بحران اقدام
آیا در سیاهچاله آبها از آسیاب میافتد؟
سیاستگذاران تصور میکنند که وقتی جذب سیاهچاله میشوند، باید صبر کنند تا آبها از آسیاب بیفتد و بدتر آنکه خیال میکنند آبها از آسیاب میافتد.
سیاستگذاران تصور میکنند که وقتی جذب سیاهچاله میشوند، باید صبر کنند تا آبها از آسیاب بیفتد و بدتر آنکه خیال میکنند آبها از آسیاب میافتد. یکی از دلایل عدم تصمیمگیری سیاستگذاران در زمانی که روزبهروز سیاهچالههای بیشتری در اقتصاد ظاهر میشود، این است که نمیخواهند هزینه اصلاحات را پرداخت کنند. هر اصلاحی با خود هزینههایی را به دنبال دارد. یک عمل جراحی را در نظر بگیرید. فرض کنید دنداندرد دارید و باید حتماً آن را جراحی کنید. حال سوال این است که آیا به تعویق انداختن این جراحی از ترس خونریزی پس از آن کار درستی است؟ اصلاحات اقتصادی نیز از این نظر شبیه به عمل جراحی هستند. اصلاحات اقتصادی با خود خونریزی اقتصاد را به همراه دارند. حال فرصتی که سیاهچالهها در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد این است که این اصلاحات را سریعتر و راحتتر انجام دهند. زمانی که دندان یک فرد هنوز خیلی درد نمیکند به احتمال کمتری تن به عمل خواهد داد و اگر هم تن به این کار دهد پس از پایان جراحی، شکوه و گلایه بیشتری از خونریزی و درد پس از آن خواهد کرد. اما زمانی که درد دندان بسیار افزایش یابد راحتتر تن به جراحی میدهد و از خونریزی و درد پس از جراحی نیز گله و شکایت کمتری خواهد کرد. به همین شکل وقتی اوضاع اقتصادی یک کشور آرام است اگرچه اصلاحات اقتصادی برای آن ضروری است، اما نه مردم و نه سیاستگذاران تن به این اصلاحات نمیدهند اما زمانی که در اقتصاد یک کشور سیاهچالهها روزبهروز منابع مالی را میبلعند، هم مردم و هم سیاستگذاران راحتتر میتوانند با تبعات اصلاحات و اقدامات لازم برای فرار از این سیاهچالهها کنار بیایند. بنابراین یکی از اشتباهاتی که سیاستگذاران در برابر ظهور سیاهچالههای اقتصادی میتوانند مرتکب آن شوند، عدم تصمیمگیری سریع و انجام ندادن اصلاحات است؛ آن هم به این خیال واهی که شاید در آینده سیاهچالهها خودبهخود دست از بلعیدن منابع مالی بردارند.