تاریخ انتشار:
اقتصاد پس از بحران
برای بهبود مدلهای اقتصاد کلان تلاشهایی صورت میگیرد.
برای بهبود مدلهای اقتصاد کلان تلاشهایی صورت میگیرد. مدلهایی که دانشمندان برای نشان دادن نحوه عملکرد اقتصاد به کار میبرند گاهی اوقات کارایی ندارند. رکود دهه 1930 و رکود -تورم دهه 1970 نیاز به بازبینی و تفکر مجدد را پدیدار کرد. بحران مالی این نیاز را بار دیگر تشدید کرد. بحران نشان داد مدلهای استاندارد اقتصاد کلان مورد استفاده بانکهای مرکزی و سیاستگذاران تحت عنوان مدل تعادل کلی لحظهای پویا (DSGE) نهتنها نظام مالی را به طور صحیح نشان نمیدهد بلکه بیانگر صعود و نزول اقتصاد در جهان واقعی نیست. تعدادی از موسسههای علمی و دانشگاهی در پی اصلاح این ناکامیها هستند. اولین گام آن است که بانکها وارد این مدلها شوند. مدلهای اقتصاد کلان رایج کنونی عوامل نشانگری مانند خانوار، تجارت غیرمالی و دولت را در بر دارند اما از بانکها غافل ماندهاند. بانکها به این دلیل حذف شدند که اقتصاددانان کلان به آنها به عنوان واسطهای بین سپردهگذاران و وامگیرندگان نگاه میکنند به جای آنکه آنها را بنگاههای سودجویی بدانند که فرصتجویانه وام اعطا میکنند و ممکن است خود بر اقتصاد تاثیرگذار باشند. این دیدگاه اکنون تغییر کرده است.
هیون شین از دانشگاه پرینستون به عنوان مثال نشان داده است که مدلهای داخلی بانکها آنها را وادار میکند که با افزایش ارزش داراییها خطرپذیری بیشتری داشته باشند. دانشگاه ییل هم استدلال میکند تمایل سپردهگذاران و بانکها برای اعطای وام در مقابل یک دارایی خاص میتواند به افزایش قیمت آن دارایی منجر شود. شرایط آسان اعطای وام هم ممکن است سفتهبازان را تشویق کند تا با پول نقد خود قیمتها را از حد پایه خود بسیار بالاتر ببرند. اگر وامدهندگان احتیاط بیشتری به خرج دهند این خریداران حاشیهای از بازار خارج میشوند و قیمتها پایین میآیند. نمایش واقعگرایانه بخش مالی به حل مشکل دیگر مدلهای اقتصاد کلان رایج کمک میکند: اینکه این مدلها ذاتاً باثبات هستند مگر اینکه از بیرون دچار آشفتگی شوند. این ویژگی هنگام مطالعه چگونگی پاسخ اقتصاد متعادل به مواردی مانند افزایش ناگهانی قیمت بنزین مفید است اما درک اقتصاددانان درباره چرایی انقباض و انبساط هنگام فقدان این تکانههای خارجی را محدود میکند. بنگاههای مالی بسیار قدرتمند با پورتفوی داراییهای پرخطر خود هر چندگاه ممکن است اقتصاد را دچار تحول کنند، اگر بانکها در مدلهای
اقتصادی گنجانده شوند تکانهها دیگر بیرونی نخواهند بود و در داخل خود نظام ایجاد میشوند. بانکهای مرکزی بزرگ جهان به این موضوع علاقهمند شدهاند هرچند اقتصاددانان کنونی تمایلی ندارند تا مدلهای استاندارد صنعتی خود را رها کنند. بانک مرکزی اروپا به خاطر روش دوستونی خود در ارزیابی خطرات ثبات قیمتها میتواند گزینه خوبی برای تهیه این مدل باشد. بانک مرکزی اروپا برای تحلیل پولی که شامل مواردی مانند وامدهی بانکها و خلق پول میشود به همان اندازه اهمیت قائل است که برای تحلیل اقتصادی که مواردی مانند تورم و بیکاری را در بر میگیرد. بهبود مدل تعادل کلی لحظهای پویا (DSGE) روشی مناسب برای عملی ساختن درسهای برگرفته از بحران مالی است. اما مدلهای دیگری هم هستند. مدل عامل - بنیان تلاش میکند تراکنشهایی را نشان دهد که ممکن است در اقتصاد واقعی اتفاق بیفتند. این مدل شامل میلیونها عامل میشود که با تعامل با یکدیگر به تدریج اقتصاد را متحول میکنند. این مدل هنگامی مطرح شد که در دهه 1990 زیستشناسان به مطالعه رفتار گروههای مورچهها و پرندگان پرداختند. اما مدلسازی کامل اقتصاد به خاطر تعداد زیاد محاسبات لازم تا همین اواخر
عملی نشد. ساختار تحولگرای مدلهای عامل- بنیان به اقتصاددانان این امکان را میدهد تا مطالعه کنند چگونه حبابها و بحرانها در طول زمان پدیدار میشوند. به عنوان مثال افزایش وامدهی بانکها به معنای خرج کردن بیشتر و در نتیجه بازگشت بیشتر سرمایه در سرمایهگذاریهای موجود است که خود بار دیگر وامدهی را تشویق میکند. اما وامدهی بیش از حد باعث میشود که با احساس افزایش نرخ تورم بانک مرکزی نرخ سود وامها را بالاتر ببرد. بالا رفتن هزینه وام میتواند موجی از عدم بازپرداخت بدهیها ایجاد کند و حتی - در شرایطی که وامهای زیادی در دوران شکوفایی اعطا شده باشد - به بحران منجر شود. پروژه EURACE که توسط کنسرسیومی از موسسات تحقیقاتی اروپا تهیه شده است الگوی پیچیدهای از مدل عامل - بنیان را در خود دارد که در مورد اقتصاد اروپا به کار میرود و مطابق آن محققان میتوانند همه چیز را از آزادسازی بازار کار گرفته تا تاثیر تسهیل وامها در آن بگنجانند. در استرالیا استیو کین، اقتصاددان و راسل استندیش دانشمند علوم رایانه در حال ساخت بستهای نرمافزاری هستند که به همگان امکان میدهد مدلهایی اقتصادی بسازند که این نظرات جدید را در
برگیرد. این نرمافزار که به نام مینسکی - اقتصاددان آمریکایی متخصص در زمینه صعود و نزول حلقههای مالی - نامیده شده است، نظام بانکی را در مرکز اقتصاد قرار میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید