تاریخ انتشار:
بایدها و نبایدهای جنبش ضد تحریم در گفتوگو با مسعود کرباسیان
صدای ملاله را شنیدند
***
آقای کرباسیان این روزها جنبشی تحت عنوان «جنبش مدنی نه به تحریم» در ایران به راه افتاده است و تلاش میشود این جنبش در خارج از مرزهای خود نیز یارگیری کند. علاوه بر این اخیراً نیز سناتورهای آمریکایی تصمیم گرفتهاند در اعمال تحریمهای سالیانه ایالات متحده بر ضد ایران تاخیری ایجاد کنند. آیا همزمانی تمامی این موارد با یکدیگر میتواند به قوت و موفقیت شکلگیری جنبش مدنی «نه به تحریمهای ایران» کمک کند؟
اعتراضاتی که در سطح جهان نسبت به سیاستهای برخی از دولتها انجام میشود، موضوع جدیدی نیست. یعنی به واسطه پیشرفتی که در دنیای ارتباطات به وجود آمده است مردم به راحتی از مشکلات و مسائل یکدیگر آگاه میشوند بنابراین ترویج و گسترش جنبش مدنی «نه به تحریم» در جهان موضوع چندان دشواری قلمداد نمیشود. ارتباطات دنیای امروز و وسعت شبکههای اجتماعی این فرصت را فراهم میآورد تا مردم به راحتی از مشکلاتی که به صورت بیرحمانه و ناعادلانه به کشورها و مردمانشان تحمیل میشود، مطلع شوند. دیگر کسی نمیتواند مدعی شود من در جریان امور قرار نداشتهام و یا از یک خبر اطلاعی ندارم. تحریمهای ناعادلانهای که بر اقتصاد ایران تحمیل میشود نیز از همین جنس است. ما شاهد نوعی تضاد و دوگانگی در سیاستهای کشورهای غربی هستیم. از یک سو میگویند شما امکان واردات اقلام و کالاهایی مانند دارو را دارید و از سوی دیگر اجازه نمیدهند که سیستم بانکی بتواند مبادلاتی داشته باشد و یا بتواند ارز مورد نیاز برای خرید اینگونه کالاها را تامین کند. یا مثلاً کشتیرانی یا حمل و نقل را تحریم میکنند در این صورت ما به چه شکل میخواهیم اقدام به جابهجایی کالاهایمان کنیم. شکلگیری جنبش «نه به تحریم» در همین راستا موثر خواهد بود. خوشبختانه با روی کار آمدن آقای روحانی نیز فضا به نحو محسوسی تغییر خواهد کرد و طبعاً دنیا با دقت نظر بیشتری به ارزیابی برخوردهای کشورهای غربی با ایران میپردازد. اینکه کمپینهایی مانند «نه به تحریمهای ایران» در چه فضایی مطرح شود و همبستگی را در جهان به وجود آورد یا خیر موضوعی قابل بحث است که با شکلگیری دولت جدید میتوان به راحتی به آن پرداخت. این موضوعی نیست که مختص مردم داخل کشور و یا یک عده خاص باشد همه صاحب نظرند و میتوانند در مورد این موضوع به اظهارنظر بپردازند.
شما اشاره کردید که ما باید از پتانسیل تمامی نیروهای داخلی برای راهاندازی جنبش «نه به تحریم ایران» استفاده کنیم. برای رسیدن به این هدف باید به چه مواردی بپردازیم؟
با همبستگی میتوانیم به این مهم دست پیدا کنیم. بالاخره همه ما از یک کشور و آب و خاک هستیم و برای رشد و پیشرفت کشورمان تلاش میکنیم. حال که همه ما با یک صدا و یک رای در انتخابات شرکت کردیم و به کاندیدای مورد نظرمان رای دادیم باید با کمک یکدیگر صدای خود را به گوش جهانیان برسانیم و این ناعدالتی و بیعدالتی را که در تحریمهای یکجانبه غرب و فراتر از مقررات بینالمللی ریشه دارد برای افکار عمومی دنیا افشا کنیم. اتفاق خودجوشی در حال شکل گرفتن است. تحریمها مردم ایران و اقتصاد کشورمان را با چالشی اساسی مواجه کرده است. دولتی که در روزهای آتی به روی کار میآید تمام توان و همتش را عزم توقف تحریمها خواهد کرد و برازنده آن نیست که از همان آغاز کار با این سیل سهمگین تحریمها دست و پنجه نرم کند. حال اگر گروههایی پیدا شوند که بتوانند پیام و دادخواهی مردم ایران را در دنیا منعکس کنند امری مبارک است. من اخیراً در جایی خواندم که بیماران تالاسمی مشکل دسترسی به داروی ارزانقیمت دارند اما با وجود تحریمهای اقتصادی ایران معلوم نیست که ما چگونه میخواهیم هزینه خرید اینگونه داروها را تامین کنیم. ایران کشور فقیری نیست اما امکان استفاده از منابع بانکی خود در تجارت با کشورهای دیگر را ندارد.
ما الان در رایزنی با کدام یک از کشورها، باید از آنها بخواهیم در تقویت جنبش «نه به تحریمهای ایران» به ما کمک کنند. بالاخره طی هشت سال گذشته صدایی از ایران شنیده شد که مورد پسند بیشتر کشورهای جهان نبود. آقای روحانی چگونه میخواهد افکار عمومی جهان را با توقف تحریمهای ایران همدل و همصدا کند؟
ما نباید تنها بر پتانسیل دولتها متمرکز شویم. هدف اصلی ما بهرهگیری از توان ملتهاست.
یعنی برنامهریزیهای ما باید بر استفاده از توان NGOها متمرکز باشد؟
ببینید این ملتها هستند که دولتها را متقاعد به تصمیمگیری میکنند. البته ما باید ابتدا در داخل کشور این هماهنگی و عزم راسخ را به وجود آوریم و سپس به دنبال بسط و گسترش این گفتمان باشیم. سپس هم آنکه ایران به عنوان رئیس دبیرخانه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد تریبونی را در اختیار دارد که بیش از 100 کشور جهان در آن عضو هستند. ما علاوه بر برخورداری از امکانات مناسب میتوانیم از توان رسانهها نیز استفاده کنیم. قاعدتاً با تغییر دولت و ادبیات حاکم بر کشور مظلومیت و حقانیت پیامهای ما به نحو موثرتری در جهان بازتاب پیدا میکند.
شما میگویید ما باید از توان NGOها استفاده کنیم. اما شاید در پارهای از موارد این سازمانهای غیردولتی از پتانسیل مناسب برای بازتاب خواستههای ما برخوردار نباشند و یا اینکه نتوانند کشورها را نسبت به حقانیت خواستههای مردم ایران که از سوی کشورهای غربی بر آنها اعمال شده است، آگاه سازند. ما در این رابطه باید چه سیاستی را در پیش گیریم؟
در عصر جهانی شدن سازمانهایی وجود دارند که میتوانند به نحو اثرگذاری به ما کمک کنند. من نمیگویم ما تنها باید بر توان سازمانهای غیردولتی متمرکز شویم. بلکه تاکید میکنم باید از پتانسیل هر فردی، گروه و یا سازمانی که میتواند در رساندن صدای مردم ایران به مردم جهان کمک حال ما باشد، استفاده کنیم. حال این پیام میتواند توسط یک ورزشکار و یا هنرمند مردمی و یا سازمان غیردولتی و یا... به جهانیان مخابره شود.
در خبرها آمده بود که یک هیات 80نفره از تجار و بازرگانان ایرانی در راستای عملیاتی کردن جنبش «نه به تحریم ایران» به کشور ارمنستان سفر کردهاند. گفته میشود این سفر بخشی از تلاشهای کنشگران ایرانی در مخالفت با تحریمهای غیرمنصفانه غرب است. آیا اینگونه سفرها میتواند ما را نسبت به رسیدن به اهدافمان کمک کند.یعنی اینکه چهرههای سرشناس که از جایگاه اقتصادی و سیاسی مناسبی نیز برخوردارند به نمایندگی از مردم کشورمان به دیگر نقاط جهان سفر کنند و آنها را نسبت به عدم اجرای تحریمهای یکجانبه غرب متقاعد سازند؟
قاعدتاً تجار و بازرگانان ایرانی نیز میتوانند مانند دیگر مردم کشورمان در آگاهی مردم جهان نسبت به تظلمخواهی از تحریمهای غیرمنصفانه غرب نقش داشته باشند. تحریمهای یکجانبه غرب موجب مستثنی شدن بازرگانان ایرانی از اصول حاکم بر یک تجارت آزاد شده است. در هر صورت تحریمهای کشورهای غربی موجب نادیده گرفته شدن تواناییهای اقتصادی ایران شده است. در یک اقتصاد آزاد ما نمیتوانیم به کشوری حکم کنیم که این کالا را بخر و یا کالای خود را به آن کشور نفروش. بالاخره تجار با رایزنیهایشان و به جهت حفظ منافع خودشان هم که شده تمایل دارند مسائل اقتصادی کشور به زودی حل و فصل شود. به هر حال کشورهایی هم هستند که از کنار رابطه با ایران بسیار منتفع میشوند. مطمئناً