درد بیاعتمادی
واکنشها و رفتارهای مردم نسبت به کرونا چگونه بوده است؟
خاطرتان هست که تیم ملی فوتبال ایران سال گذشته در مسابقات جام ملتهای آسیا چطور در مرحله نیمه نهایی شکست خورد؟ آیا به خاطر میآورید صحنهای را که بازیکنان ایران برای اعتراض به سمت داور هجوم بردند و در آن لحظه میناموتو ژاپنی با زیرکی از غفلت بازیکنان ایرانی استفاده کرد و توپ را ارسال کرد تا ژاپن به گل برسد؟ از آن طرف به بازیهای لیگ انگلیس نگاه کنید. در حساسترین صحنهها کسی بازی را رها نمیکند یا اینکه هیچگاه اعتراض به داوری از حدی شدیدتر نمیشود. به نظر شما چرا ما ایرانیها گاهی اوقات تصمیمهایی میگیریم که خودمان بیشترین آسیب ممکن را از آن تصمیمها میبینیم؟
خاطرتان هست که تیم ملی فوتبال ایران سال گذشته در مسابقات جام ملتهای آسیا چطور در مرحله نیمه نهایی شکست خورد؟ آیا به خاطر میآورید صحنهای را که بازیکنان ایران برای اعتراض به سمت داور هجوم بردند و در آن لحظه میناموتو ژاپنی با زیرکی از غفلت بازیکنان ایرانی استفاده کرد و توپ را ارسال کرد تا ژاپن به گل برسد؟ از آن طرف به بازیهای لیگ انگلیس نگاه کنید. در حساسترین صحنهها کسی بازی را رها نمیکند یا اینکه هیچگاه اعتراض به داوری از حدی شدیدتر نمیشود. به نظر شما چرا ما ایرانیها گاهی اوقات تصمیمهایی میگیریم که خودمان بیشترین آسیب ممکن را از آن تصمیمها میبینیم؟
30 بهمن اولین اعلام رسمی در ارتباط با ویروس کرونا در ایران را شاهد بودیم. رفتارهایی که از مردم تا سیاستگذار در این مدت شاهد بودیم، نشان میدهد که برخی اوقات تیم ملی فوتبال کشورمان همان نمونه کوچکشده مردم کشورمان است. از آنجا که سیل خبرها و مطالب مرتبط به ویروس کرونا در این روزها بسیار زیاد است و تشخیص خبر صحیح یا خبر مورد نیاز برای خودمان و خانوادهمان را سخت کرده است، سعی میکنم در ابتدای مطلب خلاصهای از خبرهای کنونی در این زمینه و تحلیلی را که میتوان بر خبرها داشت بررسی کنم و در پایان چند توصیه رفتاری برای روزهای آینده را مرور کنم.
ماسک یا جو روانی؟
صحنههای بسیاری در ارتباط با ماسک این روزها در حال رقم خوردن است. از کمبود ماسک و افزایش قیمت ماسک در برخی مراکز گرفته تا ارائه ماسکهای رایگان به مردم. از آن طرف یکی در میان میشنویم که گفته میشود ماسک تاثیری ندارد. در حالی که مطالب دیگری میگویند که ماسک بیتاثیر هم نیست. در حالی که تمام این خبرها و شرایط موجود نسبت به ماسک را میبینیم، گاهی اوقات رفتار مردم در قبال استفاده از ماسک بسیار عجیب به نظر میرسد. شاید اغراقآمیزترین صحنهای را که در ارتباط با ماسک امکان داشت اخیراً مشاهده کردم. دو دوست در حالی که ماسک به صورت داشتند؛ همزمان در حال صحبت بودند. نفر دیگری به جمعشان با ماسک اضافه شد و برای احوالپرسی ابتدایی دو دوست را بغل و با آنها خوش و بش کرد. از این رفتار بسیار متحیر شده بودم. در حالی که میدانستم این رفتار در بین مردم به ندرت اتفاق میافتد که استفاده از ماسک برایشان شبیه شوخی باشد، اما با دقت به رفتار آنها متوجه شدم که بسیاری از اعمال آنها تقریباً خاصیت ماسک را بهطور کامل از بین میبرد.
این صحنهها نشان میدهد که برخی از مردم هنوز خودشان این ویروس را جدی نگرفتهاند. یا اگر هم جدی گرفتهاند، مانند سیگار کشیدن افراد سیگاری که میدانند سیگار ضرر دارد، اما طوری با این مقوله برخورد میکنند انگار این ضرر برای دیگران است. یکی از دلایلی که افراد سیگاری نسبت به مضرات سیگار اعتنایی نمیکنند این است که اولاً آنها میگویند که در حال حاضر بدنشان کاملاً سالم است و به نظر میرسد مریضیها برای دیگر افراد است. دومین دلیل این است که آنها میگویند افرادی را میشناسند که سالهای سال سیگار کشیدهاند اما امروز بسیار از انسانهای اطرافشان سالمتر هستند. البته از نظر احتمال و آمار به سادگی میتوان این طرز تفکر و استدلال را رد کرد. در مساله شیوع ویروس کرونا نیز این طرز تفکر را در بین مردم و مسوولان دیدیم. اولاً زمانی که کرونا در چین بود مردم تقریباً خیالشان راحت بود. از آن طرف اما مسوولان هم همین رفتار را از خودشان نشان دادند. یعنی بهجای آنکه کمیتههایی تشکیل دهند و برای خطر احتمالی آماده شوند، آنها نیز صبر کردند تا ببینند چه اتفاقی میافتد. به نظر میرسید مسوولان هم معتقد بودند که شیوع کرونا برای دیگر کشورهاست و نیازی نیست اقدامی برای آن اندیشیده شود. اما اتفاق دیگری که افتاده و برای برخی از افراد باعث سهلانگاری در ارتباط با کرونا شده است این است که مثبتترین حالت ممکن خبرها را در نظر میگیرند. یعنی اگر به حرفهای برخیها نگاه کنی به راحتی میگویند که ویروس کرونا تنها دو درصد از مبتلایان به این ویروس را میکشد و اینکه افراد اگر هم به این ویروس دچار شوند، بسیار راحت از شر این ویروس خلاص میشوند. در حالی که این حرفها صحیح است و ما هم میدانیم ترس و استرس نیز بسیار در این مواقع و شرایط خطرناک است، اما مشکل اینجاست که مردم با توجه به همین استدلالها بسیار نسبت به توصیههای پزشکی بیتفاوت میشوند.
حتی گاهی اوقات این بیمسوولیتی در مسوولان نیز دیده میشود. بهطور مثال عکسی منتشر شد که شهردار منطقه 13 در کنار رئیس شورای شهر و بقیه مسوولان با ماسک ایستاده است. در این تصویر خبر به این صورت بود که شهردار منطقه 13 کرونا دارد. بلافاصله بعد از جلسه محسن هاشمی اعلام کرد که برای تست کرونا اقدام میکند. بعد از چند ساعت نتیجه آزمایش کرونای محسن هاشمی منفی شد و کرونای شهردار منطقه 13 درمان شد. یا در ارتباط با نماینده قم رفتاری غیرحرفهای را شاهد بودیم. او که این روزها بسیار تحت فشار است و معتقد است که آمار تلفات کرونا در قم بسیار متفاوت از آمار رسمی اعلامی توسط وزارت بهداشت است، طی سخنرانی در مجلس دچار ضعف میشود و سخنرانیاش را قطع میکند. بلافاصله صندلی او را در مجلس ضدعفونی میکنند و با واکنش غیرمودبانه او که گفته است غلط کردهاند صندلیام را ضدعفونی کردهاند مواجه میشویم. به نظر میرسد از مسوولان تا مردم عادی همگی معتقدند که ویروس کرونا برای دیگران است.
