شناسه خبر : 29296 لینک کوتاه

بازی با کارت دیگران

روزنه‌های اقتصادی ایران پس از تحریم‌های اخیر کدام‌اند؟

احتمالاً مهم‌ترین اتفاق مثبتی که توانست اخیراً بر تحریم‌ها تاثیرگذار باشد، معافیت هشت کشور برای واردات نفت از ایران بود. چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، ترکیه، تایوان، ایتالیا و یونان در حالی توانستند به معافیت شش‌ماهه دست پیدا کنند که هدف اولیه ترامپ رساندن صادرات ایران به صفر اعلام شده بود و از طرف دیگر خوش‌بینانه‌ترین تحلیل‌ها اعطای معافیت به تعداد کمتری از کشورها را برآورد می‌کردند.

رامین فروزنده/  کارشناس انرژی

با وجود فرا رسیدن چهارم نوامبر، بسیاری از بازارها واکنش هیجانی نسبت به اثرات تحریم بر اقتصاد ایران نشان ندادند. اگرچه دلیل عمده این پدیده منعکس شدن اثر تحریم‌ها از کانال انتظارات طی ماه‌های گذشته (اصطلاحاً پیش‌خور شدن) بود، دلیل مهم دیگر را می‌توان عدم قطع کامل و به عبارتی وجود روزنه‌هایی برای تداوم ارتباط اقتصادی ایران با جهان دانست. فعالان بازارها دوران تحریم فعلی را با آخرین نمونه مشابه قبلی مقایسه و احتمالاً برآورد می‌کنند که اوضاع (از جنبه تحریم) هنوز به وخامت آن دوران نشده است، اگرچه اقتصاد ایران در داخل با مشکلات بسیار جدی‌تری دست و پنجه نرم می‌کند. به هر روی، اعطای معافیت به هشت کشور برای واردات نفت از ایران، در کنار خبرهایی مبنی بر تداوم ارتباط تجاری با اروپا و تلاش این اتحادیه برای فعال‌سازی یک مکانیسم اقتصادی برای مبادلات با کشور، امیدها را در دل زنده نگه می‌دارد. روزنه‌های تحریم ناپایدار هستند و بهره‌گیری از آنها نیازمند پرداخت هزینه. مهم‌تر اینکه بیشتر به مسکن شبیه‌اند و نمی‌توان انتظار داشت جایگزینی برای حل مساله تحریم باشند. باوجود همه اینها، به ویژه در شرایط فعلی، مغتنم‌اند. نوشته حاضر به جزئیات روزنه‌های مهم می‌پردازد و اینکه چگونه می‌توانند به تنفس در دوران تحریم کمک کنند.