آنها نیز از ادامه روند تحریم ایران حمایت نمیکنند. اما به اعتقاد بنده نباید فراموش کنیم که دولت آقای روحانی دولتی فراگیر است که اصلیترین هدفش تعامل با کشورهای جهان به منظور توقف تدریجی تحریمهاست بنابراین به نظر من بهتر است که هر حر کتی در مشارکت با مقامات دولت آینده صورت پذیرد. دولت آقای روحانی یک دولت ملی است که تمامی افراد با دیدگاههای مختلف میتوانند در پیشبرد اهداف آن نقش داشته باشند. عنوان اعتدال نیز بر همین اساس به این دولت نسبت داده شده است. حال اگر تجار و بازرگانان ما میخواهند نقشی در رساندن پیام مردم ایران داشته باشند و یا یک هنرمند و ورزشکار همراهی با خواست ملت در رساندن پیام حقانیت مردم ایران را با اثر و هنرش به جهانیان نشان میدهد ما بر چه اساسی باید از آن ابراز ناخشنودی کنیم؟ ما مجاز نیستیم که جنبش مردمی «نه به تحریمهای ایران» را به انحصار خویش دربیاوریم. تمام مردم ایران سفیران خوبی برای رساندن پیام ملت هستند و استفاده از توان هنرمندی مانند اصغر فرهادی و یا ورزشکاران تیمهای ملی و باشگاه کشورمان قاعدتاً میتواند ما را در دستیابی به اهدافمان یاری رساند.
ما نباید دولتی را که به تازگی قدرت را در دست گرفته است در مقابل کار انجامشده قرار دهیم. ممکن است سیاستهای دولت یازدهم با برخی از برنامههای ما هماهنگی نداشته باشد و در این صورت ما نهتنها کمکی به بهبود امور نکردهایم بلکه به نوعی از پیشبرد اهداف دولت نیز جلوگیری کردهایم
بنابراین شما معتقدید پتانسیل گروههای مردمی، در وادی فرهنگ و هنر و یا اقتصاد و ورزش بهتر از بخشهای دولتی میتواند زمینهساز بسط و گسترش کمپین «نه به تحریم» باشد؟
به اعتقاد بنده دولت و نظام Goverstate است، نه Government. شما میگویید دولت، آیا دولت تنها منحصر به چند وزارتخانه میشود و یا ناظر به تمام بخشهای حکومت است؟ باید ابتدا در این رابطه تفکیکی قائل شویم. اما در مورد اینکه آیا هنرمندان و ورزشکاران پیامآوران بهتری نسبت به مقامات دولتی هستند نمیتوان به طور قطع آن را تایید کرد. حداقل در دولت آقای روحانی اینچنین نخواهد بود.
آیا پیوستن ایران به WTO میتوانست ما را از هجمههای تحریمی غرب در امان دارد؟
بله، همینطور است. پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی امر بسیار مطلوبی بود که میتوانست ما را از فشارهای تحریمهای یکجانبه غرب مصون بدارد. متاسفانه ما عملکرد خوبی در زمینه پیوستن به WTO نداشتهایم و مسیر خوبی را دنبال نکردهایم. هیات دولت ایران در سال 1375 تصویب کرد این کشور برای حضور موفق در بازارهای جهانی به عضویت سازمان تجارت جهانی دربیاید اما متاسفانه این امر تاکنون محقق نشده است.
پیوستن ما به WTO به چه صورت ایران را از هجوم فشارهای تحریمی غرب درامان میداشت؟
تصمیمات WTO باید با اجماع تمامی کشورهای عضو اتخاذ شود. یعنی اگر زمانی کشورهای غربی میخواستند ما را که به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمده بودیم، تحریم کنند باید رضایت تمامی اعضای WTO را جلب میکردند و به تنهایی کاری از پیش نمیبردند. علاوه بر این سازمان تجارت جهانی بخشی تحت عنوان داوری دارد که قاعدتاً ما میتوانستیم علیه اروپا و آمریکا در آنجا طرح دعوی کنیم چرا که بر اساس اصول حاکم بر سازمان تجارت جهانی تحریمهای یکجانبه و تبعیضهای غیرمنصفانه به هیچوجه قابل قبول نیست.
یعنی با عضویت ما در سازمان تجارت جهانی دیگر خبری از تحریمهای یکجانبه غرب نبود؟
همینطور است. حداقل فضا خیلی فرق میکرد.
حال با شرایط فعلی تحریمهای غرب علیه ایران، فکر میکنید کشورهای صاحب نفوذ در WTO اجازه بدهند ما به این سازمان ملحق شویم. اینکه ما به سازمان تجارت جهانی ملحق شویم تا از تشدید تحریمهای یکجانبه غرب در امان بمانیم.
اگر ما در داخل کشور عزمی برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی داشته باشیم گمان نمیکنم راه درازی در پیش رو داشته باشیم. اینکه بتوانیم خود را با قوانین حاکم بر این سازمان وفق دهیم و بتوانیم مجری قوانین آن باشیم. عضویت ما در سازمان تجارت جهانی باید با اجماع تمامی اعضای این سازمان صورت گیرد و ما میتوانیم با رایزنیهای خود با دیگر اعضا مسیر عضویت خود در سازمان تجارت جهانی را سهل کنیم. علاوه بر این در حال حاضر از چهرههایی برای عضویت در دولت نام برده میشود که در همان سالهایی که موضوع عضویت ایران در WTO مطرح شده بود تلاش بسیار زیادی برای این عضویت مبذول میداشتند. هر چند که نتیجهای در بر نداشت.
آقای کرباسیان، از دیدگاه جنابعالی برای موفقیت جنبش «نه به تحریم ایران» ما باید از چه ظرفیتهایی استفاده کنیم. بحث دعوی حقوقی کنیم یا از پتانسیل رسانهها سود جوییم؟
من فکر میکنم بهتر است بحثهای حقوقی این جنبش را به مسوولان دولتی بسپاریم که مثلاً در زمان تحریم یک بانک وارد عمل میشوند و از طریق دعوی حقوقی موضوع را پیگیری میکنند. علاوه بر این معتقدم برای موفقیت برنامههای جنبش «نه به تحریم» بهتر است نشستهای کارشناسی بیشتری در رابطه با آن برگزار شود و دیدگاهها و برنامههای دولت نیز در روند سیاستگذاریهای آن مورد استفاده قرار گیرد.
یعنی دولتیها را نیز وارد میدان کنیم؟
درست است. ما نباید دولتی را که به تازگی قدرت را در دست گرفته است در مقابل کار انجامشده قرار دهیم. ممکن است سیاستهای دولت یازدهم با برخی از برنامههای ما هماهنگی نداشته باشد و در این صورت ما نهتنها کمکی به بهبود امور نکردهایم بلکه به نوعی از پیشبرد اهداف دولت نیز جلوگیری کردهایم. مطمئناً مقامات دولت آقای روحانی که سیاست تعامل با جهان را در دستور کار خود قرار دادهاند میدانند که به چه صورت با دیگر کشورها گفت و گو و مذاکره کنند.
یعنی به گونهای عمل کنیم که یک نوع اتفاق نظر بین مسوولان دولتی و بخشهای مردمی به وجود بیاید.
قطعاً همینطور است.
شما در خلال این گفتوگو اشاره کردید که ما برای موفقیت برنامههای جنبش «نه به تحریم» باید از توان هنرمندان و ورزشکاران کشور نیز استفاده کنیم. علاوه بر این چهرهها چه کسان دیگری میتوانند در موفقیت برنامههای جنبش «نه به تحریم» به ما کمک کنند؟
در ابتدا اجازه بدهید این نکته را عرض کنم که ما نباید افراد و چهرههای عضو این جنبش را به اشخاص به خصوصی محدود کنیم. مثلاً بگوییم فلان فرد عضو این جنبش باشد و فلانی نباشد. هرکس در حد توان و بضاعت خود میتواند به موفقیت روند برنامههای جنبش ضدتحریم ایران کمک کند. تنها باید با هماهنگی و برنامهریزی گام برداشت و بیگدار به آب نزد. همه بخشهای اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و اجتماعی کشور در سازمانها و بخشهای مختلف میتوانند در روند موفقیت برنامههای جنبش «نه به تحریم» کمک حال باشند.
آیا این پتانسیل در جامعه ایرانی وجود دارد. اینکه ما بخواهیم در مقابل حق تضییعشدهمان در برابر کشورهایی چون آمریکا و یا اعضای اتحادیه اروپا قد علم کنیم؟
در این دنیا هر اتفاقی ممکن است به وقوع بپیوندد. حتی صداهای ضعیف نیز امکان به عرصه ظهور و بروز رساندن خود را دارند. به طور مثال در برخورد طالبان با «ملاله» دختر پاکستانی همه جهان دادخواهی او را شنید و نسبت به آن واکنش نشان داد. ما در عصر جهانی شدن زندگی میکنیم. در این عصر دیگر حد و مرزی وجود ندارد و هر خبر و رویدادی با استفاده از رسانههای ارتباط جمعی و اجتماعی در جهان گسترش پیدا میکند. تمام سرمایهگذاریهای ما باید متمرکز بر استفاده از این توان باشد. در کنار این مباحث ما باید توجه ویژهای نیز به تواناییهای ایرانیان سایر نقاط جهان داشته باشیم که بیشتر آنها از جمله اقشار تحصیلکرده و فرهیخته جوامع خود هستند و مطمئناً میتوانند به نوبه خود تاثیرگذار باشند.
یعنی فکر میکنید ما این بحث را نه در داخل کشور بلکه به صورت جهانی و با کمک و همیاری ایرانیان سایر کشورهای جهان پیگیری کنیم؟
بالاخره آنها هم ایرانی هستند. اینکه ما بخواهیم به گونهای برنامهریزی کنیم که از توانایی همه کسانی که دل در گرو ایران دارند استفاده کنیم امر بسیار خوبی است. ما یک زمانی میگفتیم تحریمها اثری ندارد و ما خود میدانیم که چه کنیم. اما در حال حاضر به این نتیجه رسیدهایم که تحریمها تاثیرگذار است و ما نیز به تنهایی نمیتوانیم از عهده بار مشکلات ناشی از تحریمها برآییم و نیاز به کمک سایر هموطنانمان داریم. مشکل فعلی ما کاهش اثرات تحریمهاست. همین حالا مردم فکر میکنند که دولت آقای روحانی میتواند به تنهایی تمامی تحریمها را خنثی کند، این در حالی است که برای برونرفت از این شرایط ما نیازمند کمک جمعی همه هستیم.
همه مردم ایران که خواهان توقف روند اعمال تحریمها هستند.
درست است. اما باید توجه داشت که در این شرایط امکان موازیکاری نیز وجود دارد. من مجدداً تاکید میکنم ما باید هماهنگی خوبی برای اعمال برنامههای خود در میان بخش دولتی و مردمی جنبش ضدتحریم داشته باشیم تا با در بسته مواجه نشویم.
آقای کرباسیان، ما شاهد بودیم که در زمان اعمال تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا تجار کشورهای غربی به ویژه در آمریکا، از دولت خود میخواستند از اعمال این سیاست خودداری کند. توجیه این افراد نیز این بود که ما بیش از ایران از روند تحریمهای این کشور متضرر میشویم. حتی شرکتهای بزرگ نفتی اروپایی نیز بارها اعتراض خود را نسبت به پروسه تحریمهای ایران ابراز کرده بودند. آیا ما میتوانیم از طریق این شرکتهای غربی نیز به سیاستهای اروپا و آمریکا اعتراض کنیم.
تمام اعتراضات شرکتهای اروپایی به دلیل به خطر افتادن منافعشان بود.
شکی در این موضوع نیست. اما چرا ما نباید از تاثیرگذاری شرکتهای بزرگ نفتی غرب که میدانیم گوشی برای شنیدن حرفهایشان وجود دارد استفاده کنیم؟
شاید بتوان اینگونه نیز برداشت کرد. اما شما باید توجه داشته باشید که هر کشور و یا شرکتی تنها به منافع خود میاندیشد والا هیچگاه خطر نمیکند. ایران کشور بسیار ارزشمندی است که از منابع طبیعی غنی چون گاز، نفت و ... برخوردار است. ما در یک مسیر ترانزیت بینالمللی قرار داریم و به لحاظ صنعتی و معدنی نیز از جمله کشورهای پیشرو منطقه هستیم. حال اگر شرکتهای نفتی بزرگ جهان حاضر به ترک خاک ایران و از دست دادن فضای سرمایهگذاری در این کشور نبودند، نه به جهت منافع ایران بلکه به دلیل مصالح خودشان بوده است.
خب با این اوصاف ما چگونه میتوانیم شرکتهای بزرگ خارجی را به جنبش ضدتحریمی ایران متمایل کنیم تا از تمامی اهرمهای ملزومه استفاده کرده باشیم؟
در صورت قدرتگیری این جنبش قطعاً آنها خود بیکار نمینشینند و به آن ملحق خواهند شد.
دیدگاه تان را بنویسید