دقت کلامی و دقت تحلیلی
دقت کلامی جزو مهارتهایی است که اگر به آن توجه نکنیم، دچار خطا میشویم. یک رابطه عاطفی به سادگی میتواند با بیدقتی کلامی آسیب ببیند. در ارتباطات روزمره نیز نداشتن دقت کلامی میتواند افراد را دچار سوءتفاهم کند. اما مهمتر از این مسائل خرد، دقت کلامی برای افرادی است که رسانه کلان و مسوول اعلام اخبار کلی در کشور هستند. بهطور مثال زمانی که مسوولی اعلام میکند «برای رسیدن به هدفهایمان در کشور باید مسائل زیادی را بررسی کنیم و در این زمینه اقدامات خوبی شکل گرفته است.» شما اگر به این صحبت دقت کنید، احتمالاً مثالهای بسیاری از این نوع را در مصاحبههای مسوولان کشور و رسانهها پیدا میکنید. احتمالاً به سادگی متوجه میشوید که ایراد این صحبت چه چیزی بوده است. ایراد اینجاست که در این صحبتی که بهطور مثال بیان شد معلوم نیست که اولاً هدف کشورمان چه چیزی است؟ دوم آنکه منظور از مسائل زیاد چه چیزی است؟ سوم آنکه اقدامات چه چیزهایی بوده است؟ چهارم آنکه چرا فکر میکنید اقدامات خوب بودهاند؟ معیار سنجش چه چیزی است؟ همانطور که میبینید بیتوجهی به همین نکات ریز بهطور معمول در بین افراد اتفاق میافتد.
اما دقت کلامی در مواقع بحران بسیار اهمیت ویژهتری نسبت به شرایط عادی پیدا میکند. زمانی که اعلام میشود ویروس کرونا تنها دو درصد کشته میدهد اصلاً به نکات مهم توجه نشده است. اولاً اینکه این آمار مربوط به چین است. همانطور که مشخص است آب و هوا، وضعیت غذایی، سیستم ایمنی بدن انسانها در چین و بسیاری از متغیرهای دیگر در چین نسبت به ایران میتواند متفاوت باشد. دوم آنکه باید دقت کنید که چین چه تدابیری را برای پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس اتخاذ کرده است. آیا ما هم دقیقاً همان تدابیر را اتخاذ کردهایم که اکنون به نرخ مرگ و میر دو درصد تکیه میکنیم. همین مساله میشود که آمارها در ایران بسیار متفاوت نسبت به چین میشود. بهطور مثال میگویند 80 نفرمبتلا به کرونا شدهاند که 12 نفر کشته شدهاند.
همین بیدقتی کلامی مسوولان باعث میشود بسیاری از مردم نسبت به اصول اولیه هنگام شیوع یک ویروس بیتوجه باشند و با توجه به تعطیلی مدارس و دانشگاهها به سمت شمال حرکت کنند.
رسانهها نیز از این مساله مستثنی نیستند. آنها نیز وظیفه دارند در این شرایط افرادی را مسوول رسیدگی به محتوای منتشرشده در ارتباط با ویروس کرونا کنند که دقت کلامی را رعایت میکنند تا مردم بتوانند قضاوت و تصمیمگیری صحیحی داشته باشند.
سوءاستفاده از کرونا
یکی دیگر از شرایطی که کشورمان را این روزها آزار میدهد سوءاستفاده برخی افراد از شرایط به وجود آمده به دلیل ویروس کروناست. از دلال ماسک گرفته تا افرادی که به سرعت بدون اطمینان محصولاتشان را برای پیشگیری از کرونا تبلیغ کردند. حتی بعضاً خبرهایی منتشر شد که برخی مراکز با دریافت مبالغ زیاد برای آزمایش کرونا اقدام میکنند.
سوءاستفادهها فقط به این مسائل محدود نشده است. بهطور مثال هنوز مشخص نیست که چه کسی مسوول برگزار نشدن مهمترین بازی لیگ در نیمفصل دوم است. آیا کسی سوءاستفاده کرده است؟ از آنجا که هنوز چند روزی بیشتر از خبر شیوع این ویروس نگذشته است و احتمال میرود چند روز دیگری ادامه داشته باشد، به نظر میرسد که سوءاستفادههای بیشتری را در این موضوع شاهد خواهیم بود.
واکنشهای احساسی مردم
هرچند که اگر واقعبینانه نگاه کنیم، متوجه میشویم رفتار مردم در شبکههای اجتماعی این روزها بسیار خردمندانهتر و هوشمندانهتر نسبت به چندین سال گذشته است. اما باز هم باید به سراغ موارد موجود برویم و خطاهای کنونی را بررسی کنیم تا رفتارهای اشتباه باز هم کاهش پیدا کند.
یکی از رفتارهای اشتباهی که بسیار هنگام بحرانها دیده میشود، تعمیم یک مورد به کل است. بهطور مثال کارگردان سینما در روزهای اخیر پستی را بر روی صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که نوشته بود دیدن ویدئویی از کادر پزشکی یک بیمارستان که با دیدن یک مریض کرونا گفتهاند «چرا او را اینجا آوردهاند» بسیار او را ناراحت کرده است. در حالی که همه میدانیم پزشکها هم انسان هستند و جانشان را دوست دارند و اتفاقاً با علم به این مطلب میبینیم اکثر آنها در حال فداکاری و به خطر انداختن جانشان هستند تا پروسه درمان این ویروس به خوبی طی شود. اگر از بین چند صد یا چند هزار پزشک و پرستار فقط یک یا چند مورد را پیدا میکنیم که رفتاری غیرانسانی و غیرحرفهای دارد نباید آن را تعمیم دهیم و موج ناامیدی به وجود آوریم.
روزهای قبل خبری منتشر شد که نوشته بود بستگان یکی از کشتهشدههای کرونا اعلام کردهاند که مسوولان جنازه را به آنها تحویل نمیدهند. خبر که بیشتر جنبه سیاسی داشت، اصلاً به این مورد توجه نداشت که هنوز شبهات بسیار زیادی از نحوه دفن و تشییع جنازه فرد کشتهشده توسط ویروس وجود دارد و این تحویل ندادن جنازه برای سلامت بقیه بستگان آن فرد است.
مردم خودمراقبتی کنند؟
معاون اول رئیسجمهور گفته است که مردم خودمراقبتی کنند و توصیههای بهداشتی را رعایت کنند. بسیار توصیه خوبی است اما همانطور که در مطالب قبل اشاره کردهایم این قبیل صحبتها انسانی نیستند. منظورمان از انسانی بودن این است که با توجه به ویژگیهای واقعی انسان این صحبت گفته نشده است. اگر فردی مطالعات رفتاری داشته باشد و به رفتار گذشته مردم دقت کرده باشد، میداند که انسان بهطور کلی نمیتواند به آسانی برخی کارها را انجام دهد. همین فردی که امروز به او توصیه کردهایم خودمراقبتی کند، همان فردی است که میداند چاقی و پرخوری ضرر دارد اما باز هم این کار را ادامه میدهد. یا میداند نوشابه ضرر دارد اما باز هم مصرف میکند. سیاستگذار نمیتواند بهطور مثال فقط اعلام کند که مردم توجه کنید که پرخوری نکنید و سالم بمانید. سیاستگذار باید قوانینی تدوین کند که مردم در زندگی روزمرهشان ورزش و رعایت رژیم غذایی را در پیش گیرند. بهطور مثال تصویب کند که هر کارمند 10 درصد زمان کاریاش باید ورزش کند تا از پاداش آخر سال بهرهمند شود. البته این فقط یک مثال لحظهای است برای فهم مطلب و قاعدتاً مشکلات زیادی میتواند داشته باشد.
پس باید قبول کنیم که انسان خودش همیشه نمیتواند مواظب خودش باشد و گاهی اوقات باید سرنخی به او بدهیم که به فکر خودش باشد. سرنخی به او بدهیم که جاده چالوس دچار ترافیک نشود و استان مازندران را دچار ریسک احتمالی شیوع کرونا نکند.
چرا مردم به خبرهای دروغ توجه میکنند؟
فرض کنید که قصد دارید از یک وبسایت موبایل بخرید. شما نسبت به مدلهای گوشی آگاهی ندارید و نمیدانید کدام یک از آنها خوب هستند. چطور برای خرید گوشی اقدام میکنید؟ یک راه محبوب توسط مردم این است که به قسمت پرفروشترین گوشیها بروند و نظرات مردم را بخوانند و بر این اساس انتخاب کنند. یعنی مردم زمانی که آگاهی نسبت به مطلبی ندارند مجبور به استفاده از رفتار تودهوار Herd behavior میشوند. این روزها هم شرایط چنین است. مردم اطلاع زیادی از کرونا و مسائل مرتبط به آن ندارند پس مهمترین ویژگی برای توجه به یک خبر میزان بازدید آن خبر و واکنش مردم نسبت به آن خبر است. در این شرایط نظارت بر اخبار دروغ و همچنین واکنش مردم نسبت به اخبار دروغ و شایعهپراکنیها اهمیت پیدا میکند.
اعتماد به افراد متخصص
یکی از چالشهای کنونی به وجود آمده در کشور بیتوجهی نسبت به توصیههای افراد و سازمانهای متخصص و مرتبط به این موضوع است. یکی از مسائلی که باعث شد برخیها با بیتدبیری و بیوجدانی کرونا را سیاسی کنند این بود که ویروس کرونا را در مقابل اعتقاد مذهبی مردم قرار دادند. از آنجا که شیوع این بیماری در کشورمان از قم بود، برای پیشگیری از افزایش مبتلایان به این ویروس منطقی است که مکانهای عمومی و شلوغ را دچار محدودیتهایی کنند که خطر ابتلای مردم به این ویروس کاهش پیدا کند. یکی از مکانهای شلوغ شهر قم، حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام است. منطقی است که برای حفظ جان مردم محدودیتهایی در برنامههای حرم در نظر گرفته شود. اما در روز دوشنبه 5 بهمن خبرهایی منتشر شد که برخی از مردم با جمع شدن در حرم نسبت به محدودیتهای صورتگرفته در اطراف ضریح معترض شدهاند.
انسان باید به خاطر داشته باشد که همواره تحت تاثیر دو نابخردی اعتماد به نفس بیش از حد و تعصب به تایید اطلاعاتی است که میداند. اگر در روزهای این چنینی به این دو نابخردی توجه نکنیم، جان انسانها را به خطر انداختهایم. همانطور که در قسمتهای قبل اشاره کردیم، مردم معتقد هستند که آنها دچار بیماری کرونا نمیشوند. به نظر میرسد که مردم در این مورد دچار اعتماد به نفس کاذب میشوند. از طرف دیگر تعصب تایید اطلاعاتی که میدانیم باعث میشود اگر حکیمانه برخورد نکنیم اعتقادات مذهبی را تنها از یک زاویه نگاه کنیم و با این اوصاف جان انسانها را با خطر مواجه کنیم. اگر اعتقاد داریم بوسیدن ضریح بسیار متبرک است، باید بدانیم که اگر خودمان ناقل بیماری کرونا باشیم و از آن بیخبر باشیم میتوانیم با بوسیدن ضریح باعث ابتلای افراد دیگر شویم. یعنی برای رعایت یک مستحب، عمل حرامی را مرتکب شدهایم.
بعداً چه چیزی از کرونا به یاد میآوریم؟
مردم و مسوولان باید بدانند چیزی که امروز تجربه میکنند و چیزی که بعداً از این روزها به خاطر میآورند متفاوت است. طبق تحقیقات انجامشده انسانها از هر رویدادی تنها دو بازه زمانی را به خاطر میآورند. یکی لحظهای که اتفاقات به اوج خود میرسد و دیگری لحظهای که اتفاقات به پایان میرسد.
مسوولان و محققان و پزشکان اگر به این خطای ذهنی توجه نکنند، در آینده نمیتوانند این روزها را درست قضاوت کنند و قوانین و مطالبی را تهیه کنند که در اتفاقات بحرانی بعدی به کارمان بیاید. یعنی باید حواسمان باشد اگر لحظه اوج و پایان زیادی تلخ بود، بدانیم در آینده این روزها را تلخ به خاطر میآوریم و ممکن است دفعات آینده برای جلوگیری از تلخی که خیلی واقعی نیست منابعی را هدر دهیم. از طرف دیگر میتواند لحظه اوج و پایان بسیار خوب تمام شود. در این صورت نیز باز هم برای آینده نمیتوانیم برنامهریزی درستی داشته باشیم.
در نتیجه همین روزها باید اطلاعات را روزبهروز و لحظه به لحظه ثبت کنیم که در آینده به اطلاعات ثبتشده توجه کنیم و نه حافظهمان که در یادآوری خاطرهها دچار خطا میشود.
این روزها در حالی که بسیاری از سازمانها درگیر پیشگیری و جلوگیری از خطرهای احتمالی هستند، باید گروههایی را آماده کنیم که به دور از حواشی کنونی به دنبال جمعآوری حقایق باشند. حقایقی مرتبط به اتفاقاتی که در بازار در حال رخ دادن است. اتفاقاتی مرتبط به میزان استرس مردم، توجه مردم به خبرگزاریها، عمل مردم به اقدامات مورد نیاز، همدلی مردم، همکاری مسوولان و... این اطلاعات در آینده میتواند وضعیتهای بحرانی را برایمان قابل کنترلتر کند.