ایستاده در غبار
ایران کجای انتخابات آمریکا ایستاده است؟
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برخلاف رقیب دموکرات خود جو بایدن به دنبال افزایش فشار بر ایران است و ناظران معتقدند در صورتی که ترامپ انتخابات را ببرد، نمیتوان انتظار مذاکره یا هیچ رابطه دوطرفهای بین ایران و آمریکا داشت.
مدتی پیش محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در یک کنفرانس مجازی که به وسیله یکی از اتاقهای فکر آمریکا به نام شورای ارتباطات خارجی آمریکا برگزار شده بود شرکت کرد و در این کنفرانس بیان داشت که چه میزان رویکرد آمریکا در برابر ایران در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ اشتباه بوده و در نهایت منجر به مسائلی غیرقابل پیشبینی و برنامهریزینشده خواهد شد. در مصاحبهای که ایشان با یکی از شبکههای داخلی انجام داده بود نیز به صراحت بیان داشت که بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل که هماینک آمریکا تهدید به آن میکند امکانپذیر نیست.
دونالد ترامپ چهار سال پیش و در دوره رقابتهای انتخاباتی سال 2016 آمریکا بارها این موضوع را مطرح کرده بود که برجام را یک توافقنامه خوب نمیداند و با ایران بر سر یک توافقنامه بهتر مذاکره خواهد کرد و برجام را با یک توافقنامه بهتر جایگزین خواهد کرد. البته پس از آنکه ترامپ در سال 2018 از برجام خارج شد نتوانست ایران را پای میز مذاکره بکشاند و نظر خود را در مورد جایگزین کردن برجام با یک توافقنامه بهتر اجرایی کند.
در ماه آگوست نیز در بحبوحه انتخابات آمریکا، واشنگتن تهدید کرد که مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال خواهد کرد و به این صورت خواهد توانست همه تحریمهای پیشین سازمان ملل بر ضد ایران را فعال کند. بر اساس این مکانیسم که در برجام پیشبینی شده بود، پس از 30 روز که مدت زمان حل مشکل میان طرفین بود، تحریمهای سازمان ملل که به دلیل توافقنامه اتمی لغو شده بودند، بازمیگشتند. در این مورد نیز آمریکا کشورهای عضو شورای امنیت را تحت فشار گذاشت و آنها را به عواقب عدم پشتیبانی از تصمیم آمریکا تهدید کرد. اما در این زمینه وزیران امور خارجه آلمان، فرانسه و بریتانیا که همگی بخشی از توافقنامه هستهای با ایران بودند ادعای آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای ایران را رد کردند.
دبیر کل سازمان ملل نیز بیان داشت که در زمینه درخواست آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای ایران عدم قطعیت حقوقی وجود دارد و نمیتواند درخواست آمریکا را برای اجرای مکانیسم ماشه اجرایی کند. در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز 13 عضو از 15 عضو بیان کردند که آمریکا به دلیل خروج از توافقنامه هستهای امکان اجرایی کردن مکانیسم ماشه را ندارد.
اما جو بایدن تمایلی به یکجانبهگرایی که در دوران ترامپ رویکرد اصلی آمریکا بود از خود نشان نمیدهد. در رویکرد دموکراتها که امروز خود را بیشتر در برنامههای جو بایدن و یار انتخاباتی او کامالا هریس نشان میدهد، در ادامه سیاستهای اوباما، تلاش برای نوعی رهبری جهانی دیده میشود و تلاش بایدن به عنوان رئیسجمهور این خواهد بود که دوباره آمریکا را به نقش خود به عنوان یک رهبر جهانی که دیدگاههای دیگر کشورها را در تصمیمگیریهای خود در نظر میگیرد، شناخته شود. جو بایدن بارها در مصاحبههایی که با شبکههای مختلف خبری انجام داده بیان داشته است که تمایل دارد دوباره به توافقنامه هستهای با ایران بازگردد.
در مصاحبهای که با شبکه خبری سیانان داشت بیان کرد در صورت انتخاب دوباره، به توافقنامه هستهای با ایران بازخواهد گشت و سنجههای سختگیرانهای برای کنترل فعالیتهای هستهای تهران در نظر خواهد گرفت. ایران نیز در آن صورت از برداشته شدن تحریمها منفعت خواهد برد. در صورت پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، ایران تنها چند ماه تا انتخابات ریاستجمهوری خود فاصله دارد و اینبار رئیسجمهور ایران نیز تغییر خواهد کرد و این اتفاق باعث خواهد شد که روابط فیمابین ایران و آمریکا بار دیگر با یک خلأ روبهرو شود.
اما سوالی که در مجامع کارشناسی آمریکا وجود دارد این است که چه زمانی مذاکرات برای بازگشت به برجام آغاز خواهد شد و ایران چه واکنشی نشان خواهد داد. به نظر میرسد در صورتی که جو بایدن رئیسجمهور آمریکا شود، دو گزینه پیشروی آمریکا وجود خواهد داشت. یکی اینکه بلافاصله بازگشت آمریکا به برجام را اعلام کند و در دولت فعلی ایران این فرآیند را آغاز کند. گزینه دیگر صبر کردن برای انتخابات ایران است تا اینکه مشخص شود در ایران چه دولتی بر سر کار خواهد آمد و مباحث مربوط به برجام را با دولت بعدی ایران آغاز کند. اما انتخاب ترامپ ممکن است معنی دیگری داشته باشد. ترامپ ادعا کرده است در صورت انتخاب مجدد ظرف مدت یک ماه توافق جدیدی با ایران خواهد داشت که از توافق پیشین بهتر خواهد بود. در داخل آمریکا نیز برخی تحلیلگران معتقدند که ترامپ خواهد توانست به یک توافقنامه با ایران دست یابد. برخی تحلیلگران معتقدند ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود چندان به دنبال توافق با ایران نبوده است و در دوره دوم با فشاری که برای مذاکره بر ایران خواهد آورد میتواند ایران را به پای میز مذاکره بکشاند. برخی از کارشناسان آمریکایی بیان میدارند که همانطور که ایالات متحده توانست کره شمالی را به پای میز مذاکره بکشاند، ایران را نیز خواهد توانست.
بر این اساس گفته میشود که مشکل ترامپ لزوماً این نیست که با ایران مشکل خاصی دارد بلکه ریشه حملات ترامپ بر ضد ایران در همان یکجانبهگرایی است که در سیاستهای کلی او دیده میشود. ترامپ علاقهای ندارد که در مناسبات بینالمللی دیگر کشورها را بازی دهد و به گونهای عمل میکند که آمریکا به عنوان تنها قدرت مهم در جهان شناخته شود. در مورد ایران نیز مشکل اصلی ترامپ، حضور کشورهای دیگر در توافقنامه هستهای بود و او به دنبال این است تا یک توافقنامه دیگر -که حتی ممکن است از برجام برای آمریکا ضعیفتر باشد- را به عنوان یکی از دستاوردهای خود ارائه کند و هیچ کشور دیگری را نیز در این توافقنامه به رسمیت نشناسد.
رویکرد دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نسبت به ایران تا حدود زیادی مشخص است و نشان میدهد که این دو فرد به دلیل تفاوت در رویکردهای بینالمللی خود، رویکردهای متفاوتی را نسبت به ایران در پیش خواهند گرفت. ترامپ در دروه ریاستجمهوری خود نشان داده است که به هیچکدام از توافقنامههای بینالمللی پایبند نیست و چندجانبهگرایی اهمیت چندانی برای او ندارد. نشانه این اتفاقات خروج او از پیمان پاریس، خروج او از سازمان بهداشت جهانی و تهدید او به خروج از ناتو نشاندهنده تمایلات او در عرصه بینالمللی است. اما نکته اینجاست که به دلیل رویکردهای یکجانبهای که داشته است، کشورهای دیگر تمایلی به همکاری با آمریکا ندارند و در نهایت عموم کشورهای قدرتمند دنیا تمایل چندانی به انتخاب مجدد ترامپ نخواهند داشت. بر این اساس سیاست خارجی و روابط بینالملل عملاً به یکی از نقاط ضعف ترامپ در مناظرهها و فعالیتهای انتخاباتی تبدیل شده است.
ترامپ مذاکراتی را که با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی داشته است به عنوان دستاورد خود در عرصه بینالمللی برمیشمارد و تاکید میکند که او توانسته است عملاً خطر کره شمالی را رفع کند. اما آنچه او بیان میکند چندان با حقیقت همخوانی ندارد. پس از تجربه مذاکره با کره شمالی، حداقل برای صاحبنظران آمریکا این موضوع روشن شده است که یک توافقنامه ناقص اتمی به مراتب بهتر از نبود یک توافقنامه است. ترامپ در سال 2017 کره شمالی را تهدید کرد که با حمله نظامی این کشور را از بین میبرد و به این صورت رهبر کره شمالی را به پای میز مذاکره کشاند و پس از دو دور مذاکرات با کره شمالی، نهایتاً هیچ دستاورد خاصی ایجاد نشد و تنها آمریکا با سیاست فشار حداکثری تلاش داشت تا پیونگیانگ را از پیگیری بلندپروازیهای هستهای خود منصرف کند و در نهایت حتی نتوانست آزمایشهای موشکی و هستهای کره شمالی را کاهش دهد.
«تیم ترامپ به دنبال کامل و بیعیب و نقص است و به خوب قانع نمیشود.» این جملهای از علی واعظ یکی از اعضای گروه بحران، یک اتاق فکر در واشنگتن است. اما نکته اینجاست که در بسیاری از مواقع «بیعیب و نقص» بزرگترین دشمن خوب است. این رویکرد ترامپ باعث شده است که عملاً در طول چهار سال تصدیگری خود در کاخ سفید، دستاوردهای قابل ملاحظهای نداشته باشد و در مناظرههای انتخاباتی نیز این موضوع خود را به خوبی نشان داده است.
شاید عملکرد بینالمللی ترامپ در چهار سال اخیر چندان قابل قبول و قابل توجه نبوده باشد و این اتفاق باعث شده است که بحث درباره سیاست بینالمللی آمریکا، چندان پررنگ نبود، در حالی که اگر ترامپ دستاورد بینالمللی قابل توجهی در طول چهار سال ریاستجمهوری خود داشت، قطعاً سعی در بزرگنمایی آن میداشت. معمولاً در انتخاباتهای آمریکا وزن خیلی زیادی بر روی سیاست خارجی وجود داشت و نامزدها تلاش داشتند با برنامههای بهتر و جامعتر نظر رایدهندگان آمریکایی را به سوی خود جلب کنند. اما این بار و در این انتخابات ریاستجمهوری، یکی از کمرنگترین موضوعات در مناظرهها موضوعات بینالمللی بود. البته لغو دومین مناظره نامزدها به دلیل ابتلای ترامپ به کرونا نیز در این مورد بیتاثیر نبود.
این اتفاقات نشان میدهد که در وضعیت فعلی رویکرد عمومی در ایالات متحده معطوف به مسائل داخلی این کشور است و حتی جو بایدن که به دنبال احیای سیاستهای اوباماست نمیتواند یا نمیخواهد چندان بحث را از مسائل داخلی آمریکا به سمت مسائل بینالمللی معطوف سازد. عموم برنامههایی نیز که از سمت دو جناح برای نامزدهای انتخاباتی ارائه میشود نیز معطوف به مسائل درونی آمریکاست، دلیل این موضوع هم تا حدود زیادی مشخص است و آن مشکلات درونی اقتصادی شدیدی است که در مدت اخیر آمریکا با آن روبهرو بوده است. مهمترین این مشکلات پاندمی کروناست که به تازگی نیز اعلام شده است که آمریکا توانایی کنترل آن را ندارد و نهایتاً معلوم نیست با چه تعداد کشته قرار است این کشور و حتی جهان از شر این ویروس رهایی یابد.
مشکلات اقتصادی آمریکا نیز پس از پاندمی کرونا شدت گرفت و بسیاری از دستاوردهای ترامپ در عرصه داخلی را با مشکل مواجه کرد. مشکلات زیادی در بازارهای مالی آمریکا ایجاد شد و نرخ بیکاری با سرعت بسیار زیادی بالا رفت. شاید به همین دلیل است که در روزهای آخر تبلیغات که منتهی به انتخابات میشود، دولت ترامپ سعی دارد دستاوردهای زیادی برای خود ایجاد کند و در برخی مسائل، دیدگاهها را از مسائل داخلی به سمت مسائل بینالمللی برگرداند. ترامپ از ابتدای دوره پاندمی کرونا بیان میداشت که به زودی دارو و واکسن کرونا تولید میشود و به این وسیله آمریکا از شر این بیماری خلاص خواهد شد.
