تاریخ انتشار:
گفتوگو با نایب رئیس اتاق ایران
ارز تکنرخی نشده است
«بانک مرکزی تنها در صورتی میتواند به اهداف خود از بهکارگیری یک نرخ جدید برای ارز مرجع، دست پیدا کند که دو نرخ موجود بازار آزاد و مرجع را به یکدیگر نزدیک کند.»
«بانک مرکزی تنها در صورتی میتواند به اهداف خود از بهکارگیری یک نرخ جدید برای ارز مرجع، دست پیدا کند که دو نرخ موجود بازار آزاد و مرجع را به یکدیگر نزدیک کند.» این نظر پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران است که پس از تحولات اخیر در حوزه قیمتگذاری ارز عنوان میکند. گفتوگو با او از منظر دیدگاه یک فعال بخش خصوصی انجام گرفته است. سلطانی در این گفتوگو، استفاده از ارز مرجع برای مبادلات را موجب ایجاد «رانت» میداند و معتقد است از این منظر، سیاست جدید بانک مرکزی، اتفاق مثبتی است؛ مشروط بر اینکه پیشبینی بانک مرکزی برای افزایش نیافتن قیمت برخی کالاها درست از آب دربیاید. او میگوید امکان افزایش دوباره قیمت ارز مرجع وجود دارد چون «شکاف» میان نرخ ارز مرجع با نرخ ارز بازار آزاد زیاد است. بنابراین بانک مرکزی باید تلاش کند این موضوع را مدیریت کند.
***
بانک مرکزی یک بار در اوایل بهمنماه سال 90 نرخ ارز مرجع را به 1226 تومان رساند و به تازگی برای بار دوم نرخ ارز را افزایش داده است. همزمان مرکز مبادلات ارزی نیز از تابستان سال گذشته راهاندازی شد و نرخ ارز در این مرکز نیز به عنوان «نرخ سوم»، علاوه بر نرخ مرجع و نرخ بازار آزاد ارز در نظر گرفته میشد. به نظر میرسد این تغییرات در نظام ارزی ایران ظرف یک سال و نیم اخیر اثراتی را بر رفتار تجاری ایران گذاشته باشد. تحلیل شما از این جریان چیست؟ آیا نظام ارزی ایران قابلیت این را دارد که یک ارز تکنرخی داشته باشد؟
نوسان در نرخگذاری ارز ظرف یکی، دو سال اخیر با توجه به اتفاقاتی که در بازار افتاد و روند کمبود ارز، قدری طبیعی است. اما من میخواهم بگویم «ارز تکنرخی» از حیث اقتصادی از منطق خاصی برخوردار است. چرا که در وضعیت فعلی رسیدن به یک ارز تکنرخی (همانگونه که بانک مرکزی به دنبال آن است) به عنوان یک هدف درست است و معنا دارد. اما نیاز به تمهیدات و یک بازه زمانی دارد. بلافاصله و به سرعت این اتفاق نمیافتد. چون وقتی اقتصاد یک کشور در یک بازه زمانی خاص دچار اختلالاتی شده است؛ مدت زمانی نیاز دارد که نظام از دست رفته برای بازار ارز به حالت اول خود بازگردد. بنابراین سیاستگذاری ارز تکنرخی باید انجام بگیرد، اما یک همگرایی بین نرخهای موجود باید به وجود بیاید، با یک هدفگذاری زمانی معین که فکر میکنم حدود یک سال برای این موضوع باید در نظر گرفته شود.
در حال حاضر هم ارز در وبسایت بانک مرکزی فقط «با یک نرخ» اعلام میشود. منظور شما از «ارز تکنرخی» که برای دستیابی به آن زمان نیاز است؛ چیست؟
نرخی که در وبسایت بانک مرکزی اعلام میشود نرخ ارز دولتی است. اما در حال حاضر ارزی که در بازار آزاد هست نرخ بالاتری دارد. منظور از تکنرخی کردن این نیست که دولت یا بانک مرکزی بگوید این نرخ تنها مورد قبول من است و این کار یعنی تکنرخی ارز. معنای ارز تکنرخی این است که فاصله بین نرخ ارز در بازار آزاد با نرخ ارز در سیستم دولتی حداکثر دو، سه درصد بیشتر نباشد. این دو، سه درصد نیز طبیعت بازار است و در کشورهای دیگر هم وجود دارد که یک تفاوت جزیی بین نرخ ارز در بازار و در بانک هست. حتی در کشورهایی که نرخ ارز به روش «ثابت» تعیین میشود این موضوع صدق میکند. چون یک حاشیه رقابتی بین بازار آزاد با بازار ارز سیستم بانکی وجود دارد. پس ارز تکنرخی به معنای آن است که نرخ فعلی 2470 تومان که از سوی بانک مرکزی اعلام میشود و نرخ بازار آزاد که فعلاً 3400 تومان است در نزدیکی بیشتری با هم قرار بگیرند؛ در حدی که فاصله آنها صرفاً رقمی باشد که کارمزد و هزینه مبادله فعلی ارز است. اگر این اتفاق بیفتد، ارز، تکنرخی است و در شرایط فعلی نیز با توجه به اینکه برای مبادله ارز در اختیار بانک مرکزی، هزینه بالاتری باید پرداخت شود؛ اگر این
دو نرخ فاصلهای حدود 10 درصد هم داشته باشند، میشود گفت که ارز، تکنرخی است.
