ورشکست نشدهایم ولی وضعمان خوب نیست
گرفتاریهای صنعت نساجی در گفتوگو با دبیر اتحادیه تولید و صادرات نساجی
وقتی برای رصد معضلات صنایع کشور، چراغ به دست گرفته و گیر و گرفت های هر یک از صنایع را نمایان میکنیم، مهمترین معضل هر بخش رو میآید.
وقتی برای رصد معضلات صنایع کشور، چراغ به دست گرفته و گیر و گرفت های هر یک از صنایع را نمایان میکنیم، مهمترین معضل هر بخش رو میآید. مثلاً، هدفمندی یارانهها و افزایش قیمت حاملهای انرژی به شدت بر پای صنعت سیمان پیچیده است، نمونه دیگر مثلاً لاستیکسازی که با کمبود مواد اولیه دست و پنجه نرم میکند. وقتی به صنعت نساجی میرسیم، اوضاع قدری سختتر به نظر میرسد تا آنجا که در محافل مدام این نکته بیان میشود که صنعت نساجی ورشکست شده است. حتماً شما نیز با اینگونه واکنشها بارها مواجه شدهاید. آیا این صنعت واقعاً ورشکست شده است؟
معمولاً واژه ورشکسته به صنعتی اطلاق میشود که تولید در آن صنعت هیچ توجیه اقتصادی ندارد و یا این که کیفیت و تنوع کالاها در بازار خریدار ندارد. هم اکنون یک بازار 7 میلیارد دلاری در پوشاک و بازار دیگر 3 میلیارد دلاری در کشور وجود دارد که سهم خوبی هم به تولیدات داخل داده است البته قابل کتمان نیست که همانند بسیاری از صنایع دیگر برخی شاخههای نساجی از توجیه اقتصادی برخوردار نیستند بنابراین اظهارنظرهای این چنینی فاقد وجاهت علمی و منطقی است.
نکته ای که بیشتر مطرح میشود این است که ماشینآلات این صنعت فرسوده شده و عمر خود را کرده است، حال آنکه واحدهای نساجی متهم به این میشوند که ماشین آلات از رده خارج شده را در خود جای دادهاند.
پاسخ شما را با آماری که در دفتر مطالعات اتحادیه تهیه شده است میدهم. بر اساس این آمار، طی ده سال اخیر حدود 5 میلیارد دلار ماشین آلات این صنعت وارد کشور شده که درصد بسیار بالایی از این میزان واردات، از کشورهای صاحب تکنولوژی مانند آلمان، فرانسه، ایتالیا و بلژیک وارد کشور شده است. بنابراین، این صنعت دارای ماشین آلات روز دنیا است و بیانگر این موضوع است که صاحبان این صنعت در نوسازی و تجهیز واحدهای خود از تکنولوژی روز دنیا استفاده کردهاند و سراغ کشورهای چین و ترکیه نرفتهاند. از این رو، این فرضیه را که ماشین آلات صنعت نساجی فرسوده است قبول ندارم. اما اتفاق دیگری که طی دست کم دو سه سال اخیر افتاده، این است که به دلایل غیر تکنیکی و عمد تا سیاسی- اقتصادی، مثلاً گران شدن ارز، تحریمها و به خصوص مشکلات نقل و انتقال پول با کشورهای صاحب این صنعت، واحدهای تولیدی ما طی این مدت در زمینه به روز کردن تجهیزات خود موفق عمل نکردهاند که آن نیز به دلیل عوامل بیرونی است. فقط به یک مورد اشاره کنم؛ طی دو سال اخیر عملاً تسهیلات بانکی به روی صنعت کشور قفل شده و این بخش نتوانسته از منابع بانکی تغذیه کند. به همین دلیل واحدهای تولیدی ما به سمت خریداری تکنولوژی ارزان قیمت کشورهای ترکیه و چین و کره جنوبی رفتند تا در این بازار نابسامان، تجهیز ماشین آلات برای آنها مقرون به صرفه باشد. به هر حال، اطلاعات و آمار ما از واحدهای نساجی به خصوص بخش فرش و پوشاک نشان میدهد که مدیران این واحدها تا جایی که توان مالی اجازه داده است از تکنولوژی برتر دنیا برای تولید بهتر استفاده کردهاند.
تجهیز ضعیف واحدهای نساجی با ماشین آلات چینی قطعاً صادرات این بخش را با چالش مواجه میکند. صادرات بخش نساجی از چه وضعیتی برخوردار است؟
آنچه که اتفاق افتاده حاکی از افت صادرات در این بخش است. بر اساس آمارهایی که گمرک ایران به دست آورده و ما نیز در اتحادیه با آمارهای خود آن را مقایسه میکنیم، صادرات نساجی و پوشاک ایران در سال 90 نسبت به سال پیش از آن 22 درصد کاهش داشته است که این میزان افت در صادرات نگران کننده است.
دلیل این افت به نظر شما چیست؟
ببینید، پایه و اساس صادرات، تولید است. وقتی صنعتی در تولید با مشکلات متعدد مواجه باشد و هر روز به فهرست گرفتاریها نیز اضافه شود، نمیتوانید انتظار صادرات پر رونقی را داشته باشید. امروز در زمینه صادرات ما با مشکلات عدیده ای دست به گریبان هستیم؛ در پیشانی این معضلات، مشکل نقل و انتقال پول به کشور قرار دارد که با تحریم بانکی ایران بر شدت آن افزوده شد. در این شرایط، واحدهای تولیدی ما به سختی میتوانند ارز حاصل از صادرات را به داخل کشور بیاوردند. حال آنکه سیستم بانکی کشور نیز اخیراً اعلام کرده واحدهای فعال در بازار صادراتی، باید ارز حاصل از صادرات را به بانک مرکزی تحویل داده و ارز مرجع تحویل بگیرند که این نیز بر مشکلات بخش خصوصی و واحدهای تولیدی اضافه کرده است.
پس به نظر میرسد واحدهای تولیدی تمایل و اشتیاق خود را به صادرات عملاً از دست دادهاند؟
تا حدودی همینطور است. واحدهای تولیدی بخش نساجی و پوشاک کشور عمدتاً به سمت بازار داخل متمایل شدهاند و یکی از دلایل این تغییر جهت نیز کاهش قاچاق پوشاک و نساجی است که به دنبال شکاف عمیق میان ارز رسمی و بازار آزاد اتفاق افتاده است. آخرین آماری که از میزان قاچاق پوشاک و نساجی گزارش شده حاکی از افت 70 تا 80 درصدی در این بخش است. بنابراین با کاهش واردات رسمی و نیز غیر رسمی، بازار داخل از محصولات خارجی تا حدود زیادی خالی شده است و واحدهای تولیدی داخل کشور که مشکلات زیادی بر سر راه صادرات میبینند، به بازار داخل رو آوردهاند.
با این شرایط به نظر میرسد واحدهای فعال در بخش صنایع نساجی و پوشاک حال و روز چندان مناسبی نداشته باشند. آیا آماری از توقف فعالیت در این بخش دارید؟
متأسفانه به دلیل ضعف در آمار کشور، ما نیز اطلاعات و آمار دقیق و روشنی از واحدهای تولیدی نساجی که به تعطیلی کشیده شدهاند نداریم. اما بررسیهای ما نشان میدهد که طی 6 ماه دوم سال گذشته و نیز سه ماه اول سال جاری، 90 درصد واحدهای تولیدی این بخش با حداقل ظرفیت فعالیت میکنند. عمدهترین مشکل واحدهای این بخش نیز به کمبود مواد اولیه برمیگردد و باید بگویم صنایع این بخش به سختی میتوانند پنبه و اکریلیک را که از مواد اولیه این بخش است تأمین کنند. از این رو، صاحبان صنایع نساجی در حال حاضر به جای توسعه و تجهیز واحدهای خود منتظر نشستهاند تا ببینند چه زمانی گشایشها در بخش تسهیلات و واردات مواد اولیه اتفاق میافتد.
واحدهای نساجی این روزها بیشتر منتظر و چشم انتظار گشایش کدام گره هستند؟ مشکلاتی که در داخل برای اقتصاد و تولید به وجود آمده یا گره گشایی در عرصه های بینالمللی؟
آنها چشم به گره سیستم بانکی و نظام پولی کشور دوختهاند تا کی این گره باز شود. در حال حاضر مهمترین مشکل صنایع کشور که نساجی نیز بخشی از آن است، نابسامانیهایی است که در حوزه نظام بانکی ایجاد شده. هنگامی که تأمین نقدینگی به یک رویا برای واحدهای تولیدی درآمده و اعطای تسهیلات بیش از یک سال و نیم است که عملاً متوقف شده است، چه انتظاری میتوان از تقویت تولید در بخشهای مختلف داشت. به این موارد، تخصیص ارز مرجع را نیز اضافه کنید. حال آنکه فشار ناشی از تحریم و محدودیتهای بینالمللی نیز حلقه تهدید تولید را تنگتر کرده است. با این روند، بخش خصوصی کشور معتقد است که تا دو سال آینده اگر شرایط کسب و کار بهبود نیابد، به طور قطع صادرات صنعتی کشور افت شدیدی خواهد داشت.