شهیندخت مولاوردی: روستاها خالی از مردان و پسران شده است
سرخوردگی دختران
مهاجرت فزاینده روستانشینان، این روزها یکی دیگر از تبعات خود را برای دولتیها و سیاستگذاران آشکار کرده است.
مهاجرت فزاینده روستانشینان، این روزها یکی دیگر از تبعات خود را برای دولتیها و سیاستگذاران آشکار کرده است. شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده، اوایل هفته گذشته در یکی از سخنرانیهای خود اعلام کرده است: «روستاها به علت مهاجرت و گسترش شهرنشینی خالی از مرد و پسر شده و دختران روستایی با مساله نوظهوری به نام بازماندگی از ازدواج روبهرو هستند. هماکنون شاهد افسردگی در دختران به علتهای مختلف و مهمتر از همه بیکاری هستیم که موجب گرایش آنها به سوی اعتیاد شده است.» مولاوردی میگوید: «با توجه به سرمایهگذاریهای انجامشده در زمینه آموزش و تحصیل دختران، هماکنون بسیاری از دختران تحصیلکرده کشور آماده اشتغال و کار در جامعه هستند و به نظر میرسد به علت نبود فرصتهای اشتغال تنها راه پیش روی آنها به ادامه تحصیل محدود شده. در این میان، مشکلات دختران روستایی دوچندان است.» اگرچه مولاوردی توضیح نداده است که با استناد به کدام آمار یا گزارش نسبت به خالی شدن روستاها از مردان هشدار میدهد، اما چنانچه عواملی همچون «فقر»، «بیکاری» و اخیراً «کمبود آب در روستاها» به مثابه تکههای یک پازل در کنار یکدیگر قرار گیرد، تصویر روستاهای متروکه ایران کامل میشود. روستاهایی که یا به طور کامل خالی از سکنه شدهاند یا به واسطه مهاجرت مردان و پسران جویای کار به شهرها ساختاری زنانه پیدا کردهاند. در این صورت، علاوه بر پیامدهایی چون افت سطح تولید در روستاها، رشد حاشیهنشینی در اطراف شهرها و متعاقب آن افزایش آمار بزهکاری و آسیبهای اجتماعی در سکونتگاههای غیررسمی، باید برهم خوردن تعادل جنسی در این مناطق را هم به دیگر آثار پیدا و پنهان مهاجرت افزود. البته هشدار درباره وقوع این عدم تعادل، از سالها پیش و بارها در مقالات علمی کارشناسان و صاحبنظران حوزه برنامهریزی توسعه روستایی و جمعیتشناسی مورد اشاره قرار گرفته است. اما اکنون که «سرخوردگی جوانان روستایی» احتمالاً به مرز بحران رسیده و شاید کار از کار هم گذشته، دولت یازدهم برای مهار روند مهاجرت و رفع سرخوردگی دختران و پسران روستایی چه تدبیری میتواند بیندیشد؟ معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاستجمهوری فروردین سال جاری، از روند مهاجرت از روستاها رونمایی کرد: «حدود 33 هزار روستا و آبادی در کشور خالی از سکنه شدهاند و نباید کاری کنیم که به تخلیه روستاها کمک شود.» بر اساس آماری که سیدابوالفضل رضوی ارائه کرده، به طور تقریبی ساکنان نیمی از روستاهای ایران، سکونتگاههای خود را ترک گفتهاند. او گفته است: «حدود 64 هزار روستا در کشور وجود دارد که از این تعداد حدود 39 هزار روستا بالای 20 خانوار و مابقی کمتر از 20 خانوار هستند و در مجموع، جمعیت روستایی و عشایری کشور به 21 میلیون و 500 هزار نفر میرسد.» در مورد دلایل تمایل روستانشینان به مهاجرت، سخنهای بسیاری رفته و البته در مراکز دانشگاهی نیز تحقیقات بسیاری روی این پدیده صورت گرفته است. با وجود آنکه ممکن است عوامل مختلفی در شکلگیری انگیزه مهاجرت دخیل شوند اما این گرایش به طور عمده تحت تاثیر چند عامل اصلی از جمله، مکانیزه شدن کشاورزی، بیکاری، کمبود تسهیلاتی چون آموزش و بهداشت در روستاها و تفاوت درآمد شهر و روستا قرار دارد. البته به نظر میرسد، خشکسالی و بحرانی شدن وضعیت منابع آبی در کشور، روند مهاجرات را در سالهای اخیر تشدید کرده باشد. در این صورت آیا باید در انتظار رهاورد جدیدی از مهاجرت روستاییان به شهرها بود؟ و پرسش مهمتر آن است که آیا این پدیده یعنی مهاجرت از روستاها به شهرها در مرحلهای قرار دارد که از جانب سیاستگذاران و دولت قابل کنترل باشد و در نهایت سیاستهای آنان به تثبیت جمعیت روستاها منتهی شود؟
دیدگاه تان را بنویسید