تاریخ انتشار:
قطر کوچک به دنبال اجرای پروژههای عظیم
آرزوهای بزرگ
کشوری با وسعت و جمعیت کم در حاشیه جنوبی خلیج فارس که تلاش میکند فراتر از موقعیت و اندازه کوچک خود ظاهر شود.
کشوری با وسعت و جمعیت کم در حاشیه جنوبی خلیج فارس که تلاش میکند فراتر از موقعیت و اندازه کوچک خود ظاهر شود. در انقلاب مردم لیبی حاضر شد و برای به زیر کشیدن قذافی تلاش کرد و حمایت از مخالفان بشار اسد در سوریه را در دستور کار خود قرار داد. کشوری که با وجود جمعیت دو میلیون نفری خود در تکاپو است تا برگزاری بزرگترین رویداد جهانی سال 2022 را به نام خود ثبت کند و هکذا که در این راه نیز موفق شد. البته قطر در حوزه مسائل اجتماعی نیز با راهاندازی شبکه الجزیره انقلابی در عرصه رسانهای جهان عرب و در جهت فضای آزاد سیاسی ایجاد کرد و هزینههای فراوانی را در سیاست خارجی خود متحمل شد.
قطر کشوری با سابقه و قدمت تاریخی نیست. در واقع پیدایش کشوری به این نام به سال ۱۹۱۶ و زمان استقلال آن از بحرین بازمیگردد، هر چند از این تاریخ تا ۵۵ سال مستعمره بریتانیا بود تا سرانجام کشوری که اکنون به نام قطر شناخته میشود، در سال ۱۹۷۱ رسماً و به شکل کامل مستقل شد. این کشور در سالهای ابتدایی تاسیس دولت قطر که همزمان با اوج شکوفایی اقتصادی متکی بر ثروت نفتی ایران بود، روابط ویژهای با تهران نداشت. در آن روزها ایران قدرتی بلامنازع در منطقه بود و در مقابل امیرنشین قطر، کشوری تازهتاسیس که برای روی پا ایستادن با تکیه بر استفاده از منابع زیرزمینی خود نیازی وافر به سیاست عدم تنش سیاسی با همسایگانش به خصوص ایران داشت. تهران نیز تلاش کرد تا حسن همجواری با دوحه را در دستور کار خود قرار دهد و بر همین اساس بعد از انگلستان، استقلال قطر را به رسمیت شناخت. اما پس از پیروزی انقلاب و حمله عراق به ایران، قطریها در کنار اغلب کشورهای عربی به تجهیز رژیم بعث پرداختند و از صدام حمایت کردند. هر چند در بحران هستهای ایران و در شرایطی که عربستان و همپیمانان منطقهای آن تندترین مواضع را علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده بودند و حتی میخواستند جبههای متحد علیه تهران تشکیل دهند تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هستهای را حق تهران خواند و از آن حمایت کرد و سپس در شرایطی که فضای بینالمللی و عربی به شدت علیه تهران بود و سخن از حمله نظامی به میان آمده بود، معاهده دفاعی مشترکی را در سال ۲۰۱۰ با ایران امضا کرد که به موجب آن دو کشور در مواقع حساس ملزم به حمایت از یکدیگر هستند. امیر پیشین قطر در ادامه سیاست نزدیکی به ایران در سال ۲۰۰۰ به تهران سفر کرد که نخستین سفر یک مقام عالیرتبه عربی به ایران پس از انقلاب اسلامی بود. وی همچنین در سفر دوم خود در سال ۲۰۰۶ به تهران، نام خود را به عنوان نخستین رهبر عربی که پس از ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به ایران سفر میکرد، ثبت کرد. این دو سفر تاثیر حائز اهمیتی در نزدیکی قطر به ایران بهرغم مخالفت دیگر همسایگان عرب آن داشت. پس از روی کار آمدن امیر جدید قطر نیز این روابط کماکان به قوت خود باقی است به طوری که «شیخ تمیم بن احمد آلثانی» از جمله نخستین مقامات خارجی بود که ریاستجمهوری آقای روحانی را به وی تبریک گفت. در عرصه اقتصاد، قطر به طور سنتی اقتصادی مبتنی بر صدور مروارید داشته است، اما با پیدایش نفت و گاز، اکنون اقتصاد این کشور بر مبنای صدور گاز به ویژه در قالب LNG استوار است. قطر از سال ۱۹۷۳، وارد عرصه تولید نفت و سپس گاز شد. این کشور با داشتن 21/15 میلیارد بشکه ذخایر ثابتشده نفت خام، چهاردهمین رتبه جهانی منابع نفت را در اختیار دارد و ظرفیت تولید روزانه 800 هزار بشکه نفت خام را دارد و انتظار میرود تا پایان سال ۲۰۱۳، این میزان به 3/1 میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند. از نظر منابع گاز، قطر رتبه سوم را بعد از روسیه و ایران با 2۶/۲۵ تریلیون متر مکعب گاز، یا ۴/۱۴درصد از منابع گازی دنیا، در اختیار دارد. روسیه، ایران و قطر هر کدام به ترتیب ۶/۲۰، 3۸/۳ و 2 درصد گاز جهان را تولید میکنند. اما اهمیت و موفقیت قابل توجه این کشور در تولید و صادرات گاز مایع یا LNG است. قطر با مشارکت شرکتهای بزرگ بینالمللی و به خصوص آمریکایی و دستیابی به فناوری تولید LNG، به سطح بالای تولید این محصول رسیده است. البته عمدهترین منابع برداشتی قطر از حوزه گازی پارس جنوبی است که سالها مورد مناقشه تهران و دوحه قرار داشته است. در حال حاضر برداشت قطر از میدان گازی پارس جنوبی روزانه ۲/۱۲میلیارد فوت مکعب است که آن را از سال1990 آغاز کرده اما ایران با کمتر از۱۰میلیارد فوت مکعب برداشت روزانه گاز تنها از سال 2001 به این کار مبادرت ورزیده است. قطریها با سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری در این حوزه درصددند که میزان برداشت گاز خود را به حدود سه برابر ایران برسانند اما تهران به دلیل محدودیتهایی که از جهت اعمال تحریمها متحمل شده است توان استفاده کامل از منابع گازی خود را ندارد. نکته مهم در خصوص اقتصاد قطر، سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور است که جزو ثروتمندترین کشورهای جهان اسلام قرار دارد. درآمد سرانه قطر بعد از لوکزامبورگ، در رده دوم جهانی قرار دارد. روابط ایران و قطر علاوه بر میدان گازی مشترک دو کشور در بحثهای بازرگانی نیز از تحریمها تاثیرپذیر بوده است به طوری که بر اساس بخشنامه بانک مرکزی این کشور هرگونه تامین مالی مبادلات بازرگانی با ایران ممنوع است. قطریها دلیل این اقدام را همراهی با سیاستهای جهانی و عدم امکان سرپیچی از مقررات سازمان ملل عنوان میکنند.
قطر کشوری با سابقه و قدمت تاریخی نیست. در واقع پیدایش کشوری به این نام به سال ۱۹۱۶ و زمان استقلال آن از بحرین بازمیگردد، هر چند از این تاریخ تا ۵۵ سال مستعمره بریتانیا بود تا سرانجام کشوری که اکنون به نام قطر شناخته میشود، در سال ۱۹۷۱ رسماً و به شکل کامل مستقل شد. این کشور در سالهای ابتدایی تاسیس دولت قطر که همزمان با اوج شکوفایی اقتصادی متکی بر ثروت نفتی ایران بود، روابط ویژهای با تهران نداشت. در آن روزها ایران قدرتی بلامنازع در منطقه بود و در مقابل امیرنشین قطر، کشوری تازهتاسیس که برای روی پا ایستادن با تکیه بر استفاده از منابع زیرزمینی خود نیازی وافر به سیاست عدم تنش سیاسی با همسایگانش به خصوص ایران داشت. تهران نیز تلاش کرد تا حسن همجواری با دوحه را در دستور کار خود قرار دهد و بر همین اساس بعد از انگلستان، استقلال قطر را به رسمیت شناخت. اما پس از پیروزی انقلاب و حمله عراق به ایران، قطریها در کنار اغلب کشورهای عربی به تجهیز رژیم بعث پرداختند و از صدام حمایت کردند. هر چند در بحران هستهای ایران و در شرایطی که عربستان و همپیمانان منطقهای آن تندترین مواضع را علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده بودند و حتی میخواستند جبههای متحد علیه تهران تشکیل دهند تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هستهای