تاریخ انتشار:
تعدیل ارزی را جدی بگیریم
نوسانات بازار ارز؛ مقطعی یا مداوم؟
بازار ارز در هفته گذشته با نوسانات افزایشی روبهرو بود به گونهای که قیمت دلار آمریکا برای مدتی بالاتر از ۳۰۰۰ تومان قرار گرفت. دلیل این افزایش چه بود؟ آیا این نوسان میتواند علامتی باشد برای خروج از دوران تثبیت ارزی؟ آیا روند افزایشی نرخ ارز آغاز شده است؟ یا این نوسان مقطعی بوده و دوره تثبیت همچنان ادامه مییابد؟
بازار ارز در هفته گذشته با نوسانات افزایشی روبهرو بود به گونهای که قیمت دلار آمریکا برای مدتی بالاتر از 3000 تومان قرار گرفت. دلیل این افزایش چه بود؟ آیا این نوسان میتواند علامتی باشد برای خروج از دوران تثبیت ارزی؟ آیا روند افزایشی نرخ ارز آغاز شده است؟ یا این نوسان مقطعی بوده و دوره تثبیت همچنان ادامه مییابد؟
بازارها در سکوت
در حالی که بازارهای موازی سرمایه، مسکن و ارز و طلا در دوران غیررونق خود قرار گرفتهاند، برخی بدین نظرند که با توجه به حجم نقدینگی موجود، احتمال بسیار وجود دارد که یکی از این بازارها دچار تحول چشمگیر شود. این کارشناسان معتقدند نمیتوان وضعیتی را متصور بود که همه بازارها در حال ثبات باشند و نگهداری پول توسط عاملان اقتصادی امری کوتاهمدت خواهد بود و بالاخره نقدینگی از بازاری سر باز خواهد کرد. بیتردید وقایع سالهای اخیر نیز این نظر را تایید میکند و بازارها به اشکال مختلف همراه با افزون شدن حجم نقدینگی، روند صعودی را تجربه کردهاند. اما سوالی که وجود دارد آن است که آیا اقتصاد شرایط گذشته را داراست که حال نیز منتظر باشیم بازاری دچار شوک شود؟ بیتردید وقتی به روندهای طویلمدت اقتصاد بنگریم درمییابیم که در اقتصاد ایران به دلیل وجود تورمهای دورقمی که امری ذاتی برای آن شده است، بازارهای موازی بالاخره همراه با تورم و حتی بالاتر از آن حرکت خواهند کرد اما این گزاره بدان معنا نیست که در بازه زمانی کوتاه، حتماً منتظر شوکی در این بازارها باشیم. در کوتاهمدت، دلایلی وجود دارد که معتقد باشیم اقتصاد ایران
وضعیتی را که در چند سال اخیر تجربه کرده حداقل به آن شدت نداشته باشد و از این رو نمیتوان با این افراد همنوا شد که مطمئناً در چند ماه آینده بازاری دچار شوک خواهد شد. اقتصاد ایران آماده آن میشود که از دوره رکود خود خارج شود. روند رشد اقتصادی ایران به گونهای بوده است که انتظار میرود در سال 1393، رشد اقتصادی بالاخره مثبت شود و این به معنای آن است که بهبود اقتصادی سرعت گرفته است. از این رو ریسکهای اقتصادی نسبت به گذشته تقلیل یافته است و این نیز دلیل دیگری است بر اینکه وضعیت باثبات بازارهای موازی تداوم بیشتری یابد.
