صندوق دربسته
آیا رئیسجمهور توان ایجاد تغییر معنادار در زندگی شهروندان را دارد؟
برگزاری انتخابات ریاستجمهوری 1403 همراه با وعدههای بیشمار و فضایی نامزدها، تبلیغ چهرههای شناختهشده برای نامزدهای مختلف و دعوت مردم به حضور پای صندوقهای رای و سیل سوالات تردیدآمیز در مورد میزان توانایی رئیسجمهور بود. رایدهندگان از خود میپرسند که در نظام سیاسی ایران، رئیسجمهور چقدر توان تغییر دارد و آیا میتواند خواست و مطالبات رایدهندگان را عملی کند؟ یا اینکه با موانع بیشماری مواجه میشود که گذر از آنها در توان و حوزه اختیارات هیچ رئیسجمهوری نیست.
به نظر میرسد حداقل در دو دهه گذشته، نهادهای غیرانتخابی که نه از مردم رای میگیرند و نه به مردم پاسخگو هستند، توانستهاند با تقویت قدرت و گسترش دامنه نفوذ خود، اثرگذاری بیشتری در تعیین راهبردها نسبت به دولت منتخب داشته باشند و رئیسجمهور هر کسی که باشد و با هر پشتوانه رایی که بر مسند هدایت قوه مجریه نشسته باشد، نتواند در تعیین راهبردها اثرگذار باشد، مگر اینکه کاملاً همسو با نهادهای یادشده باشد.
با این همه همچنان به قول آن شعار معروف «فرق دارد چه کسی رئیسجمهور شود»؛ چرا که حتی اگر رئیسجمهور منتخب مردم نتواند تاثیر معناداری در بهبود زندگی مردم داشته باشد و توان گذار از موانع متعدد را نداشته باشد؛ میتواند اثر بزرگی در بدتر شدن شرایط اقتصادی کشور و مردم داشته باشد. در این شرایط شاید بهتر باشد از صندوق رای نام کسی خارج شود که حداقل بتواند جلوی بدتر شدن شرایط را بگیرد.