شناسه خبر : 30167 لینک کوتاه

اسب تروای سوسیالیسم

عدالت اجتماعی به مثابه ابزاری برای اقتدارگرایی

اسب تروا (تروجان)، داستانی از جنگ تروا است. جنگی که در آن یونانی‌ها به شهر مستقل تروی حمله کردند اما در ابتدا نتوانستند آنجا را فتح کنند. دیوارهای تروی آنقدر محکم بود که یونانی‌ها به این نتیجه رسیدند به‌طور مستقیم نخواهند توانست وارد شهر شوند.

مرتضی مرادی: اسب تروا (تروجان)، داستانی از جنگ تروا است. جنگی که در آن یونانی‌ها به شهر مستقل تروی حمله کردند اما در ابتدا نتوانستند آنجا را فتح کنند. دیوارهای تروی آنقدر محکم بود که یونانی‌ها به این نتیجه رسیدند به‌طور مستقیم نخواهند توانست وارد شهر شوند. آنها یک اسب چوبی عظیم‌الجثه ساختند و سربازان یونانی در بدن این اسب چوبی پنهان شدند. آنها اسب را در ساحل تروی گذاشتند و طوری وانمود کردند که گویی شکست را پذیرفته و به خانه برگشته‌اند. تروجان‌ها (مردم تروی) پس از اینکه دیدند ساحل از کشتی‌های یونانی خالی شده است و فقط یک اسب چوبی عظیم‌الجثه در ساحل باقی مانده است، فکر می‌کردند که پیروز جنگ شده‌اند و اسب چوبی را به عنوان نماد پیروزی به داخل شهر بردند. یونانی‌ها شبانه از اسب چوبی خارج شدند، دروازه قلعه را برای نیرو‌های خودی باز کردند و تروی را به آتش کشیدند.

والتر ویلیامز، اقتصاددان آمریکایی و متفکر لیبرالیسم کلاسیک می‌گوید: بگذارید تعریف خودم از عدالت اجتماعی را این‌گونه بیان کنم: «من چیزی که به دست می‌آورم را برای خودم نگه می‌دارم و شما هم چیزی را که به دست می‌آورید برای خودتان نگه دارید. آیا مخالف این هستید؟ اگر مخالف هستید بگویید چقدر از چیزی که من به دست آورده‌ام به شما تعلق دارد و چرا؟» هایک عدالت اجتماعی را اسب تروجان (تروا) سوسیالیسم معرفی می‌کند و والتر ویلیامز می‌گوید هیتلر، استالین و مائو با همین اسب تروجان توانستند قدرت را به دست گیرند. ویلیامز در ادامه اذعان می‌دارد که هیتلر، استالین و مائو صدالبته با وعده نسل‌کشی به میدان نیامدند اما نتیجه به قدرت رسیدن آنها چیزی جز نسل‌کشی نبود. آنها عدالت اجتماعی را به ابزاری تبدیل کردند که نتیجه آن وحشتناک بود. آلمان‌ها، روس‌ها و چینی‌ها به سه دیکتاتور بزرگ قرن بیستم اجازه دادند تا اسب تروجان عدالت اجتماعی را وارد قلعه کنند در حالی که همانند ساکنان شهر تروا تصور می‌کردند پیروز شده‌اند.

دراین پرونده بخوانید ...