شناسه خبر : 8286 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

درباره سوبژکتیویته در ادبیات وفلسفه: مبانی ونظریه‌ها

مسیر قرن‌ها تفکر انتقادی

«من کیستم؟» سوالی است که بدون شک همه ما، گاهی و شاید در مواقع بسیار و گوناگون، در زندگی خودمان به آن اندیشیده‌ایم.

سوبژکتیویته در ادبیات و فلسفه: مبانی و نظریه‌ها/نوشته: دونالد ای. هال/ترجمه: دکتر بختیار سجادی و دیاکو ابراهیمی

«من کیستم؟» سوالی است که بدون شک همه ما، گاهی و شاید در مواقع بسیار و گوناگون، در زندگی خودمان به آن اندیشیده‌ایم. عصری که در آن زندگی می‌کنیم عصری است که گستره متنوعی از شخصیت‌ها و نهادهای بانفوذ از ما می‌خواهند هویت‌های خود را بیان کرده، توضیح داده و در آنها تجدیدنظر کنیم: والدین، مدرسه، نظام آموزشی، برنامه‌های تلویزیونی و حتی تبلیغات تجاری که ما را به امتحان گونه‌ای متفاوت از بیان «خویشتن» ترغیب می‌کنند، در این زمره جای دارند. در بسیاری موارد ما چنین می‌پنداریم که اگر اراده داشته باشیم، آزادی و توانایی آفرینش و بازآفرینش «خویشتن»های خود را داریم؛ اما در عین حال دامنه محدودی از گزینه‌ها و راه‌ها در اختیار ما قرار دارد که به ما اجازه خواهند داد خود را برای اجتماع و زیرمجموعه‌های جنسیتی، مذهبی، اخلاقی و جنسی آن آماده ‌سازیم.
به زعم لارنس ام. فریدمن، نظریه‌پرداز حقوقی و تاریخ‌نگار اجتماعی معاصر، ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که دیگر قالب‌ها و سنن قدیمی به نظر می‌رسند در حال فروپاشی هستند؛ قالب‌ها و سننی که فرد را در قفسی از اتصاف به دام انداخته‌اند، انسان‌ها را به نقش‌های اجتماعی معین گماشته و در موقعیتی مفروض از جهان گیر انداخته‌اند و اصلاً مهم نیست که آنها چقدر از این نقش‌ها و موقعیت‌ها طفره بروند یا علیه آنها بجنگند.
فریدمن همچنین معتقد است که «انتخاب اغلب یک توهم است. مردم به‌شدت به اختیار اعتقاد دارند؛ اما آنها اصول سیاسی، پوشاک، آداب و دقیقاً هویت خود را از فهرستی انتخاب می‌کنند که خود هیچ نقشی در نوشتن آن نداشته‌اند. فشارهایی به آنها تحمیل می‌شود که آنها درکشان نمی‌کنند و حتی از آنها آگاهی ندارند؛ ولیکن توهم انتخاب اهمیت اجتماعی عظیمی دارد.»
به این ترتیب، مباحث بسیاری از قبیل آزادی، محدودیت، خویشتن‌سازی و ساخت اجتماعی، نه‌تنها برخی از مباحثی هستند که در نظریه جامعه‌شناختی و انتقادی اخیر مورد مشاجره و مباحثه‌اند، بلکه در سراسر تاریخ فلسفه، روانشناسی و الهیات نیز بحث‌های داغی بوده‌اند.
تفسیر و بررسی فریدمن ما را به سمت موضوع اصلی سوبژکتیویته هدایت می‌کند: و آن تنش میان انتخاب و توهم، تعاریف تحمیل‌شده و ارزیابی‌های فردی در خصوص آنها، تنش میان قواعد قدیمی و مسوولیت‌های جدید و خصوصاً تنش‌هایی است که
به ما کمک می‌کنند چهارسوی ادبی و دیگر اشکال بازنمایی فرهنگی و بحث‌های انتقادی / نظری درباره هویت و سیاست‌های هویتی را درک کنیم.
به این نحو، کتاب سوبژکتیویته در ادبیات و فلسفه: مبانی و نظریه‌ها برای تمام کسانی که همواره از خود پرسیده‌اند «من کیستم؟» مناسب و ضروری است. این کتاب به بررسی تاریخ نظریات فردیت، از عصر باستان تا زمان حال پرداخته است و نشان می‌دهد آن نظریات چگونه می‌توانند در حوزه نقد ادبی و فرهنگی به کار روند. کتاب حاضر همه متدولوژی‌های اصلی و دیدگاه‌های نظری قرن‌های بیستم و بیست‌ویکم، شامل نقدهای روانکاوانه، ماتریالیستی، فمینیستی و نظریه فراهنجار را بررسی می‌کند و نظریات مورد بحث را در خوانش‌هایی از متون ادبی و فرهنگی، از رمان و شعر گرفته تا فیلم و هنرهای بصری، به‌تفصیل به کار می‌گیرد. این کتاب با ارائه دیدگاه منحصربه‌فرد در خصوص دل‌مشغولی زمانه ما، به آینده فردیت در زمان فناوری‌های نوین و احتمالات هویتی نوین می‌نگرد.
در این کتاب مسیر قرن‌ها تحقیق و پژوهش‌های گسترده‌ای از روش‌های انتقادی فرهنگی / ادبی رایج بررسی خواهد شد. جنبش‌های انتقادی مهم میانه قرن بیستم و اواخر آن، به اشکال یا طرقی، به مفاهیم سوبژکتیویته اشاره داشتند، گرچه آنها اغلب به سوالاتی یکسان در خصوص اینکه ما «چه و که» هستیم، «چگونه» به آن کسی که هستیم تبدیل می‌شویم و «چرا» آن که هستیم باقی می‌مانیم و تا چه حد توانایی و استعداد داریم تا به چیزی متفاوت تبدیل شویم، پاسخ‌های متفاوتی را ارائه می‌کردند؛ بنابراین مساله‌ای که این کتاب با آن سروکار خواهد داشت، از آنجا که نه‌فقط به دوردست‌ها یا گذشته نزدیک، بلکه به زمان حال و آینده نیز نظر دارد، مساله «عاملیت» است؛ موضوعی بحث‌برانگیز که قرن‌ها در کانون مباحث مربوط به سوبژکتیویته قرار داشته است و ضمن اینکه موضوعی جذاب باقی خواهد ماند، هرگز کنار گذاشته نخواهد شد. زیرا در کاوش عاملیت است که ما، در واقع، با مساله اساسی مسوولیت مواجه می‌شویم: در عملکردهای شخصی، در آفرینش زیبایی‌شناختی، در عرف‌های بیناشخصی و ارزیابی‌های اجتماعی. برای نظریه‌پردازان سوبژکتیویته، خصوصاً نظریه‌پردازان اخیر، یکی از دغدغه‌های اصلی این است که ما چگونه باید جامعه را به وسیله عمل مشترک فردی و شیوه‌هایی که بازنمایی‌های فرهنگی تغییرات را می‌توانند برانگیزانند یا برمی‌انگیزند، تغییر دهیم و تا چه حد توانایی این کار را داریم. اینها مسائلی هستند که در دوره‌های آغازین تاریخ بشری به آنها پرداخته نشده بود، اما زمانی که این امر اتفاق افتاد، دیگر کنار گذاشته نشد و از آنها صرف‌نظر نکردند.
همان‌طور که خواهیم دید، به تمامی این دلایل و بسیاری از دلایل دیگر، موضوع «سوبژکتیویته» موضوعی است که از اهمیت قابل‌توجه و ماندگاری برخوردار است.
در واقع، امروزه مساله عاملیت در کانون مباحث سوبژکتیویته قرار دارد و این صرفاً یک مساله علمی، انتزاعی و غیرعملی نیست. این مساله، بزرگ یا کوچک، مساله مرگ و زندگی است. این واقعیتی است که من امیدوارم تمامی خوانندگان کتاب حاضر، مدت‌ها بعد از اینکه این پاراگراف‌های پایانی را به اتمام می‌رسانند، به خاطر داشته باشند. «عاملیت»، امکان‌پذیری و عملی بودن آن، ما را با این پرسش سیاسی مواجه می‌کند که چگونه می‌توانیم خود و دیگران را برای تغییر اجتماعی و عدالت اقتصادی به کار و عمل واداریم؛ و این به‌طور قطع برای تعداد زیادی از مردم که در فقر زندگی می‌کنند، کسانی که در کشورهایی زندگی می‌کنند که به‌سادگی بر آنان برچسب «شرور» می‌زنند و کسانی که با بیماری‌های خطرناکی نظیر سرطان سینه و ایدز زندگی می‌کنند، به معنای مرگ و زندگی است. آیا ما به بی‌عدالتی و حرکت‌های ماکیاولی‌گونه سیاستمداران و رهبران تجاری با بدبینی پاسخ می‌دهیم یا با این اعتقاد که انسان‌ها، اگر برخی تصمیم‌های اساسی در خصوص ارجحیت‌ها و ارزش‌های خودشان را بازبینی کنند، می‌توانند، فردی یا گروهی، به سمت بهتر شدن تغییر کنند؟
دونالد ای. هال مدیر بخش زبان انگلیسی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نورثریج در این کتاب با بررسی برخی از هیجان‌انگیزترین مباحث پیش روی منتقدان و خوانندگان امروزی، مقدمه‌ای اساسی برای اصطلاحی پرکاربرد و انتقادی در اختیار می‌گذارد و همچنین تعاریفی را که از خودمان داریم یا می‌پنداریم که داریم، به چالش می‌کشد. او در آثارش به مطالعه مسوولیت‌پذیری، اخلاق و عاملیت، خاصه در زمینه مطالعات جنسیت، می‌پردازد. در این کتاب ابتدا تعاریف متداول از سوبژکتیویته را مورد بررسی قرار می‌دهد. او نخست از هویت‌های پیشامدرن و کلاسیک بحث می‌کند و سپس از طریق اندیشه‌های دکارت به مبحث سوبژکتیویته در معنای مدرن آن نقب می‌زند. در گام بعد نوبت به بررسی مفهوم حس مشترک در آرای کانت می‌رسد.
دونالد هال این روند را در قرن نوزدهم و بیستم و از طریق آثار و اندیشه‌های هگل، مارکس، فروید، نیچه و همچنین پیروان مکتب اصالت وجود پی می‌گیرد. در فصل سوم ابتدا سوبژکتیویته در پیوندش با روانکاوی و از طریق خوانش ژاک لاکان مورد بررسی قرار می‌گیرد. سپس نظریات آلتوسر و فوکو و نظریه گفتمان و نقش آن در برساختن هویت‌های معاصر مطالعه می‌شوند. یکی از مهم‌ترین چالش‌های نظریات معاصر، ارتباط میان سوبژکتیویته و هویت جنسیتی است که این موضوع به عنوان آخرین مبحث فصل سوم بررسی می‌شود. اما شاید جذاب‌ترین بخش کتاب فصل پایانی آن باشد که به مساله بسیار حساس هویت و هویت‌سازی در جهان یا جهان‌های مجازی می‌پردازد و در این مسیر از نظریات هاراوی بهره می‌جوید.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها