تحلیلی درباره چرایی پیروزی روحانی در انتخابات
آیا رای مردم به روحانی نه به پوپولیسم بود؟
مردم ایران با حضور پرشور خود در انتخابات به اصحاب قدرت و بازیگران و ذینفعان حوزه سیاست اعلام کردند که ما هستیم و باید دیده و شنیده بشویم.
1- مردم ایران با حضور پرشور خود در انتخابات به اصحاب قدرت و بازیگران و ذینفعان حوزه سیاست اعلام کردند که ما هستیم و باید دیده و شنیده بشویم. مردم با شرکت گسترده خود نشان دادند دغدغه امروز و فردای ایران زمین را دارند و اجازه نمیدهند دیگران برای آنها تصمیم بگیرند. مردم در این انتخابات تراز دیگری از عقلانیت و بلوغ فکری خود را به نمایش گذاشتند. در کارزار و مناظرههای انتخاباتی حجم شعارها و وعدههای پوپولیستی به حدی بود که گویی کاندیداها برای پیشی گرفتن از دیگری کارت دیگری از وعده پوپولیستی خود، رو میکنند. برای کسانی که دغدغه توسعه ملی دارند و معتقدند کشور باید بر مدار خرد و اصول علمی و تخصصی جلو برود دیدن این مسابقه رنجآور و نگرانکننده بود. گویی اینکه هیج کدام از کاندیداها نمیتوانند یا مصلحت نمیبینند از میراث پوپولیستی محمود احمدینژاد دل بکنند. اما با همه شعارها و وعدههای جذاب مالی نظیر سه برابر کردن یارانهها یا پرداخت کارانه 250 هزارتومانی به بیکاران، وام ارزانقیمت و غیره، مردم ترجیح دادند با هوشمندی تمام اجازه بدهند دولت مستقر استمرار داشته باشد.
2- در همین راستا یکی از سوالات و تحلیلهایی که مطرح است اینکه مردم با انتخاب دوباره روحانی به وعدههای پوپولیستی نه گفتند. آیا ایرانیها بهطور تدریجی پختگی سیاسی خود را نشان میدهند؟ آیا مردم ایران به اصلاحات گام به گام رای دادند؟ اینجانب قبل از انتخابات در شماره 218 مجله تجارت فردا در یادداشتی تحت عنوان سایه سنگین پوپولیسم بر انتخابات ایران به خطرات پوپولیسم و شیوههای مبارزه با آن پرداختم. در اینجا میخواهم صرفاً به این سوال بپردازم که آیا واقعاً مردم هوشمندانه و از سر استغنا به شعارهای پوپولیستی نه گفتند؟
3- رفتار و رای مردم را باید در قالب یک معادله چندمجهولی و به بیان دیگر چندوجهی و مرکب مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. سادهسازی و تایید محکم نه مردم به سه برابر کردن یارانهها و در کل پوپولیسم میتواند تا حدود زیادی گمراهکننده باشد و ما را به ارزیابی و تحلیل غلط و غافلگیری و ظهور مجدد پوپولیسم رهنمون سازد.
4- یکی از نکات مهم این است که بین تامین اصولی نیاز مردم، رسیدگی جدی به مسائل معیشتی مردم و ایجاد زمینههای اشتغال جوانان و رفتار و عمل پوپولیستی باید تفاوت قائل شویم. مردم دوست دارند کسانی آنها را نمایندگی کنند که توان حل نسبی مشکلات اقتصادی و معیشتی آنها را داشته باشد. مردم حتی اگر اشتیاقی به سیاستها و شعارهای پوپولیستی هم نشان بدهند و برای آنها جذاب باشد باید بتوانند آن دولتمرد پوپولیست و توانایی او در عمل به وعدههایش را باور کنند و نه آن را نوعی دروغ و فریب و لاف زدن تلقی کنند. در این انتخابات هم مردم برخی از وعدههای دانهدرشت پوپولیستی را نتوانستند باور کنند و بیشتر آن را نوعی دروغ و فریب تلقی کردند. بالاخره مردم هم از عقلانیت برخوردارند و محاسبهگری میکنند.
5- توجه داشته باشیم که از چهار کاندیدای رقیب آقای روحانی دو نفر آنها از طرح وعدههای پوپولیستی امتناع کردند و استقبالی از آنها هم نشد. البته نهفقط به این دلیل. جا دارد از هر دو نفر به نیکی یاد کنیم خصوصاً آقای هاشمیطبا که برنده اخلاقی این انتخابات بودند. بیشترین وعدههای پوپولیستی را آقای قالیباف داد که از گردونه انتخابات کنار کشید. بدیهی است که وعدههای نجومی ایشان نه باور شد و نه قابل انتقال به کاندیدای حامی یعنی آقای رئیسی بود. البته طرح وعده پوپولیستی هم باید به طراح آن بخورد. شما با نگاه به احمدینژاد این کاریزمای پوپولیسم را حس میکنید، چیزی که اصلاً وصله ناچسب بود برای قالیباف. به واقع مردم در همان مرحله و قبل از برگزاری انتخابات نه را به وعدههای نجومی دادند و عملاً او به انصراف کشیده شد. در خصوص آقای رئیسی تنها نکته برجسته وعده پوپولیستی ایشان سهبرابر کردن یارانه اقشار ضعیف بود که دولت آقای روحانی آن را عملی کرده بود و رئیسی تنها نقدش این بود که چرا دیر این تصمیم را اجرا کردید. رفتار دولت را در این زمینه انتخاباتی و استفاده ابزاری برای پیروزی تلقی میکردند. فارغ از اینکه چقدر این نقد وارد باشد یا خیر، آنچه برای قشر ضعیف و بیشتر روستایی مهم بود این بود که نقد روحانی را به نسیه رئیسی ندهند. در یادداشت قبلی در مورد پوپولیسم اشاره کردم که دولت برای مواجهه با پوپولیستها و شعارهای آنها باید با همان زبان بتوانند وعدههای آنها را خنثی کنند، کاری که آقای روحانی و جهانگیری به خوبی انجام دادند و موفق شدند. البته برای غلبه بر همین مواجهه هم این دو نفر وعدههایی دادند که عمل به آنها دشوار خواهد بود.
6- نکته دیگر در کنار نکات بالا این است که رقبای آقای روحانی هیچ کدام برنامه اجرایی و جذاب و ملموسی برای ایجاد اشتغال و حوزههای رفاهی ارائه ندادند و حتی توفیقات آقای روحانی در حوزه حفظ قدرت خرید مردم یعنی تورم را نیز به چالش کشیدند. این دستاورد تورم تکرقمی برای گروههای هدف شعارهای پوپولیستی برگ برنده آقای روحانی بود.
این هم متاعی نقد برای مردم بود و تضمین و اعتمادی نبود که رقبا بتوانند این دستاورد را حفظ کنند. گروههای پایین درآمدی که از ابرتورم موجود در کشور بیش از سه دهه است که رنج میبردند ترجیح دادند که این دستاورد را پاسداری کنند. نگرانی دیگر مردم خطر تشدید بیثباتی اقتصادی بود.
مردم ترجیح میدهند و حق دارند که ثروت و درآمد ملی آنها صرفاً صرف آموزش، بهداشت، فقرزدایی و بهبود زیرساختهای کشور و در کل رفاه اجتماعی آنها شود و نه جای دیگری هزینه شود. آنها در این زمینه هم به روحانی اعتماد کردند و عمل دولت به این مهم مطالبه بحق آنها از دولت خواهد بود.
7- در یادداشت پیشین مطرح کردم مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام باید به معضل طرح شعارها و وعدههای پوپولیستی ورود کنند و جلوی این کار را بگیرند. در این راستا حداقل روشنگری رئیس مجلس موثر بود و همچنین نقش بیبدیل شبکههای مجازی در آگاهیبخشی به مردم مناطق سراسر کشور و توزیع متقارن اطلاعات را نباید نادیده گرفت. شبکههای مجازی مقتدرانه به جنگ پوپولیسم رفتند و بهطور مستدل و با ارائه آمار و ارقام عدم امکان عملی وعدههای نجومی را خاطر نشان کردند.
8- بنابر آنچه گفته شد، با همه دستاوردهای دولت و تمهیدات اندیشیدهشده و به حاشیه راندن پوپولیستها در این دوره انتخابات، خطر بروز و ظهور مجدد آنها وجود دارد. بدیهی است هرچه این دولت بتواند سامانههای سیاستی اقتصادی و اجتماعی خوبی مستقر کند و روی این سامانه، مشکلات معیشتی و در کل اقتصادی و اجتماعی مردم را تخفیف دهد و در دل آنها امید را زنده نگه دارد خطر بروز دوباره پوپولیسم کمتر میشود.
9- آقای روحانی نهفقط به 5 /23 میلیون تن طرفداران خود و حدود 18 میلیون طرفداران سه رقیب خود بلکه به خواستههای 5 /17 میلیون تن هم که رای ندادند نیز گوشه نظری داشته باشد. روحانی دوباره به رای مردم احتمالاً نیاز ندارد ولی مردم و تاریخ عملکرد و وفای به عهد ایشان را قضاوت خواهند کرد. آقای روحانی باید به حرمت اشک میرزا آقا، آن پیرزن فرغونسوار و پیرمرد 102ساله که با امید به پای صندوق رای آمد و حضور پرشوق رایاولیها به وعدههای خود عمل کند و هرجا هم به مانع جدی برخورد صادقانه با مردم در میان بگذارد. باید در حوزه توسعه سیاسی به احزاب بها بدهد و در استقرار نظام حزبی بکوشد. تحزب و استقرار نظام حزبی داروی شفابخش، موثر و تجربهشده درمان پوپولیسم است.