تاریخ انتشار:
آشنایی با چگونگی تدوین استراتژی سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه
استراتژی بهینه
شرکتهای بیمه، موسسات مالیای هستند که با دارا بودن منابع مالی فراوان و قابل توجه نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای در اقتصاد ایفا میکنند و از موثرترین فعالان بازارهای مالی و سرمایه در همه کشورها هستند.
شرکتهای بیمه، موسسات مالیای هستند که با دارا بودن منابع مالی فراوان و قابل توجه نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای در اقتصاد ایفا میکنند و از موثرترین فعالان بازارهای مالی و سرمایه در همه کشورها هستند. نمودار ورودی این پرونده مجموع داراییهای سرمایهگذاران نهادی را در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی (OECD) برای سالهای 2001 تا 2013 نمایش میدهد. همانطور که در این نمودار مشخص است، شرکتهای بیمه همواره به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازارهای مالی مطرح بودهاند. مجموع داراییهای شرکتهای بیمه در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی در سال 2013 معادل 1 /26 تریلیون دلار بوده است.
امروزه اهمیت جداسازی مسوولیت مدیریت کسبوکار بیمه از مدیریت سرمایهگذاریها و تعیین نسبت بهینه ذخایر و سرمایهگذاریها انکارناپذیر است. پس از بحران مالی سال 2008، اهمیت سیاستهای سرمایهگذاری شفاف متناسب با ساختار سرمایه بیش از پیش مورد تاکید است. شرکتهای بیمه در ازای دریافت حق بیمهای که پوششدهنده ادعاها و تعهدات احتمالی آینده، هزینههای اداری و سود سهامداران است بیمهگذاران را در برابر مخاطرات احتمالی آتی بیمه میکنند. یکی از مهمترین وظایف مقام ناظر صنعت بیمه در هر کشوری این است که شرکتهای بیمه را ملزم به نگهداری موثر داراییهای پشتیبان بدهیها میکنند. شرکتهای بیمه برای تامین بیشتر جبران خسارت مالی بیمهگذاران قسمتی از وجوه حاصل از فروش خدمات بیمهای خود را سرمایهگذاری میکنند. شرکتهای یادشده همچنین با اندوخته کردن قسمتی از سود به دست آمده و سرمایهگذاری مجدد آن، توان مالی شرکت را افزایش میدهند و زمینه افزایش درآمد خود را در سالهای آینده فراهم میآورند.
از این رو شرکتهای بیمه را در شمار نهادهای مالی نیز به حساب میآورند. اهمیت نسبی مبالغ سرمایهگذاری در مجموع داراییهای شرکتهای بیمه، تاثیر تورم بر مبالغ یادشده، به علاوه افزایش هزینههای مربوط به جبران خسارتهای وارد به بیمهگذاران، سبب میشود که مدیریت سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه با پیچیدگی فراوانی روبهرو باشد.
ماهیت متفاوت ریسک سرمایهگذاری برای شرکتهای بیمهای در نحوه تمرکز آنها بر ترازنامه است. یک مدیر سرمایهگذاری معمولی به نیابت از مشتریان تنها بر بیشینه کردن بازده سرمایهگذاریها متناسب با هر بخش بازار مبادرت میکند و بیشتر تمرکز آنها بر داراییهای مشتریان است که در سمت راست ترازنامه است و مدیریت سمت چپ ترازنامه (بدهیها) بر عهده مشتریان باقی میماند. این در حالی است که مدیران سرمایهگذاری شرکتهای بیمهای ملزم به در نظر گرفتن بخش بدهیهای ترازنامه هستند. فهم ساختار و زمانبندی بدهی برای اطمینان از تطابق استراتژیهای سرمایهگذاری با الزامات و محدودیتهای آینده بسیار حیاتی است.
در این نوشته سعی میشود فرآیند صحیح مدیریت سرمایهگذاری که در شرکتهای بیمه فعال در کشورهای پیشرفته هماکنون در حال اجراست، تبیین شود. بهطور کلی میتوان گفت اساس کار در فرآیند سرمایهگذاری در این شرکتها بر اصل کنترل و محدودسازی تضاد منافع است. از این رو تقسیم وظایف به نوعی صورت میگیرد که انتخاب استراتژیهای سرمایهگذاری از جانب یک شخصیت مستقل، انجام عملیات سرمایهگذاری شامل انجام معاملات از سوی شخصیت مستقل دیگر و نهایتاً نظارت بر عملکرد سرمایهگذاری از سوی یک ناظر بیرونی انجام شود.
ابتدا بالاترین رکن تصمیمگیری در شرکت بیمه که معمولاً همان هیات مدیره است، نسبت به تعیین یک کمیته سرمایهگذاری (Investment Committee) متشکل از چند نفر متخصص و خبره مالی و یک مشاور سرمایهگذاری (Investment Advisor) اقدام میکند. این مشاور سرمایهگذاری که معمولاً از شخصیت حقوقی و شهرت بالایی باید برخوردار باشد، در مراحل مختلف فرآیند مدیریت سرمایهگذاری به شرکت بیمه مشاوره میدهد.
پیشنهاد چند استراتژی
کمیته سرمایهگذاری که خود از سوی هیات مدیره انتخاب شده است، یک یا چند استراتژی تخصیص دارایی به هیات مدیره پیشنهاد میکند. استراتژی تخصیص دارایی (Asset Allocation Strategy) بیانکننده ترکیب بهینه میزان سرمایهگذاری در اوراق بدهی (Debt)، سهام (Equity)، نقد (Cash) و نهایتاً سایر داراییها (Alternative Assets) است. منظور از سایر داراییها در اینجا همان ابزارهای نوین همچون اوراق مشتقه از جمله قراردادهای آتی و اختیار معامله است. نکته قابل توجه در خصوص این قبیل داراییها این است که شرکت بیمه بهطور مستقیم اجازه ورود به چنین ابزارهایی را ندارد، بلکه ورود به معاملات چنین ابزارهای مالی صرفاً از طریق صندوقهای پوششی (Hedge Funds) برای شرکت بیمه ممکن است.
انتخاب نهایی استراتژی تخصیص دارایی از سوی کمیته سرمایهگذاری
پس از پیشنهاد استراتژیهای تخصیص دارایی از سوی کمیته سرمایهگذاری، هیات مدیره از میان استراتژیها یکی را انتخاب کرده و به واحد سرمایهگذاری و سایر واحدهای ذیربط ابلاغ میکند. آنچه در انتخاب هیات مدیره برای انتخاب استراتژی نهایی مهم است، لحاظ نوع سرمایهگذاری از حیث مدت، میزان ریسک و تناسب آن با ماهیت ریسکها و تعهدات شرکت بیمه است.
معرفی چند سبدگردان به کمیته سرمایهگذاری از سوی واحد سرمایهگذاری
یکی از وظایف اصلی واحد سرمایهگذاری شرکت بیمه که معمولاً از چند متخصص مالی برخوردار است، پیشنهاد چند شرکت مدیریت دارایی (Asset Manager) برای تصدی کلیه امور اجرایی مربوط به سرمایهگذاری است. نکته جالب در این ارتباط آن است که اساساً شرکتهای بیمه بهطور مستقیم وارد معاملات بازار سرمایه نمیشوند و عملیات اجرایی مدیریت سرمایهگذاری و انجام معاملات از طریق شرکتهای سبدگردان انجام میشود. به عبارت دیگر واحد سرمایهگذاری شرکتهای سبدگردانی را که از توان و تخصص لازم برخوردار باشند با ذکر دلیل به کمیته سرمایهگذاری معرفی میکند.
ارزیابی سبدگردانها از سوی مشاوره سرمایهگذاری و انتخاب از سوی هیات مدیره
سبدگردانهایی که از جانب واحد سرمایهگذاری معرفی شدهاند، ابتدا از سوی شرکت مشاوره سرمایهگذاری که قبلاً از سوی هیات مدیره انتخاب شده بود، مورد ارزیابی قرار میگیرند. شرکت مشاوره سرمایهگذاری بر اساس معیارهایی که در دست دارد نسبت به ارزیابی تخصصی سبدگردانها اقدام کرده و نتایج ارزیابی خود را در اختیار هیات مدیره قرار میدهد. هیات مدیره نیز پس از اطلاع از نتیجه ارزیابیها یک یا چند سبدگردان را برمیگزیند.
بنابراین انجام معاملات از طریق خود شرکت بیمه و بهطور مستقیم صورت نگرفته و به نوعی برونسپاری در فرآیند مدیریت سرمایهگذاری شرکتهای بیمه اتفاق میافتد. علت این برونسپاری نیز جلوگیری از تضاد منافع است. بدیهی است اگر کارکنان و مدیران داخلی شرکت بیمه بخواهند اقدام به انجام معاملات شرکت کنند، مشکلات بعدی پدید خواهد آمد که جلوگیری و کنترل آن بسیار دشوار خواهد بود. از جمله این مشکلات میتوان به بهرهمندی از اعتبار کارگزاری به منظور استفاده شخصی مدیر پرتفوی یا انجام معاملات شخصی بر اساس معاملات شرکت بیمه اشاره کرد.
دیدگاه تان را بنویسید