نوسانی مقطعی؟
نمودار نشاندهنده نوسان قیمتی دلار آمریکا در یک هفته گذشته است. هر چند این افزایش در مقایسه با تغییرات قیمتی چند هفته گذشته، قابل ملاحظه بوده است، اما به نسبت نوسانات عمده گذشته، تغییرات قیمتی هفته گذشته در بازار ارز، قدرت آن چنانی را از خود بروز نمیدهد که بتوان آن را نقطه آغازین یک روند افزایشی برشمرد. حتی اگر احتمال آن را بدهیم که نوسان هفته گذشته آغاز روند افزایشی است، محتاج نشانههای بیشتر دیگری هستیم که ما را به این نتیجه سوق دهد که بازار ارز، روند افزایشی را در پی گرفته است. از همین روست که میتوان این نوسان را امری مقطعی دانست که ممکن است در هر بازاری رخ دهد. اما علت این نوسان شاید بیشتر از سوی طرف تقاضا باشد. در حالی که به طور متوسط تورم در سال جاری بیش از 35 درصد بوده است، نرخ ارز از حدود 3900 تومان در پاییز سال گذشته به کمتر از 3000 تومان رسیده که کاهشی قریب 22 درصد را نشان میدهد. این امر حکایت از آن دارد که بهای ارز به نسبت دیگر کالاها در اقتصاد به میزان قابل توجهی ارزان شده است. این ارزان شدن نتیجهای به جز افزایش تقاضا برای ارز ندارد. تنها کافی است به حجم تبلیغات تورهای خارجی بنگریم تا درک
کنیم تقاضا برای این سفرها به میزان فزایندهای افزایش یافته است. دلیل؟ ارزان شدن این خدمات به نسبت سطح عمومی قیمتها. از این رو طبیعی به نظر میرسد که با رشد تقاضا برای خدمات خارجی (توریسم) میزان تقاضای ارز افزایش یافته و بهای آن نیز افزون شود. اما این تصویر در عین حال میتواند هشداری را در خود داشته باشد. اگر قرار بر این باشد که بهرغم وجود تورم افسارگسیخته کنونی، بهای ارز را همچنان بخواهیم ثابت نگه داریم، به دلیل شرحی که رفت، فشار تقاضا برای ارز بیشتر و بیشتر شده و در نهایت با تداوم تثبیت نرخ، شوک ارزی رخ خواهد داد. این همان اتفاقی است که در چند دهه گذشته رخ داده است، یعنی سیاستگذار تا جایی که میتواند بدون تعدیل، نرخ ارز را نگه میدارد تا زمانی که فشار تقاضا، به شوک قیمتی دامن زند.
تعدیل ارزی
اگرچه سیاستگذاران ارزی به دلیل اجرای فاز دوم هدفمندی در سال آینده و همچنین اجرای تکنرخی شدن ارز، بر آن هستند تا جای ممکن بازار ارز را در نرخهای کنونی تثبیت کنند، اما نباید فراموش کرد که هر چه این دوران ثبات بیشتر شود، احتمال آنکه شوک ارزی به وقوع بپیوندد بیشتر خواهد شد. از این رو بدهبستانی بین اجرای تکنرخی شدن ارز و احتمال وقوع شوک ارزی وجود دارد و هر چه سیاستگذاران به دلیل آنکه میخواهند بازار ارز را تکنرخی کنند، از عدم تعدیل ارزی خودداری کنند، احتمال وقوع شوک ارزی افزایش مییابد. از همین روست که مقامات پولی باید هر چه سریعتر فرآیند تکنرخی شدن ارز را بپیمایند و از آن سو، تعدیل ارزی را نیز انجام دهند تا بدین شکل از شوک ارزی جلوگیری کنند. ثبات بازار ارز در وضعیت تورمی تنها با سیاست تعدیلی میسر است، این تصوری اشتباه است که میتوان با وجود تورم فزاینده بازار ارز را برای مدت مدیدی با ثبات نگه داشت. از آن سو به دلیل اولویت تکنرخی شدن، تعدیل رخ نمیدهد تا بازار ارز تکنرخی شود. از آنجا که سیاستگذاران ارزی منتظر آن هستند تا شوک هدفمندی بگذرد و از سوی دیگر رابطه جدید بینالمللی ایران تداوم یابد، این پرسش
وجود دارد که اگر این دو اتفاق و به خصوص مورد دوم، با تاخیر رخ دهد و در نتیجه تکنرخی شدن و تعدیل ارزی رخ ندهد، آیا زمینه برای شوک ارزی فراهم نمیشود؟ به نظر میرسد که اگر در سال آتی تعدیل رخ ندهد، زمینه برای شوک ارزی بسیار مساعد خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید