روایت مهدی فاخری از چند و چون بازار محصولات حلال
به کام دیگران
در چند سال اخیر مقامات مختلف دولت اظهار داشتهاند که نزدیک به ۲۵ درصد تجارت ایران از طریق قاچاق انجام میشود. طبیعی است که در قاچاق کوچکترین کنترلی بر کیفیت و حلیت انجام نمیشود. بنابراین نمیتوانیم بگوییم هر آنچه که در ایران میبینید به ضرس قاطع حلال است. انشاءالله حلال است.
تجارت محصولات و خدمات حلال گردش مالی حدود دو تریلیون دلار دارد و با توجه به آنکه حدود یکسوم جمعیت جهان را مسلمانان تشکیل میدهند کسب و کار حلال میتواند برای مسلمانان و غیرمسلمانان جذابیت داشته باشد. متاسفانه در 10 کشور برتر در حوزه تجارت حلال هیچ کشور مسلمانی وجود ندارد. و در کشورهای مسلمان هم مالزی و ترکیه سردمداران بازار هستند و سهم ایران از این تجارت بسیار ناچیز است. با مهدی فاخری، دبیرکل مرکز تحقیقات و اطلاعرسانی اتاق اسلامی در ایران که متصدی گواهی حلال در کشور است گفتوگویی در خصوص این تجارت صورت گرفته است.
«حلال» یک برند تجاری یا یک استاندارد غذایی است؟ متولی این برند یا استاندارد غذایی کدام کشور یا موسسه است؟ در حال حاضر چند نوع برند حلال در دنیا وجود دارد؟
«حلال» مربوط به مجموعهای از امور است. حلال یک فرهنگ است که باید در خصوص آن آگاهسازی و اطلاعرسانی صورت گیرد. صرف اینکه بگوییم یک کالایی حلال است و یک کالا حرام است، کفایت نمیکند. لذا علم و فرهنگ حلال باید توسعه یابد. در کنار این علم، باید استانداردهایی هم وضع شود که این موضوع را در سطح جهان اجرایی کند. حلال کاربرد تجاری هم دارد. شرکتهای فعال در این زمینه با درج نشان حلال روی محصولاتشان، صادرات را توسعه میدهند و متعاقباً محصولات واسطهای حلال هم مبادله میشود. متاسفانه وقتی به آمار جهانی تجارت غذای حلال مراجعه کنیم، 10 کشور اول که بازار غذای حلال را در دست دارند، هیچکدام مسلمان نیستند. در این گروه کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، استرالیا و برزیل قرار دارند که برای صادرات محصولات خود به کشورهای مسلمان به دنبال استاندارد غذای حلال و مسائل مرتبط با آن رفتهاند. بررسیها نشان میدهد برخی از این کشورها تنها از نشان «حلال» روی
محصولات استفاده میکنند و کنترل دقیقی روی این موضوع وجود نداشته است.
در هر کشوری نهادی مسوولیت نظارت بر این موضوع را بر عهده دارد. در بعضی از کشورها مثل اندونزی، مالزی و عربستان نهادهای دولتی هستند که مسوولیت نظارت بر کالای حلال را بر عهده دارند. در بعضی از کشورها هم نهادهای خصوصی هستند که به این کار مشغول هستند. در ایران هم مسوولیت نشان حلال بر عهده مرکز تحقیقات اتاق اسلامی ایران است که مخفف آن ایکریک است.
یکی از مشکلاتی که استاندارد غذای حلال دارد این است که موسسات متفاوتی در دنیا اقدام به انجام این کار میکنند و یکپارچگی لازم وجود ندارد، مطمئناً برند «حلال» تنها استاندارد حلال بودن غذا در دنیا به شمار نمیرود و استانداردهای دیگری ماند استاندارد 12 هزار نیز در همین راستاست. برای هماهنگی بیشتر و ارائه یک استاندارد جامع چه برنامههایی وجود دارد؟
استانداردها چندان با هم متفاوت نیستند. سند پایه و مادر در این زمینه همان راهنمای عمومی غذای حلال است که توسط سازمان همکاریهای اسلامی در سال 2010 تصویب شد و همه کشورها هم در روند مذاکره و تصویب آن حضور داشتند. بعضی از کشورها هم خیلی موافق درگیر شدن سازمان نبودند. چون منافعشان به خطر میافتاد. مثلاً مالزی ادعا داشت که سابقهاش در این زمینه از همه بیشتر است و برای خودشان قوانینی را وضع کردهاند و چه دلیلی دارد که بیایند و از این استاندارد تبعیت کنند. ولی در نهایت این طرح توسط همه پذیرفته شد. حسنی که این سند دارد، این است که همه مذاهب اسلامی، در روند مذاکره حضور داشتند و الان هم این مذاکرات در حال ادامه است. کارگروههایی درست شده است و این کارگروهها
جنبههای مختلف حلال را دنبال میکنند. استاندارد 12 هزار در حقیقت، ترجمه بخشی از همان راهنمای غذای حلال است. در بقیه کشورها هم همان سند را گرفتهاند، حالا بعضیها به صورت کلی در حال اجرای آن سند هستند و بعضیها هم بخشهایی از آن را سند ملی خودشان کردهاند. بعضی از کشورهای دیگر هم آن را بومی کردهاند. بعضی دیگر از کشورها مثل کشورهای آفریقایی هم، اصولاً نسبت به این موضوع حساسیت چندانی نشان نمیدهند و جزو اسناد لازمالاجرای خودشان هنوز تلقی نکردهاند. منتهی تصویب این سند باعث شده است بسیاری از کشورها، موضوع حلیت را در تجارت اجباری کنند. یعنی اگر محصولی از یک جایی از دنیا به اندونزی یا مالزی صادر شود، اگر گواهی حلال نداشته باشد، از گمرک ترخیص نمیشود. یعنی تنها به استاندارد کردن آن بسنده نکردهاند.
سازمان کنفرانس اسلامی و کارگروههای آن در حال حاضر روی غذای حلال، داروی حلال، لوازم آرایشی و بهداشتی حلال در حال مطالعه و بررسی هستند تا بتوانند آن را توسعه دهند و آییننامههای اجرایی برای آن تدوین کنند. بهطور مثال ایکریک موافقتنامهای با پژوهشکده صنایع غذایی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و موافقتنامه دیگری با پژوهشگاه ژن منعقد کرده است. حلال جنبههای مختلفی دارد. بنابراین نیاز است که هم روی تولید علم حلال کار شود و هم جنبههای مختلف استاندارد حلال را در دستور کار قرار دهیم. تا بر اساس یافتههای پژوهشی سیاستگذاری و برنامهریزی صورت گیرد.
استاندارد غذای حلال آیا در همه کشورها یکسان است؟یعنی در فرقهها و مذاهب مختلف اسلامی تفاوتی وجود ندارد؟
کلیات بحث تقریباً یکسان است. بهطور مثال همه مذاهب معتقدند گوشت خوک حرام است، یا اینکه گوشت پرندگان شکاری منقاردار و چنگالدار حرام است. همه به حرمت الکل اعتقاد دارند. اما در تفاسیر تفاوتهایی هم وجود دارد. باید تاکید کنم این سند استاندارد، تنها سند سازمان همکاریهای اسلامی است که مبانی فقه جعفری در آن رعایت شده است. حال در بعضی از موارد تفاوتهایی هم وجود دارد. بهطور مثال سنی مذهبها معتقدند هر چه را که از دریا بگیریم حلال است در حالی که شیعیان ماهیان بدون فلس (مثل گربه ماهی، مارماهی، اختاپوس) را حلال نمیدانند. برای حل این موضوع قرار شده است که در سند استاندارد حلال، موارد اختلافی، مارک زده و مشخص شود. به نحوی که پیرو هر مذهبی بتواند با استناد به عقاید مذهبی خودش در مورد مصرف یا عدم مصرف آن تصمیمگیری کند. بنابراین از مزایای سند حلال این است که بر مبنای اشتراکات مذاهب هشتگانه تنظیم شده است و نظر همه را برآورده کرده است.
حجم تجارت جهانی حلال چقدر است؟ کشورهای مسلمان چه سهمی از این تجارت دارند؟ ایران چه سهمی دارد؟ بیشترین سهم این تجارت متعلق به چه کشوری است؟
حجم تجارت حلال (اعم از غذا، دارو، لوازم آرایشی و بهداشتی، خدمات مالی، حمل و نقل، توریسم و...) حدود دو تریلیون دلار است. متاسفانه در بین 10 کشور اول که این بازار را در دست دارند، حتی یک کشور مسلمان هم نیست. حتی مالزی که ادعای حضور 30ساله در بازار تجارت حلال را دارد هم جزو 10 کشور اول نیست. سهم ایران از این تجارت نزدیک به نیم درصد است. البته این میزان با توجه به نوسانات قیمت نفت و ارز در ایران تا یک درصد تجارت جهانی هم میرسد. با توجه به این گردش مالی، سهم کشورهایی مثل مالزی و ایران از این بازار بسیار ناچیز است و فضای بسیاری وجود دارد که در آن کار و سهم بازار بیشتری کسب شود. در جهان آمریکا و در بین کشورهای مسلمان هم مالزی و ترکیه در صدر هستند.
در برخی مواد خوراکی نظیر شکلاتها ممکن است تشخیص و آزمایش حلال بودن ماده غذایی آن نیاز به آزمایشگاههای تخصصی داشته باشد، آیا سازوکار آن وجود دارد؟
در کشورهای پیشرفتهتر اسلامی مانند ایران، ترکیه، مالزی، اندونزی و امارات وجود دارد. شکلاتها دو قسم هستند یک نوع شکلاتهایی هستند که در آنها الکل استفاده شده است که طبیعتاً حرام هستند. نوع دوم شکلاتهایی هستند که از ژلاتین استفاده میشود. این ژلاتینها ممکن است منشاء خوکی یا گاوی داشته باشند. ما آزمایشگاههایی داریم که این موضوع را تشخیص میدهند. حتی در مواردی مانند گوشت اگر در ارتباط با حلیت آن شکی وجود داشته باشد، آزمایش دیانای انجام میشود و این مساله قابل تشخیص است. حتی اینکه حیوان ذبح شرعی شده است یا نه هم قابل تشخیص است. خوشبختانه پیشرفتهای علمی این امکان را میدهد حتی در محل خرید محصول در سوپرمارکتها هم این مسائل بررسی شود و مردم از حلال بودن آن مطمئن شوند. بنابراین از نظر علمی خوشبختانه هم ایران و حداقل 10 کشور دیگر هستند که این امکان و این توانایی را از لحاظ فنی دارند که منشاء حلال و حرام را تشخیص بدهند.
گواهی حلال توسط چه موسسات و شرکتهایی صادر میشود؟ سازوکار صدور این مجوز چگونه است؟ شرکتها چه مبلغی را باید برای گرفتن این نشان پرداخت کنند؟ آیا در این زمینه مشکلاتی وجود ندارد؟ اگر شرکتی بدون داشتن مجوز اقدام به استفاده از این برند کند قابل پیگیری است؟
متقاضیان با مراجعه به سایت موسسه جهانی حلال و پر کردن فرمهای اولیه و ارائه مدارکی در خصوص شرکت، کارخانه و کارکنان در صورتی که واجد شرایط باشند بررسیهای لازم صورت میگیرد. اگر گزارش مثبت باشد گواهی حلال صادر میشود. هزینه این کار هم بنا به فراخور متفاوت است. بسته به اندازه شرکت، تعداد محصولات و تعداد کارکنان فرق میکند.
اگر شرکتی در استفاده از برند حلال تخلفی انجام دهد توسط مشاوران حقوقی این موسسه مورد بررسی قرار گرفته و برخورد حقوقی لازم انجام میشود.
در حال حاضر چند بنگاه اقتصادی و تجاری برای دریافت نشان حلال ثبتنام کردهاند، هم در داخل کشور و هم در سطح بینالمللی؟
در ایران، 1200 شرکت هستند که این نشان حلال را از موسسه جهانی حلال دریافت کردهاند. البته برخی از موسسات خارجی هم هستند که نمایندگانی در داخل کشور دارند و اقدام به صدور مجوز میکنند. آن نمایندگان هم با کنترل یا بدون کنترل گواهی صادر میکنند. اکثر شرکتها امیدوارند که این گواهی به دردشان بخورد که عمدتاً هم با مشکل مواجه میشوند. به دلیل وابستگی موسسه جهانی حلال به اتاق اسلامی، کشورهای مسلمان این گواهی را قبول دارند. اما وقتی یک موسسه کانادایی صادرکننده، گواهی حلال صادر میکند، شاید در کانادا مشکلی به وجود نیاید، اما اگر بخواهند به عربستان سعودی جنس صادر کنند و عربستان آن موسسه را به رسمیت نشناسد به مشکل میخورند.
در دنیا تعداد شرکتهایی که گواهی حلال دریافت کردهاند در حدود 130 هزار شرکت است که با سرعت هم در حال افزایش هستند چرا که این موضوع در بسیاری از کشورها در حال اجباری شدن است. البته گواهی حلال محدود به غذا نیست. بهطور مثال چندی پیش کنفرانسی در ژاپن درباره جهانگردی حلال برگزار شد. بهرغم اینکه ژاپن با هر نوع تبلیغ مذهبی مخالف است اما وزیر ژاپن میگفت بر اساس تحقیقاتی که انجام دادهایم جهانگردان مسلمان بیش از سایر جهانگردان پول خرج میکنند لذا لازم است ما با توریسم حلال و ابعاد مختلف آن آشنا شویم.
آیا در کشورهای اسلامی نشان حلال کارایی دارد، یا فقط در کشورهای غیراسلامی مورد استفاده قرار میگیرد؟ حجم بازار مواد غذایی با نشان حلال در کشورهای اسلامی و غیراسلامی چقدر است؟
عمدتاً نشان حلال برای کشورهای اسلامی است. کشورهای غیراسلامی هم وقتی بخواهند به کشورهای مسلمان صادرات داشته باشند از نشان حلال استفاده میکنند. چون اقلیتهای مسلمان در کشورهای غیرمسلمان ممکن است جمعیت قابل توجهی داشته باشند. توجه داشته باشید تجارت جهانی غذای حلال 600 میلیارد دلار است. لذا هر کشوری تمایل دارد تا سهم بیشتری از این تجارت داشته باشد.
دلیل طرح این سوال آن است که ممکن است در یک کشور مسلمان مانند ایران، غذای غیرحلال وجود نداشته باشد.
چرا وجود ندارد. اتفاقاً وجود دارد. این ذهنیت را همه دارند. ولی واقعیت امر این است که ما در صنعت غذا از تثبیتکننده، طعمدهنده، رنگدهنده و آنزیمهای مختلف استفاده میکنیم و تمام اینها از کشورهای مسلمان و غیرمسلمان میآید. وقتی رنگ غذایی را از چین و ژاپن وارد میکنید، از کجا میدانید که آن مواد غذایی حلال است یا غیرحلال؟ زمانی میتوانیم بگوییم که در ایران و سایر کشورهای مسلمان همه چیز حلال است که همه محصولات در داخل آن کشور تولید شده باشد. اولاً ما خیلی از محصولات را خودمان تولید نمیکنیم، فرض کنید آیا شیرخشکی که در ایران مصرف میشود، تماماً در ایران تولید میشود؟ قسمت اعظم آن وارداتی است و قسمت اعظم آن از کشورهای غیرمسلمان وارد میشود. بنابراین بایستی بتوانیم موضوع حلیت را از مبدأ و مقصد کنترل کنیم. از مزرعه تا سفره، مسیر حلال را باید دنبال کرد. در چند سال اخیر مقامات مختلف دولت اظهار داشتهاند که نزدیک به 25 درصد تجارت ایران از طریق قاچاق انجام میشود. طبیعی است که در قاچاق کوچکترین
کنترلی بر کیفیت و حلیت انجام نمیشود. در شرایط تحریم و محدودیت کالا هم طبیعی است که این کالای قاچاق وارد کارخانجات شود و کنترلی روی آن انجام نشود. بنابراین نمیتوانیم بگوییم هر آنچه که در ایران میبینید به ضرس قاطع حلال است. انشاءالله حلال است؛ اما ممکن هم است که حلال نباشد.
در حال حاضر اسانسها و طعمدهندهها در صنعت غذا، شکلاتها، آبمیوهها، بستنیها، کنسروها و... نقش تکاندهندهای دارند. اگر اینها قانونی وارد شده باشند گواهی حلال صادر میشود و مصرفکننده هم با خیال راحت میتواند آن را مصرف کند. اگر جنسی به شکل قاچاق وارد شده باشد، با قاطعیت نمیتوان گفت که این محصول حلال است؛ مگر اینکه ما آن را آزمایش کنیم. در برخی موارد وقتی نمونههای مشکوک مورد آزمایش قرار گرفتهاند مشخص شده است که حلال نبوده است. بنابراین میتوان گفت قسمت اعظم محصولات در داخل کشور حلال هستند ولی یک حداقلی از محصولات هم به شکل قاچاق وارد کشور میشوند و تا پیش از انجام آزمایش این شائبه وجود دارد که حلال نباشند.
آیا آمار دقیقی وجود دارد که چه حجمی از لوازم آرایشی و بهداشتی نشان حلال را دارند؟ آیا کنترلهای لازم صورت میگیرد؟ در صنایعی مانند صنایع نساجی و پوشاک هم آیا نشان حلال کاربرد دارد یا خیر؟
لوازم آرایشی چون معمولاً از طریق قاچاق وارد میشود، بنابراین ارقام صحیح و دقیقی نداریم. واردات و صادرات مواد اولیه، کالاهای واسطه و کالاهای تمامشده بهداشتی چیزی نزدیک به یک میلیارد دلار در سال است. لوازم آرایشی و بهداشتی حتماً باید مورد آزمایش قرار گیرد چرا که ممکن است از روغن خوک استفاده شده باشد. تولیدکنندههای مهمی از شرکتهای فرانسوی و ایتالیایی چون متوجه شدند که کشورهای خاورمیانه اقلام آرایشی بیشتری استفاده میکنند و موضوع حیثیت هم برایشان مهم است، به همین دلیل به تولید محصولات حلال روی آوردهاند. در مورد پوشاک باید الیاف و نخ و پشم استفاده شود تا مشخص شود حیوانی که این نخ و پشم از آن گرفته شده، باید به طریق شرعی ذبح شده باشد.
در مورد خدمات مالی حلال موضوع به چه صورت است؟ یعنی شامل بانکها و موسساتی میشود که از عقود اسلامی و قرضالحسنه صرفاً استفاده کنند؟ آیا این نوع خدمات با مبادلات مالی بینالمللی میتواند هماهنگ باشد؛ آیا خدمات مالی حلال نمیتواند یک مانع در فضای تجارت بینالملل به شمار بیاید؟
خیر، چرا مانع باشد؟ در ارتباط با این بحث عقود که شما مطرح میکنید نکتهای که وجود دارد این است که این عقود چه مضاربه چه مساوات و چه مشارکتها، اینها بایستی قاعدتاً منابع مالی اولیهشان از منشاء کاملاً مشخص حلال و مشروع وضع شده باشد. بنابراین شما نمیتوانید از یک بانک با پرداخت بهره وام بگیرید و بانک یا صندوق مالی تاسیس کنید. نکته جالب توجهی که وجود دارد، این است که بانکهای غربی در زمینه خدمات مالی حلال باز از ما جلوتر افتادهاند. به این دلیل که نرخ سود آنها چیزی در حدود یک تا دو درصد است. لذا در آمریکا، انگلیس و ژاپن بانکهایی که بانکداری حلال را ارائه میدهند، با استقبال زیادی مواجه میشوند. اما در کشوری مانند کشور ما که نرخ سود 20 درصد است، به شرط آنکه پشتوانه اقتصادی کاملاً مشخص و مهمی وجود داشته باشد که بتواند
بهطور مثال پروژهای را که 12 درصد سود دارد تامین کند یا سرمایهگذار یا صاحب ذخیره را متقاعد کند، که چون این جنبه حلال دارد از آن سود اقتصادی بگذرید. در بسیاری از کشورهای سنیمذهب بیمه مورد قبول نیست و آن را شرعی نمیدانند. بنابراین بحث بیمه حلال در کشورهای سنی به ندرت دیده میشود و چارچوبهای دیگری مثل تکافل را در نظر میگیرند. ولی رقم بانکداری اسلامی و بانکداری حلال در کشورهای غیرمسلمان با سرعت و شدت در حال گسترش است. آنجایی که کشورها به دلیل نرخهای اقتصادیشان درگیر نرخ سود بالایی نیستند، زمینه بیشتری برای این مساله وجود دارد.
در کشور خودمان به چه صورت است؛ آیا خدمات مالی حلال انجام میشود یا خیر؟
فرض بر این است که بر اساس اصول و موازین شرعی و حلال است. اما با توجه به اینکه نرخ سود 22 درصد یا 20 درصد یا هر سودی که باشد، تضمینشده از سوی بانکها مطرح و عمل میشود. کمتر بانکی است که (البته بانکهایی هستند که این کار را میکنند ولی تعدادشان هم زیاد نیست) اگر سود پروژه کم شود از آن هزینه حساب تعیینشده کم میکنند یا اگر زیادتر شود آخر سال مبلغ اضافی را پرداخت میکنند. با تحولات مثبتی که اخیراً در کشور اتفاق افتاده است امیدواریم عقود اسلامی کامل اجرا شود و هم باعث رونق اقتصادی شود و هم باعث رضایت سرمایهگذاران یا سپردهگذارانی که منابع مالی خودشان را میآورند، شود.
دیدگاه تان را بنویسید