بیم و امید اصلاحات
روحانی: رئیسجمهور باید به مردم ثابت کند توانایی حل مسائل کشور را دارد
شورای نگهبان اسامی نامزدهای مورد تاییدش را برای رقابت در انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد و اگرچه چینش صحنه تا حد زیادی شبیه انتخابات سه سال پیش است اما تغییر نیمی از صحنه رقابت فضای جدید و متفاوتی را در این دوره پدید آورده است. آنگونه که اعتماد گزارش داده: شورای نگهبان این دوره هم نشان داد همچنان تمایل زیادی به شکلگیری یک رقابت انتخاباتی گسترده و پرشور مانند سال 13۸۴ یا حتی 13۹۲ ندارد و فقط فضا را اندکی نسبت به سال ۱۴۰۰ تعدیل کرده است. ردصلاحیت مجدد چهرههایی همچون لاریجانی، جهانگیری، بذرپاش و... گواهی بر همین مدعاست که حضورشان میتوانست افکار و ایدههای جدیدی را وارد عرصه کرده و طیف بیشتری از رایدهندگان را جذب کند. در مقطع پس از ثبتنام داوطلبان و پیش از اعلام صلاحیتها در حالی که چهرههایی مثل جلیلی، قالیباف و زاکانی با اطمینان نسبی از تایید صلاحیتشان در حال طراحی برنامهها و چینش ستادهایشان بودند و طرفدارانشان در فضای مجازی نیز از خجالت یکدیگر درمیآمدند، جبهه اصلاحات و دولت سیزدهم بهطور جداگانه دست به دو قمار سیاسی زدند. جبهه اصلاحات پس از بیانیه خاتمی مبنی بر شرکت مشروط در انتخابات، در حرکتی پرریسک و پیشدستانه سه نفر را به عنوان کاندیداهای خود معرفی و اعلام کرد در صورت عدم تایید این سه نفر کاندیدایی در انتخابات نخواهد داشت. این حرکت از آن جهت قمارگونه بود که بسیاری آن را پاس گل به شورای نگهبان برای ردصلاحیت قطعی این سه نفر و تایید احتمالی چهرههایی همچون شریعتمداری و همتی برای آچمز کردن اصلاحطلبان قلمداد کردند. در چنین وضعیتی یا تایید صلاحیت لاریجانی وضعیت میتوانست برای اصلاحطلبان پیچیدهتر هم شود اگرچه رسماً اعلام کرده بودند از کاندیدای نیابتی حمایت نمیکنند. به هر حال تاس اصلاحطلبان خوب آمد و یکی از سه چهره موردنظرشان از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت شد و اتفاقاً تنها گزینه جناح اصلاحات و اعتدال در انتخابات است. در سوی دیگر دولتیها هم با امضای توصیهنامه برای اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بازی قمارگونهای را آغاز کردند که با علنی شدن آن نامه و ردصلاحیت اسماعیلی و دیگر نامزدهای اصلی دولت (بذرپاش و مرتضوی) عملاً شکست خورد. اگرچه دولت همچنان جلیلی، قاضیزادههاشمی و زاکانی را همچون دوره قبل در میدان دارد و پیروزی هر یک از آنها میتواند باعث باقی ماندن بسیاری از دولتیها در پستهای کنونیشان شود. اکنون صحنه رقابت از منظر جناحبندی سیاسی پنج به یک و از حیث تلاش برای حفظ وضع موجود در بهترین حالت سه به سه است، اگرچه مواضع پورمحمدی برای ما روشن نیست، اما قالیباف و پزشکیان در این مدت نقدهای جدی به عملکرد دولت داشتهاند.
رجال در چالش احراز
در حالی این روزها تقریباً تمام توجهات سیاسی و رسانهای معطوف به شش نامزد انتخابات ریاستجمهوری است که باید اذعان کرد عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت برخی چهرههای کلیدی باعث شده است چالشهایی درباره مشارکت در انتخابات پیشرو شکل بگیرد. آنگونه که شرق گزارش داده: هرچند شورای (نگهبان) تاکید دارد که در انتخابات ریاستجمهوری گزاره «ردصلاحیت» مطرح نیست، بلکه با دو عنوان «احراز» و «عدم احراز» مواجه هستیم. اما چه ردصلاحیت و چه عدم احراز صلاحیت، نهایتاً به حضور نیافتن چهرههایی مانند علی لاریجانی، اسحاق جهانگیری یا عباس آخوندی در گردونه رقابتها منجر شد که میتوانستند به مثابه کاتالیزوری در جهت گرمتر کردن تنور انتخابات عمل کرده و با چالشیتر کردن فضای سیاسی کشور به انتخاب اصلح کمک شایانی کنند، آن هم در شرایطی که میزان مشارکت در سه انتخابات، ۱۳۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ به زیر ۵۰ درصد رسیده بود و از اینرو بسیاری از ناظران و تحلیلگران توصیه اکید داشتند که باید از فرصت پیشآمده برای انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری در جهت ایجاد یک فضای باز سیاسی نهایت استفاده را برد که بیشک یکی از راههای آن تسهیل مسیر برای ورود چهرههای کلیدی سیاسی کشور است. در این میان با وجود آنکه برخی باور دارند رقابت پزشکیان در برابر پنج نامزد اصولگرا یا دوقطبی ایجادشده در اردوگاه اصولگرایی و مشخصاً شکاف قالیباف با جلیلی میتواند سطح مشارکت را به بالای ۵۰ درصد بکشاند، ولی بدیهی بود با حضور سه چهره نامبرده (لاریجانی، جهانگیری و آخوندی) مشارکت بیشتری شکل میگرفت. هرچند طیفی از اردوگاه اصلاحطلبی که در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ قائل به مشارکت نبودند، اکنون با تایید صلاحیت مسعود پزشکیان تغییر موضع دادهاند و با اعلام حمایت از این کاندیدا، سعی در تقویت میزان مشارکت دارند.
حمایت ظریف از پزشکیان
در روزی که ستاد مسعود پزشکیان، لبالب از زنان و مردانی بود که آمده بودند گوشهای از کار را بگیرند و به او در این وضعیت کمک کنند، ناگهان زمزمهای درگرفت: «ظریف از پزشکیان حمایت کرد.» بسیاری توئیت دوکلمهای ظریف را به هم نشان میدادند و از این اتفاق خوشحال بودند. آنگونه که سازندگی گزارش داده: اما ظریف چه نوشته بود؟ تنها دو کلمه: #برای-ایران؛ همین دو کلمه ساده که برگرفته از توئیت دیروز مسعود پزشکیان بود و قبلتر از آن نیز کارگزاران سازندگی در کنگره خود از آن استفاده کرده بود و برگرفته از ترانه مشهور شروین حاجیپور بود، یک بیانیه سیاسی اجتماعی بود که راه را نشان میداد. ظریف هیچ کلمهای بیشتر ننوشت. چنانکه پزشکیان نیز در اولین توئیت خود پس از تایید صلاحیت منتشر کرد همین برای ایران بود و نشان داد در بازار گرم انتخابات، هیچ چیزی مهمتر از ایران نبوده و نیست و نخواهد بود. به این ترتیب ظریف، صراحتاً طرف دکتر مسعود پزشکیان ایستاد و از او حمایت کرد. همین توئیت بود که در ستاد پزشکیان با خوشحالی و شعف به همهمه تبدیل شد و همین دو کلمه بود که بیش از هزاران نفر در صفحه ظریف در توئیتر در این زمینه مطلب نوشتند. آنها که برانداز هستند، ظریف را نکوهش کردند که چرا در پی گرم کردن انتخابات است و آنها که تحریمی هستند رو تُرش کردند و مدافعان پزشکیان نیز از این حمایت استقبال کردند. بدون تردید ظریف، یکی از مهمترین سرمایههای اجتماعی و مدیریتی ایران است که اگر کاندیدای انتخابات میشد و از سد شورای نگهبان میگذشت، بدون تردید بالاترین آرای ممکن را در سالهای اخیر به دست میآورد. با این حال چنین نشد و او نشان داد که تمایلی ندارد در این عرصه وارد میدان انتخابات شود. اما آنچه او در آن دو کلمه نوشت، نشان داد که در این انتخابات بیطرف نیست و طرفی ایستاده است که چشمها نگران اوست.
