تاریخ انتشار:
آیا نظریه بازی در تحلیل و پیشبینی روابط بینالملل کاربرد دارد؟
نقطه اتصال دنیای سیاست و اقتصاد
نظریه بازی به مطالعه رفتار تصمیمگیران اقتصادی در موقعیتهای مختلف میپردازد. این علم که بعد از تلاشهای جان نش، ریاضیدان مطرح آمریکایی بیش از پیش در دنیا شناخته شد نظریهای مشترک بین علم اقتصاد و ریاضی است که اخیراً به همت دانشمندان مدلهای کامپیوتری مختلفی برای کاربرد این نظریه در حوزههای مختلف ایجاد شده است.
نظریه بازی به مطالعه رفتار تصمیمگیران اقتصادی در موقعیتهای مختلف میپردازد. این علم که بعد از تلاشهای جان نش، ریاضیدان مطرح آمریکایی بیش از پیش در دنیا شناخته شد نظریهای مشترک بین علم اقتصاد و ریاضی است که اخیراً به همت دانشمندان مدلهای کامپیوتری مختلفی برای کاربرد این نظریه در حوزههای مختلف ایجاد شده است.
نظریه بازیها یکی از پرکاربردترین نظریههای اقتصادی در تحلیل روابط بینالملل است زیرا هر دولتی سعی میکند عکسالعمل دیگر دولتها را در مقابل تصمیمات خود پیشبینی کند و با توجه به این پیشبینی تصمیمگیری نهایی را انجام دهد. استفاده از این نظریه برای پیشبینی تصمیمات ایران و غرب در جریان مذاکرات هستهای و حتی قبل از آن زمانی که رژیم صهیونیستی و آمریکا در مورد اینکه تمامی گزینهها روی میز مقامات کشورهای صنعتی علیه برنامه هستهای ایران وجود دارد، انجام شد. در تمامی این ارزیابیها و پیشبینیها که اغلب از سوی دانشمندان آمریکایی و اروپایی هم انجام شد، مشخص شد استفاده از گزینههایی به غیر از مذاکره به ضرر هر دو طرف است. این دانشمندان اقتصادی که اغلب مشاوره روابط بینالملل در کاخ سفید را بر عهده داشتند هم با تاکید بر نتیجه مدلهایی که پیشنهاد میکردند از مقامات غربی خواستند تا مذاکره را تنها راهحل مساله هستهای ایران بدانند.
نشریه رسمی دانشگاه هاروارد در گزارشی آورده است: در حوزه روابط بینالملل همیشه منافع ملی در صدر است و تصمیم در مورد حفظ یک رابطه اقتصادی و سیاسی با کشور دیگر تنها بر مبنای میزان منفعتی که این رابطه برای کشور دارد، اتخاذ میشود. این یک اصل بسیار مهم در حوزه روابط بینالملل است زیرا هر اصل دیگری مبنای روابط صلحجویانه در عرصه بینالمللی باشد، باعث شکست یک رابطه میشود.
طبق نظریه بازیها هیچگاه تصمیمگیری در مورد حفظ یک رابطه اقتصادی و سیاسی با کشورهای دیگر بر مبنای تلاش برای تسلط بر آن کشور نیست زیرا تسلط بر یک کشور دیگر از چارچوب روابط بینالمللی خارج است و به حیطه تهاجم وارد میشود.
نظریه بازیها تنها نقطه اتصال دنیای سیاست و دنیای اقتصاد است. فارن پالیسی نوشت: مدلهای ارائهشده در نظریه بازی بر مبنای عملکرد بازیکنان، اطلاعات و ترجیحات بازیکنان و در نهایت استراتژیهای آنها به سه دسته مدلهای استراتژیک و گسترده و ائتلافی تقسیم میشود. در بازیهایی که در سطح استراتژیک هستند تنها بازیکنان و ترجیحات و استراتژیهای آنها و نتیجهای که از بازی میگیرند وجود دارد ولی در مدل ائتلاف که پیچیدهترین و مهمترین سطح بازیها هستند، ائتلافی از بازیکنان و ارزشهای مجموعه آنها قرار دارد که ممکن است ارزش یک دسته با دسته دیگر کاملاً هماهنگ نباشد و باعث تصمیمگیریهای مختلف شود. از آنجا که در فرضیه مدل سوم بازیها گفته میشود که مشارکت و همکاری بین بازیکنان در مدلهای ائتلافی محدود است، این بازی کاربرد چندانی در تحلیل روابط بینالملل ندارد و اغلب بازیهایی که در روابط بینالملل استفاده میشود بازیهای مدل استراتژیک و گسترده است.
اولین کاربرد نظریه بازی در تحلیل روابط بینالملل از سوی رینهارت سلتن اقتصاددان آلمانی ارائه شد. او که یکی از برجستهترین اقتصاددانان دنیا در حوزه نظریه بازی بود و به همراه جان نش در سال ۱۹۹۴ میلادی برنده نوبل اقتصاد شد برای اولین بار از کاربرد نظریه بازیها در تشریح تصمیمگیریهای دولتها در سطح بینالملل صحبت کرد و با کمک این نظریه برخی از تصمیمات جهانی را تشریح کرد. مرکز مطالعات و تحقیقات بینالملل آمریکا در این زمینه مینویسد: استفاده از نظریه بازی در تحلیل روابط بینالملل در دنیا سابقهای بسیار طولانی دارد و حتی بسیاری از فعالان حوزه اقتصادی با علم به این مساله پیشبینیهای درستی در مورد مسائل سیاسی دنیا انجام دادهاند. از این نظریه برای مشخص شدن نتیجه مذاکرات هستهای ایران، وضعیت سوریه و حتی نتیجه رایگیری در انتخابات ریاست جمهوری اخیر در آمریکا استفاده شد.
سابقه استفاده از نظریه بازیها در روابط بینالملل
از اوایل دهه ۱۹۵۰ میلادی دانشمندان علوم سیاسی به مفید بودن استفاده از نظریه بازیها در تحلیل مسائل بینالمللی پی بردند. به عنوان مثال در دهه ۱۹۶۰ با کمک این نظریه پیشبینیهایی در مورد نتیجه انتخابات در کشورهای مختلف، مذاکرات بینالمللی و عملکرد داخلی دولتها انجام شد. در سال ۱۹۶۲ و در دوره ریاست جمهوری جان اف کندی در آمریکا این نظریه در تشریح بحران موشکی کوبا و ارزیابی بهترین راهحل آمریکا در مقابل این مشکل استفاده شد.
در دهه ۱۹۸۰ میلادی بود که اقتصاددانان دریافتند قدرت نظریه بازیها در تشریح مسائل بینالمللی زیاد است. توماس شلینگ اقتصاددان مطرح آمریکایی یکی دیگر از افرادی بود که در این زمینه مطالعه کرد. او در سه پروژه شاخص مطالعاتی خود با نامهای استراتژی برخورد (۱۹۶۰) و سلاحها و تاثیرات آنها (۱۹۶۶) و در نهایت انگیزههای خرد و رفتارهای کلان (۱۹۷۸) از نظریه بازی برای تشریح مسائل سیاسی و امنیتی استفاده کرد.
آنتونی داونز یکی دیگر از دانشمندان این حوزه است. او در کتابی با عنوان نظریه اقتصادی دموکراسی از مدل هتلینگ برای تشریح پروسههای سیاسی استفاده کرد. او با استفاده از نظریه بازی نشان داد کاندیداهای فعالیتهای سیاسی در یک فضای سیاسی تکبعدی به ایدئولوژیهای خود پایبند هستند و اگر رایدهندگان به اطلاعات کامل دسترسی داشته باشند و در مورد مسائل سیاسی و روابط بینالملل آگاهی داشته باشند، این ایدئولوژیها به ایدئولوژیهای رایدهندگان نزدیک است. اما طبق نظریه بازی رایدهندگان خود را ناآگاه نشان میدهند تا از این طریق افراد با دیدگاههای مختلف -که اغلب دیدگاههای فردی خود آنهاست- در رقابتها حاضر شوند و امکان انتخاب آزادانه فراهم شود. او بر این باور است که نظریه بازی میتواند دلیل و چگونگی ثبات نظامهای سیاسی را تشریح کند ولی مساله اصلی این است که استفاده از این نظریه اغلب در تحلیل و تشریح مسائل سیاسی کاربرد دارد و به دلیل نوسان زیاد در نظریههای افراد و اطلاعاتی که در دسترس آنها قرار دارد امکان پیشبینی دقیق وجود ندارد. اگرچه در سالهای اخیر با استفاده از نظریه بازیها و مدلهای ریاضی و کامپیوتری ایجادشده در این
رابطه پیشبینیهای زیادی در زمینه روابط بینالملل و مسائل سیاسی انجام شد ولی تمامی این پیشبینیها تحقق پیدا نکرد.
انتقاد به استفاده از نظریه بازی در روابط بینالملل
با وجود افزایش روزافزون استفاده از نظریه بازی در تشریح مسائل سیاسی در دنیا، شماری از دانشمندان حوزه روابط بینالملل این کاربرد را نادرست ارزیابی میکنند. وب سایت researchgate.net در این زمینه مینویسد: در نظریه بازی و دیگر نظریههای اقتصادی فرضهایی وجود دارد که بعضاً با دنیای واقع فاصله زیادی دارند. یکی از این فرضیهها فرضیه رفتار عقلایی است که این فرضیه با آنچه ما در دنیای واقع میبینیم فاصله دارد. برخی از افراد ممکن است مطابق این فرضیه عمل کنند ولی بدون شک تمامی مردم رفتار کاملاً عقلایی ندارند. از طرف دیگر در سطح بینالملل اغلب اطلاعات به صورت خصوصی است و افرادی که در چارچوب روابط بینالملل فعالیت میکنند بر مبنای آنچه وجود دارد و بدون توجه به اطلاعات پنهان طرف مقابل باید تصمیمگیری کنند و به همین دلیل پیشبینی بسیار دشوار است. بنابراین به دلیل اینکه اطلاعات کامل در دسترس تمامی افراد نیست و به این دلیل که دو طرفی که در یک رابطه سیاسی قرار دارند در نتیجه دسترسی به اطلاعات مختلف ممکن است دیدگاههای خود را تغییر دهند و تصمیمات متفاوتی بگیرند، کمتر امکان پیشبینی با استفاده از این نظریه وجود
دارد. ولی بدون شک تشریح روابط بینالملل با استفاده از نظریه بازی به خوبی انجام میشود.
دیدگاه تان را بنویسید