خلاف عادت
راه و رسم مالیاتستانی درست چگونه است؟
اقتصاد ایران در دوران ریاستجمهوری رئیسجمهور پیشین، روزهایی را تجربه کرده است که قیمت نفت هر روز بالاتر میرفت و رکوردهای پیدرپی سهرقمی ثبت میکرد. قیمت هر بشکه نفت به بیشتر از صد دلار رسیده بود و میزان درآمدهای نفتی ایران طی هشت سال به رکورد بالای 600 میلیارد دلار رسید، اما دوره پردرآمد نفتی ایران ماندگار نبود؛ خیلی زود با کاهش قابل توجه قیمت نفت و از سوی دیگر تشدید تحریمها این دوره پردرآمد به پایان رسید؛ در سالهای اخیر منابع درآمدی دولت بهسرعت در حال محدودتر شدن است. در این شرایط توجه دولت به مالیات به عنوان یکی از مهمترین منابع درآمدی جلب شده است. اما این توجه و تکیه به مالیات هم برای دولت و هم برای آحاد اقتصادی ایران خلافآمد عادت است. دههها تکیه بر درآمدهای نفتی دولتهای ایران را از مالیات تقریباً بینیاز و ضرورت توجه به مطالبات ملت را از موضوعیت خارج کرده است. نتیجتاً دولت هزینه کردن منابع در جهت تامین کالاهای عمومی و افزایش رفاه ملت را تمرین نکرده و ملت پرداخت مالیات به دولت را. در ماههای اخیر که کاهش شدید درآمدهای نفتی دولت را ناچار به جستوجو برای منابع مالی جدید کرده که مالیات از مهمترین آنهاست، بحث درباره ساختار مالیاتستانی و راه و رسم هزینهکرد مالیات در ایران بالا گرفته است.
در پرونده ویژه این هفته میخواهیم این موضوعات را بررسی کنیم که اولاً، با توجه به ویژگیهای بلندمدت و وضعیت امروز اقتصاد ایران دولت باید از چه چیز و چقدر مالیات بگیرد و در ثانی، دولت باید مالیاتها را چگونه خرج کند؟ از جوزف شومپیتر نقل شده که میگوید: «هیچ چیز مانند سیاست مالیای که حکومت اتخاذ میکند بیانکننده شخصیت و شناسنامه یک تمدن نیست.» ما تلاش کردهایم این موضوع را بررسی کنیم که رویکردهای مالیاتی دولت ایران، چه شخصیتی از آن به نمایش میگذارد؟