر چقدر بخواهیم صادر کنیم یا بسوزانیم باز موجود داریم. بنابراین این ذخیره خوبی است که آن را فرآوری کنیم و به تولید برسانیم یا اصلاً در صنعت پتروشیمی استفاده کنیم. بنابراین باید از گاز که مزیتی برای ما به شمار میرود به خوبی استفاده کرد. دولت باید طرحهای فولادی را به خوبی گازرسانی کند و در اعماق زمین به استخراج و تصفیه گاز بپردازد و آن را وارد شبکه کند تا در آینده بخش فولاد بتواند از آن بهرهمند شود. معتقدم در شرایط فعلی گاز، تولید برق و حملونقل باید مورد توجه بیشتر واقع شود.
بین واحدهای فولادسازی بزرگ و دولت مساله تامین برق هم مطرح است، این مشکل چگونه حل خواهد شد؟
یکی از مشکلات تولید فولاد، تولید برق در کشور است. این بحث بین واحدهای بزرگ و دولت مطرح است و از سوی مسوولان تلاش میشود مساله برق را حل کنند به نحوی که وزارت نیرو خود تعهد برق را بر عهده گیرد و برق را تولید کند و در اختیار بخشهای فولادی قرار دهد یا بنگاهها را متعهد به تولید کند. بهتر است مشخص شود بخش خصوصی باید در این زمینه سرمایهگذاری کند یا دولت؟ نمیتوان این موضوع را بلاتکلیف رها کرد. بخش برق یکی از مباحث مهمی است که بهتر است طی سالهای آینده به سرانجام برسد و نیاز واحدهای فولادسازی هرچه زودتر تامین شود؛ حملونقل ریلی هم همینطور. در کشور جادههای زیادی داریم که نمیتوانیم این همه سنگآهن و فولاد را از طریق جادهها جابهجا کنیم. همین حملونقلها منجر به تصادفات و کشتار در جادهها میشود. عمده حملونقل فولاد باید به وسیله ریل انجام شود و شبکههای ریلی باید توسعه یابند تا بتوانند استعداد این کار را داشته باشند.
به نظر شما در افزایش ظرفیت تولید فولاد سرمایهگذاری چه اهمیتی دارد و نقش بخش خصوصی در این زمینه چیست؟
یکی از مشکلات ما در حال حاضر این است که دولت به خوبی تلاش میکند مساله سرمایهگذاری را از خود دور کند و بخش خصوصی را به این سرمایهگذاری دعوت کند که به نظرم تا حدود زیادی هم موفق عمل کرده است. یعنی وزارت صنعت در واگذاری طرحهای فولادی به بخش خصوصی موفق عمل کرده است. اما در خصوص اهمیت سرمایهگذاری و نقش بخش خصوصی میتوان گفت بخش خصوصی تمام مکانیسمهای مورد نظر را که به معنای واقعی در فولاد مشارکت داشته باشد، ندارد و به راحتی بخش عمومی را جایگزین بخش خصوصی کردهایم.