بازی نفت

احتمالاً مهم‌ترین اتفاق مثبتی که توانست اخیراً بر تحریم‌ها تاثیرگذار باشد، معافیت هشت کشور برای واردات نفت از ایران بود. چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، ترکیه، تایوان، ایتالیا و یونان در حالی توانستند به معافیت شش‌ماهه دست پیدا کنند که هدف اولیه ترامپ رساندن صادرات ایران به صفر اعلام شده بود و از طرف دیگر خوش‌بینانه‌ترین تحلیل‌ها اعطای معافیت به تعداد کمتری از کشورها را برآورد می‌کردند. در اغلب سناریوها انتظار می‌رفت صادرات نفت ایران در ماه دسامبر حدود یک میلیون بشکه در روز یا کمتر باشد، اما اکنون صادرات در محدوده بالاتری قرار می‌گیرد. با وجود آنکه محدودیت‌هایی در زمینه میزان واردات از ایران، شیوه پرداخت پول و نحوه برداشت ایران وضع شده است، که انتظار می‌رود تمامی کشورها (شاید به جز چین) از آن تبعیت کنند، تداوم صادرات ولو برای مدت شش ماه را می‌توان یک روزنه مهم دانست. این معافیت در کنار عوامل دیگر، به کاهش حدود 10 تا 15 دلاری قیمت نفت انجامید، چراکه به بازار اطمینان داد به مدت و مقدار بیشتری از نفت ایران بهره‌مند خواهد بود. روزنه نفتی با اتکا به شرایط خاص بازار جهانی نفت شکل گرفت؛ چنان‌که انتظار می‌رود در سال 2019 با عبور پایدار تولید نفت آمریکا از محدوده 12 میلیون بشکه در روز، دیگر چنین شرایطی حاکم نباشد. در کنار این وضعیت از تاثیر تنش‌های ونزوئلا و شمال آفریقا بر ناپایداری بازار نفت نمی‌توان گذشت. ترامپ جلوگیری از نفت 100 تا 150 دلاری را دلیل اصلی اعطای معافیت‌ها اعلام کرده است و این یعنی اگر بتوان از شرایط نسبتاً پایدار بازار نفت اطمینان حاصل کرد، تصمیم او نیز دچار تغییر می‌شود. اغلب تحلیلگران نیز دو عامل شرایط بازار نفت و شرایط خاص برخی واردکنندگان نفت از ایران (مثل هند) را دلیل اعطای معافیت‌ها می‌دانند. با وجود این، چنین حجمی از معافیت نمی‌تواند به سادگی تداوم یابد، چراکه شرایط بازار نفت و نیاز واردکنندگان به نفت ایران، طولانی‌مدت نخواهد بود. عملکرد تولید نفت ایران طی چند دهه اخیر نیز به گونه‌ای نبوده که به افزایش وابستگی کشورها بینجامد. در نهایت اینکه قراردادهای نفتی آنقدر جذابیت نداشته‌اند تا این کشورها حضور گسترده‌ای در نفت ایران داشته باشند و روابط مستحکمی را ایجاد کنند. روزنه نفتی بیشتر حاصل فرصت‌های گذرا بوده و نه نقاط قوت پایدار. باوجود این، بهره‌گیری از آن حائز اهمیت است. دولت تلاش‌هایی برای تقویت این راه‌حل در دستور کار قرار داده که از آن جمله می‌توان به تخفیف‌های موردی و شرایط تسویه بر اساس ارزهایی جز یورو اشاره کرد. فروش نفت خام در بورس نیز راه‌حل دیگری است که دولت با شرایطی بهتر از تجربه پیشین آغاز کرده، اما هنوز نتوانسته سهم قابل ‌توجهی از سبد صادراتی نفت ایران را تشکیل دهد.

بازی مالی

طی دوران تحریم قبلی، ارتباط ایران از طریق کانال‌هایی در کشورهای همسایه و همچنین چین ادامه پیدا کرد، اگرچه با تقبل برخی محدودیت‌ها و هزینه‌ها. در تحریم‌های جدید بسیاری از راه‌حل‌های سابق، فاقد اثربخشی به نظر می‌رسند. به عنوان مثال زمزمه محدودیت‌های بانک کونلون چین مدت‌ها قبل از چهارم نوامبر شنیده شد و انتقال ارز از طریق شبکه صرافی در کشورهای همسایه نیز حتی قبل از خروج ترامپ از برجام با مسائلی مواجه بود و بعد از آن نیز شدت یافت. این موارد به معنای نبود راه‌حل نیست. به ویژه آنکه ایران انتظار دارد در شرایطی که برخلاف دوران پیشین، تنها آمریکاست که از برجام خارج شده و تحریم‌های فراگیر سازمان ملل متحد و اروپا در کار نیست، شرایطی متفاوت برای مبادلات بانکی وجود داشته باشد و اصطلاحاً ایران بتواند از منافع حضور در برجام بهره‌مند شود. در نتیجه، راه‌حل‌هایی برای ادامه ارتباط با ایران مطرح و مشخصاً گفته شده که اروپا قصد دارد کانالی برای ارتباط مالی با ایران طراحی کند که البته هنوز معرفی جامعی از آن صورت نگرفته است. برخی گزارش‌ها خبر می‌دهند این سیستم، منفک از سیستم مالی متعارف (که در آن دلار سلطه بالایی دارد) عمل می‌کند و بدون نیاز به انتقال پول، از نوعی تهاتر بهره می‌گیرد. درباره اثربخشی این سیستم، تردیدهای جدی وجود دارد و ضمناً بعید به نظر می‌رسد حتی در صورت اجرایی شدن آن، بتواند به تداوم واردات نفت اروپا از ایران یا سرمایه‌گذاری غول‌های صنعتی در ایران کمکی کند. روزنه مالی مهم دیگر تحریم‌های جدید، دسترسی به سوئیفت است که محدودیت‌های آن کمتر از تحریم‌های قبلی به نظر می‌رسد و در آینده نیز احتمالاً کماکان محدودتر از آن دوران خواهد بود. اگرچه تحت فشار آمریکا بسیاری از نهادها دسترسی خود را از دست داده‌اند و حتی خود سوئیفت در معرض تحریم قرار دارد، شرایط کماکان با دوران تحریم قبل متفاوت است. این بار اقدامات بدون هماهنگی و موافقت اتحادیه اروپا بوده و در نتیجه حتی این گمانه مطرح شده که سوئیفت در صورت همراهی بیشتر با تحریم آمریکا، با اقدامات تنبیهی این اتحادیه مواجه شود؛ چراکه اروپا توافق را به رسمیت می‌شناسد. سوئیفت در قطع ارتباط با برخی بانک‌های ایرانی، اشاره مستقیمی به تحریم آمریکا نکرده است.

سهم ایران

با وجود آنکه به نظر می‌رسد ایران در بهره‌گیری از روزنه‌های موجود پس از تشدید تحریم‌های آمریکا تا حد زیادی مدیون عملکرد دیگر بازیگران حاضر در توافق بوده و در واقع با کارت آنها بازی کرده است، نمی‌توان نقش برخی تصمیم‌ها را در شکل‌گیری چنین روزنه‌هایی نادیده گرفت. مهم‌ترین این اقدام‌ها، باقی ماندن در برجام بود که بدون آن بعید به نظر می‌رسید بتوان از چنین فضایی بهره‌مند شد. همراهی با رویه‌های متعارف جهانی، مثلاً در زمینه مقررات مرتبط با پولشویی و امثالهم، می‌تواند به ایفای کامل نقش ایران یاری رساند. در شرایطی که آمریکا سعی دارد شرایط را برای بهره‌گیری ایران از روزنه‌های تحریم دشوار کند، بهترین کار این است که با بستن این روزنه‌ها از تصمیم‌های داخلی جلوگیری کرد. در این میان، فرصت‌های ازدست‌رفته‌ای نیز وجود دارد؛ مثلاً در جلب مشارکت فعال غول‌های تجاری و صنعتی اروپایی برای بالا بردن هزینه‌های تحریم. اگرچه در پسابرجام موجی از تفاهم‌نامه و سفر هیات‌های تجاری را در کشور شاهد بودیم، در عمل بهره چندانی از این موقعیت گرفته نشد. نتیجه چنین عملکردی، آسانی تحریم و محدودیت روزنه‌ها بوده است. در نقطه مقابل نیز باید گفت حضور ترامپ در کاخ سفید و شکل گرفتن موضع‌گیری‌هایی (خارج از بحث تحریم ایران) در مقابل چین و اتحادیه اروپا باعث شده شرایط برای بهره‌گیری ایران از روزنه‌های تحریم مساعدتر باشد. در کنار بحث سوئیفت، مساله استقلال مالی اروپا به صورت گسترده‌ای به گوش می‌رسد و ایجاد موانع تعرفه‌ای بر سر واردات نفت و محصولات نفتی آمریکا می‌تواند به تداوم حضور ایران در بازار کمک کند. در جمع‌بندی می‌توان گفت طی کوتاه‌مدت، روزنه‌هایی باقی هستند؛ ولی در نهایت مساله تحریم نیازمند یک راه‌حل اساسی است. برخی آن راه‌حل را موکول به پایان حضور ترامپ در کاخ سفید می‌دانند و شاید حتی پیش‌بینی می‌کنند این اتفاق در پایان دور نخست ریاست‌جمهوری به وقوع پیوندد، و برخی دیگر معتقدند باید اقدامی جدی و عاجل صورت داد.

دراین پرونده بخوانید ...