این ادعا تا روزهای اخیر ادامه پیدا کرد تا اینکه هفته گذشته سازمان بهداشت جهانی پس از یک آزمایش بزرگ روی تعداد بسیار زیادی بیمار به این نتیجه رسید که داروی معروف رمدسیویر که از ابتدا برای بهبود وضعیت بیماران مبتلا به کرونا مورد استفاده قرار میگرفت، عملاً برای درمان کرونا بیتاثیر است. دقیقاً دو روز بعد از این خبر، سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) این دارو را برای درمان کرونا تایید قطعی کرد. این اتفاقات نشان میدهد که احتمال اعمال فشار روی سازمان غذا و داروی آمریکا برای تایید این دارو و نهایتاً معرفی آن به عنوان داروی کرونا تا چه حد زیاد بوده است.
یا موضوع دیگری که از ابتدای ریاستجمهوری ترامپ وجود داشته است، ادعای دخالت روسیه و جدیداً ایران در فرآیندهای انتخاباتی آمریکا و تاثیرگذاری این دو کشور بر نتیجه انتخابات است. ادعایی که در هفته گذشته با ادعای ارسال ایمیلهای انتخاباتی تهدیدآمیز و تبلیغاتی برای مردم آمریکا اوج گرفت و دولت ادعا کرد این ایمیلها از طرف ایران و روسیه ارسال شده است. ادعایی که بلافاصله به وسیله سخنگوی وزارت خارجه کشورمان تکذیب شد. اما ورای تکذیب این موضع، مشاهده میشود که ترامپ تلاش دارد به هر نحو ممکن توجهها را به موضوعات جانبی سوق دهد و در نهایت هر نوع ناتوانی یا مشکلی را که برای ادامه ریاستجمهوری خود با آن روبهرو است به گردن اشخاص ثالث بیندازد. جالب است که بخشی از ایمیلهایی که برای مردم آمریکا ارسال شده بود ظاهراً از سمت یک گروه راست تندرو بود که آنها را تهدید میکرد اگر به ترامپ رای ندهند، برای آنها مزاحمت ایجاد خواهند کرد.
افبیآی بیان داشته که ایمیلهای تهدیدآمیز از سوی یک گروه راست افراطی به نام «پسران مغرور» برای رایدهندگان دموکراتِ نامنویسیکرده در ایالتهای کلیدی فلوریدا و پنسیلوانیا ارسال شده است و مسوولیت ارسال این ایمیلها را متوجه ایران دانست. افبیآی معتقد است که ارسال این ایمیلها نشان میدهد که ایران توانسته به بانک اطلاعاتی رایدهندگان آمریکایی دسترسی پیدا کند و این ایمیلها را ارسال کند. از سوی دیگر گروه پسران مغرور نیز ادعا کرده که این ای میلها را ارسال نکرده و ادعا کرد که تلاش دارد تا متوجه شود چگونه اشخاص ثالث به سرورهای این گروه افراطی وارد شدهاند.
البته هر نوع که به این اتفاقات نگاه کنیم، به نظر میرسد ایران نقش پررنگی در انتخابات آمریکا دارد، چراکه یکی از پرسروصداترین برنامههای سیاست خارجی دونالد ترامپ درباره ایران بوده است و به دلیل عدم موفقیت او در به دست آوردن یک توافق جدید با ایران، از سوی ستاد انتخاباتی جو بایدن تحت فشار قرار گرفته است. از سوی دیگر نیز مردم آمریکا آشنایی چندانی با مسائل سیاست خارجی این کشور ندارند و موضوعات داخلی تاثیر بیشتری بر چگونگی تصمیمگیری و رای دادن آنها خواهد داشت. بر این اساس ترامپ نیز تلاش میکند تا ناتوانیهای خود در برخی مسائل را به گردن کشورهایی مثل ایران، روسیه و چین بیندازد تا بتواند توجیهی برای عملکرد خود در زمینه برخی مسائل داخلی و بینالمللی داشته باشد.