ملاک انتخاب رئیسجمهور
حسن روحانی، رئیسجمهور ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم، در بیانیهای به مناسبت انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری، سوالات دهگانهای را به عنوان «ملاک انتخاب رئیسجمهور» مطرح کرده است. آنگونه که ایلنا گزارش داده: در این بیانیه آمده است: من به عنوان خادم مردم در ۴۵ سال گذشته، که هشت سال آن را با رای اعتماد شما، در مسئولیت ریاستجمهوری گذراندهام، وظیفه خود میدانم که تجربهای را که اندوختهام با صاحبان آن رای پرافتخار در میان بگذارم و با اطلاع دقیق از سختیها و موانع بیشمار در تحقق اراده مردم در این سمت، اولویتها در «ملاک انتخاب رئیسجمهور» را مورد تصریح و تاکید قرار دهم. آنچه مهمتر از خصوصیات شخصی و جناحی و سلیقهای اشخاص است، قدرت شناخت و توانایی آنان در سکانداری کشور برای حل مسائل اصلی ایران است. از اینرو مردم، حق دارند که از مدعیان، دلیل بخواهند و داوری کنند. در عرصه انتخاب بالاترین مقام اجرایی کشور، احراز صلاحیتهای عمومی از جمله التزام عملی به اصول دینی و سیاسی نظام که از شرایط لازم تقبل هر مسئولیت اجتماعی است کفایت نمیکند؛ بلکه فردی که خود را شایسته این سمت میداند، به جای شرکت در مسابقه تظاهر به شرایط حداقلی، باید برای مردم ثابت کند که دانایی و توانایی حل مسائل اساسی کشور را دارد. در حال حاضر مشکل اصلی مردم، گرانی کمرشکن و رشد ناچیز اشتغال در سالهای اخیر است که در افزایش «شاخص فلاکت» در سالهای اخیر نمایان شده است. کسی که میخواهد مسئولیت اجرایی کشور را به عهده بگیرد، باید حداقل برای 10 مسئله زیر راهحل روشن داشته باشد و بتواند این راهحل را محقق کند:
1- رئیسجمهور آینده برای رفع تحریم چه خواهد کرد؟ 2- رئیسجمهور آینده برای رشد سرمایهگذاری چه خواهد کرد؟ 3- رئیسجمهور آینده برای سالم و رقابتی شدن اقتصاد، چه خواهد کرد؟ 4- رئیسجمهور آینده برای حق اینترنت مردم، چه خواهد کرد؟ 5- رئیسجمهور آینده برای شفافیت و توازن بودجه چه خواهد کرد؟ 6- رئیسجمهور آینده برای اصلاح سیاستهای پولی و ارزی چه خواهد کرد؟ 7- رئیسجمهور برای تامین سلامت ارزان برای مردم چه خواهد کرد؟ 8- رئیسجمهور برای اجرای تام و تمام قانون اساسی چه خواهد کرد؟ 9- رئیسجمهور برای تضمین آزادیهای مدنی چه خواهد کرد؟ 10- رئیسجمهور برای اعتلای اخلاق در جامعه چه خواهد کرد؟ پاسخ به سوالات دهگانه فوق، میتواند ملاکی برای ارزیابی و داوری به دست دهد که با محک کارنامه عملکرد هر نامزد، سنجیده شود و به انسانهای آزاده و آگاه این سرزمین این امکان را بدهد که به آنکس که به تحقق این اهداف تعهد دهد و دانایی و توانایی خود را برای فراخوان نیروهای شایسته نشان دهد، رای دهند و سهم خویش را در این وظیفه ملی ایفا کنند.
مسیر خدمتگزاری متوقف نخواهد شد
علی لاریجانی، کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم پس از ردصلاحیت از سوی شورای نگهبان بیانیهای صادر کرد. آنگونه که هممیهن گزارش داده: در بیانیه لاریجانی آمده است: «ملت بزرگوار ایران، خدای را سپاس میگویم که همسخنی افزونتر با شما مردم شریف و صمیمی را برای اینجانب فراهم نمود. این موهبت الهی را قدر مینهم و انشاءالله بر استمرار آن کوشا خواهم بود. آنچه باعث شد به عرصه انتخابات بیایم شرایط خطیر بهویژه در قلمرو شرایط سخت اقتصادی و موقعیت حساس بینالمللی بهخصوص فشار تحریمهای ظالمانه بر معیشت مردم عزیز بود و امیدوار بودم که با یاری شما بتوانیم موانع را مرتفع و مسیر توسعه ملی ایران را فراهم کنیم. اما شورای محترم نگهبان بهرغم نظرات مثبت نهادهای مسئول و حکم قوه قضائیه، در رد برخی دعاوی گذشته آن شورا، باز سازوکاری غیرشفاف مانع در مسیر چنین همراهی بهوجود آورد. البته به فضل الهی حرکت ما در مسیر خدمتگزاری به مردم و حل مشکلات ملت متوقف نخواهد شد. لازم میدانم در این مجال از آیات عظام و اساتید و نخبگان و همه عزیزان از اقشار ملت عزیز که به اشکال گوناگون در این ایام اظهار محبت و بذل راهنمایی و همکاری کردهاند تشکر کنم و از صمیم قلب برای آنان از خداوند متعال آرزوی توفیق کنم.»