تاریخ انتشار:
مخاطرات بازار زعفران ایرانی در گفتوگو با نماینده ایران در یونسکو
اینها زنگ خطر است
ممکن است دور از ذهن به نظر برسد
ممکن است دور از ذهن به نظر برسد اما حتی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان یونسکو هم نگران آینده بازار زعفران ایران است. محمدرضا مجیدی که پیش از این، استاد گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران بوده اکنون نسبت به آینده بازار زعفران دغدغه دارد.
اخیراً خبرها از افزایش تولید زعفران افغانستان، آن هم در هرات در همسایگی ایران حکایت دارد و طبق برخی اطلاعات با حمایت برخی کشورهای اروپایی و سرمایهگذاری آنها، این روند صعودی خواهد بود و اگر برخی پارامترها مانند رعایت استانداردها و کیفیت و قیمت تمامشده پایین با توجه به پایین بودن نرخ دستمزد کارگر در مقایسه با کشور ما در نظر گرفته شود، زعفران کشور در آینده با چالش جدی در بازار جهانی روبهرو است. نظر شما چیست؟
اجازه دهید قبل از پاسخ به پرسش شما چند نکته کلی عرض کنم تا مقدمه بر پاسخ باشد. بخواهیم یا نخواهیم جهان امروز جهان رقابت است، در هر عرصهای رقیب وجود دارد؛ گاه رقابت سالم است و گاه ناسالم. در هر مورد و زمینهای باید آماده بود. گاه رقابت با عداوت و دشمنی هم همراه میشود و رقابت را به خصومت و جنگ تبدیل میکند. اگر رقابت سالم باشد، رشد را به همراه دارد، زیرا بیرقیبی تنبلی و کاهلی به همراه دارد. مدتی پیش به همراه جمعی از سفرای یونسکو برای آشنایی با مراکز فرهنگی و سایتهای ثبتشده در فهرست میراث جهانی یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، سفری به آن کشور داشتیم. در فروشگاههای عرضه یکی از محصولات کشاورزی سنتی آن کشور جایگاهی هم برای عرضه زعفران بود که به شکل فروشگاههای قدیمی ایران، زعفران را در ظرفهای شیشهای بزرگ قرار داده بودند و با دو، سه قیمت متفاوت بر اساس کیفیت عرضه میشد. فروشندگان در وصف زعفران و خواص آن سخن فراوان میگفتند و گاه هم اشارهای به نام ایران به عنوان محل تولید آن میشد، فروشندهای مرا به خرید زعفران و فواید آن تشویق میکرد، هنگامی که به او گفتم از کشور زعفران هستم و بلکه زادگاهم، استان زعفران یعنی خراسان جنوبی است، سفرای همراه، از من درخواست کردند در انتخاب و خرید زعفران به آنان کمک کنم. همین اتفاق برای فرش هم افتاد و به دلیل آشنایی مختصر با فرش که یکی دیگر از کالاها و بلکه هنرهای خراسان جنوبی است، همراهان از من درخواست راهنمایی داشتند. آنجا و بلکه دهها کشور دیگر که به مناسبتهای گوناگون سفر داشتم به اهمیت «برندسازی» در مورد محصولات و کالاهای گوناگون ایرانی بیش از پیش پی بردم. تا دیر نشده است و از حافظهها نام نیک محصولات ایرانی چون زعفران، پسته، فرش و... محو نشده است باید چارهای اندیشید. و اینکه چرا همچنان باید فلهای زعفران صادر شود و برندی و بستهبندی نداشته باشد تا امکان سوءاستفاده و تقلب وجود نداشته باشد و ارزش افزوده آن هم در کشور بماند. در مدیریت راهبردی پیشرفته تلاش میشود، چالشها و تهدیدها به فرصت تبدیل شود. رقابت باید ما را فعالتر کند و خلاقیت و ابتکار را در ما شکوفا کند، باید نوآوری در شیوههای تولید و در اشکال بستهبندی و سازوکارهای افزایش ارزش افزوده و فرآوری و تولید محصولات ثانوی و کم کردن خامفروشی و بلکه جذب تولیدات همسایگان برای این بخش در دستور کار باشد. در طرحهای همکاری دو و چندجانبه در منطقه ابتکار عمل را به دست گیریم. شرکتهای چند ملیتی مرزی تشکیل داده شود تا تولیدات دو سوی مرز به نفع مردم دو کشور جهت داده شود و تجمیع صورت گیرد. هنگامی که از سرمایهگذاری کشورهای اروپایی صحبت میشود، چرا بخش خصوصی ایران در این زمینه فعال نشود و با توجه به اشتراکات فرهنگی راحتتر میتواند در بازار افغانستان حضور یابد و البته از سرمایه خارجی هم استفاده شود. اگر بناست افغانستان از تولید مواد افیونی فاصله بگیرد باید محصولات جایگزین درآمدزا داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران میتواند در زمینه تربیت نیروی انسانی ماهر، سرمایهگذاری مشترک در تولید و فرآوری و حضور موفق در بازارهای جهانی به یاری کشور دوست و برادر با پیوندهای عمیق فرهنگی و تاریخی و زبان مشترک بشتابد و البته باید برای سایر کشورهای منطقه آسیای مرکزی هم برنامه داشت. نکته مهمی را باید یادآوری کنم و آن اینکه در عرصههای گوناگون مشاهده میشود امواج انتقادی شکل میگیرد ولی پیشنهاد و اقدام عملی به دنبال ندارد. آه و فریاد صرف و حتی زنگ خطر بدون اقدام راه به جایی نمیبرد.
با توجه به توضیحات شما برای اینکه در این فضای رقابتی جایگاه ایران در بازار جهانی زعفران حفظ و تقویت شود، چه باید کرد؟
مقوله آب و کشاورزی و محیط زیست از بخشهای مهم حوزه معاونت علوم یونسکو است و خوشبختانه کشورمان در این زمینه کارهای خوبی را در دست انجام دارد و چند مرکز منطقهای تحت نظارت یونسکو در ایران فعال است. از منظر فرهنگی هم موضوع مهم است و همان گونه که در برخی از کشورها از جمله کشوری در منطقه که اخیراً از آن دیدن کردیم زمینهای کشاورزی مربوط به برخی محصولات سنتی در فهرست میراث جهانی قرار گرفته است و حتی تکنیکها و مراسم جمعآوری یک محصول در حوزه میراث معنوی قابلیت ثبت جهانی دارد، بنابراین برای مقوله «برندسازی» و حفظ نام ایران در زمینه محصولاتی مانند زعفران، حوزه فرهنگی هم میتواند کمک کند. علاوه بر آن با توجه به بین رشتهای شدن بسیاری از مطالعات و چندبعدی بودن، صرفاً از یک منظر نمیتوان به موضوعی مانند زعفران نگاه کرد، ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در کنار ابعاد اقتصادی و تجاری و کشاورزی باید لحاظ شود. وقتی در زمان جمعآوری محصول زعفران شاهد اشتغال کل اعضای خانواده از خردسال تا بزرگسال و زن و مرد به صورت 24ساعته در یک بازه زمانی یکماهه و بسیج یک روستا و در کنار هم قرار گرفتن آنان هستیم، این پدیده از منظر جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی، قابل مطالعه و بررسی است. چالشها و مسائل پیش رو چند دسته هستند و هر دسته راهکار و سازوکار متناسب با خود را میطلبد. بخشی از مسائل به تدبیر و برنامهریزی ما برمیگردد، بخشی از مسائل از دست ما خارج است مانند خشکسالی، که البته باید برای آن شرایط هم برنامه داشت. اگر در حوزه برندسازی و فرآوری و تولید محصولات ثانوی و استفاده از بازار تولید و بازار کار منطقهای، دارای سیاست و برنامه باشیم، حتی برای شرایط سختی که مدیریت آنها لزوماً در دست ما نیست، میتوان تدبیر کرد. آیا برای آب منطقهای که کانون تولید زعفران ایران است، برنامهای داریم؟ آیا چشمانداز 20، 50 و 100ساله زعفران را تعریف کردهایم و اینکه کجا بودیم، الان کجاییم و به کجا میخواهیم برسیم؟ حفظ جایگاه برتر کنونی در تولید زعفران و ارتقای آن نیازمند راهبرد، سیاست و برنامه دقیق، علمی و روشن است. آیا همه اجزای پازل توفیق در بازار جهانی زعفران در جای خود قرار دارد؟ آیا دانشگاه و آموزش و پژوهش، صنعت، تجارت، بازار سرمایه، رسانه و متولیان فرهنگسازی و تبلیغات و برندسازی، بخش خصوصی، بخش تعاونی، بخش دولتی اعم از وزارتخانهها، سازمانها و نهادها و به ویژه دستگاههای حاکمیتی مانند دستگاه دیپلماسی، دستگاههای قانونگذاری و سیاستگذاری و نظارت و ... به نقش و مسوولیت خود وقوف دارند و آیا مرکز هدایت و هماهنگی بخشهای مختلف وجود دارد؟ اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی ایران به عنوان نهادی واسط بین مردم و بخش خصوصی از یکسو و قوای کشور و نهادهای حاکمیتی از سوی دیگر که در آن صاحبان تجربه با سوابق مدیریتی کلان و دانش لازم وجود دارند، چه نقشی ایفا میکند؟ آیا میز زعفران در وزارتخانههای ذیربط با حضور کارشناسان خبره فعال است تا روزانه آخرین تحولات را رصد کند و بازخورد سیاستها و برنامهها را جهت اصلاح به تصمیمسازان و تصمیمگیران اعلام کند؟ آیا در نشستهای بینالمللی علمی و نمایشگاههای بینالمللی مرتبط حضور موثر و تاثیرگذار داریم؟ آیا در استانداردسازیها نقش داریم؟ یا منفعلانه مجری دستورات هستیم؟ از آنجا که استانداردها ثابت و ابدی نیستند و هر از چندگاه بازبینی و بازنگری میشوند، میتوان در این مراحل بسان مرحله تولید یک استاندارد حضور فعال داشت. آیا تجربه مدعیان و رقبا را در عرصه تولید و فرآوری و بستهبندی و عرضه و حضور در بازارهای بینالمللی بررسی دقیق کردهایم. آیا همانگونه که برای یک بازی فوتبال از ماهها قبل تیم رقیب را رصد میکنند و دهها آنالیزور بسیج میشوند و نمایندگان تیم برای مشاهده بازیهای رقیب اعزام میشوند تا تصمیمسازی درست صورت گیرد؛ در چنین عرصههایی که کاملاً با منافع ملی و بلکه امنیت ملی ما گره خورده است چنین رویکردی وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوالها کار خاصی انجام شده است؟
خوشبختانه اخیراً به همت گروه پژوهشی زعفران دانشگاه بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی یک نشریه تخصصی علمی و پژوهشی راهاندازی شده است که میتواند پشتوانهای برای مطالعات این محصول مهم باشد. از مدیر مسوول محترم درخواست شد که بینرشتهای به موضوع پرداخته شود که با استقبال ایشان روبهرو شد. در کنار برندهای خصوصی که تاکنون فراگیر نشده است، برند مشترکی به نام «ایران» تعریف شود که مبنای صادرات باشد و برندهای موجود در کنار نام اختصاصی خود از آن استفاده کنند و شرکتهای جدید صادراتی ملزم به استفاده از آن نام باشند. این امر با سیاست تشویقی و حمایتی باید صورت گیرد. با توجه به تغییر و تحول قیمت ارز و شوک چند برابری آن، قاعدتاً یکی از خواستههای صادرکنندگان برای واقعی کردن قیمت ارز محقق شده است؛ حال باید دید در مقابل صادرکنندگان چه میکنند تا بازار زعفران ایران در جهان تقویت شود؛ چه میزان از افزایش درآمد خود را به بخش مطالعات و پژوهش و فرهنگسازی در داخل و خارج کشور برای افزایش میزان مصرف و در نتیجه افزایش درخواست بازار اختصاص میدهند.
به بسیاری از نکات و پرسشهایی که در ذهنم بود و قصد طرح آنها را داشتم در پاسخهای قبلی اشاره کردید، مایلم در این شرایط بدانم آینده را چگونه میبینید و اگر نکات تکمیلی مورد نظر است بیان کنید.
در تکمیل پاسخهای پیشین چند نکته اضافه میکنم که به داشتن تصوری روشنتر از آینده کمک کند. افزایش قیمت زعفران طبیعتاً رقبا را در جهان زیاد کرده و میکند چرا که در مقام هزینه و فایده، سرمایهگذاری را مقرون به صرفه و سودآور کرده است. فعال شدن افغانستان در این زمینه را که از نظر اقلیمی به کشور ما نزدیک است، با حمایت سرمایهگذاران غربی باید از این منظر دید. هرچند حضور مهاجران افغان در ایران و کار در زمینهای کشت زعفران و کسب تجربه و بازگشت به کشورشان هم موثر بوده است. البته ما نباید از این امر زیاد هم نگران باشیم زیرا همانگونه که گفتم باید کشت جایگزینی برای مواد افیونی پیدا کنند که ضررش برای ما و جهان به مراتب از رقیب شدن در بازار زعفران بیشتر است. البته میتوان با سازوکارهایی مناسب و دقیق رقابت ناسالم را به همکاری و همافزایی تبدیل کرد. شرکتهای معتبر ما باید حضور موثری در بازار افغانستان داشته باشند. آنچه در مورد قاچاق پیاز زعفران به افغانستان یا نقاط دیگر مطرح میشود قابل تامل است و در واقع لطمه وارد کردن به ذخایر ژنتیک کشور است؛ این مقوله هم اگر در چارچوب سیاست همکاری مشترک باشد و کمکهای علمی به دوستان ما در افغانستان تعریف شود قابل توجیه است. شنیده شده که سند توسعه زعفران افغانستان را برخی کشورهای غربی نوشتند و الگوهایی مانند الگوی یونان را که یک شرکت تعاونی بزرگ از تولید و بستهبندی و فرآوری تا صادرات را با یک برند انجام میدهد انتخاب کردند و با برند واحدی به نام «زعفران افغان» وارد بازار بینالملل میشوند. باید پرسید با توجه به همسایگی دو کشور و ظرفیتهای علمی و
در این شرایط جایگاه ایران در تولید زعفران با تهدید روبهرو می شود؟
هنوز بیش از 90درصد زعفران دنیا در کشور ما تولید میشود و باید برای حفظ این جایگاه در فضای رقابتی پیش روی، نگاه راهبردی جامع و کلان و سیاستگذاری مناسب داشت. اگر میزان تولید برخی کشورها بیشتر اعلام میشود، یکی از دلایل آن این است که زعفران ایران را خریداری و بستهبندی مجدد کرده و به نام خود میفروشند. در رابطه با مشکلات کشاورزی زعفران نیز که آینده بازار جهانی این محصول را تحت تاثیر قرار میدهد، باید یادآور شد با توجه به مسائل و ملاکهای اقلیمی به ویژه آب و خاک و هوا مرغوبترین زعفران دنیا و ایران، زعفران خراسان رضوی و جنوبی است. در نقاط دیگر کشور هم کشت زعفران صورت میگیرد ولی کیفیت عالی تولید آن دو استان را ندارد. در این دو استان محصولاتی هم کاشت میشود که آب زیاد میخواهد، از آنجا که بازدهی اقتصادی زعفران نسبت به محصولات دیگر چندین برابر و بلکه طبق برخی آمارها دهها برابر است؛ حال باید دید بر پایه آمایش سرزمینی در خراسان رضوی و جنوبی آیا نباید بیشتر بر تولید زعفران تاکید کرد تا محصولاتی که با کمآبی منطقه سازگار نیستند؟ البته این بحث نیازمند کار علمی و کارشناسی و تخصصی است که از سوی یک ناظر بیرونی مطرح میشود. در مورد مشکل آب منطقه هم باید چارهاندیشی شود. زعفران آب زیادی نمیخواهد ولی این آب باید به موقع باشد. در یک نگاه کلی و بلندمدت مهمترین خدمت به کشاورزی منطقه و کشاورزان زعفرانکار و اقتصاد و اشتغال استانی و ملی آن است که مشکل آب حل شود تا بحرانهای ناشی از خشکسالی در سالهای گذشته تکرار نشود و به جایگاه جهانی زعفران ایران لطمه وارد نشود. کمک به کشاورز زعفرانکار صرفاً به خرید و یا پیشخرید با قیمت بالا نیست، بلکه باید کاری کرد که راندمان زمین از هکتاری سه کیلو، به دو یا سه برابر افزایش یابد که در نتیجه سود کشاورز هم بیشتر خواهد شد. از آنجا که 75 درصد زعفران ایران هرساله صادر میشود و تقریباً 25 درصد آن مصرف داخلی دارد، بازارهای خارجی و داخلی باید با هم مورد مطالعه قرار گیرد. مصرف داخلی یکچهارم تولید این محصول، برای رونق بازار زعفران حیاتی است. فرهنگسازی در این زمینه و تبیین ابعاد غذایی و دارویی و سلامت آن و حمایت از مصرفکننده برای جلوگیری از تبدیل آن به کالای لوکس ضروری است. با گران شدن قیمت زعفران بازار تقلب هم گسترش مییابد و در این زمینه قانون و سیاستهای اجرایی دقیق و نظارت، باید از تولیدکننده، صنایع واسطهای فرآوری و بستهبندی حمایت کند تا هم به حیثیت و پرستیژ تولید ملی در داخل و خارج و در نهایت به اقتصاد ملی لطمه وارد نشود و هم سلامت مصرفکنندگان به خطر نیفتد.
برای آینده چه باید کرد؟
برای آینده باید با دقت و پیگیری لازم، مقوله استانداردهای بینالمللی در دستور کار مراجع ذیربط باشد. یکی از ملاکهای مهم، تولید ارگانیک است که خوشبختانه تولید سنتی زعفران ایران ارگانیک است، زیرا از سموم و مواد شیمیایی استفاده نمیشود، ولی این امر نیازمند اطلاعرسانی دقیق است و باید به کمک سازمانهای بینالمللی مانند فائو و مراکز معتبر دیگر این امر را با اسناد و مدارک اثبات کرد و تاییدیه گرفت. هرچند همانگونه که در ابتدای گفتوگو گفته شد، گاهی شاهد نوعی رقابت ناسالم و جنگ اقتصادی در این زمینه هستیم و برخی رقبا برای از صحنه خارج کردن ما به هر وسیلهای از جمله گزارشهای دروغ و شبههپراکنی و شایعهسازی متوسل میشوند. برای حفظ بازارهای موجود و گسترش دامنه عرضه و فروش، باید در بازاریابی علاوه بر بازارهای عمده فعلی در اروپا، آمریکای شمالی و ژاپن و استرالیا و کشورهای عرب منطقه، به دنبال بازارهای جدید در دنیا از جمله در آمریکای لاتین و کشورهایی مانند مصر و برخی از کشورهای آسیایی و شمال و جنوب آفریقا بود و از بازار بزرگ چین هم نباید غافل شد. در بازاریابی هم باید از روشهای نوین بهره گرفت. مهمتر از همه تاکید میکنم باید باب صادرات فلهای این محصول بسته شود که علاوه بر آثار منفی اقتصادی، با برخی تقلبها به چهره اصیل محصول ایرانی لطمه وارد میکند. و نکته پایانی اینکه محور همه این کارها و برنامهها، باید بخش خصوصی باشد. خوشبختانه در بخش خصوصی مرتبط با فرآوری و بستهبندی و عرضه زعفران نگاه علمی مشاهده میشود که باید تقویت شود و برای نوسازی و علمی و بهروز کردن تولید هم با آموزش کشاورزان و تربیت نیروهای شایسته در مراکز دانشگاهی نیز باید تلاشها دوچندان شود. آموزشکدهها و پژوهشکدههای تخصصی در دو استان خراسان رضوی و جنوبی نزدیک به مناطق کشاورزی راهاندازی شود و با اعطای بورسیه تحصیلی و جذب جوانان محل برای تضمین آینده این محصول سرمایهگذاری کرد.
اخیراً خبرها از افزایش تولید زعفران افغانستان، آن هم در هرات در همسایگی ایران حکایت دارد و طبق برخی اطلاعات با حمایت برخی کشورهای اروپایی و سرمایهگذاری آنها، این روند صعودی خواهد بود و اگر برخی پارامترها مانند رعایت استانداردها و کیفیت و قیمت تمامشده پایین با توجه به پایین بودن نرخ دستمزد کارگر در مقایسه با کشور ما در نظر گرفته شود، زعفران کشور در آینده با چالش جدی در بازار جهانی روبهرو است. نظر شما چیست؟
اجازه دهید قبل از پاسخ به پرسش شما چند نکته کلی عرض کنم تا مقدمه بر پاسخ باشد. بخواهیم یا نخواهیم جهان امروز جهان رقابت است، در هر عرصهای رقیب وجود دارد؛ گاه رقابت سالم است و گاه ناسالم. در هر مورد و زمینهای باید آماده بود. گاه رقابت با عداوت و دشمنی هم همراه میشود و رقابت را به خصومت و جنگ تبدیل میکند. اگر رقابت سالم باشد، رشد را به همراه دارد، زیرا بیرقیبی تنبلی و کاهلی به همراه دارد. مدتی پیش به همراه جمعی از سفرای یونسکو برای آشنایی با مراکز فرهنگی و سایتهای ثبتشده در فهرست میراث جهانی یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، سفری به آن کشور داشتیم. در فروشگاههای عرضه یکی از محصولات کشاورزی سنتی آن کشور جایگاهی هم برای عرضه زعفران بود که به شکل فروشگاههای قدیمی ایران، زعفران را در ظرفهای شیشهای بزرگ قرار داده بودند و با دو، سه قیمت متفاوت بر اساس کیفیت عرضه میشد. فروشندگان در وصف زعفران و خواص آن سخن فراوان میگفتند و گاه هم اشارهای به نام ایران به عنوان محل تولید آن میشد، فروشندهای مرا به خرید زعفران و فواید آن تشویق میکرد، هنگامی که به او گفتم از کشور زعفران هستم و بلکه زادگاهم، استان زعفران یعنی خراسان جنوبی است، سفرای همراه، از من درخواست کردند در انتخاب و خرید زعفران به آنان کمک کنم. همین اتفاق برای فرش هم افتاد و به دلیل آشنایی مختصر با فرش که یکی دیگر از کالاها و بلکه هنرهای خراسان جنوبی است، همراهان از من درخواست راهنمایی داشتند. آنجا و بلکه دهها کشور دیگر که به مناسبتهای گوناگون سفر داشتم به اهمیت «برندسازی» در مورد محصولات و کالاهای گوناگون ایرانی بیش از پیش پی بردم. تا دیر نشده است و از حافظهها نام نیک محصولات ایرانی چون زعفران، پسته، فرش و... محو نشده است باید چارهای اندیشید. و اینکه چرا همچنان باید فلهای زعفران صادر شود و برندی و بستهبندی نداشته باشد تا امکان سوءاستفاده و تقلب وجود نداشته باشد و ارزش افزوده آن هم در کشور بماند. در مدیریت راهبردی پیشرفته تلاش میشود، چالشها و تهدیدها به فرصت تبدیل شود. رقابت باید ما را فعالتر کند و خلاقیت و ابتکار را در ما شکوفا کند، باید نوآوری در شیوههای تولید و در اشکال بستهبندی و سازوکارهای افزایش ارزش افزوده و فرآوری و تولید محصولات ثانوی و کم کردن خامفروشی و بلکه جذب تولیدات همسایگان برای این بخش در دستور کار باشد. در طرحهای همکاری دو و چندجانبه در منطقه ابتکار عمل را به دست گیریم. شرکتهای چند ملیتی مرزی تشکیل داده شود تا تولیدات دو سوی مرز به نفع مردم دو کشور جهت داده شود و تجمیع صورت گیرد. هنگامی که از سرمایهگذاری کشورهای اروپایی صحبت میشود، چرا بخش خصوصی ایران در این زمینه فعال نشود و با توجه به اشتراکات فرهنگی راحتتر میتواند در بازار افغانستان حضور یابد و البته از سرمایه خارجی هم استفاده شود. اگر بناست افغانستان از تولید مواد افیونی فاصله بگیرد باید محصولات جایگزین درآمدزا داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران میتواند در زمینه تربیت نیروی انسانی ماهر، سرمایهگذاری مشترک در تولید و فرآوری و حضور موفق در بازارهای جهانی به یاری کشور دوست و برادر با پیوندهای عمیق فرهنگی و تاریخی و زبان مشترک بشتابد و البته باید برای سایر کشورهای منطقه آسیای مرکزی هم برنامه داشت. نکته مهمی را باید یادآوری کنم و آن اینکه در عرصههای گوناگون مشاهده میشود امواج انتقادی شکل میگیرد ولی پیشنهاد و اقدام عملی به دنبال ندارد. آه و فریاد صرف و حتی زنگ خطر بدون اقدام راه به جایی نمیبرد.
با توجه به توضیحات شما برای اینکه در این فضای رقابتی جایگاه ایران در بازار جهانی زعفران حفظ و تقویت شود، چه باید کرد؟
مقوله آب و کشاورزی و محیط زیست از بخشهای مهم حوزه معاونت علوم یونسکو است و خوشبختانه کشورمان در این زمینه کارهای خوبی را در دست انجام دارد و چند مرکز منطقهای تحت نظارت یونسکو در ایران فعال است. از منظر فرهنگی هم موضوع مهم است و همان گونه که در برخی از کشورها از جمله کشوری در منطقه که اخیراً از آن دیدن کردیم زمینهای کشاورزی مربوط به برخی محصولات سنتی در فهرست میراث جهانی قرار گرفته است و حتی تکنیکها و مراسم جمعآوری یک محصول در حوزه میراث معنوی قابلیت ثبت جهانی دارد، بنابراین برای مقوله «برندسازی» و حفظ نام ایران در زمینه محصولاتی مانند زعفران، حوزه فرهنگی هم میتواند کمک کند. علاوه بر آن با توجه به بین رشتهای شدن بسیاری از مطالعات و چندبعدی بودن، صرفاً از یک منظر نمیتوان به موضوعی مانند زعفران نگاه کرد، ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در کنار ابعاد اقتصادی و تجاری و کشاورزی باید لحاظ شود. وقتی در زمان جمعآوری محصول زعفران شاهد اشتغال کل اعضای خانواده از خردسال تا بزرگسال و زن و مرد به صورت 24ساعته در یک بازه زمانی یکماهه و بسیج یک روستا و در کنار هم قرار گرفتن آنان هستیم، این پدیده از منظر جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی، قابل مطالعه و بررسی است. چالشها و مسائل پیش رو چند دسته هستند و هر دسته راهکار و سازوکار متناسب با خود را میطلبد. بخشی از مسائل به تدبیر و برنامهریزی ما برمیگردد، بخشی از مسائل از دست ما خارج است مانند خشکسالی، که البته باید برای آن شرایط هم برنامه داشت. اگر در حوزه برندسازی و فرآوری و تولید محصولات ثانوی و استفاده از بازار تولید و بازار کار منطقهای، دارای سیاست و برنامه باشیم، حتی برای شرایط سختی که مدیریت آنها لزوماً در دست ما نیست، میتوان تدبیر کرد. آیا برای آب منطقهای که کانون تولید زعفران ایران است، برنامهای داریم؟ آیا چشمانداز 20، 50 و 100ساله زعفران را تعریف کردهایم و اینکه کجا بودیم، الان کجاییم و به کجا میخواهیم برسیم؟ حفظ جایگاه برتر کنونی در تولید زعفران و ارتقای آن نیازمند راهبرد، سیاست و برنامه دقیق، علمی و روشن است. آیا همه اجزای پازل توفیق در بازار جهانی زعفران در جای خود قرار دارد؟ آیا دانشگاه و آموزش و پژوهش، صنعت، تجارت، بازار سرمایه، رسانه و متولیان فرهنگسازی و تبلیغات و برندسازی، بخش خصوصی، بخش تعاونی، بخش دولتی اعم از وزارتخانهها، سازمانها و نهادها و به ویژه دستگاههای حاکمیتی مانند دستگاه دیپلماسی، دستگاههای قانونگذاری و سیاستگذاری و نظارت و ... به نقش و مسوولیت خود وقوف دارند و آیا مرکز هدایت و هماهنگی بخشهای مختلف وجود دارد؟ اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی ایران به عنوان نهادی واسط بین مردم و بخش خصوصی از یکسو و قوای کشور و نهادهای حاکمیتی از سوی دیگر که در آن صاحبان تجربه با سوابق مدیریتی کلان و دانش لازم وجود دارند، چه نقشی ایفا میکند؟ آیا میز زعفران در وزارتخانههای ذیربط با حضور کارشناسان خبره فعال است تا روزانه آخرین تحولات را رصد کند و بازخورد سیاستها و برنامهها را جهت اصلاح به تصمیمسازان و تصمیمگیران اعلام کند؟ آیا در نشستهای بینالمللی علمی و نمایشگاههای بینالمللی مرتبط حضور موثر و تاثیرگذار داریم؟ آیا در استانداردسازیها نقش داریم؟ یا منفعلانه مجری دستورات هستیم؟ از آنجا که استانداردها ثابت و ابدی نیستند و هر از چندگاه بازبینی و بازنگری میشوند، میتوان در این مراحل بسان مرحله تولید یک استاندارد حضور فعال داشت. آیا تجربه مدعیان و رقبا را در عرصه تولید و فرآوری و بستهبندی و عرضه و حضور در بازارهای بینالمللی بررسی دقیق کردهایم. آیا همانگونه که برای یک بازی فوتبال از ماهها قبل تیم رقیب را رصد میکنند و دهها آنالیزور بسیج میشوند و نمایندگان تیم برای مشاهده بازیهای رقیب اعزام میشوند تا تصمیمسازی درست صورت گیرد؛ در چنین عرصههایی که کاملاً با منافع ملی و بلکه امنیت ملی ما گره خورده است چنین رویکردی وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوالها کار خاصی انجام شده است؟
خوشبختانه اخیراً به همت گروه پژوهشی زعفران دانشگاه بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی یک نشریه تخصصی علمی و پژوهشی راهاندازی شده است که میتواند پشتوانهای برای مطالعات این محصول مهم باشد. از مدیر مسوول محترم درخواست شد که بینرشتهای به موضوع پرداخته شود که با استقبال ایشان روبهرو شد. در کنار برندهای خصوصی که تاکنون فراگیر نشده است، برند مشترکی به نام «ایران» تعریف شود که مبنای صادرات باشد و برندهای موجود در کنار نام اختصاصی خود از آن استفاده کنند و شرکتهای جدید صادراتی ملزم به استفاده از آن نام باشند. این امر با سیاست تشویقی و حمایتی باید صورت گیرد. با توجه به تغییر و تحول قیمت ارز و شوک چند برابری آن، قاعدتاً یکی از خواستههای صادرکنندگان برای واقعی کردن قیمت ارز محقق شده است؛ حال باید دید در مقابل صادرکنندگان چه میکنند تا بازار زعفران ایران در جهان تقویت شود؛ چه میزان از افزایش درآمد خود را به بخش مطالعات و پژوهش و فرهنگسازی در داخل و خارج کشور برای افزایش میزان مصرف و در نتیجه افزایش درخواست بازار اختصاص میدهند.
به بسیاری از نکات و پرسشهایی که در ذهنم بود و قصد طرح آنها را داشتم در پاسخهای قبلی اشاره کردید، مایلم در این شرایط بدانم آینده را چگونه میبینید و اگر نکات تکمیلی مورد نظر است بیان کنید.
در تکمیل پاسخهای پیشین چند نکته اضافه میکنم که به داشتن تصوری روشنتر از آینده کمک کند. افزایش قیمت زعفران طبیعتاً رقبا را در جهان زیاد کرده و میکند چرا که در مقام هزینه و فایده، سرمایهگذاری را مقرون به صرفه و سودآور کرده است. فعال شدن افغانستان در این زمینه را که از نظر اقلیمی به کشور ما نزدیک است، با حمایت سرمایهگذاران غربی باید از این منظر دید. هرچند حضور مهاجران افغان در ایران و کار در زمینهای کشت زعفران و کسب تجربه و بازگشت به کشورشان هم موثر بوده است. البته ما نباید از این امر زیاد هم نگران باشیم زیرا همانگونه که گفتم باید کشت جایگزینی برای مواد افیونی پیدا کنند که ضررش برای ما و جهان به مراتب از رقیب شدن در بازار زعفران بیشتر است. البته میتوان با سازوکارهایی مناسب و دقیق رقابت ناسالم را به همکاری و همافزایی تبدیل کرد. شرکتهای معتبر ما باید حضور موثری در بازار افغانستان داشته باشند. آنچه در مورد قاچاق پیاز زعفران به افغانستان یا نقاط دیگر مطرح میشود قابل تامل است و در واقع لطمه وارد کردن به ذخایر ژنتیک کشور است؛ این مقوله هم اگر در چارچوب سیاست همکاری مشترک باشد و کمکهای علمی به دوستان ما در افغانستان تعریف شود قابل توجیه است. شنیده شده که سند توسعه زعفران افغانستان را برخی کشورهای غربی نوشتند و الگوهایی مانند الگوی یونان را که یک شرکت تعاونی بزرگ از تولید و بستهبندی و فرآوری تا صادرات را با یک برند انجام میدهد انتخاب کردند و با برند واحدی به نام «زعفران افغان» وارد بازار بینالملل میشوند. باید پرسید با توجه به همسایگی دو کشور و ظرفیتهای علمی و
باید با دقت و پیگیری لازم، مقوله استانداردهای بینالمللی در دستور کار مراجع ذیربط باشد. یکی از ملاکهای مهم، تولید ارگانیک است که خوشبختانه تولید سنتی زعفران ایران ارگانیک است، زیرا از سموم و مواد شیمیایی استفاده نمیشود، ولی این امر نیازمند اطلاعرسانی دقیق است.
دانشگاهی بالای ایران اسلامی، چه میزان ما وارد عرصه همکاری شدیم، تا در بستر همکاری و رعایت منافع دو کشور، به همافزایی پرداخته و از افتادن در دام رقابتهای ناسالم پرهیز شود. در مورد آینده بازار رقابتی زعفران باید شناخت درستی از جغرافیای این بازار و میزان تولید رقبا و کیفیت آن داشته باشیم. کشورهایی که از نظر اقلیمی مانند خراسان هستند و پتانسیل تولید زعفران دارند عمدتاً افغانستان در منطقه ما، در جنوب آسیا کشمیر هند، در اروپا اسپانیا و یونان و در شمال آفریقا تونس و مغرب هستند که پس از افزایش چند برابری قیمت زعفران، انگیزه زیادی برای سرمایه در این زمینه پیدا کردند.در این شرایط جایگاه ایران در تولید زعفران با تهدید روبهرو می شود؟
هنوز بیش از 90درصد زعفران دنیا در کشور ما تولید میشود و باید برای حفظ این جایگاه در فضای رقابتی پیش روی، نگاه راهبردی جامع و کلان و سیاستگذاری مناسب داشت. اگر میزان تولید برخی کشورها بیشتر اعلام میشود، یکی از دلایل آن این است که زعفران ایران را خریداری و بستهبندی مجدد کرده و به نام خود میفروشند. در رابطه با مشکلات کشاورزی زعفران نیز که آینده بازار جهانی این محصول را تحت تاثیر قرار میدهد، باید یادآور شد با توجه به مسائل و ملاکهای اقلیمی به ویژه آب و خاک و هوا مرغوبترین زعفران دنیا و ایران، زعفران خراسان رضوی و جنوبی است. در نقاط دیگر کشور هم کشت زعفران صورت میگیرد ولی کیفیت عالی تولید آن دو استان را ندارد. در این دو استان محصولاتی هم کاشت میشود که آب زیاد میخواهد، از آنجا که بازدهی اقتصادی زعفران نسبت به محصولات دیگر چندین برابر و بلکه طبق برخی آمارها دهها برابر است؛ حال باید دید بر پایه آمایش سرزمینی در خراسان رضوی و جنوبی آیا نباید بیشتر بر تولید زعفران تاکید کرد تا محصولاتی که با کمآبی منطقه سازگار نیستند؟ البته این بحث نیازمند کار علمی و کارشناسی و تخصصی است که از سوی یک ناظر بیرونی مطرح میشود. در مورد مشکل آب منطقه هم باید چارهاندیشی شود. زعفران آب زیادی نمیخواهد ولی این آب باید به موقع باشد. در یک نگاه کلی و بلندمدت مهمترین خدمت به کشاورزی منطقه و کشاورزان زعفرانکار و اقتصاد و اشتغال استانی و ملی آن است که مشکل آب حل شود تا بحرانهای ناشی از خشکسالی در سالهای گذشته تکرار نشود و به جایگاه جهانی زعفران ایران لطمه وارد نشود. کمک به کشاورز زعفرانکار صرفاً به خرید و یا پیشخرید با قیمت بالا نیست، بلکه باید کاری کرد که راندمان زمین از هکتاری سه کیلو، به دو یا سه برابر افزایش یابد که در نتیجه سود کشاورز هم بیشتر خواهد شد. از آنجا که 75 درصد زعفران ایران هرساله صادر میشود و تقریباً 25 درصد آن مصرف داخلی دارد، بازارهای خارجی و داخلی باید با هم مورد مطالعه قرار گیرد. مصرف داخلی یکچهارم تولید این محصول، برای رونق بازار زعفران حیاتی است. فرهنگسازی در این زمینه و تبیین ابعاد غذایی و دارویی و سلامت آن و حمایت از مصرفکننده برای جلوگیری از تبدیل آن به کالای لوکس ضروری است. با گران شدن قیمت زعفران بازار تقلب هم گسترش مییابد و در این زمینه قانون و سیاستهای اجرایی دقیق و نظارت، باید از تولیدکننده، صنایع واسطهای فرآوری و بستهبندی حمایت کند تا هم به حیثیت و پرستیژ تولید ملی در داخل و خارج و در نهایت به اقتصاد ملی لطمه وارد نشود و هم سلامت مصرفکنندگان به خطر نیفتد.
برای آینده چه باید کرد؟
برای آینده باید با دقت و پیگیری لازم، مقوله استانداردهای بینالمللی در دستور کار مراجع ذیربط باشد. یکی از ملاکهای مهم، تولید ارگانیک است که خوشبختانه تولید سنتی زعفران ایران ارگانیک است، زیرا از سموم و مواد شیمیایی استفاده نمیشود، ولی این امر نیازمند اطلاعرسانی دقیق است و باید به کمک سازمانهای بینالمللی مانند فائو و مراکز معتبر دیگر این امر را با اسناد و مدارک اثبات کرد و تاییدیه گرفت. هرچند همانگونه که در ابتدای گفتوگو گفته شد، گاهی شاهد نوعی رقابت ناسالم و جنگ اقتصادی در این زمینه هستیم و برخی رقبا برای از صحنه خارج کردن ما به هر وسیلهای از جمله گزارشهای دروغ و شبههپراکنی و شایعهسازی متوسل میشوند. برای حفظ بازارهای موجود و گسترش دامنه عرضه و فروش، باید در بازاریابی علاوه بر بازارهای عمده فعلی در اروپا، آمریکای شمالی و ژاپن و استرالیا و کشورهای عرب منطقه، به دنبال بازارهای جدید در دنیا از جمله در آمریکای لاتین و کشورهایی مانند مصر و برخی از کشورهای آسیایی و شمال و جنوب آفریقا بود و از بازار بزرگ چین هم نباید غافل شد. در بازاریابی هم باید از روشهای نوین بهره گرفت. مهمتر از همه تاکید میکنم باید باب صادرات فلهای این محصول بسته شود که علاوه بر آثار منفی اقتصادی، با برخی تقلبها به چهره اصیل محصول ایرانی لطمه وارد میکند. و نکته پایانی اینکه محور همه این کارها و برنامهها، باید بخش خصوصی باشد. خوشبختانه در بخش خصوصی مرتبط با فرآوری و بستهبندی و عرضه زعفران نگاه علمی مشاهده میشود که باید تقویت شود و برای نوسازی و علمی و بهروز کردن تولید هم با آموزش کشاورزان و تربیت نیروهای شایسته در مراکز دانشگاهی نیز باید تلاشها دوچندان شود. آموزشکدهها و پژوهشکدههای تخصصی در دو استان خراسان رضوی و جنوبی نزدیک به مناطق کشاورزی راهاندازی شود و با اعطای بورسیه تحصیلی و جذب جوانان محل برای تضمین آینده این محصول سرمایهگذاری کرد.
دیدگاه تان را بنویسید