را حق تهران خواند و از آن حمایت کرد و سپس در شرایطی که فضای بینالمللی و عربی به شدت علیه تهران بود و سخن از حمله نظامی به میان آمده بود، معاهده دفاعی مشترکی را در سال ۲۰۱۰ با ایران امضا کرد که به موجب آن دو کشور در مواقع حساس ملزم به حمایت از یکدیگر هستند. امیر پیشین قطر در ادامه سیاست نزدیکی به ایران در سال ۲۰۰۰ به تهران سفر کرد که نخستین سفر یک مقام عالیرتبه عربی به ایران پس از انقلاب اسلامی بود. وی همچنین در سفر دوم خود در سال ۲۰۰۶ به تهران، نام خود را به عنوان نخستین رهبر عربی که پس از ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به ایران سفر میکرد، ثبت کرد. این دو سفر تاثیر حائز اهمیتی در نزدیکی قطر به ایران بهرغم مخالفت دیگر همسایگان عرب آن داشت. پس از روی کار آمدن امیر جدید قطر نیز این روابط کماکان به قوت خود باقی است به طوری که «شیخ تمیم بن احمد آلثانی» از جمله نخستین مقامات خارجی بود که ریاستجمهوری آقای روحانی را به وی تبریک گفت. در عرصه اقتصاد، قطر به طور سنتی اقتصادی مبتنی بر صدور مروارید داشته است، اما با پیدایش نفت و گاز، اکنون اقتصاد این کشور بر مبنای صدور گاز به ویژه در قالب LNG استوار است. قطر از سال ۱۹۷۳، وارد عرصه تولید نفت و سپس گاز شد. این کشور با داشتن 21/15 میلیارد بشکه ذخایر ثابتشده نفت خام، چهاردهمین رتبه جهانی منابع نفت را در اختیار دارد و ظرفیت تولید روزانه 800 هزار بشکه نفت خام را دارد و انتظار میرود تا پایان سال ۲۰۱۳، این میزان به 3/1 میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند. از نظر منابع گاز، قطر رتبه سوم را بعد از روسیه و ایران با 2۶/۲۵ تریلیون متر مکعب گاز، یا ۴/۱۴درصد از منابع گازی دنیا، در اختیار دارد. روسیه، ایران و قطر هر کدام به ترتیب ۶/۲۰، 3۸/۳ و 2 درصد گاز جهان را تولید میکنند. اما اهمیت و موفقیت قابل توجه این کشور در تولید و صادرات گاز مایع یا LNG است. قطر با مشارکت شرکتهای بزرگ بینالمللی و به خصوص آمریکایی و دستیابی به فناوری تولید LNG، به سطح بالای تولید این محصول رسیده است. البته عمدهترین منابع برداشتی قطر از حوزه گازی پارس جنوبی است که سالها مورد مناقشه تهران و دوحه قرار داشته است. در حال حاضر برداشت قطر از میدان گازی پارس جنوبی روزانه ۲/۱۲میلیارد فوت مکعب است که آن را از سال1990 آغاز کرده اما ایران با کمتر از۱۰میلیارد فوت مکعب برداشت روزانه گاز تنها از سال 2001 به این کار مبادرت ورزیده است. قطریها با سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری در این حوزه درصددند که میزان برداشت گاز خود را به حدود سه برابر ایران برسانند اما تهران به دلیل محدودیتهایی که از جهت اعمال تحریمها متحمل شده است توان استفاده کامل از منابع گازی خود را ندارد. نکته مهم در خصوص اقتصاد قطر، سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور است که جزو ثروتمندترین کشورهای جهان اسلام قرار دارد. درآمد سرانه قطر بعد از لوکزامبورگ، در رده دوم جهانی قرار دارد. روابط ایران و قطر علاوه بر میدان گازی مشترک دو کشور در بحثهای بازرگانی نیز از تحریمها تاثیرپذیر بوده است به طوری که بر اساس بخشنامه بانک مرکزی این کشور هرگونه تامین مالی مبادلات بازرگانی با ایران ممنوع است. قطریها دلیل این اقدام را همراهی با سیاستهای جهانی و عدم امکان سرپیچی از مقررات سازمان ملل عنوان میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید