تاریخ انتشار:
نرخ دلار چه زمانی به ثبات میرسد
آیا بازار ارز روی آرامش میبیند؟
طی هفته اول و دوم پس از انتخابات ریاستجمهوری و انتخاب دکتر حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب، مردم شاهد کاهش قیمت دلار آمریکا در بازار شدند به طوری که قیمت دلار آمریکا از ۳۶۰۰ تومان پیش از انتخابات به ۲۹۰۰ تومان هم رسید.
طی هفته اول و دوم پس از انتخابات ریاستجمهوری و انتخاب دکتر حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب، مردم شاهد کاهش قیمت دلار آمریکا در بازار شدند به طوری که قیمت دلار آمریکا از 3600 تومان پیش از انتخابات به 2900 تومان هم رسید. برخی این گمانه را مطرح کردند که کاهش قیمت دلار آمریکا ناشی از «امیدی» است که در میان فعالان اقتصادی رواج یافته و برخی دیگر انگشت اتهام را به سوی دولت نشانه رفتند و او را متهم کردند که میخواهد اقتصاد را با نرخ ارزی پایین تحویل دولت روحانی دهد و بدین ترتیب دلار را در پایان دوره با شاخص قیمت پایین ثبت کرده باشد. هر کدام از این گمانهزنها هم برای خود دلایل و استدلالهایی را طرح میکردند که در جای خود تامل دارد. به هر روی پس از هفته سوم انتخابات قیمت دلار آمریکا در بازار به حالت عادی خود برگشته و در باند 3300 تومان نوسان میکند.
اما سوال اینجاست، دولت بعدی با چه چالشهایی در بخش ارز مواجه خواهد بود؟ دولت روحانی که با شعار «تدبیر و امید» بر سر کار آمده آیا میتواند حتی با فرض تعامل در سیاست خارجی، به زودی گرهی را از اقتصاد بگشاید؟ برای پاسخ به این سوالها از دو منظر تاریخ گذشته و رویدادها بهره میگیریم. یعنی کودتای 28 مرداد سال 1332 و تحریمهای نفتی ایران در دو سال اخیر.
در زمان روی کار بودن دولت مصدق، دولتهای انگلیس و آمریکا، ایران را تحریم نفتی کردند. حدود یک سال پس از تحریم نفتی ایران در آن دوره، کودتای 28 مرداد ماه سال 1332 رخ داد و محمدرضا پهلوی را که حامی وی بودند بر تخت سلطنت نشاندند؛ اما اولین بشکه نفتی ایران که صادر شد آبانماه سال 1333 بود. یعنی یک سال و سه ماه بعد از کودتا. زیرا در این مدت کشورهای مصرفکننده نفت ایران، نفت کشورهای دیگر را که عمدتاً از کویت و عربستان سعودی بود، جایگزین کرده بودند. اتفاقی که در دو سال اخیر باز هم برای بازار نفت ایران رخ داد. حال با توجه به این اتفاق تاریخی به سراغ منظر دوم که رویدادهای فعلی است، میرویم. همه میدانیم که مهمترین منشاء تامین ارز ایران، صادرات نفت خام است. تقریباً بیش از 85 درصد ارز ایران از صادرات نفت خام تامین میشود. حال ببینیم چه اتفاقی بر سر صادرات نفتی ایران آمده است.
نمودار زیر صادرات نفتی ایران را در سال 2011 -دو سال قبل- نشان میدهد. در این سال هنوز فروش نفت ایران تحریم نشده بود و حتی کشورهای عضو اتحادیه اروپا هم جزو خریداران اصلی نفت ایران به شمار میرفتند.
همان طور که مشاهده میشود میانگین صادرات نفتی ایران در آن سال دو میلیون و 530 هزار بشکه در روز بوده، حال بگذریم که بانک مرکزی این مقدار را دو میلیون و 100 هزار بشکه در روز اعلام کرده است، که ارزش صادرات آن بالغ بر 120 میلیارد دلار بوده است. همان طور که مشاهده میشود صادرات نفت ایران به اتحادیه اروپا 595 هزار بشکه در روز است و پس از آن چین قرار دارد که 555 هزار بشکه در روز واردات نفت از ایران داشت. صادرات نفت ایران به هند و ژاپن و دیگر کشورها هم از 320 هزار بشکه در روز شروع میشود و به 85 هزار بشکه در روز که مربوط به آفریقای جنوبی است ختم میشود.
اما پس از اعمال تحریمهای ضدحقوق بینالملل و یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا چه اتفاقی برای منبع مهم تامین ارزی کشور رخ داده است. نمودار زیر وضعیت فروش نفت ایران در سال 2012 میلادی را نشان میدهد.
همان طور که میبینید در سال 2012 از میانگین صادراتی نفت ایران حدود 860 هزار بشکه در روز کاسته شده است و این کاهش نسبت هم در کشورهایی که مقصد صادراتی نفت ایران بودهاند دیده میشود. اتحادیه اروپا که زمانی جزو خریداران عمده نفت ایران بود تقریباً میزان خرید نفت خود را به یکپنجم سال 2011 رسانده. و درآمد ارزی ایران هم حدود 32 میلیارد دلار کاسته شده است.
اما این اوضاع و احوال را میتوان در ماه مارس 2013 -فروردین و اردیبهشت سال 1392- بهتر درک کرد. نمودار زیر این وضعیت را بهتر نشان میدهد.
صادرات نفت ایران در ماه مارس 2013 به یک میلیون و 450 هزار بشکه در روز رسید که نسبت به دو سال قبل یک میلیون و 100 هزار بشکه در روز کاهش دارد. همان طور که در نمودار میبینید صادرات نفت ایران به اتحادیه اروپا که زمانی همسطح صادرات نفت ایران به چین بود به صفر رسیده و آفریقای جنوبی هم نفتی از ایران نمیخرد. صادرات نفت ایران به چین تغییر نکرده اما صادرات نفت ایران به دیگر کشورهای آسیایی حدود 90 هزار بشکه در روز کاهش داشته است. ترکیه هم تقریباً 85 هزار بشکه در روز خرید نفت را از ایران کم کرده است. بنابراین اگر صادرات نفت ایران در همین سطح در سال جاری ادامه داشته باشد -وضعیتی که در بودجه 92 هم پیشبینی شده است- ارزش صادرات نفتی ایران حدود 53 میلیارد دلار میشود این هم تازه با فرض نفت 100دلاری است.
بنابراین نتیجه اول آن است که درآمد ارزی ایران نسبت به سال 1390 نصف شده است. دوم، قرار نیست با توجه به تحریم دلاری همه این درآمد ارزی به ایران وارد شود. با این اوصاف چه انتظاری میتوان داشت که قیمت ارز در بازار آزاد پایین بیاید که اگر پایین بیاید حباب آن که به نظر میآید حدود 600 تا 800 تومان است میترکد نه قیمت واقعی آن؛ و مهمتر آنکه فرض بر این است که از همان روز اول ریاستجمهوری روحانی تحریم ایران برداشته شود با توجه به آنکه کشورهای دیگر صادرکننده نفت جایگزین ایران در بازار جهانی نفت شدهاند بعید است که به همین زودیها شیر به روی ما باز شود. تجربه تاریخی که در ابتدا گفته شد موید همین نظر است.
دیدگاه تان را بنویسید