هزار راه رفته
پرتو ثابتراسخ از موانع تجاریسازی تحقیقات علمی در حوزه علوم پزشکی میگوید
پرتو ثابتراسخ میگوید: پژوهش پایه یا basic science حدوداً 7 تا 10 سال حداقل طول میکشد تا بتواند روی انسانها انجام شود و 10 سال دیگر هم طول میکشد تا بتواند کاربردیسازی شود ولی اگر ما از اول یک تحقیق کاربردی انجام دهیم این زمان به جای مثلاً 10، 20 سال حدوداً یک یا دو سال ممکن است طول بکشد.
تجاریسازی ایدههای نوین یا تحقیقات علمی مدرن در تمامی بخشهای مختلف کشور، کار سادهای نیست بهخصوص اینکه اگر قرار بر این باشد که این تحقیقات علمی در حوزه پزشکی، کاربردی و در مسیر تجاریسازی گام بردارد. به طور قطع در این راه مشکلات بسیاری بروز خواهد کرد که البته جنس آنها با تجاریسازی یک ایده یا طرح صنعتی یا حتی در حوزه فناوریهای نوین نیز متفاوت است. به این بهانه با دکتر پرتو ثابتراسخ، عضو نخبگان علوم پزشکی کشور و پزشک محقق و پژوهشگر رشته رادیولوژی نوین و تهاجمی در بیمارستان امام خمینی دانشگاه تهران، که تاکنون دستاوردهای تحقیقاتی قابل توجه و منحصربهفردی را در حوزه علوم پزشکی ارائه کرده است و در این زمینه نیز دو اختراع به ثبت رسانده درباره اینکه چرا بهرغم اینکه تحقیقات علمی و ایدههای بسیار در کشور انجام میشود اما در میدان عمل دستاورد این تحقیقات به بهرهبرداری نمیرسند یا تجاریسازی نمیشوند به گفتوگو پرداختیم. او همچنین عضو استعدادهای درخشان رشته پزشکی بوده و سال 91 رتبه سوم تیم المپیاد پزشکی در حیطه استدلال بالینی را کسب کرده است.
♦♦♦
یک تحقیق علمی برای تبدیل شدن به کالای تجاری با چه مشکلاتی مواجه است؟
تحقیقات علمی پیشرفته امروزی سه مرحله دارند و پژوهشهای Transitional یا کاربردیسازی نامیده میشوند که پیشرفتهترین و جدیدترین نوع تحقیقات علوم در کل دنیا بوده که فقط وابسته به یک دانشگاه یا بیمارستان نیستند. در حقیقت Multidisciplinary و Multicentric هستند و همه موسسات تحقیقاتی را با هم ادغام کرده، از basic science یعنی علوم پایه گرفته تا آزمایشگاهها، کنار بالین بیمار و مرحله نهاییشان این است که به جامعه و به دست مردم و پزشکان میرسند. مرحله اول تحقیقات Transitional، پژوهشهای پایه یا Bench Research است که مولکول جدید، فرمول جدید یا مکانیسم مشخصی برای یک داروی جدید کشف میکنند که ابتدا در آزمایشگاهها و لابراتوارها و مطالعات روی حیوانات و فازهای اولیه انجام میشود. مرحله بعد پژوهشهای بیمارمحور یا bedside است. یعنی مطالعات ابتدا روی نمونههای آزمایشگاهی انجام و وقتی side effects یا عوارض جانبی آنها برطرف شد، نمونهگیریهای انسانی انجام میشود. مرحله سوم هم پژوهشهای جامعهمحور یا Community Based و تجاریسازی تحقیق است. ولی سه مشکل عمده وجود دارد مثلاً در تحقیق رشته رادیولوژی که ما با تیم تحقیقاتیمان در مورد تشخیص دقیق حاشیه تومورهای بدخیمی مانند گلیوبلاستوم انجام داده بودیم یا همچنین در مورد تشخیص زودرس MS یا تعیین دقیق میزان افتادگی ارگانهای لگنی یا حتی در تحقیقات ما در زمینه انکولوژی، اولین مشکل، مشکل فرهنگی است. یعنی دانشمندان و پزشکانمان اختلاف عمده در نظراتشان، اهداف نهاییشان و دیدگاههایشان روی پروژهها دارند و این باعث صرف وقت و انرژی زیاد جهت همسانسازی نظرها میشود. دومین مشکل کمبود منابع است. زیرساختی و سازمانی و حتی نیروی انسانی. سومین مشکل، محیط پیچیده نظارتی است. ارگانهای مختلفی نظارت میکنند که هیچکدام با یکدیگر همسانسازی نشدند.
چرا به این فرآیند (فرآیندهایی برای تجاری شدن یک تحقیق علمی) نیاز داریم؟
پژوهش پایه یا basic science حدوداً 7 تا 10 سال حداقل طول میکشد تا بتواند روی انسانها انجام شود و 10 سال دیگر هم طول میکشد تا بتواند کاربردیسازی شود ولی اگر ما از اول یک تحقیق کاربردی انجام دهیم این زمان به جای مثلاً 10، 20 سال حدوداً یک یا دو سال ممکن است طول بکشد مثلاً اگر تحقیق ما در مورد تشخیص زودرس بیماری اماس سریعاً کاربردی شود، بیماران خیلی سریعتر میتوانند تشخیص داده شوند. مریضی که مبتلا به اماس هست وقت ندارد تا 10 سال دوره تحقیق منتظر بماند و اگر به موقع تشخیص داده نشود و درمان نشود، دچار حملههای مکرر و ناتوانیهای فیزیکی و ذهنی میشود. اگر این تحقیق بهصورت translational در ایران انجام میشد، بیماریهای اماس میتوانستند بلافاصله از مزایای نتایج آن استفاده کنند. چه در مورد تشخیص زودرس اماس، چه در زمینه تشخیص دقیق حدود تومور بدخیم گلیوبلاستوم و چه در پروتکلهای شیمیدرمانی اگر این تحقیقات انجام شود و به سرعت بتوانیم کاربردیسازیشان کنیم و در اختیار بیماران قرار دهیم میتوانیم تشخیص و درمان بیماری را سریعتر و عوارض را کاهش دهیم.
در این زمینه نقش نخبگان پزشکی در کاهش هزینههای تحمیلشده به سیستم درمانی چیست؟
من خودم به عنوان یک نخبه علوم پزشکی کشور توانستم با تحقیقاتی که همگام با تیم تحقیقاتیمان انجام دادیم خدمتی به مردم انجام دهیم و در حقیقت هزینههای تحمیلشده به سیستم بهداشتی و درمانی کشور و حتی به خود مردم را تا حدی کاهش دهیم، در صورتی که این دستاوردهای تحقیقاتی پیشرفته تجاریسازی شوند باعث کاهش بسیار قابل توجه زمان بستری شدن بیماران و دفعات بستری، کاهش مصرف داروها به وسیله بیماران مانند آنچه در چهار تحقیق برجسته ما ذکر شد میشوند و هزینهها و عوارض کاهش پیدا میکند. میزان عود مجدد و مراجعات مکرر به بیمارستانها و کلاً هزینههای بیماران کاهش پیدا میکند. بهخصوص در مواردی مثل انکولوژی هم که یکی از دستاوردهای مهم ما در زمینه عدم سازگاری رژیم خاص شیمیدرمانی در خانمهای مبتلا به سرطان سینه در ایران بوده و باعث جلوگیری از عوارض شدید و حتی مرگ بیماران و صرفهجوییهای غیرقابل تصور در سیستم بهداشتی کشور میشود.
شما چند تحقیق علمی داشتهاید و تا چه اندازه توانستهاید تحقیقات علمی خود را تجاریسازی کنید؟
با توجه به تصویربرداریهای بیماران و اینکه به وضوح میدیدم که اگر تشخیص زودرس در رشته رادیولوژی با استفاده از تصویربرداریها و تکنیکهای سریعتر انجام شود خیلی از بیماران، نهفقط بیماران رشته روانپزشکی، از مشکلات کمتری رنج خواهند کشید، علاقه بسیاری زیادی به رشته رادیولوژی مداخلهای نوین و تهاجمی پیدا کردم و تصمیم گرفتم رشته خودم را عوض کنم. برای تغییر رشته برای نخبگان علوم پزشکی یک امکان پژوهشی پیشرفته در زمینه رشته مورد علاقهشان وجود دارد و من هم به همین دلیل مرکز تحقیقات رادیولوژی نوین و تهاجمی بیمارستان امام خمینی را انتخاب کردم و بهصورت متمرکز روی تحقیقات پیشرفته رادیولوژی در زمینه روشهای نوین و تشخیص درمانی در بیماریهای مختلف و صعبالعلاج برای شناسایی اقدامات درمانی سریعتر، راحتتر و بهصرفهتر اقتصادی، تحت نظر استادان این مرکز، همراه با تیمهای تحقیقاتی پژوهش کردم و توانستیم دستاوردهایی هم در این مرکز در مدت دو سال به دست بیاوریم. top achievementsهای ما بسیار مهم بود مثلاً ما با یکسری از پروسههای تصویربرداری توانستیم standard of care و آن روشهای تشخیصی نوینی را که باعث میشود بیمار زودتر تشخیص داده شود و به موجب آن بسیار زودتر درمانش شروع شود و عوارض بعدی و حتی مرگ زودرس ناشی از عدم درمان زودرس و عدم تشخیص زودرس برایش به وقوع بپیوندد با استفاده از این دستاوردهایی که به دست آوردیم بسیار به محقق شدن نزدیک شد.
دستاوردهای تیم تحقیقاتیمان در زمینه بالینی و رادیولوژی است. اولین دستاورد تحقیقاتیمان در مورد تومور بسیار تهاجمی و بدخیم مغز به اسم «گلیوبلاستوم» بود. مشکل اصلی در این تومور الگوی رشد آن به صورت انگشتی یا tentacles در مغز است و حدود مشخصی ندارد که جراح بتواند تومور را دربیاورد. بنابراین تشخیص دقیق محدوده این تومور خیلی مهم است. اگر پزشک درست نتواند تشخیص دهد و موقع جراحی تعدادی از سلولهای توموری را باقی بگذارد بلافاصله دوباره عود میکند و بسیار پیشرونده هست و مریض را مجدداً ناتوان میکند. به خاطر همین ما با استفاده از پروتکلهای جدید تشخیصی در امآرآی و سایر روشهای تصویربرداری مانند MRS و DWI و سایر روشهای تصویربرداری که قبلاً وجود داشته، یکسری پروتکلهای جدید برایشان تعریف کردیم که با استفاده از این پروتکلها دقیقاً میتوانیم حاشیه تومور را تشخیص دهیم، یعنی دقیق و بدون کوچکترین مشکل و بدون کوچکترین خطایی و این حاشیه دقیق تومور را در اختیار جراح قرار میدهیم و جراح میتواند دقیقاً این تومور انگشتی را به طور کامل با حاشیه امن یعنی حاشیهای که سلولهای توموری در آن نباشد و بافت سالم مغز را هم اضافه برندارد از مغز خارج کند. چون نتیجه اولیه این دستاورد که در حال حاضر در بیمارستان امام خمینی دارد انجام میشود در بزرگترین کنگره رادیولوژی اروپا در سال گذشته ارائه شد.
دستاورد بعدی تیم تحقیقاتی ما در مورد بیماری اماس است. ما با کمک تیم تحقیقاتیمان، از یک سکانس جدید امآرآی که قبلاً وجود داشته ولی هیچوقت تاکنون برای تشخیص قطعی اماس استفاده نشده بود به اسم PSIR برای گرفتن تصاویر جدیدی از مغز استفاده کردیم. در اماس پلاکهای سفیدی در تصویربرداری نقاط مختلف مغز دیده میشوند ولی اکثر پزشکان با یکدیگر اختلاف نظر دارند و نمیتوانند با اطمینان کامل تشخیص دهند. ما با استفاده از این پروتکل جدید امآرآی توانستیم قدرت تشخیصی پلاکهای اماس را چند برابر بالا ببریم و اماس را بسیار دقیقتر و بسیار زودتر از سایر متدهای تصویربرداری کنونی تشخیص دهیم که منجر به شروع سریعتر درمان این بیماری میشود. نتایج اولیه این پژوهش در بزرگترین انجمن رادیولوژی اروپا و کنگره رادیولوژی مطرح شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت. چون با این روش تشخیصی که ما ارائه دادیم بیماران زودتر تشخیص داده میشوند، عود و حملههای شدید بیماری و بستری شدن در بیمارستانها کم شده و درمان بیماری سریعتر میشود و کلیه هزینههای اقتصادی تحمیلشده به سیستم بهداشتی کشور کاهش مییابد که این هم دستاورد دیگری است که مانند همان دستاورد تحقیقاتی اول تیم تحقیقاتی ما در زمینه تشخیص زودتر و دقیقتر حاشیه تومور بدخیم گلیوبلاستوم، باعث کاهش هزینههای تحمیلشده به سیستم بهداشتی کشور در ایران و کل دنیا میشود.
دستاورد سوم تیم تحقیقاتی ما در مورد ضعف عضلات کف لگن است. دستاوردی که تیم تحقیقاتی ما در این زمینه داشت این بود که با استفاده از پروتکلهای جدیدی که به عنوان روش مکمل ارائه کردیم توانستیم Staging این افتادگیها را با استفاده از تطابق یافتههای معاینه زنان و نوعی تصویربرداری جدید به نام Dynamic MRI Study بسیار سریعتر از روشهایی که به کار برده میشد تشخیص دهیم و آن را در انجمن رادیولوژی اروپا ارائه دادیم و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
این دستاورد ما نهفقط باعث حفظ کیفیت خوب زندگی بیماران بلکه باعث کاهش چشمگیر هزینههای تحمیلشده به سیستم بهداشتی و درمانی کشور ناشی از بستری و مراجعات مکرر و مصرف داروهای گرانقیمت میشود.
دستاورد چهارم تیم تحقیقاتی ما که تز دوره پزشکی عمومی من هم بود، دستاورد مهمی است و تاکنون در دنیا هم انجام نشده است. این دستاورد پژوهشی در مورد سرطان سینه در زنان ایرانی و بازبینی یک پروتکل خاص شیمیدرمانی سرطان سینه که در ایران تاکنون خیلی رایج بود یعنی استفاده از اپی روبیسین و سیکلوفوسوماید و به دنبال آن دوستاکسل است. تقریباً تمامی خانمهایی که سرطان سینه دارند، تحت درمان با چند روش مانند این پروتکل بهعنوان یکی از پروتکلهای رایج درمانی قرار میگیرند. ما در این بررسی فهمیدیم که خانمهای ایرانی که با این پروتکل شیمیدرمانی درمان میشوند دچار عوارض بسیار شدید میشوند. وقتی بیش از نیمی از بیماران دچار عارضه ناشی از شیمیدرمانی میشوند در صورتی که آن روش درمانی خاص در همه جای دنیا به طور شایع استفاده میشود، حتماً مشکلی وجود دارد. توکسیسیتی یا سمیت گرید چهار یعنی بالاترین گرید و حتی مرگ را ما در بیمارانی که تحت این درمان بودند دیدیم. در هیچ جای دنیا تاکنون چنین شدت عوارضی با این پروتکل شیمیدرمانی گزارش نشده بود. ما بعد از کلی تحقیق و بررسی بیماران و تستهای آزمایشگاهی و بررسی وضعیت پاسخدهی بدن بیماران از نظر مولکولی و فیزیولوژی به این درمان، به این نتیجه فوقالعاده مهم رسیدیم که جمعیت ایرانی و ژنتیک ایرانی با این پروتکل خاص شیمیدرمانی سازگاری ندارند! با اینکه یکی از پروتکلهای رایجی است که در تمام کتابهای انکولوژی دنیا ذکر شده و به این نتیجه مهم رسیدیم که ژنتیک هر کشوری یا ژنتیک هر قومیتی در داروهای خاصی اثرگذار است. دستاورد این پژوهش در انجمن انکولوژی اروپا بسیار مورد توجه قرار گرفت و به عنوان مقاله در یکی از ژورنالهای انکولوژی در دنیا چاپ شده و بازخوردها و فیدبکهای بسیار خوبی از آن داشتیم.
در مورد قسمت دوم سوال شما باید بگویم متاسفانه تاکنون این تحقیقات، به خاطر مشکلاتی که در سیستمهای بهداشتی کشور وجود دارد تجاریسازی نشدهاند.
آیا در زمینه پزشکی اختراعی هم داشتهاید؟
بله، من دو اختراع در زمینه پزشکی انجام دادهام. اختراع اولم یک وسیله laryngoscopy یا لولهگذاری داخل تراشه فول اتوماتیک و ویدئویی مبتنی بر autopilot robotic laryngoscopy است. این دستگاه که با یک تیم تحقیقاتی آمریکایی روی آن کار کردم، یک دستگاه بسیار پیشرفته فوقالعاده است که در سطح دنیا مشابه آن جود ندارد و میتواند یک دید بسیار دقیق به پزشک بدهد که به جای اینکه چند پزشک نیاز باشد همزمان برای انجام پروسه لولهگذاری داخل راه تنفسی و نجات جان بیمار مشارکت داشته باشند تا مانورهای جابهجایی صورت بیمار، تنظیم زاویه فک بیمار و همچنین انتخاب سایز لوله مناسب و همچنین انجام فشار روی حنجره بیمار جهت دسترسی به زاویه دید دقیقتر و گستردهتر از حنجره برای لولهگذاری، کاملاً مرتفع شده است و تنها یک پزشک با یک دست میتواند با این وسیله به راحتی در کمتر از حتی 20 تا 30 ثانیه لولهگذاری را انجام دهد و تاکنون در دنیا چنین زمان کوتاه لولهگذاری آن هم با استفاده از تنها یک پزشک و آن هم با یک دست وجود نداشته است.
اختراع دوم من در زمینه الکترومکانیک پزشکی و به صورت یک شاسی و یک میز کار همراه portable و مجهز به یک processor قابل برنامهریزی با قابلیت اتصال، دریافت و انتقال دادهها از منابع اطلاعاتی بیمارستانی، بهداشتی، درمانی، مراکز اسناد و نگهداری اسناد دیجیتالی و دادههای آنلاین و آفلاین به طور کلی بر پایه سِرور هست که یکی از مهمترین کارهایش در زمینه دریافت، نقل و انتقال ایمن دادههای پزشکی، بهداشتی و درمانی کشور است و دیگر security دادهها نقض نمیشود و پزشکان با سرعت بالا میتوانند با سیستمهای بسیار کوچکتر این اطلاعات یا تمامی اطلاعات بیماران را به راحتی در دسترس داشته باشند و با خودشان در بیمارستان حمل و در موقع لزوم استفاده کنند و دیگر نیاز به استفاده مداوم از تبلتها، موبایلها یا کامپیوترهای بزرگی که در مرکز کتابخانههای بیمارستانها یا کتابخانههای اسناد ملی و سایر مراکز اسناد ملی هست نیست.