دوئل سهجانبه در مسیر پاستور
«همه» در برابر «یکی»
برخی انتخابات را دوقطبی میدانند و برخی سهقطبی. هر کسی هم تحلیل خود را از فضا دارد، اما همه بر یک اصل متفقالقولند؛ انتخابات پیچیده این دوره در بقا و افول جناحها و چهرههای سیاسی بیش از همیشه تاثیرگذار است.
دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری پیچیدگیهای خاص خود را دارد. از وحدت اصلاحطلبان گرفته تا آمدن کاندیدای پوششی و کمکی، از اختلاف اصولگراها گرفته تا اتحادشان در حمله به دولت و البته پدیده این دوره که محمود احمدینژاد است. برخی انتخابات را دوقطبی میدانند و برخی سهقطبی. هر کسی هم تحلیل خود را از فضا دارد، اما همه بر یک اصل متفقالقولند؛ انتخابات پیچیده این دوره در بقا و افول جناحها و چهرههای سیاسی بیش از همیشه تاثیرگذار است. اما اصل دیگر این انتخابات غافلگیری است؛ غافلگیری مانند ثبتنام محمود احمدینژاد، غافلگیریها در این انتخابات از ثبتنامها در وزارت کشور آغاز شده، بعد از شوک ثبتنام محمود احمدینژاد در روز دوم یا حضور دقیقه 90 اسحاق جهانگیری بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری.
کاندیدای مکمل روحانی
اگرچه رسانههای مخالف دولت سعی کردند، حضور جهانگیری را دال بر اختلاف درون کابینه بدانند، اما دیگر رسانهها آن را تاکتیک جدید انتخاباتی دانستند. شرق در گزارشی با عنوان«دوئل دو به دو» نوشت: همه مردان اصولگرا یکبهیک در حال صفکشیدن در برابر روحانی بودند که اصلاحطلبان در لحظه آخر، از مهمترین تاکتیک انتخاباتی خود رونمایی کردند؛ ثبتنام اسحاق جهانگیری پاتکی بود تا تک اصولگرایان را تحت تاثیر قرار دهد. رسانهها این حضور را غیرمترقبه توصیف کردند اما اعتماد نوشت حضور اسحاق جهانگیری در ستاد انتخابات وزارت کشور خیلی غیرمترقبه نبود. وقتی چینش «همه» در برابر «یک» روشن شد، حسین مرعشی و عبدالواحد موسویلاری راهی پاستور شدند تا درباره تاکتیک انتخاباتی اصلاحطلبان با رئیسجمهوری مستقر رایزنی کنند. نتیجه رایزنیها هم بهمیدانآمدن اسحاق جهانگیری بود. جهانگیری پیشتر، آمدن و حضور خود را منوط به کسب رضایت از روحانی دانسته بود. به این ترتیب، مهمترین آرایش انتخاباتی در دور دوازدهم ریاستجمهوری شکل گرفت؛ یعنی قرارگرفتن زوج روحانی-جهانگیری در برابر زوج احتمالی رئیسی-قالیباف.
به گزارش اعتماد خود جهانگیری هم دلیل آمدنش را بودن در کنار روحانی عنوان کرد و گفت: من در کنار روحانی هستم. انگیزه من این است که برای ملت مشخص کنم دولت یازدهم چه تحویل گرفته و چه کرده است. جملاتی که بیانگر تاکتیک انتخاباتی روحانی است.
روزنامه آفتاب یزد هم نوشت: «به دو دلیل میتوان اسحاق جهانگیری را بهترین گزینه برای حمایت از روحانی دانست. نخست آنکه جهانگیری یکی از اصلاحطلبترین اعضای کابینه دولت تدبیر و امید است و دوم آنکه سابقه چهار سال حضور در دولت حسن روحانی را دارد و میتواند سپری باشد در برابر تیراندازیهای اصولگرایان و پس از پایان مجادلههای انتخاباتی هم رینگ رقابتها را به نفع حسن روحانی ترک کند.»
علاوه بر اسحاق جهانگیری، محسن رهامی، دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم در آخرین روز برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت. البته او گفته بود کاندیدای مستقل است و گزینه پوششی روحانی نیست. محمد هاشمیرفس نجانی هم جزو آخرین ثبتنامکنندگان در انتخابات بود. ابتدا گفته بود مستقل آمده و حضورش در وزارت کشور تصمیم جمعی خانواده هاشمی و به نوعی وصیت برادرش بوده. اما دو روز بعد در گفتوگو با تسنیم گفت: ما رقابت درونجناحی نداریم. من بهعنوان رقیب روحانی یا روحانی رقیب من، جهانگیری رقیب روحانی و بالعکس وجود ندارد.»