ارز با نرخ مرجع 1226تومانی دیگر از سوی بانک مرکزی به واردات کالا اختصاص پیدا نمیکند. خیلی از دیدگاههای اقتصادی در این باره وجود داشت که ارز با نرخ مرجع را زمینهساز رانت و سودجویی میدانست. از نظر شما، ارز مرجع کاربردی برای تجارت خارجی ایران داشت که هماکنون با حذف آن
من امیدوارم که تعدیل نرخ ارز به قیمتهای بالاتر دیگر تکرار نشود. من خوشبین هستم که در دولت آقای روحانی حتماً یک تیم هماهنگ اقتصادی و بااقتدار که دخالت سیاسی در تصمیمگیریها را بر نمیتابد روی کار بیاید و در پی آن تصمیمگیریها هم به یک ثبات برسد. ضمن اینکه روند طیشده به گونهای است که به نظر میرسد حرکت به سمت مثبت شدن اوضاع خواهد بود.
زیانهایی از این ناحیه وارد شود؟
شاید به کار بردن مفهوم «نداشتن کاربرد» برای ارز مرجع چندان درست نباشد؛ بهتر است بگوییم اثرات استفاده از این ارز برای واردات کالا در بازار و برای مصرفکننده لمس نشد. چون ارز با نرخ 1226 تومان با تصمیم دولت تنها برای واردات کالاهای دو اولویت بالایی تخصیص پیدا میکرد و از این منظر میتوان گفت سیاست اختصاص ارز مرجع برای واردات این نوع کالاها ناموفق بود. در واقع هدف سیاستگذار از اختصاص این ارز به واردات این بود که کالاهای اساسی و دارو با قیمتهای به دور از تورم کشور و تعدیل نرخ ارز به دست مصرفکننده برسد. اما دیدیم که این اتفاق نیفتاد. در این قسمت به جهت شکاف وسیعی که بین این نرخ و نرخ مبادلهای و آزاد بود این نرخ کارایی خود را برای کنترل قیمتها از دست داده بود و موجب قاچاق این کالاها به صورت خروج از کشور و یا از شبکه غیررسمی شده بود. در این قسمت با این تعبیر این اتفاق افتاد. اما از طرف دیگر نرخ ارز در بازار آزاد ارز مسائل و مشکلات جدیدی را به وجود آورد. یعنی زمینه را برای رانت فراهم کرد و آنهایی که به ارز با نرخ مرجع دسترسی داشتند امکان سوءاستفاده پیدا کردند. روندی که به خروج ارز به نام «کالاهای اساسی» اما
برای واردات کالاهای دیگر انجامید. بنابراین به طور کلی میتوان گفت ارز مرجع و تعیین نرخ پایین برای آن، مجموعه رانتها و عدم شفافیت در بازار را به وجود آورده بود و متاسفانه نتیجه اصرار بر روی این نرخ، همان شد که دیدیم.
پس میتوان از این دیدگاه حذف ارز مرجع و نرخگذاری برای آن را اتفاق مطلوبی ارزیابی کرد؟
بله، از این منظر اتفاق بهتری افتاده است.
این کار قیمت کالاها را در بازار افزایش نخواهد داد؟
الان برخی از مسوولان بر این موضوع تاکید میکنند که حذف ارز مرجع تاثیر چندانی بر قیمت کالاها نخواهد داشت و به نظر من هم این درست است. من تاکید میکنم که «تاثیر چندانی» ندارد. یعنی اگر نرخ ارز برای واردات هماکنون دو برابر شده نرخ کالاهای اساسی دو برابر نخواهد شد، بلکه به نظر میرسد در حد 15 یا 20 درصد امکان تغییر رو به بالای قیمت وجود دارد.
استدلال شما برای افزایش نیافتن قیمتها چیست؟
دلایل متعددی دارد. نخستین و مهمترین آنها این است که با حذف این ارز دسترسی واردکنندگان به ارز برای واردات کالاهای اساسی سریعتر و آسانتر میشود. چون ارز با نرخ مرجع به صورت رانتی، خیلی سختتر تخصیص داده میشود.
یعنی شما خوشبین هستید که مشکل تخصیص ارز به واردات وضعیت بهتری پیدا کند؟
ببینید؛ در هنگام تخصیص ارز مرجع هم، ارز تخصیص پیدا میکرد، اما در فضای رانتی که وجود داشت بعضی واردکنندگان راحتتر ارز مورد نیاز خود را تامین میکردند و بعضیها اصلاً نمیتوانستند برای کالای وارداتی ارز با این نرخ تحویل بگیرند. اینکه ارز با نرخ مرجع به همه واردکنندگان، حتی آنهایی که طبق دستورالعملهای بانک مرکزی، حق داشتند از این ارز با نرخ خاص برای واردات استفاده کنند؛ تخصیص داده نمیشد، یعنی رانت خاصی به وجود آمده بود که بعضیها در آن دیده و برخی دیگر نادیده گرفته میشدند. اصلاً رانت یعنی همین. وقتی یک گروهی عنوان میکنند ارز با نرخ مرجع تخصیص داده نمیشود این یعنی فضای رانتی که با نرخ مرجع به وجود آمده است. الان این واردکننده دسترسی آسانتری به ارز پیدا میکند. این سرعت دسترسی به ارز، از هزینه مبادله میکاهد، چون در آن زمان یک انحصار چندگانه برای واردات وجود داشت و الان این انحصار کمتر میشود.
فکر میکنید باز هم انحصار برای تخصیص ارز وجود خواهد داشت؟
بله، انحصار باقی خواهد ماند، اما با تحولات جدید، این انحصار «رقیق»تر میشود.
چرا نمیتوان انحصار را از میان برد؟
انحصار به طور کامل کنار گذاشته نمیشود، به جهت اینکه نرخ ارز دولتی با نرخ بازار آزاد به گونهای است که هنوز توجیه منطقی و اقتصادی برای استفاده غیرشفاف از این ارز وجود دارد. اما همانگونه که گفتم این رانت به شدت قبل نیست.
اما روی کاغذ، اگر کالایی با قیمت بالاتری وارد شود؛ هزینه تمامشده آن افزایش پیدا میکند و قیمت نهایی را بالاتر میبرد.
اتفاقاً این دلیل دومی است که میتوان برای افزایش نیافتن قیمت کالای وارداتی عنوان کرد. همین الان هم کالای وارداتی به کشور ممکن است با نرخ مرجع وارد شود اما آیا با نرخ مرجع فروش میرود؟ هماکنون نرخ بازار بالاتر از نرخ تمامشده است و به همین جهت اگر همین الان نرخ تغییر کند چون هزینه مبادله پایین است و آسانتر این مبادله انجام میگیرد مابهالتفاوت این دو نرخ کمتر است. ضمن اینکه به این موضوع توجه داشته باشید که در خیلی از این کالاها که در مورد گرانی آنها اظهار نگرانی میشود؛ ذخایر استراتژیکی در انبارها وجود دارد که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت و شرکت بازرگانی دولتی تخصیص داده میشود. این ذخایر استراتژیک پشتوانهای است برای آنکه قیمت کالاها به سرعت افزایش نیابد و شیب افزایش قیمتها را با استفاده از این ذخایر ملایم کنند. به همین دلیل تغییرات جدی در قیمتها حاصل نمیشود. اگرچه هیجان اولیه ناشی از فضای روانی حذف ارز مرجع موجب افزایش قیمت مقطعی میشود اما اگر دولت شرایط را خوب مدیریت کند؛ بازار هم کنترل میشود.
یکی از نگرانیها هم همین است. در گذشته وقتی زمزمه تغییر نرخ مرجع ارز میشد؛ بازار به سرعت واکنش نشان میداد و قیمتها در بازار آزاد بالا میرفت. در هفته گذشته این اتفاق نیفتاد. آیا تقاضای واقعی واردات کاهش یافته یا بازار به نوسان قیمتی جدید ارز متمایل نیست؟
اینکه چرا بازار پس از تصمیم جدید بانک مرکزی با نوسان عمده قیمتی مواجه نشده، دلایلی دارد. البته تقاضای واردات هم متاسفانه کمتر شده است. همیشه آرزو داشتهایم که تولیدات داخلی با واردات بتواند رقابت کند. اما توجه کنید که واردات به اجبار کاهش پیدا کرده است. در واقع تقاضا برای ارز کاهش پیدا کرده چون تحریمها وجود دارد و عملاً کار واردات با تحریمهای بانکی و تحریمهای حمل و نقل بسیار سخت شده است. با شرایط محدودیتهای وسیعی که وجود دارد خیلی از واردکنندگان از واردات کالا صرف نظر میکنند و بسیاری از تولیدکنندگان نیز از این بابت دچار آسیب و مشکل هستند؛ چون مواد اولیه و ماشینآلات مورد نیاز خود را نمیتوانند وارد کنند. پس از یک سو تقاضا برای ارز جهت استفاده در واردات کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر نقدینگی سرگردان این روزها جذب بازار سرمایه میشود و فشار از روی بازار ارز و طلا برداشته شده است. تورم و افزایش قیمت انتظاری نیز با برگزاری انتخابات تا حدی کنار رفته و خوشبینی در بازار موجب شده که هجوم به بازار ارز و طلا کمتر شود. اینها عمده مواردی هستند که موجب شده نرخ ارز ثابت باشد.
پس شما در یک نگاه کلی تصمیم جدید بانک مرکزی را مثبت میبینید؟
این اقدام خاص از نظر من کار مثبتی است. اما دستورالعملهای پیشین بانک مرکزی برای واردات کالاها کماکان به قوت خود باقی است ضمن اینکه من تصمیم بانک مرکزی را درست میدانم مشروط بر اینکه پیشبینیهایی که برای ثبات در قیمت کالاها انجام داده درست از آب دربیاید. در واقع بانک مرکزی باید با مدیریت درست بازار این پیشبینی را محقق کند. به نظر من این کار شدنی است که بتوان نرخ کالاهای اساسی را به گونهای مدیریت کرد که لطمهای به تنظیم بازار نزند. همانگونه که گفتم تصمیم جدید بانک مرکزی به شفافیت بازار و کاهش تقاضای کاذب برای ارز کمک کرده است.
با روند به وجود آمده در قیمتگذاری ارز از سوی بانک مرکزی، پیشبینی میکنید که نرخ ارز برای بار سوم تعدیل خواهد شد؟
من امیدوارم که تعدیل نرخ ارز به قیمتهای بالاتر دیگر تکرار نشود. من خوشبین هستم که در دولت آقای روحانی حتماً یک تیم هماهنگ اقتصادی و بااقتدار که دخالت سیاسی در تصمیمگیریها را بر نمیتابد روی کار بیاید و در پی آن تصمیمگیریها هم به یک ثبات برسد. ضمن اینکه روند طیشده به گونهای است که به نظر میرسد حرکت به سمت مثبت شدن اوضاع خواهد بود. البته این به عوامل محیطی هم بستگی دارد. از جمله روند تحریمها و مذاکرات مهم است و نمیتوان انتظار داشت که در کوتاهمدت همه چیز به حالت اولیه خود بازگردد.
البته من پاسخ سوال خود را نگرفتم. اینکه پیشبینی میکنید که برای بار سوم نرخ ارز افزایش پیدا کند یا خیر؟
امکان این اتفاق وجود دارد. این قابل رد نیست که ممکن است باز هم نرخ جدیدی وارد نظام ارزی ایران شود. چون شکاف نرخ دولتی و آزاد ارز زیاد است. این شکاف باید مدیریت شود. از هر دو سو، هم از سمت ارز دولتی و هم از سمت ارز بازار آزاد. اگر مدیریت خوب شود اینها با یکدیگر همگرایی پیدا میکنند. قیمت دولتی باید به آزاد و قیمت آزاد باید به قیمت دولتی نزدیکتر شود. این کار با مدیریت خوب و در یک بازه زمانی میانمدت قابل اجراست. در کوتاهمدت این کار لطماتی دارد که بیشتر از منافع آن است. به جهت اینکه نظام تولید ما خود را روی این قیمت تنظیم کرده است، اگر قیمتها بار دیگر به نوسان بیفتد و بالا برود یا پایین بیاید، باز هم بازار به هم میریزد. نزدیک شدن دو نرخ بازار آزاد با نرخ بینبانکی در میانمدت قابل تحقق است.
دیدگاه تان را بنویسید