تاریخ انتشار:
مسعود نیلی پرکارترین اقتصاددان سال ۹۲ بود
اقتصاددان عملگرا
در اقتصاد ایران تقسیم کاری صورت گرفته است، سهم برخی نقد است و سلبی سخن گفتن و سهم گروهی ارائه راهکار و مساله حل کردن. مسعود نیلی اقتصاددانی است که در سه دهه گذشته متواضعانه مسوولیت ارائه راهکار را بر عهده گرفته است.
در اقتصاد ایران تقسیم کاری صورت گرفته است، سهم برخی نقد است و سلبی سخن گفتن و سهم گروهی ارائه راهکار و مساله حل کردن. مسعود نیلی اقتصاددانی است که در سه دهه گذشته متواضعانه مسوولیت ارائه راهکار را بر عهده گرفته است. متواضع از آن جهت که در هر دورهای با وجود ناملایمات از متن کنار نرفته و آنچه را که باور داشته بیان کرده است. مسعود نیلی در یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان تحصیل کرده است. او دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته اقتصاد (تئوری اقتصاد کلان) در دانشگاه منچستر انگلستان به پایان رسانده است. به لحاظ اجرایی نیز در دولتهای دفاع، سازندگی و اصلاحات در سازمان برنامه مسوولیت داشته است. او از سال 1364 تا 1367 تصدی دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه را بر عهده داشت که حاصل آن تدوین برنامه شرایط نوین اقتصادی بود. این برنامه به دنبال کاهش درآمدهای نفتی به هشت میلیارد دلار در سال 1367 تدوین شد تا کشوری که در حال جنگ بود بتواند تنگناهای درآمدی را با کمترین چالش پشت سر بگذارد. از سال 67 به بعد، معاونت اقتصاد کلان سازمان برنامه را عهدهدار شد. از سال 1370 تا 1375 به دانشگاه بازگشت و در سال 1375 ریاست موسسه
عالی پژوهش در برنامهریزی را بر عهده گرفت. این موسسه مغز متفکر نهاد برنامهریزی کشور در روند توسعهیافتگی به حساب میآید. پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی و شکلگیری دولت اصلاحات به همراه محمدعلی نجفی بار دیگر به سازمان برنامه بازگشت تا هدایت مهمترین معاونت این سازمان را که مهمترین معاونت نهاد برنامهریزی به حساب میآید بر عهده بگیرد. ورود نیلی و همکارانش مقارن با کاهش قیمت نفت بود. بهای هر بشکه نفت به 10 دلار رسید به طوری که درآمدهای کشور در مقایسه با قبل بهطور فاحشی کاهش یافت. یکی از افتخارات دولت خاتمی اداره کشور با نفت 10 دلاری بود که این افتخار مرهون تلاشهای او و همکارانش در سازمان برنامه بود. اما مهمترین اقدام دکتر نیلی در این دوره تدوین برنامه سوم توسعه با رویکردی مدرن بود. برنامه سوم اصلاح ساختار اقتصاد کشور را محور قرار داده بود و برای اولین بار تاسیس صندوق ثباتسازی را پیشنهاد کرده بود که اقتصاد ملی را در برابر شوکهای ناشی از قیمت نفت مصون نگه میداشت. طراح این حساب که به حساب ذخیره ارزی معروف است کسی جز دکتر نیلی نبود. دکتر نیلی با ادغام سازمان برنامه و مدیریت استخدامی از این نهاد خارج شد و در
دولت دوم اصلاحات به سفارش وزارت صنایع و معادن استراتژی توسعه صنعتی کشور را تدوین کرد. سندی که با مخالفت اقتصاددانان اصولگرا مواجه شد زیرا این سند بر پایه تعامل با جهان و آزادسازی اقتصادی تدوین شده بود. از مسعود نیلی تاکنون کتابها و مقالههای زیادی در حوزههای مختلف اقتصاد کلان و اقتصاد سیاسی منتشر شده است. از کتابهای منتشر شده او میتوان اقتصاد ایران، اقتصاد ایران و معمای توسعهنیافتگی، تجربه توسعه صنعتی در جهان و... نام برد. او در دورهای که ریاست دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشکده شریف را بر عهده داشت، اولین دانشکده در حوزه مدیریت ارشد اجرایی را دایر کرد. او از معدود اقتصاددانانی است که قدرت مانور در دو حوزه دانشگاهی و سیاستگذاری را دارد. در ایران معمول است که چهرههای اقتصادی یا در دانشگاه مبرز هستند یا در عرصه اجرایی تبحر دارند. نیلی در هر دو عرصه توانمند است. اما چرا مسعود نیلی از میان دیگر اقتصاددانان به عنوان چهره سال انتخاب شده است؟ این انتخاب به سه دلیل میتواند صورت گیرد، دلایلی که در سه حوزه دانشگاهی، مسوولیتی و سیاستگذاری قابل خلاصه است.
حوزه تالیف: او در سال 92 سه جلد کتاب منتشر کرده است. نخست کتاب «اقتصاد کلان پیشرفته» که منبعی برای مطالعات دانشجویان دوره فوقلیسانس و دکتراست. مجموعه مطالعات و پژوهشهایی درباره اقتصاد ایران که به سفارش اتاق بازرگانی تهران تهیه شده و وسیعترین کار مطالعاتی در زمینه اقتصاد ایران است و در نهایت کتاب «بهرهوری در صنعت ایران» که انتشارات دنیای اقتصاد منتشر کرده است. مجموعه کتابهای منتشر شده رویکرد آیندهنگرانه دارد. اما آنچه توسط دکتر نیلی برای اتاق تهران تهیه شده، مجموعهای بینظیر است که در عرصه سیاستگذاری کاربرد دارد و از نگاه آکادمیک هم قابل دفاع است. این ادعا به شهادت ارزیابی داورانی است که در یک کمیته کاری در مورد این مجموعه به اظهارنظر پرداختهاند. این کمیته که در روزهای آغازین انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری تشکیل شده بود وظیفه تعیین چارچوب و خطمشی پیش روی اقتصاد ایران را بر عهده گرفت. در این کمیته با وجود آنکه بخشی از اعضای آن رویکرد انتقادی به آقای نیلی داشتند اما مطالعه او را به عنوان مبنای کار قبول کردند و اینگونه بود که مجموعه مطالعات انجامشده، محور سیاستهای دولت حسن روحانی قرار گرفت.
اقتصاددان مسوول: در کنار تالیف و تحقیق، مسعود نیلی در حوزه تلاش برای شفافشدن فضای اقتصاد و ابهامزدایی از وضعیت کنونی تلاش زیادی انجام داده است. اوج این تلاش در ابتدای سال اتفاق افتاد وقتی که پس از سالها نرفتن به صدا و سیما در یک برنامه تلویزیونی حاضر شد و از روند اشتغالزایی ابهامزدایی کرد. آمارهای آقای نیلی در این برنامه تبدیل به یک بمب خبری شد. مدافعان دولت وقت به او تاختند اما در رد آمارها و تحلیل ارائهشده از سوی او نتوانستند برهانی قاطع ارائه کنند. البته ترکشهای این سخنان به دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف برخورد کرد. دولت وقت به یکباره تصمیم به انحلال این دانشکده گرفت. نهادی که در عمر کوتاه خود بر ذخیره دانایی کشور افزوده است. البته این تهدیدها از صراحت کلام او نکاسته است. نیلی سخنان خود را در بستهای ارائه میکند که در کنار صراحت و گویایی کاملاً محترمانه بیان میشود. او به مثابه هر کنشگر مدنی، مسوولیت اجتماعی نیز برای خود قائل است. بنابراین در هنگامهای مانند انتخابات که دوره گذار است و معمولاً ترجیح بر این است که سخنان در لفافه و کلیگویی بیان شود به جزییات سخن میگوید و این جزییات را به صراحت
مطرح میکند. او را باید در عرصه اقتصاد، اقتصاددانی اصولگرا دانست و البته این پایبندی به اصول را برای اصلاح امور اقتصادی میخواهد. از همین زاویه در سه دهه گذشته و به اشکال مختلف برای کمک به اصلاحات اقتصادی در ایران از هیچ کوششی دریغ نکرده است. گاه این اصلاحات در عرصه اقتصاد کلان بوده است، گاه در عرصه سیاستگذاری صنعتی و گاه در حوزه تجاری و فعالیتهای بازرگانی.
تعهد ملی: اما خصلت سوم که میتواند دکتر نیلی را به چهره سال تبدیل کند تعهد ملی او بوده است. نیلی دنبال نام و نشان نبوده است. پس از انتخاب حسن روحانی به سمت ریاستجمهوری در اکثر جلسههای سیاستگذاری و برنامهای برگزار شده از سوی ستاد وی شرکت داشت. نام او در فهرست اکثر چهرههایی که از آنها برای افراد پیشنهادی کابینه نظرخواهی شده بود قرار داشت، اما خود او هیچ رایزنی و تلاشی برای حضور در کابینه نکرد. تجربه اجرایی او نشان میدهد چه مدیرکل باشد، چه معاون، چه رئیس آنچه را که لازم است انجام میدهد و از هیچ کوششی فروگذار نمیکند. برخی میگویند تجربه حضور در مسوولیتهای اجرایی برای نیلی تلخ بوده است و شاید کمتر کسی مثل او پس از دیدن این همه ناملایمات حاضر باشد در عرصه سیاستگذاری مشغول به کار شود. اما برای نیلی رسیدن به هدف مهم است. هدف او تلاش در جهت اصلاح ساختار اقتصاد ایران بر پایه موازین علمی و کارشناسی است. شاید بخشی از ادبیات اقتصادی امروز دولتمردان تلاش او باشد. اگر امروز پایه پولی خط قرمز دولت شده و بر سیاستگذار دید کلان حاکم شده، شاید محصول تلاشها و گفتوگوهای اجتماعی او و همفکرانش است.
نیلی این روزها یک دغدغه دارد، دغدغهای که شاید از دوران نوجوانی با او بوده است. چرا تورم در ایران برای یک بازه زمانی همانند دیگر کشورها پایین نمیآید؟ او آرزو دارد در دوران زندگی روزی را ببیند که نرخ تورم به صورت پایدار در سطح نازلی سیر کند.
دیدگاه تان را بنویسید