سرهنگ در ابتدای صف مخالفان
تاکتیک انتخاباتی اصولگراها گویا حمله همگانی به روحانی است. رینگ بوکسی که در یک طرف آن روحانی ایستاده و در طرف آن قطاری از اصولگراها. البته به شرط آنکه محمود احمدینژاد وارد کارزار نشود. چون آن وقت انتخابات تبدیل میشود به یک مبارزه سیاسی که یک طرف آن همه اصولگراها به روحانی حمله میکنند و در طرف دیگر محمود احمدینژاد قرار دارد که هم به اصولگراها حمله خواهد کرد و هم به حسن روحانی. اما تا اینجای کار، منهای محمود احمدینژاد، محمدباقر قالیباف در صف اول حمله به دولت یازدهم قرار دارد. قالیباف که گفته بود به صحنه انتخابات نمیآید، ناگهان تغییر عقیده داد و در یک اقدام احمدینژادی در دقیقه 90 وارد ساختمان وزارت کشور شد. برخی گمان کرده بودند تجربه دو شکست، سبب شده او صحنه را به نفع رئیسی ترک کند و احتمالاً در قبالش چشم به پست معاون اولی در دولت رئیسی دوخته. اما در یک ساعت باقیمانده از مهلت ثبتنام قالیباف وارد وزارت کشور شد. ثبتنام کرد. چند دقیقهای حرف زد و بدون پاسخ به هیچ سوالی رفت. شرق در توصیف سخنرانی قالیباف نوشت: مانند چند ماه گذشته سخنانش را با انتقاد تند از دولت آغاز کرد. آن هم از روی متنی که از رو میخواند و بین آن چندباری تپق زد. این بار برخلاف دفعات قبل انتقادات مستقیم بود و نام روحانی را هم برد و گفت: آقای روحانی از بهترشدن وضعیت اقتصادی میگویند اما اگر ایشان پای خود را از درون اتاقشان بیرون بگذارند و میان مردم بروند، از واقعیتهای ملموس درون جامعه تصویر دقیقتری پیدا میکند و برایشان روشن میشود که تنها چهار درصد جامعه از وضع موجود رضایت دارند. بعد از مدیریت خودش گفت و اینکه هیچگاه از پشتمیزها مدیریت نکرده بلکه با لباس کار میان مردم، وسط میدان عمل بوده است.
موضع دوگانه رئیسی در برابر روحانی
اما هرچه موضع قالیباف در برابر روحانی مشخص است، ابراهیم رئیسی موضع نامشخصی دارد. یکبار از دولت انتقاد میکند و بار دیگر به رئیس دولت نامه مینویسد و او را به دوستی دعوت میکند. به گزارش شرق اولین مخالفتش با دولت را پس از ثبتنام در وزارت کشور بروز داد و وقتی از او درباره منشور حقوق شهروندی سوال شد، دولت را تخطئه کرد و گفت وقت انشا نوشتن تمام شده و موقع اجراست! اما به گزارش روزنامه آرمان او چند روز بعد نامه کوتاهی به حسن روحانی نوشت و گفت: «بنده و جنابعالی پیش از آنکه حقوقدان باشیم، هر دو مفتخر به کسوت روحانیت هستیم و این انتساب، ما را به رعایت امور اخلاقی بیش از دیگران ملزم و موظف مینماید. اگر در صحنه انتخابات ریاستجمهوری، رقابت برای خدمت به مردم میباشد و همین مایه مباهات ماست، حیف است که به شائبه نمایشهای تبلیغاتی که داوری دیگران را درباره ما مخدوش میکند، آلوده شود.» شرق چندی پیش و قبل از آغاز ثبتنامها در گزارشی نوشته بود اصولگرایان تلاش میکنند تا برگزاری مناظرههای تلویزیونی از دوقطبیشدن روحانی و رئیسی جلوگیری کرده تا از وجهه تولیت آستان قدس رضوی صیانت کنند؛ صیانتی که هم در پیروزی به کارشان میآید و هم در شکست. اما در دیگر گزارشها حمله همهجانبه به روحانی تاکتیک ا صلی اصولگراها عنوان شده بود و از آن جمله شرق نوشت اصولگرایان بهجای ایجاد دوقطبی رئیسی-روحانی که نتیجه احتمالیاش شکست رئیسی است، به دنبال ایجاد یک چندقطبی اصولگرایان- روحانیاند به امید اینکه در پایان رینگ مناظرات انتخاباتی، به یک روحانی تضعیفشده برسند. چون اصولگرایان به تجربه دریافتهاند در فضای دوقطبی، بخت با آنها یار نیست. انتخابات ٧٦، مجلس ششم، شورای شهر اول، ریاستجمهوری ٩٢ و مجلس دهم (در تهران) هم موید آن است.
رئیسی در هفته گذشته نامه دیگری هم به مقصد صداوسیما نوشت و از رسانه ملی خواست عدالت انتخابات و تبلیغات را رعایت کند و اخبار حسن روحانی را - که نامزد انتخابات ریاست جمهوری است- مدام پوشش ندهد! او گفته متاسفانه برخلاف روال معمول، اکنون برنامههای جاری رئیسجمهور بهطور پی در پی و پرحجم در صداوسیما پوشش زنده و خبری پیدا میکند. پس لازم است که صداوسیما از هرگونه اقدامی که با ایجاد شائبه تبلیغ جانبدارانه به نفع یک فرد یا جریان خاص، فرآیند داوری درست و آگاهانه مردم شریف را مخدوش سازد، جداً پرهیز کند. این در حالی است که پیش از این صداوسیما چند باری اقدام به پوشش اخبار و نمازخواندن رئیسی کرده و در مقابل اخبار مربوط به حسن روحانی را پوشش نداده بود.
فیلهای خبری احمدینژاد
معادلات انتخاباتی همواره پیچیده بوده اما وقتی پای احمدینژاد به وسط بیاید، پیچیدگیها همیشه دوچندان میشود. گمانهزنیها در خصوص این انتخابات حول محور بودن یا نبودن او میچرخد و حتی برخی معتقدند در صورت رد صلاحیت احمدینژاد و رفیقش، بقایی، باز هم باید منتظر بازی بعدی او بود. همه میگویند، بازی احمدینژاد معطوف به آینده و انتخابات 1400 است. اما حتی اگر چنین باشد احمدینژاد از هوا کردن فیلهای خبرساز و حواشی غافل نمیشود. هم خودش استاد خبرسازی است و هم خبرساز است. خبر اخیر ماجرای ادامهدار سخنرانی او در خوزستان است. به گزارش الف منتظری، دادستان کل کشور در واکنش به سخنان احمدینژاد در خوزستان گفته بود: «گاهی به ما میگویند فلان آقایی در خوزستان فلان حرفهایی را زده است، فلانجا حرفهای دیگری زده. ما میگوییم نوبت آنها هم میرسد و باید این دمل برسد تا به آنها هم رسیدگی کنیم.» بقایی هم در پاسخ آن در کانال دولت بهار نوشت: «شنیدم یک مقام قضایی کلیگویی کرده. همین آقا به من میگفت چرا احمدینژاد من را وزیر دادگستری نگذاشته است.» اسفندیار مشایی هم در نامهای به معاون اول قوه قضائیه در مورد محکومیت بقایی گفته: جناب آقای بقایی با شکایت دولت یازدهم بازداشت میشود و در حالی که با توجه به موضوع شکایت هیچ نیازی به بازداشت نبود، 225 روز در بازداشت به سر برده است و سرانجام بدون کیفرخواست و بدون وثیقه و بر اساس دستور مقام معظم رهبری آزاد شد.
جز این موضوع مساله دادگاههای محمود احمدینژاد هم طرح شده و گفته میشود به دلیل وجود پرونده قضایی هم احمدینژاد و هم بقایی رد صلاحیت میشوند. شرق به نقل از محسنیاژهای درباره آخرین وضعیت پرونده محمود احمدینژاد نوشت: «این پرونده بهطور مستقیم وارد دادگاه شده و همچنان مفتوح و در حال رسیدگی است.» الیاس حضرتی، نماینده مجلس هم گفته اطلاع دقیق دارد که احمدینژاد نه در دوره پساریاستجمهوری که در دوران رئیسجمهوریاش نیز به دادگاه میرفته یا افرادی برای سوال و جواب پیش او میآمدند. جز اینها، اخبار دیگری احمدینژاد را در صدر اخبار نگه داشته. روزنامه جمهوری اسلامی دو گزارش منتشر کرد؛ یکی دیدگاه مرحوم فاضل لنکرانی در خصوص احمدینژاد و دیگری شرح دیدار آیتالله یزدی با احمدینژاد پس از خانهنشینی 11روزه او. دو گزارشی که نشان از کاهش محبوبیت او در میان روحانیت دارد. در متن اول که مهدی فاضللنکرانی آن را بعد از 10 سال منتشر کرد آمده بعد آنکه احمدینژاد دستور ورود بانوان به ورزشگاه را صادر کرد مراجع مختلف با این دستور مخالفت کردند و از پذیرش احمدینژاد خودداری کردند. آیتالله جنتی و آیتالله یزدی آمدند خدمت مرحوم فاضللنکرانی و آیتالله جنتی از آقای احمدینژاد تعریف کرد. اما آقا در پاسخ گفتند: آنچه که من به آن رسیدم این است که این آدم با این طرز فکری که دارد با اشخاص مراجع مخالف نیست بلکه این فرد با اساس روحانیت، اساس مرجعیت و اساس ولایت فقیه مخالف است. آیتالله یزدی هم در مطلبی مفصل ماجرای خانهنشینی احمدینژاد سر ماجرای وزیر اطلاعات آن زمان، مصلحی، را بیان کرده و گفته به تنهایی به دیدار احمدینژاد رفته و از او پرسیده که این نگرانی را چطور میخواهد رفع کند که در نهایت هم گفته پاسخ روشنی از او نگرفته است. روزنامه کیهان هم که از پوشش خبرهای احمدینژاد خودداری میکرد، در ستون تماس مردم با این روزنامه نوشته: چرا آقای احمدینژاد که با نامهنگاری خود به رهبری خبر از عدم نامزدی خود در انتخابات داد برعکس اقدام به ثبتنام برای کاندیداتوری ریاست جمهوری کرده است. عدم ثبات فکری ایشان ریشه در کجا دارد و چه هدفی را دنبال میکند؟