آیا فرونشست دشتها بحران بعدی است؟
در انتظار فاجعه
برای لحظاتی هر چند اندک، خالی شدن آب پشت سدها و تشدید روند خشک شدن آنها را فراموش کنید. بحران آب، قدری فراتر از اینهاست و از روی زمین به زیرزمین اسبابکشی کرده است.
برای لحظاتی هر چند اندک، خالی شدن آب پشت سدها و تشدید روند خشک شدن آنها را فراموش کنید. بحران آب، قدری فراتر از اینهاست و از روی زمین به زیرزمین اسبابکشی کرده است. کمتر از 10 روز پیش، وبسایت عصر ایران عکسهایی را از دشتهایی حوالی زنجان منتشر کرد که خبر از فرونشست عجیب و غریب زمین میداد. عکسها آنقدر هولناک و عجیب بود که خبر از فاجعهای «دستساخته» و به سبب نبود مدیریت درست منابع زیرزمینی آب بدهد. آنگونه که عکسها نشان میدهد؛ گودالهایی عمیق به وجود آمده که نه به دلیل بمب انفجاری بوده و نه دستگاههای حفاری زمین را کندهاند و نه یک حفره طبیعی بوده است. این عکسها نمونه روشنی از نشست زمین در دشتهاست. آنجا که کاهش شدید منابع آب زیرزمینی و سست شدن طبقات زمین است که در نهایت به نشست زمین میانجامد و فشار «مرگبار» به منابع زیرزمینی را به رخ میکشد. به طور کلی منابع آب قابل برداشت از دو بخش آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی جمعآوری میشود. آب زیرزمینی در زیر لایههای سطح زمین ذخیره میشود و پر شدن آن گاهی تا صدها سال طول میکشد و در بیشتر اوقات، آب زیرزمینی سالها دستنخورده باقی میماند. از این روست که 90 درصد آب آشامیدنی کل جهان از آبهای زیرزمینی تامین میشود. اما برای دسترسی به آبهای زیرزمینی، دو روش مصنوعی و طبیعی مورد استفاده قرار میگیرد. در روش طبیعی، استفاده از آب چشمهها که همان منابع آب زیرزمینی است در دستور کار قرار میگیرد. اما در بسیاری از موارد، حفر چاه است که در دو نوع عمیق و نیمهعمیق، آبهای زیرزمینی را به سطح زمین میرساند. چاه نیمهعمیق که عموماً به طور سنتی حفر میشود و روشهای معمولی دارد که هزاران سال است در حال انجام است. اما دستگاههای حفاری نیز از یک قرن پیش به این طرف به ایران آمده که تا عمق زیادی از زمین فرو رفته و پس از اتمام حفاری، چاه لولهگذاری میشود و سپس برای آبکشی از آن، از تجهیزات موتوری و عمدتاً پمپهای مخصوص استفاده میشود. اینها یکسوی ماجرای دشتهای کشور است که این روزها با افت منابع زیرزمینی آب مواجه است. سوی دیگر، به گفته برخی کارشناسان، گسترش سطح کشت آبی به جای افزایش تولید در واحد سطح است که در حوزه کشاورزی ایران رخ داده است. روشهای کهنه آبیاری در سطح وسیعی از دشتهای ایران که عمده محصولات کشاورزی استراتژیک ایران در آنها کشت میشود؛ آنقدر منسوخ شده هست که بتوان سهم عمدهای از خالی شدن سفرههای آب زیرزمینی در سالهای اخیر را به آن داد. در حالی که در همین آبیاری سنتی هم میتوان شرایط را به گونهای رقم زد که با از بین بردن پیچوخمهای کانالهای انتقال آب و لایروبی نهرها و پاک کردن عوامل کندکننده سرعت جریان آب، نظیر خار و خاشاک و علفهای هرز و همچنین لایروبی شبکههای آبرسانی تا حدی از هدررفت آب هنگام آبیاری مزارع و کشتزارها جلوگیری کرد. شیوههایی نیز برای آبیاری محصولات هست که یکی از آنها که آبیاری تحت فشار است و میتواند جایگزین روش فعلی سنتی آبیاری کشتزارها شود به «آبیاری غرقابی» مشهور است. تصور کنید که برای تولید یک عدد سیب 70 گرمی نیاز به 13 لیتر آب است. همینطور یک پرتقال 100 گرمی بالغ بر 50 لیتر آب نیاز دارد. اینها محصولات باغی است که در دشتهای ایران کمتر کشت میشود. اما در ایران با همین روشهای سنتی آبیاری مزارع برای تولید یک کیلوگرم محصولی مانند «جو» 1400 لیتر آب مصرف میشود و نزدیک به همین میزان آب برای تولید یک کیلوگرم گندم نیاز است. در شرایطی که برآوردهای وزارت نیرو از ورود ایران به دوره جدید و 30ساله خشکسالی حکایت دارد؛ تداوم چنین روندی در کشاورزی ایران و فشار بیرویه به منابع «بازگشتناپذیر آب» در دشتهای کشور، موضوعی بدیهی است و بنابراین این بار که در دشتها، گودالهایی به مراتب عمیقتر از گودالهای فعلی دیده شد؛ نباید تعجب کرد. چرا که فاجعههایی از این دست، تاوان اشتباهاتی است که در حوزه مدیریت آب شکل میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید