ماندگاری بنگاهها در صنعت ایران
شاخص کارگاههای صنعتی چه وضعیتی را نشان میدهد؟
میزان ماندگاری بنگاههای اقتصادی در صنعت از جمله مفاهیمی است که امروزه در اقتصادهای صنعتی مورد توجه بسیار قرار دارد. فاصله زمانی بین ورود و خروج بنگاهها در یک صنعت به عوامل متعددی بستگی دارد که بر میزان ماندگاری بنگاهها در آن صنعت خاص اثرگذار است. از اینرو و به دلیل تعدد عوامل اثرگذار بر میزان ماندگاری بنگاههای اقتصادی در صنعت، ممکن است با شناسایی این عوامل بتوان خروج بنگاههای اقتصادی از صنعت را با تاخیر مواجه کرد.
میزان ماندگاری بنگاههای اقتصادی در صنعت از جمله مفاهیمی است که امروزه در اقتصادهای صنعتی مورد توجه بسیار قرار دارد. فاصله زمانی بین ورود و خروج بنگاهها در یک صنعت به عوامل متعددی بستگی دارد که بر میزان ماندگاری بنگاهها در آن صنعت خاص اثرگذار است. از اینرو و به دلیل تعدد عوامل اثرگذار بر میزان ماندگاری بنگاههای اقتصادی در صنعت، ممکن است با شناسایی این عوامل بتوان خروج بنگاههای اقتصادی از صنعت را با تاخیر مواجه کرد.
مولفههای تعیینکننده شیوه فعالیت بنگاهها
بر اساس بررسیهای موجود عوامل اثرگذار بر این شاخص دارای ویژگیهای متفاوتی هستند که علاوه بر شرایط بنگاه اقتصادی در زمان ورود، به شرایط صنعتی که بنگاه قصد ورود به آن را دارد نیز بستگی دارد. به عنوان نمونه میزان و نحوه سرمایهگذاری بنگاه، تعداد کارکنان، سطح تکنولوژی، شیوه مدیریت، مساحت فیزیکی در اختیار بنگاه و موارد بسیاری از این دست از جمله مولفههایی هستند که شیوه فعالیت یک بنگاه را به ویژه در سالهای ابتدایی شروع به کار تعیین خواهند کرد. علاوه بر ویژگیهای بنگاه، ساختار و اندازه صنعت موردنظر، میزان شفافیت اطلاعات در صنعت، میزان شناخت رقبا در بازار و سایر عوامل اینچنینی، اثر قابل توجهی بر نحوه فعالیت و دوام بنگاه در صنعت خواهند داشت. البته نباید از نظر دور داشت که عوامل محیطی حاکم بر اقتصاد کشورها مانند ساختار اقتصاد، وضعیت تجارت خارجی، شرایط رکودی یا تورمی و بسیاری از عوامل محیطی دیگر نیز بر نحوه عملکرد فعالیت بنگاهها اثرگذار هستند.
بر اساس بررسیهای مختلف انجامشده در این زمینه که در داخل و خارج از کشور صورت گرفته، تا حدودی شاخصهای اثرگذار در صنعت نمایان شده است بهطوریکه میتوان عوامل اثرگذار بر ماندگاری بنگاهها در صنعت را به سه گروه کلی تقسیم کرد؛ گروه اول عواملی هستند که با شرایط و ویژگیهای بنگاه در زمان ورود در ارتباطند. عواملی مانند اندازه بنگاه (بر حسب تعداد کارکنان)، سن بنگاه، نوع مالکیت، تعداد کارخانهها یا کارگاهها، شدت سرمایه، ترکیب کارکنان، سطوح مهارتی و آموزشی کارکنان، هزینههای تحقیق و توسعه بنگاه، ثبت نشان تجاری و... از اینگونهاند. گروه دوم در این تقسیمبندی به عواملی بازمیگردد که ناشی از ویژگیهای صنعتی است که یک بنگاه اقتصادی به آن وارد میشود مانند ساختار صنعت (به لحاظ سطح تمرکز)، اندازه صنعت، نرخ ورود بنگاهها به صنعت، صرفههای ناشی از مقیاس، میزان رشد صنعت، حاشیه سود صنعت و... . گروه سوم عواملی را شامل میشود که خارج از حیطه اختیارات بنگاه بوده ولی بر فعالیت آن در صنعت اثرگذار خواهد بود و معروفند به عوامل محیطی (یا برونزا). مواردی مانند نرخ بیکاری، نرخ تورم، نرخ بهره، سطح دستمزد، سیاستهای اقتصادی و... .
به دلیل نوسانات به وجود آمده در برخی از این شاخصهای برونزا در یک دهه اخیر، فعالیت بنگاههای صنعتی تحت تاثیرات قابل توجهی قرار گرفته است. افزایش ناگهانی نرخ ارز، شتاب در افزایش تورم، اعمال سیاست هدفمندی یارانههای انرژی و تشدید تحریمهای اقتصادی بینالمللی علیه کشور، هر یک به تنهایی برای تاثیرپذیری بنگاههای اقتصادی کافی است، این در حالی است که همگی این عوامل در یک دوره زمانی محدود رخ داده و بر فعالیت بنگاههای صنعتی اثرگذار بوده است. در این نوشتار سعی بر آن است تا میزان ورود و خروج بنگاهها به صنعت در طول دوره 1384 تا 1392 با توجه به عوامل اثرگذار پیشگفته مورد بررسی اجمالی قرار گیرد.
بررسی وضعیت کارگاههای صنعتی دارای مجوز وزارت صنعت، معدن و تجارت
بر اساس آمار منتشرشده توسط مرکز آمار ایران در سالهای مورد بررسی، اختلاف زیادی بین تعداد جوازهای تاسیس صادره توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت و میزان بهرهبرداری از این جوازها وجود دارد، بهطوریکه برای بعضی از سالها (مانند سال 1385)، کمتر از یکهفتم از جوازهای تاسیس کارگاههای صنعتی به بهرهبرداری رسیدهاند. البته این روند در سالهای بعد تغییر کرده و در سال 1391 به کمتر از یکچهارم رسیده که به نظر میرسد نسبت به سالهای میانی دوره مورد بررسی (سالهای 1385 و 1386) روند صدور مجوزهای تاسیس کارگاه با کاهش چشمگیری مواجه بوده است.
آنچه در طول دوره موردنظر دیده میشود، تا سال 1386 روند ورود کارگاههای صنعتی به حوزههای صنعت صعودی بوده و از سال 1386 به بعد این فرآیند بهشدت کند شده است (نمودار 1). متاسفانه در زمینه میزان خروج این بنگاهها از صنعت آمار مشخصی منتشر نمیشود تا بتوان نسبت ورود و خروج این نوع از بنگاهها (بنگاههای دارای مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت) را به صنعت مورد مطالعه قرار داد. همچنین آمار میزان اشتغال کارگاههای صنعتی دارای مجوز نیز به صورت کلی منتشر میشود لذا دستهبندی در خصوص اندازه این کارگاهها (بر اساس تعداد کارکنان) موجود نیست. بنابراین امکان بررسی رابطه بین میزان ورود به صنعت و اندازه بنگاه در این گروه از کارگاهها وجود ندارد. این مساله در زمینه حجم سرمایهگذاری در این کارگاهها نیز صدق میکند. در عین حال نگاهی به وضعیت آماری این دو متغیر برای حدود 10 سال منتهی به 1391 نشان میدهد که روند هر دو متغیر تا سال 1386 افزایشی و پس از آن بهشدت کاهشی بوده است (نمودار 2). نکته قابل توجه این است که تا سالهای میانی با میزان سرمایهگذاری کمتر تعداد اشتغال ایجادشده بالاتر بوده ولی پس از آن این روند معکوس شده و تا پایان دوره نیز ادامه داشته است بهطوریکه با سرمایهگذاری بالاتر میزان اشتغال کمتری در کارگاههای صنعتی ایجاد شده است. در این وضعیت نمیتوان اثر شرایط اقتصادی ایجادشده در سالهای مذکور، به ویژه افزایش نرخ ارز و گسترش تحریمها را نادیده گرفت.
به هر حال همانطور که گفته شد تصویری از میزان خروج یا ماندگاری کارگاههای به بهرهبرداری رسیده فوق وجود ندارد. از اینرو به بررسی آمار کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر که توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود، خواهیم پرداخت که احتمالاً آمار بخشی از کارگاههای فوق را که بیش از 10 نفر نیروی کار دارند در خود جای داده است.
بررسی وضعیت فعالیت کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر
بر اساس آمارهای منتشرشده در خصوص کارگاههای صنعتی، فقط امکان دسترسی به چند متغیر محدود مانند ارزش دادهها و ستادههای کارگاههای صنعتی و نیز میزان سرمایهگذاری و اشتغال در این کارگاهها وجود دارد که خلاصهای از آنها در جدول شماره 2 منعکس شده است. همانطور که ملاحظه میشود روند ارزشی هر سه متغیر دادهها، ستادهها و سرمایهگذاری در این کارگاهها در طول دوره مورد بررسی همواره صعودی بوده است.
نکته قابل توجه این است که عمده سرمایهگذاری در کارگاههای صنعتی به کارگاههای بزرگ 100 نفر کارکن و بیشتر اختصاص دارد، برای نمونه در سال 1390 این سهم حدود 85 درصد است و کارگاههای با اندازه کوچکتر یعنی 10 تا 49 نفر و 50 تا 99 نفر کارکن به ترتیب سهمی حدود هشت و هفت درصد از میزان سرمایهگذاری را به خود اختصاص دادهاند. این در حالی است که با همین میزان سرمایهگذاری، سهم کارگاههای بزرگ از اشتغال در این سال به 69 درصد، سهم کارگاههای 10 تا 49 نفر کارکن به 19 درصد و کارگاههای 50 تا 99 نفر کارکن به 12 درصد میرسد.
نمودارهای 3 و 4 بیانگر این موارد هستند. این آمار نشان میدهد که کارگاههای کوچکتر صنعتی به نسبت سرمایهگذاری انجامشده قابلیت ایجاد اشتغال بالاتری را در سال 1390 در خود داشتهاند.
بررسی میزان ورود و خروج کارگاهها (10 نفر کارکن و بیشتر) در صنعت
یکی از معیارهایی که بر اساس آن میتوان اندازه یک بنگاه اقتصادی را سنجید، معیار تعداد کارکنان بنگاه اقتصادی است. در دستهبندیهای رایج کارگاههای صنعتی هم ملاحظه میشود که آنها را به انواع کارگاه کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم میکنند (جدول 3).
همانطور که از آمارها برمیآید، کارگاههای کوچک با کمتر از 10 نفر کارکن در این گروههای آماری منظور نشدهاند لذا وضعیت بخش قابل توجهی از بنگاههای صنعتی در تحلیلها و بررسیهای مختلف منعکس نخواهد شد. با این حال ملاحظه میشود که اگرچه به لحاظ فراوانی، تعداد کارگاههای صنعتی بین 10 تا 49 نفر کارکن از سایر گروهها بیشتر است ولی همانطور که انتظار میرود فراوانی شاغلان در گروه کارگاههای صنعتی بالای 100 نفر کارکن بسیار بالاتر است. این موارد در نمودارهای 5 و 6 به خوبی نشان داده شدهاند.
یکی از اهدافی که همواره در طول این گزارش مدنظر بوده، دستیابی به دادهها و اطلاعاتی برای سنجش میزان ماندگاری بنگاههای اقتصادی در صنعت و اثر عوامل برونزا بر آن است؛ اطلاعاتی از جمله سال ورود یک بنگاه به یک صنعت خاص و سال خروج احتمالی آن از صنعت (البته این اطلاعات نیاز به رهگیری فعالیت بنگاههای اقتصادی از مرحله تاسیس تا تعطیلی احتمالی توسط مراکز ذیربط دارد) یا سن بنگاه برای محاسبه طول دوره ماندگاری بنگاه در صنعت و نیز مواردی مانند اندازه بنگاه بر اساس تعداد شاغلان، ترکیب کارکنان و سطوح مهارتی آنها، سرمایه بنگاه، سطح تکنولوژی به کار گرفتهشده در فرآیند تولید، میزان هزینههای تحقیق و توسعه، هزینههای تبلیغات، نوع مالکیت، تعداد کارگاهها و کارخانهها. وجود چنین اطلاعاتی است که میتواند به مطالعات در زمینه عوامل اثرگذار بر ماندگاری بنگاهها در صنعت و ارائه راهحلهایی به سیاستگذاران برای حمایت و تقویت عوامل اثرگذار بر بهبود فعالیتهای صنعتی کمک کند. متاسفانه بخش زیادی از اطلاعات موردنیاز فوق موجود نبوده و تنها میتوان بر اساس اطلاعات برآوردی مرکز آمار ایران در خصوص کارگاههای صنعتی تازهوارد و غیرفعال، تا حدودی بررسی را پیش برد.
به این ترتیب تنها اطلاعات کلی در زمینه تعداد کارگاههایی که در طول سالهای 1384 تا 1392 به صنعت وارد یا از آن خارج شدهاند (در اینجا کارگاه غیرفعال به منزله کارگاه تعطیل بوده و تعطیلی کارگاه نیز به منزله خروج از صنعت تلقی میشود) در دسترس بوده است. متاسفانه به دلیل عدم دستهبندی کارگاهها بر اساس تعداد کارکنان، امکان بررسی رابطه ورود و خروج بنگاهها به صنعت حتی بر اساس اندازه آنها نیز میسر نخواهد بود. ولی آنچه از اطلاعات موجود برمیآید نشان از روند نزولی پیوستهای در تعداد کارگاههای فعال 10 نفر کارکن و بیشتر از سال 1386 به بعد دارد که تا پایان دوره مورد بررسی نیز تغییر نکرده است (نمودار 7).
روند نزولی در تعداد کارگاههای فعال در صنعت را در روند آماری کارگاههای تازهوارد به صنعت نیز میتوان مشاهده کرد. همانطور که در نمودار شماره 8 پیداست از ابتدای دوره مورد بررسی (به استثنای سال 1387)، تعداد کارگاههای جدیدی که به صنعت وارد شدهاند بهشدت کاهش یافته بهطوریکه از بیش از 500 کارگاه در سال 1384 به کمی بیش از 50 کارگاه در سال 1392 رسیده است در حالی که تعداد کارگاههای غیرفعال چنین روندی را تجربه نکرده است. شدت این کاهش به ویژه از سال 1387 به بعد همزمان با مسائل اقتصادی به وجود آمده در کشور، بیشتر نیز شده است.
پیامهای مقایسه نرخ ورود و خروج بنگاههای صنعتی
مقایسه نرخ ورود و خروج بنگاهها در صنعت که در نمودار شماره 9 نشان داده شده، این شرایط را تایید میکند چراکه نرخ ورود کارگاهها به صنعت به ویژه از سال 1386 به بعد برخلاف نرخ خروج بنگاهها از صنعت حرکت کرده و در سالهایی که نرخ خروج بنگاهها افزایشی بوده، امکان ورود بنگاههای جدید به صنعت کاهش یافته است. لازم به ذکر است که هر یک از سالهای مورد بحث سرمنشأ تحولات اقتصادی در کشور بوده که بهشدت بر فعالیت بنگاهها از جمله بنگاههای تولیدی صنعتی تاثیرات فراوان داشته است. مواردی مانند هدفمندسازی یارانه حاملهای انرژی، افزایش بیرویه نرخ ارز، افزایش نرخ تورم و به تبع آنها کمبود نقدینگی در واحدهای اقتصادی و نیز تشدید تحریمهای اقتصادی علیه کشور و در نتیجه ایجاد اشکالاتی در مبادلات تجاری خارجی و وابستگی برخی صنایع به مواد اولیه وارداتی، هر یک به نوعی شرایط حاکم بر فعالیت بنگاههای صنعتی را تحت تاثیر خود قرار دادهاند.
سهم بنگاههای تازهوارد و بنگاههای غیرفعال از کل بنگاههای موجود در صنعت در نمودار شماره 10 نشان داده شده است. همانطور که ملاحظه میشود از سال 1388 به بعد کارگاههای تازهوارد سهم بسیار اندکی را از کل کارگاههای موجود در صنعت به خود اختصاص دادهاند بهطوریکه متوسط سهم آنها در طول دوره کمتر از 5 /1 درصد است در حالی که این سهم برای کارگاههای غیرفعال بیش از سه درصد برآورد میشود. در واقع میزان خروج بنگاهها از صنعت در طول سالهای مورد بررسی بین 3 /2 تا حدود 4 درصد در نوسان بوده و برای سالهای 1389 و 1391 شدت آن بیشتر است.
خلاصه و نتیجهگیری
عوامل متعددی بر فعالیت یک بنگاه در صنعت اثرگذار هستند. عواملی از قبیل اندازه بنگاهها هنگام ورود به صنعت، سرمایه بنگاه، تجهیزات و تکنولوژی در دسترس و نیز ساختار صنعت و اندازه آن. اگرچه هدف از این بررسی شناسایی عوامل اثرگذار بر میزان ماندگاری بنگاهها در صنعت کشور بهویژه در شرایط تشدید نوسانات اقتصادی و تحریمهای بینالمللی بوده است ولی به دلیل ضعف و کمبود اطلاعات در خصوص کارگاههای صنعتی امکان بررسی اثرگذاری عوامل به خوبی فراهم نبوده است. بررسی میزان ماندگاری یک بنگاه در صنعت در درجه اول نیاز به اطلاعاتی در زمینه سال شروع فعالیت و سال احتمالی پایان فعالیت بنگاه در صنعت دارد. این مهم در صورتی امکانپذیر خواهد بود که بنگاههای صنعتی توسط مراکز ذیربط آماری به کدهای رهگیری مجهز شوند که بر اساس آن بتوان سن بنگاهها در هر مقطع زمانی را تشخیص داد. علاوه بر آن اطلاعاتی در زمینه خصوصیات بنگاه چه در مقطع آغاز فعالیت و چه در طول دوران فعالیت بنگاه مورد نیاز است تا بتوان بر اساس آنها به مقایسه شرایط بنگاهها با یکدیگر پرداخت و آنها را بر اساس شرایط و ویژگیهای خاص دستهبندی کرد. لازم به ذکر است که در این گزارش تلاش شد بر اساس آمار ارائهشده توسط مرکز آمار ایران که مبنای آن نیز وزارت صنعت، معدن و تجارت بوده است، وضعیت بنگاههای صنعتی که مجوز فعالیت خود را از وزارت مذکور دریافت میکنند، بررسی شود ولی آمار ارائهشده فقط بنگاههای تازهتاسیس در صنعت را شامل میشود که امکان رهگیری آنها در سالهای بعد وجود ندارد. آمار کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر نیز که توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود، برآوردی از سن بنگاههای خارجشده از صنعت در هر سال به دست نمیدهد. ضمن آنکه به دلیل عدم تفکیک بنگاههای تازهوارد و غیرفعال بر اساس اندازه آنها (بر مبنای شاخص تعداد کارکنان) حتی امکان تحلیل شرایط فعالیت بنگاهها بر مبنای اندازه نیز وجود ندارد.
در مجموع نتایج حاصل از بررسی اطلاعات موجود نشان میدهد با توجه به اینکه در سالهای اخیر نوسانات چشمگیری در اقتصاد کشور وجود داشته است، فعالیت بنگاههای صنعتی (در این گزارش بنگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر) نیز تحت تاثیر قرار گرفته و روند ورود بنگاههای جدید به صنعت با کندی بسیاری همراه شده و برخلاف آن روند خروج بنگاهها از صنعت شتاب بیشتری به خود گرفته است. این روند نزولی برای کارگاههای صنعتی تازهوارد دارای مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز مشاهده میشود. در این راه چنانچه همکاری بیشتری توسط مراکز ذیربط در خصوص ارائه اطلاعات شفاف و دقیقتر بنگاههای صنعتی صورت گیرد امکان سنجش میزان اثرگذاری عوامل موثر در ماندگاری بنگاهها در صنعت فراهم شده و به برنامهریزان صنعتی کشور امکان تقویت عوامل مثبت و تضعیف عوامل منفی که در حیطه اختیارات آنها باشد را خواهد داد.