مارک توما/ استاد اقتصاد دانشگاه اورگان
بدون کالج احتمالاً من همان کاری را میکردم که پدرم، برادرم و پدربزرگم میکردند: کار در یک فروشگاه اجزای تراکتور. کالج، بلیت خروج من از شهر کشاورزی کوچکی بود که در آن بزرگ شدم، ولی اگر شهریه کم دانشگاههای ایالت کالیفرنیا در آن زمان بود، احتمالاً از عهدهاش برنمیآمدم. من در یک پمپ بنزین هم گهگاهی در دوران دانشجویی کار کردم، و رئیس من یک الاغ واقعی و اصیل بود، اما به پولش احتیاج داشتم. نمیتوانم بگویم یارانه دادن به تحصیل من برای جامعه ارزشش را داشته است یا نه -این وبلاگ یکی از محصولات آن سرمایهگذاری است- ولی مطمئناً برای من ارزشش را داشته و هیچ وقت فراموش نمیکنم ایالت کالیفرنیا در حق من چه کرده است. (من واقعاً، از کار در فروشگاه تراکتور و پمپ بنزین بیزارم، هیچ کس نباید این قدر روی مردم قدرت داشته باشد که رئیسم در پمپ بنزین روی من داشت. فکر انجام کارهایی مثل آن در باقی عمرم، یک انگیزه بزرگ در حین تحصیلم در کالج بود. وقتی به فروشگاه میرفتم، روی کاغذ مینوشتم 480، که تعداد دقایقی بود که باید آنجا میبودم، و با گذشت هر دقیقه یکی را تیک میزدم. میتوانم به یاد بیاورم فقط یک چیز میخواستم، داشتن شغلی که
تمام روز به ساعت نگاه نکنم تا وقتی که از کار خلاص شوم.) من به خاطر تجربهای که داشتم، در قضاوت جهتگیری و تعصب دارم، ولی هیچکس هرگز نمیتواند مرا متقاعد کند که کالج یک سرمایهگذاری بد است. به هر حال، با شهریههای در حال افزایش، دسترسی به کالج برای بچههای سادهلوح و خامی مثل من یک مساله بزرگ میشود. نمیتوانم بگویم چقدر خام بودم، ولی وقتی والدینتان فقط یک سال به کالج بروند (و سپس در سن 19سالگی ازدواج کنند چون که شما در راه هستید) و دبیرستان کوچکتر از آن باشد که مشاوری داشته باشد که خلأها را پر کند، انتخاب غلط بسیار آسان است. من هیچ ایدهای نداشتم، مثلاً راجع به اینکه چطور هزینه تحصیل در یک کالج دانشگاهی - مثل دیویس یا برکلی- را بپردازم. وقتی من موضوع را مطرح کردم پدر و مادرم خیلی ساده گفتند «ما نمیتوانیم از عهده آن بربیاییم»، و بدون هیچ ضامنی برای قرض گرفتن، و هیچ دانشی در مورد چگونگی گرفتن وام بدون نیاز به ضمانت والدین -که در آن صورت موضوع کمی متفاوت میشد- راه به هر جایی به غیر از «چیکو»، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، بسته به نظر میرسید، تا قدری که من توانستم متوجه بشوم. ممکن بود در صورتی که چیکو آنقدر
ارزان نبود یک راه دیگر پیدا کنم. میتوانست این طور باشد که به یک کالج تحصیلات تکمیلی دوساله بروم، ولی شاید هم نه؛ و من خیلی سپاسگزارم که راهی برای رفتن به یک کالج چهارساله خوب برای بچههایی مثل من مهیا بود. با این وجود هنوز گرفتن یک مدرک خوب از چیکو با سطح بالای اقتصاد، آمار و ریاضیاتی که تدریس میشد و نمرات تقریباً بالایی که سه سال آخر در آنجا گرفتم آسان نبود و دانشگاه کالیفرنیا به خاطر آن برای من فرصتهای بیشتری فراهم کرد. اما همین قدر کافی بود که اینجا بگویم. من فقط امیدوارم بچههای الان هم حداقل بتوانند فرصتی را که من داشتم داشته باشند، و امیدوار به اینکه انتخابهای بهتری داشته باشند. من اصلاً مطمئن نیستم که چنین باشد.
دیدگاه تان را بنویسید