جهانگیری: با شعار شغل ایجاد نمیشود
نبودِ تنش لازمه اشتغال
تنها در یک سال (سال 95) بیش از 1 /1 میلیون متقاضی جدید شغل به بازار کار اضافه شدهاند. به گفته وزیر اقتصاد چنین رویهای همچنان ادامه دارد و تا پایان سال 1400 بیش از هشت میلیون فارغالتحصیل متقاضی شغل در اقتصاد ایران وجود خواهد داشت. شاید به واسطه همین حجم زیاد تقاضای شغل هم هست که معاون اول رئیسجمهوری از بیکاری با عنوان ابرچالش اقتصادی یاد کرده است.
تنها در یک سال (سال 95) بیش از 1 /1 میلیون متقاضی جدید شغل به بازار کار اضافه شدهاند. به گفته وزیر اقتصاد چنین رویهای همچنان ادامه دارد و تا پایان سال 1400 بیش از هشت میلیون فارغالتحصیل متقاضی شغل در اقتصاد ایران وجود خواهد داشت. شاید به واسطه همین حجم زیاد تقاضای شغل هم هست که معاون اول رئیسجمهوری از بیکاری با عنوان ابرچالش اقتصادی یاد کرده است. اسحاق جهانگیری که در چهارمین جشنواره آموزش دانشگاه تهران سخن میگفت، تصریح کرد: «امروز یکی از اصلیترین مسائل کشور که بهعنوان ابرچالش مطرح است، موضوع بیکاری است و من معتقد هستم که برای حل مساله بیکاری با همه عظمتی که دارد میتوانیم راهکار پیدا کنیم.» آنطور که خبرگزاریها گزارش دادهاند، وی با تاکید بر اینکه با شعار و حرف زدن نمیتوان اشتغال ایجاد کرد، افزود: «اقتصاد ایران هم رشد 12درصدی و هم رشد منفی هفت درصد، هم تورم 50درصدی و هم تورم شش درصد را تجربه کرده و از سوی دیگر در بهترین دوران ایجاد اشتغال، سالانه 600 تا 700 هزار فرصت شغلی ایجادشده اما در سالهای پیش از این، در بهترین دوران درآمدی کشور، میزان ایجاد اشتغال جدید برابر با صفر بوده است.» همین مساله ایجاد نشدن شغل در دهه 80 باعث انباشت تقاضای متقاضیان شغل شده و اکنون اقتصاد ایران با حجم قابل توجهی از تقاضا برای شغل مواجه است. در همین مورد معاون اول رئیسجمهور نیز توضیح داد: «امروز متولدین دهه 60 به سن کار و فعالیت رسیدهاند و متقاضی کار و اشتغال هستند. ما باید راهی پیدا کنیم که بتوانیم بیش از 700 هزار شغل در سال ایجاد کنیم.» اما ایجاد این میزان شغل نیاز به چه الزاماتی دارد؟ معاون اول رئیسجمهور یکی از الزامات اشتغالزایی در کشور را عدم ایجاد تنش در تعامل بینالمللی عنوان و خاطرنشان کرد: «امنیت سرمایهگذاری نیز باید در حد عالی در کشور وجود داشته باشد و باید به اینگونه الزامات تن دهیم، چراکه در غیر این صورت به اهداف مطلوب نخواهیم رسید.» وی از داشتن دانشگاه امن بهجای دانشگاه امنیتی نیز سخن گفت که به زعم او تنها از چنین دانشگاهی میتوان انتظار داشت که نسبت به مسائل مبرم و حیاتی کشور نقشآفرینی کند. در همین مورد وی توصیه کرد: «باید جهتگیری پایاننامههای دانشجویی به سمت ایدههای بازارگرا و حل مشکلات کشور حرکت کند و استادان نیز باید تلاش کنند موضوع پایاننامهها را به سمت حل ابرچالشهای کشور هدایت کنند.»