از هول تحریم در دیگ فساد نیفتیم
الزامات سیاستگذاری اقتصادی در دوره بدون برجام در گفتوگو با داود سوری
داود سوری میگوید: برجام هیچوقت نتوانست به طور کامل همه محدودیتهای موجود را بردارد که البته در روابط بینالملل این امر طبیعی است. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم محدودیتهایی که طی سالها وضع شده و چرخه تجارت و اقتصاد کشورها و حتی سیاستهای اقتصادی بنگاهها با آن تطابق پیدا کرده است، بسیار زود رفع و شرایط عادی شود.
هنوز تحریمها به شکل جدی آغاز نشده است و مشخص نیست چه دولتهایی با آمریکا همراهی میکنند اما تردیدی نیست که فشار مضاعفی به بدنه نسبتاً ضعیف اقتصاد ایران وارد خواهد شد. داود سوری، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف معتقد است اثرگذاری تحریمها بستگی به این دارد که آمریکا، با توجه به اختلافات داخلی، تا چه اندازه در اجرایی کردن تحریمها جدیت داشته باشد. او هشدار میدهد که اگرچه تحریمها به شدت قبل نیست اما توان و بنیه اقتصاد ایران هم طی این سالها تحلیل رفته است. این اقتصاددان میگوید حمایت از بنگاهها نباید به شکل اعطای امتیاز و انحصار باشد که منجر به کاهش بهرهوری خواهد شد. سوری همچنین تاکید میکند که برای مقابله با تحریمها نباید مانند دوره قبل گرفتار استفاده از چرخههای غیرشفاف و فسادآمیز شد که هنجارهای اجتماعی و بنیانهای اقتصادی را از بین میبرد و خسارات بلندمدت آن بسیار بیش از تحریمهاست.
♦♦♦
شاید بهتر باشد ابتدا مروری داشته باشیم بر اینکه برجام طی این چند سال چه دستاوردهایی برای اقتصاد ایران داشته است که احتمال دارد با برهم خوردن برجام از دست برود؟ آیا معتقد به این هستید که برجام برای اقتصاد ایران ثمرهای داشته است؟
پیش از به ثمر رسیدن برجام، فشار زیادی از جانب تحریمهای همهجانبه بینالمللی روی بخش درآمدزای ساختار اقتصاد ایران یعنی صنعت نفت وجود داشت. صنعت نفت تحت تاثیر تحریمهای شدید، دچار مشکلات جدی شده و اقتصاد ایران را از بخش عمدهای از درآمدش محروم کرده بود. همچنین دیگر بخشها با افزایش قابل توجه هزینه مبادله مواجه شده بودند که از درآمدشان کاسته بود و تحریمهای بانکی هم اجازه نمیداد که به راحتی بتوان همان درآمد اندک را به داخل کشور منتقل کرد و از آن بهره برد. از آنجا که اقتصاد ایران حتی در بخشهای تولیدی هم نیاز نسبتاً بالایی به واردات دارد، وابستگی بالایی در کل اقتصاد به درآمدهای نفتی شکل گرفته است. در نتیجه آسیب دیدن این درآمدها فشار زیادی چه در حوزه تولید و چه ارائه خدمات به اقتصاد ایران وارد کرد.
توافق هستهای یا برجام توانست با برداشتن بخشی از محدودیتها از فشارهای شدیدی که به اقتصاد ایران وارد میشد، بکاهد. برجام هیچوقت نتوانست به طور کامل همه محدودیتهای موجود را بردارد که البته در روابط بینالملل این امر طبیعی است. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم محدودیتهایی که طی سالها وضع شده و چرخه تجارت و اقتصاد کشورها و حتی سیاستهای اقتصادی بنگاهها با آن تطابق پیدا کرده است، بسیار زود رفع و شرایط عادی شود. اما همان گشایشهایی که ایجاد و درهایی که باز شد یک واقعیت تلخ را بر اقتصاد ما روشن کرد؛ زمانی که ما با اقبال فعالان اقتصادی خارجی، سرمایهگذاران، بانکها و بنگاههای خارجی مواجه شدیم که به ایران آمدند، دیدند چنته ما برای عرضه چندان پر نیست. به این معنا که اقتصاد ایران ظرفیتهای زیادی دارد اما توان همکاری با بنگاههای خارجی وجود ندارد. اقتصاد ایران منابع و ذخایر زیادی دارد، نیروی انسانی ماهر، جوان و تحصیلکرده دارد، حدود 400 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد و فروش نفت خام و واردات کالا به ایران نشان از عدد و رقمهای بزرگی است اما پس از برجام این ضعف عیان شد که ما توان جذب نداریم، محیط کسبوکار مناسبی نداریم در نتیجه نتوانستیم از ثمره برجام آنطور که باید و انتظار میرفت، سود ببریم. برجام حداقل این ضعف را به ما نشان داد و آشکار کرد.
در دوره قبل از برجام صادرات نفت ایران به شدت کم شده بود که مجدد پس از برجام رشد زیادی داشت. همچنین بانک مرکزی مشمول تحریم شده بود و کانالهای ارتباطی بانکی ما کاملاً بسته شده بود. برجام توانست در این دو حوزه کمکهای قابل توجهی به دولت بکند. هم صادرات نفت افزایش یافت و هم درآمد حاصل از آن به کشور بازگشت. آیا این گشایش را از دستاوردهای مهم برجام میدانید؟
تردیدی نیست که برداشتن تحریمها یا بهتر بگوییم بخشی از تحریمها اجازه تازه کردن نفس را به اقتصاد ایران داد. به نظر من توان بهرهبرداری ما از برجام در این مدت کوتاه در همین حد بود. ما نتوانستیم تغییرات ساختاری و شگرفی در اقتصاد ایران ایجاد کنیم که اکنون که تحریمها در حال بازگشت است بگوییم وضعیت بهتری نسبت به قبل داریم. درست است که برداشته شدن تحریمها، حتی به طور کامل به اقتصاد ایران جان دوبارهای داد اما نهایت کاری که میشد از برجام انتظار داشت، بازگرداندن ما به قبل از دوره تشدید تحریمها بود. ما قبل از آن هم اقتصاد خوبی نداشتیم. یعنی اقتصاد ایران از شرایط سخت تحریم با برجام رها شد و به واسطه همان گشایشهایی که در صنعت نفت و روابط بانکی شکل گرفت، نفس تازه کرد اما ارادهای برای اصلاح ساختار اقتصاد وجود نداشت و به همان اندک گشایشها دل خوش شدیم. فقدان جسارت برای انجام اصلاحات و تغییر سیاستها اقتصاد ما را در همان ریلی قرار داد که پیش از تحریم هم بود، این یعنی آسیبپذیری اقتصاد ما در برابر تحریم همچنان بالا مانده است.
زمانی که تحریمها در اقتصاد ما اثرگذار بود، اروپا با آمریکا همراهی کامل داشت و بقیه کشورهای جهان هم به تبعیت از شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تن به تحریم ایران داده بودند. اکنون آمریکا از برجام خارج شده اما برجام همچنان زنده است. فکر میکنید خروج یکجانبه آمریکا و وضع تحریمهای تازه تا چه اندازه اقتصاد ایران را تحت فشار قرار میدهد؟
در دوره جدید این تغییر دیده میشود که آمریکا حداقل در حال حاضر تنهاست. یعنی به تنهایی از توافق برجام خارج شده است و در مسیری که اتخاذ کرده فعلاً تنها حرکت میکند. درست است که آمریکا در دنیای اقتصاد قدرت برتر است و حدود 30 درصد از اقتصاد جهان را در اختیار دارد اما در مسیر تحریم به نسبت قبل که سایر کشورها همراه بودند، احتمالاً با فشار کمتری مواجه شویم. در این مورد هیچ تردیدی وجود ندارد. اما دو نکته را باید مدنظر داشته باشیم نخست اینکه بنگاههای بزرگ و ابرشرکتها از این تحریمهای جدید تبعیت خواهند کرد چون آنچه در سبدشان دارند بسیار بزرگ است و نمیتوانند روی آن ریسک کنند.
این شرکتها در اقتصاد آمریکا هم به نحوی دخیل هستند یا فعالیت میکنند و دفتر دارند یا سهامشان در بازارهای آمریکا معامله میشود. ممکن است شرکتهای کوچکتری که قیاس بین ایران و آمریکا نمیکنند و فعالیتی آنجا ندارند به اقتصاد ایران بیایند. اما این شرکتها معمولاً از نظر تخصص و سرمایه نیز در رتبههای پایینتر قرار دارند و هزینه مبادله با آنها بالاست. نکته دوم یا تفاوت دوم این است که در زمان تحمیل شدن تحریمها در ابتدای دهه 1390 ما چند سالی درآمدهای بالای نفتی را تجربه کرده بودیم و در واقع بنیه مالی اقتصاد ایران قوی شده بود اما در حال حاضر چند سالی گرفتار نرخ رشد پایین و حتی منفی بودیم، تحولات اجتماعی متفاوت از زمان گذشته است و آنچه به عنوان درآمد داشتیم صرف هزینههای بهجا مانده شده است. این شرایط باعث شده است بستر مناسبتری برای اثرگذاری تحریمها فراهم شود. شرایط کنونی ما یکسان با شرایط سال 1390 نیست که بگوییم حالا آمریکا تنهاست و نمیتواند تحریمهای اثرگذاری علیه ما اجرا کند. توان اقتصادی ما هم نسبت به سال 1390 تحلیل رفته است، مشکلات اقتصادی باعث شده است تابآوری جامعه هم کمتر شود. به عنوان نمونه اعتراضات کارگری که در سالها و ماههای اخیر دیده میشود بیش از ابتدای دهه 1390 است.
وزارت خزانهداری آمریکا روی تحریم نفت و بانک مرکزی تاکید دوبارهای داشته است. فکر میکنید به تنهایی میتواند در تحریم این دو گلوگاه موفق باشد یا اینکه نخواهد توانست به تنهایی بانک مرکزی را تحریم کند؟
یک مساله به این بازمیگردد که آمریکا در اعمال تحریمها چقدر جدی باشد. مهم است که بتوان فهمید ایالات متحده همان تعصب و جدیت گذشته را در اجرایی کردن تحریمها دارد یا خیر. این مساله جای تردید دارد چون اختلافنظرها در داخل آمریکا هم زیاد است. اما اگر آمریکا با همان شدت و حدت چند سال قبل وارد اجرایی کردن تحریمها شود ما با مشکلات جدی مواجه میشویم. چراکه بسیاری از روشها و کانالهایی که در گذشته برای دور زدن تحریمها مورد استفاده قرار دادیم، در چند سال اخیر شناخته شده یا بسته شده است. بنابراین باید به دنبال کشف و ایجاد کانالها و مسیرهای جدید باشیم که هم زمانبر است، هم هزینهبر. با این حال باز هم پشتکار و پیگیری آمریکاییها در اجرای تحریمها مهم است که امیدوارم در این مسیر جدیت گذشته را نداشته باشند.
سوگیری سیاستگذار ایرانی با مجموعه شرایطی که در اقتصاد داخل و روابط بینالمللی دارد، باید چگونه باشد؟ با علم به اینکه دچار تنشهایی در نقل و انتقال پول، بازار ارز، فروش و صادرات نفت، سرمایهگذاری و... خواهیم شد، سیاستگذار چه تصمیماتی میتواند بگیرد یا چه تصمیماتی نباید بگیرد که از فشار وارده بکاهد؟
در نظر داشته باشید که برای چنین بحرانهایی یک افق زمانی مشخص وجود ندارد. یعنی نمیتوانید بگویید که مساله تحریمها کی تمام میشود. همانطور که ما از ابتدای انقلاب از طرف آمریکا دچار تحریم بودیم و این تحریمها سنگینتر و شدیدتر شده است. حالا تحریمها هوشمندانهتر و دقیقتر شده و به نوعی اغلب راههای دررو را میبندد، شفاف شدن نظام مالی در دنیا امکان اجرای تحریمها را تسهیل کرده است. با توجه به اختلافات ریشهدار و عمیقی که بین ما و تحریمکنندگان به ویژه در حوزه سیاست خارجی وجود دارد، بعید است که این تحریمها کوتاهمدت باشد. از اینرو به نظر من، همانطور که قبل از تحریمها و همانطور که در دوران برجام به اصلاح مسیر کلی اقتصاد کشور نیاز داشتیم، اکنون نیاز به اصلاح بیشتر و بیشتر احساس میشود. یعنی ما باید فضای کسبوکار اقتصاد را به گونهای بازمهندسی کنیم که بتوانیم از تمام ظرفیتها و قابلیتهای موجود در کشور استفاده کنیم. ما باید بنیانها و پایههای اقتصاد کشور را تقویت کنیم. چه برجام باقی بماند و چه نماند ما نیازمند اصلاح ساختار اقتصاد هستیم. اگر بخواهیم سیاستهایی در پیش بگیریم که دولت نقشاش بیشتر و جایگزین فعالیت بنگاهها شود، و در واقع بار بیشتری بر دوش دولت گذاشته شود قطعاً شکست خواهیم خورد. ما باید یک دید بلندمدت به تحریمها داشته باشیم؛ ممکن است تحریمها کمتر یا بیشتر شود یا حتی در یک بازه زمانی متوقف شود اما اقتصاد ما در بلندمدت از طرف دشمنان مشمول تحریم خواهد بود. ما چارهای به غیر از تقویت اقتصاد نداریم.
در این دورهها درخواست برای حمایت دولتی از طرف بنگاههای شبهدولتی، دولتی و خصوصی افزایش مییابد و اغلب انتظار دارند برای مواجهه با تحریم از طرف دولت حمایت شوند. این سیاست میتواند ما را دچار مشکل کند؟
حمایت به این صورت که منابع مالی به آنها تزریق شود یا قدرت انحصاری آنها بیشتر شود یا مجوزهای خاصی به آنها داده شود، صحنه اقتصاد را به سمت کمکاری و انفعال پیش میبرد. در لزوم حمایت مشکلی نیست اما شیوه آن جای بحث دارد. اغلب بهترین حمایت میتواند برداشتن موانع موجود در فضای کسبوکار برای همه فعالان اقتصادی باشد. از نظر من شکل حمایت باید در تفکر دولت و حمایتطلبان تغییر بکند، با توجه به توان دولت، نمیتوان از تمام صنایع حمایت کرد. سیاستهای حمایتی اشتباه به کوچکتر شدن بازار میانجامد و خسران آن بیشتر است.
همچنین این حمایتها قطعاً به طور یکسان و در فضای رقابتی توزیع نمیشود و بنگاههای دولتی و شبهدولتی در صف اول دریافت کمکها قرار میگیرند. انحصار و رانتی که از این طریق به آنها داده میشود بیش از گذشته بخش خصوصی را تضعیف میکند و به حاشیه میراند. باید مراقب بود چون فضای تحریم اصولاً زمینه توجیه برای دخالت بیشتر دولت در اقتصاد را فراهم میکند.
در دوره گذشته تحریمها، سیاستهایی با برخی شرکای اقتصادی در پیش گرفتیم که امتیازات بالایی به آنها داده شد. مثلاً خرید کالا در برابر بخشی از فروش نفت یا پرداخت کارمزدهای بالا برای انتقال ارز حاصل از فروش نفت به داخل کشور. احتمال بروز مجدد این امتیازات در دوره جدید هم وجود دارد؟
مشخصاً هزینه مبادله برای ما افزایش مییابد. و شرکای اقتصادی ما هم تا جایی که بتوانند از شرایط موجود استفاده خواهند کرد. در فضای تجارت بینالملل اخلاقیات جایی ندارد. شاید مانند دفعه گذشته تا آن اندازه گرفتار نشویم اما در هر حال خواهینخواهی ما باید هزینه بیشتری بپردازیم.
این هزینهها میتواند در قالبهای مختلفی از پرداخت هزینه ارزی بالاتر، خرید کالای کمکیفیتتر یا نقض قراردادهای گذشته باشد که مسلماً برای ما پیش خواهد آمد. هر اندازه که گزینههای خرید و فروش برای ما در عرصه بینالملل کمتر و محدودتر شود، خریدار و فروشنده میتواند شرایط و خواستههای خودش را به ما تحمیل کند.
تحریمها علاوه بر تحمیل هزینههای مستقیم مالی و اقتصادی، باعث بروز یک نوع سیاستهای غیرشفاف و مبهم هم شد. اینکه مثلاً زمانی فروش نفت به نیروی انتظامی داده شد یا زمانی دیگر به یک شخص واگذار شد. فکر میکنید اینگونه سیاستها باز هم در دستورکار قرار گیرد؟
همین نکته به نظرم رسید که لازم است به آن هم اشاره شود. در دوره گذشته که اقتصاد ایران زیر فشار تحریمهای سختی قرار گرفت، تصمیمگیران به یکسری شیوهها و روشهایی متوسل شدند که به نظر من خسارتش به اقتصاد و جامعه ما بیش از حتی تحریمها بود. بسیاری از فسادها و بیقانونیهایی که بعدها آشکار شد، هم خسارات مالی بالایی برای ما در پی داشت، هم اینکه شیوه شکلگیری و دلایل تن دادن به این فسادها به هنجارهایی تبدیل شد که اثرات بلندمدتی روی اقتصاد ما گذاشت.
در آن زمان این توجیه وجود داشت که برای دور زدن تحریمها و اجبار موجود تن به عملیاتهای غیرشفاف و فسادآمیز داده شده است اما این بار باید این مساله سرلوحه کار باشد که هرگونه روشی که قرار است برای مقابله با تحریمها اتخاذ شود مخالف اصول کلی و بنیادی اقتصادی و اجتماعی نباشد. در غیر این صورت این روشها ممکن است در کوتاهمدت جواب بدهد و کار بکند اما در بلندمدت زیانهای ریشهای به اقتصاد وارد میکند و پایههای اجتماع را تضعیف میکند.
ما حتی در زمان تحریم و برای مقابله با آن باید چارچوب و قواعد اصلی را رعایت کنیم و هر طرحی که قرار است اجرا شود با پایبندی به این قواعد انجام شود. امروز همه میدانیم که درگیر شدن در فساد بسیار بیش از تحریمها به ما صدمه زد. خراب کردن بنیانهای یک جامعه هزینه بسیار زیادی به ما تحمیل میکند و بازسازی آن نیز مدت زیادی طول میکشد.