تاریخ انتشار:
نشانههای امیدوارکننده به جهتگیری مثبت شاخصها منجر شدند
آمادهباش بازارها در هفته حساس
ضربالاجل دیگری برای مذاکرات هستهای بدون تعیین تکلیف نهایی به اتمام رسید و بازارهای مالی همچنان چشمانتظار نشانهای جدید، نوساناتی را تجربه کردند. نخستین تحرکات قیمتی در بازارها و به ویژه بورس تهران، اواخر خرداد رقم خورد، یعنی زمانی که وزیر امور خارجه آمریکا نگاه به گذشته فعالیتهای هستهای کشورمان را از اهمیت چندانی برخوردار ندانست.
ضربالاجل دیگری برای مذاکرات هستهای بدون تعیین تکلیف نهایی به اتمام رسید و بازارهای مالی همچنان چشمانتظار نشانهای جدید، نوساناتی را تجربه کردند. نخستین تحرکات قیمتی در بازارها و به ویژه بورس تهران، اواخر خرداد رقم خورد، یعنی زمانی که وزیر امور خارجه آمریکا نگاه به گذشته فعالیتهای هستهای کشورمان را از اهمیت چندانی برخوردار ندانست. با این حال، بازارها هفته نخست تیرماه را در آرامش بیشتری سپری کردند و مجدداً هفته گذشته با نزدیک شدن به سررسید 30 ژوئن که در بیانیه تفاهم لوزان تعیین شده بود، تحرکات جدیدی را تجربه کردند. در نهایت اما، تمدید مذاکرات هستهای برای یک هفته دیگر باعث شد همچنان داستان طولانیمدت مذاکرات هستهای در انتظار پایانی خوش بدون تکلیف باقی بماند.
دلار «گوش به زنگ»
دو سال پیش در اردیبهشتماه وقتی برخی شخصیتهای سیاسی خود را برای انتخابات نامزد میکردند و به وزارت کشور برای نامنویسی خود میرفتند، قیمت دلار بهطور آنی با خبر این رخدادها در بازار نوسانهای چند صدتومانی میکرد. درست است که آن روزها گذشته و ماههاست از نوسانهای ویرانگر چندصدتومانی در بازار ارز خبری نیست، ولی شخصیت بازار از لحاظ حساسیت به وقایع سیاسی و اقتصادی همانطور باقی مانده است. این روزها که مذاکرات ایران و غرب در مورد پرونده هستهای ایران در برهه حساسی قرار گرفته است، کوچکترین اخبار در بازار دلار انعکاس «تومنی» پیدا میکند. همین چند روز پیش بود که خبر همراه شدن همسر وزیر خارجه با او در عزیمتش به محل مذاکرات، وین، از سوی فعالان بازار ارز مثبت ارزیابی شد و صرفاً با این خبر دلار چندتومانی تنزل پیدا کرد. با وجود این، تمدید یکهفتهای زمان مذاکرات و بیم و امیدهایی که درباره نتیجه آن میرود، باعث شده قیمت در سطوح فعلی خود محتاطانه حرکت کند و هیچیک از دو سوی بازار، خریداران و فروشندگان، اقدام به معاملههای بزرگ نکنند. در اوایل هفته با عزیمت ظریف به وین و امیدواری به توافق تا ضربالاجل نهم تیر، قیمت
دلار تا 3260 تومان هم کاهش داشت؛ اما قیمت از آنجا بازگشت کرد و باز وارد کانال 3300 تومان شد. یکی از دلایلی که برای این افزایش قابل رصد بود، کاهش موجودی دلار در بازار به صورت نقدی و نیز رخ دادن فاصله قیمتی میان بازار تهران و کردستان عراق است که نوسانگیران از این شکاف قیمتی استفاده کرده و دلار ارزانتر تهران را به قیمتی بالاتر در کردستان به طور آنی میفروشند. در نهایت به نظر میآید در صورت کاهشی شدن روند دلار، اولین حمایتی که بایستی از آن عبور کرد، همین محدوده قیمت 3260 تومان باشد و پس از آن میتوان به وارد شدن دلار به کانال 3100 تومان هم امیدوار بود. اما با افزایشی شدن قیمت، مهمترین مقاومت پیش رو، در محدوده 3340 تا 3350 تومان است. در صورتی که قیمت معاملاتی خرید و فروشهای عمده خیابان منوچهری تهران از این مرز عبور کند، احتمال زیادی وجود دارد که به سرعت قیمت صعود کرده و کانال صعودی خود را در بالای 3400 تومان پس بگیرد.
محدودیت فرصتهای سفتهبازی
برآوردهای کارشناسان نشان میدهد بازار سهام، بیشترین اثرپذیری را از مذاکرات هستهای خواهد داشت. گرچه سالهای پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، عدم کنترل مناسب روی نقدینگی سبب میشد تا حداقل در یکی از بازارها شاهد رشد قیمتها یا به اصطلاح رونق باشیم، اما سیاستهای انضباطی (انقباضی) بانک مرکزی در دولت جدید باعث شده است تا رونق بازارهای سفتهبازی جای خود را به رکود دهد. به عبارت دقیقتر، بازارهایی مثل ارز، سکه و مسکن که در آنها کار تولیدی انجام نمیشود، محل مناسبی برای سرمایهگذاری نیستند و صرفاً مورد توجه نوسانگیرانی هستند که توجه آنها به کسب سودهای کوتاهمدت از طریق سفتهبازی است (البته باید تقاضای مصرفی را در این بحث جدا دانست). با این حال، رونق بازارهای سفتهبازی تنها نتیجه عدم کنترل نقدینگی و تورم نیست، بلکه بازار سهام نیز از این ماجرا کسب سود میکند. به عبارت دقیقتر، رشد بیرویه قیمتها سبب میشود شرکتهای تولیدکننده و به ویژه بزرگ، از این افزایش نرخها بهره برند. بر این اساس، کسب سودهای اسمی اینچنینی که سودهای بیکیفیت محسوب میشوند موجب رونق بازار سهام نیز در این سالها شده بود. اکنون اما، شرایط به
گونه دیگری است، تعیین نرخ سود سپردههای بانکی متناسب با تورم، هزینه فرصت سرمایهگذاریهای پرریسک (نظیر سفتهبازی در بازارهایی چون ارز، سکه و مسکن) را افزایش داده است. بر این اساس، وجود فضایی امن در سیستم بانکی سبب شده است در یک سرمایهگذاری با ریسک بسیار پایین (سپردههای بانکی) افراد بتوانند از سرمایه خود در مقابل تورم محافظت کنند. بنابراین، فرصت نوسانگیری از سفتهبازان تا حدود زیادی گرفته و فضا برای سرمایهگذاریهای واقعی گشوده شد. در این میان، بازار سهام به عنوان آیینه اقتصادی کشور بیشترین شانس را برای رونق و جذب اینگونه سرمایهها دارد.
گره خوردن وضعیت اقتصادی کشورمان به نتیجه مذاکرات هستهای سبب شد بازار سهام نیز وضعیت نامناسبی داشته باشد. با توجه به آنکه عاملی غیراقتصادی مثل توافقات هستهای، نتیجه مشخص و قابل محاسبهای ندارد، اثرگذاری آن نیز به صورت هیجانی (روانی) بر بازارها نمود پیدا میکند. به این ترتیب مشاهده میشود در چندین دوره، افت و خیزهایی در بازار سهام کشور رخ داده است. در نخستین دور به دنبال روی کار آمدن دولت دکتر روحانی، از اواخر شهریورماه موجی از خوشبینی در بازار ایجاد و با توافق موقت ژنو در آذر 92 تشدید شد. اما محقق نشدن انتظارات سهامداران در کوتاهمدت، موجب بازگشت قیمتها و فضای رکود فرسایشی در بورس تهران شد. در دومین دوره، اواخر مهر 93 بود که مذاکرات به مرحله حساسی نزدیک شده بود و با رشد قیمتها در بازار سهام همراه بودیم. در نهایت اما، تمدید مذاکرات هستهای باعث ریزش مجدد قیمتها شد. سومین دوره این رشد و افت قیمتها را پس از بیانیه لوزان در فروردینماه سال جاری شاهد بودیم که به سرعت با افزایش ابهامات، رکود به بازار سهام برگشت. مشاهده میشود در هر دوره از این سیکلهای رفت و برگشتی، بازه زمانی که هیجانات مزبور بر روند
قیمتها اثرگذار بودهاند و همچنین دامنه نوسان شاخص کل بورس رو به کاهش بوده است.
در این شرایط نیز، اثر هیجانی مذاکرات در بازار سهام کمرنگتر شده است و معاملهگران با احتیاط بیشتری به بازار ورود پیدا میکنند. این امر سبب شده است تا جرقه خوشبینی به مذاکرات هستهای، در کمتر از دو هفته مانده به مهلت تعیینشده برای نتیجه نهایی رقم بخورد و همچنین، با کوچکترین خبر منفی، این خوشبینی به بدبینی تبدیل شود. به طوری که شاخص کل بورس از کف خود در آن زمان، یعنی کانال 62 هزارواحدی، فقط دو کانال رشد پیدا کرده است. این در حالی است که مثلاً در پاییز سال 1392، شاخص کل بورس به طور ممتد با ثبت رکوردهای جدیدی در مسیر صعودی همراه بود.
برآیند صفر نوسانات تند بورس
هفته گذشته اما، بازار سهام نوسانات نسبتاً قابل توجهی را تجربه کرد، ابتدای هفته، کاهش شدید حجم معاملات را شاهد بودیم. نگرانی از به نتیجه نرسیدن مذاکرات تا 30 ژوئن موجب شد در معاملات یکشنبه افت شدیدی در معاملات تجربه شود. در این میان، نکته مثبت بازار سهام، کمبود عرضه سهام بود؛ به طوری که بارها نیز به آن اشاره شده است، قیمت مناسب سهام، تمایل سهامداران به فروش را کاهش میدهد. این موضوع سبب شد تا بار دیگر، با خوشبینی به مذاکرات هستهای و تحریک سمت تقاضا، بازار سهام با افزایش قیمت همراه شود. با این حال، برآیند عوامل مزبور سبب شد تغییرات شاخص در مجموع هفته حدود چهار واحد (کمتر از 01 /0 درصد) باشد. در این شرایط، نشانههای مثبتی به چشم میخورد که معاملهگران بازار سهام را در حالت آمادهباش قرار داده است. سفر یکروزه دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به تهران و بازگشت وی همراه با رئیس سازمان انرژی اتمی و دستیار ویژه رئیسجمهور کشورمان به وین یکی از این نشانههاست، زیرا حضور شخصی مثل صالحی نشان میدهد مذاکرات به شرایط حساسی نزدیک و مباحث فنی مورد مباحثه واقع شده است. همچنین، دیدار آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی
انرژی با رئیسجمهور کشورمان (امکان پوشش نتیجه این دیدار در این گزارش نبود) نیز بر حساسیت مذاکرات هستهای تاکید میکند. از سوی دیگر، چهارشنبه، دکتر سیف، رئیسکل بانک مرکزی از رفع مانع انتقال 13 تن طلا (به ارزش حدوداً 490 میلیون دلار) پس از دو سال از آفریقای جنوبی به کشورمان خبر داد که سیگنال مثبتی جهت امکانپذیر بودن توافق هستهای محسوب میشود. هر چند مذاکرات در فضای نسبتاً بیخبری ادامه مییابد و نمیتوان نتیجه آن را پیشبینی کرد، اما شواهد مزبور میتوانند نشانههای مثبتی باشند که در این هفته بازارها، به ویژه بازار سهام را با تحرک بیشتری همراه کند.
نفت جهانی هم در انتظار توافق
از روز پنجم می تا روز اول ماه جولای امسال، یعنی تقریباً در دو ماه اخیر، قیمت نفت آمریکا هشت دوره افزایشی و کاهشی را سپری کرده، و در این مدت تنها بین دو سطح در محدوده 57 تا 62 دلار نوسان داشته است. علت پایداری قیمت را در این بازه پنجدلاری میتوان به طور آشکار همسنگ شدن عرضه و تقاضا در قیمتهای فعلی دانست. با اینکه این هفته نیز برای بیست و نهمین هفته متوالی اخبار از کاهش عملیات حفاری چاههای نفت شیل در آمریکا حکایت میکرد، اما برای اولین هفته در این سال، بر تعداد چاههای عملیاتی و فعال افزوده شد. اینگونه اخبار در کنار اخبار اتفاقات یونان و اروپا، و نیز گمانهزنیها در مورد پایان مناقشه هستهای ایران، باعث شد قیمت نفت پایه آمریکا در هفته جاری روندی کاهشی داشته شد و به 3 /58 دلار در هر بشکه، پایینترین قیمت از ماه می امسال، برسد. با وجود این، وجود تقاضا برای قیمتهای به نسبه ارزان کنونی نفت و بنزین و وجود تقاضای بنزین برای خودروها در فصل مسافرتی تابستان، باعث شده تحلیلگران کاهشهای بیشتر برای قیمت نفت را از سطوح فعلی محتمل ندانند. به خصوص، در مسیر کاهش قیمت نفت، قیمت 56 دلار که کمینه قیمت در سه ماه اخیر
محسوب میشود، سد مستحکمی برای پیشگیری از نزول قیمت به سطوح پایینتر خواهد بود. در مقابل، ارقام گزارش شده از سطوح فعلی ذخایر نفت در انبارهای آمریکا و احتمالهایی که از بازگشت نفت ایران به بازار جهانی میرود، دستاویزهایی هستند که صعود قیمت به بیش از 65 دلار را دشوار میکنند. از این دست گمانهزنیها، اخیراً سایت بلومبرگ به نقل از یک گزارش برآورد کرده است که در صورت توافق هستهای ایران و غرب و لغو تحریمها، ایران بتواند تا انتهای سال میلادی جاری سطح تولید نفت خود را 120 هزار بشکه در روز افزایش دهد و این عدد برای سالهای 2016 و 2017، افزایشی معادل 260 و 220 هزار بشکه در روز خواهد بود. این گزارش میافزاید در صورتی که شرکتهای بینالمللی مجدداً وارد صنعت نفت ایران شده و بر آن سرمایهگذاری کنند، تولید نفت ایران میتواند تا سال 2025، یا 1404 شمسی به 4 /4 میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند.
آربیتراژ بین بازارهای تهران و عراق
کسب سود از طریق ناهماهنگی حرکت قیمتها در بازارهای مختلف یا همان آربیتراژ، یکی از روشهای کسب سود معاملهگران است. هفته گذشته، بازار ارز کشورمان شاهد رشد قیمتها به دلیل ورود معاملهگران از بازار ارز عراق بود. به عبارت دقیقتر، کاهش ارزش دینار عراق نسبت به دلار سبب شد تا جذابیت خرید دلار در بازار تهران برای این سرمایهگذاران افزایش یابد، بنابراین، با رشد تقاضا از سلیمانیه عراق، شاهد افزایش قیمت دلار در بازار تهران بودیم. این موضوع، در کنار برخی نگرانیها از مذاکرات هستهای که در ابتدای هفته به وجود آمده بود منجر شد تا دلار مجدداً به کانال 3300تومانی برگردد. هفته گذشته نیز اشاره شده بود که فضای محکمتری در بازار ارز جهت کنترل قیمتها وجود دارد و خوشبینی و هیجان اخبار هستهای نمیتواند شوک سنگینی به قیمتها وارد کند. بنابراین، برخلاف بازار سهام که نوسانات آن ناشی از هیجان مذاکرات بود، تقاضای مقطعی به علت آربیتراژ میان بازار تهران و عراق، عامل تغییرات قیمت دلار بود. به این ترتیب، با افزایش تقاضای دلار در بازار تهران قیمتها افزایش مییافت، سپس عرضه این ارز در بازار عراق موجب کاهش ارزش دلار به دینار میشد و
حاشیه سود معاملهگران بین بازار تهران و عراق را از بین میبرد. بنابراین، با فروکش کردن این تقاضای مقطعی، قیمتها در بازار تهران مجدداً کاهش مییافت. این موضوع برای چند روز متوالی در بازار ارز تکرار شد. با این حال، این هفته انتظار میرود اخبار مهم و حساسی از مذاکرات هستهای منتشر شود که ممکن است بازار ارز را با نوساناتی همراه سازد.
طلا در انتظار جمهور
رسم رفتن به میدان شهر و رایگیری برای مسائل مهم در تمدن یونان و روم را میتوان در تاریخ باستانی این کشورها سراغ گرفت. اما بعد از 2015 سال از میلاد مسیح، این بار هم موضوعی حساس برای یونان به همهپرسی مردمی گذاشته خواهد شد. سیپراس، نخستوزیر یونان، تصمیمگیری درباره پذیرش طرح اروپا برای بدهیهای کشورش را به مردم میسپرد. در نتیجه، روز یکشنبه 14 تیر برای یونانیها روز حساسی خواهد بود؛ چرا که رای آنها مشخص خواهد کرد که روزنهای برای عدم ورشکستگی یونان و باقی ماندن این کشور در یورو خواهد بود یا خیر. با وجود این رایگیری اما، با گذر از سررسید سیام ژوئن، بهطور رسمی باید یونان را «نکول» کرده از بدهیهای خود دانست و رایگیری روز یکشنبه از لحاظ حقوقی وجاهت ندارد. با این اوصاف، شاید تنها بتوان طرح نخستوزیر یونان را تقاضایی برای تمدید چندروزه بدهیهای این کشور تلقی کرد.
اما همه اینها در مورد یونان، به خاطر برجسته بودن موضوع بدهیهای این کشور برای مسیر آتی واحد پولی یورو و به تبع آن بازارهای کالایی، و از جمله طلاست. در همین فاصله جمعه تا دوشنبه هفته گذشته، با بینتیجه اعلام شدن نشست اضطراری سران اروپا و یونان، نسبت برابری یورو به دلار آمریکا با کاهشی حدود 02 /0 واحد روبهرو شد و بازارهای ارز در اولین روز کاری هفته با گپ نسبت به روز جمعه گشایش شدند. کاهش ارزش یورو و تضعیف آن در مقابل دلار، دو اثر توامان اما متضاد به دنبال خود دارد. نخست اینکه با کاهش ارزش واحد پول اروپا، تقاضا برای طلا به عنوان کالایی امن در شرایط پرریسک اقتصادی افزایش مییابد. اما در مقابل، با کاهش ارزش یورو برابر دلار، شاخص دلار تقویت شده و این به معنای تضعیف طلا در بازارها و به خصوص بازار آمریکاست. از اینرو، میتوان حرکت نهایی طلا را تحت تاثیر این دو عامل به میزان غلبه و چیرگی اینها بر یکدیگر مرتبط کرد. از همین رو، با کاهش ارزش یورو در اوایل هفته، اونس طلا نیز با حدود 10 دلار افزایش کار خود را آغاز کرد، اما در ادامه موج سودگیری و سایه کلی کاهشی بر سر بازار که ناشی از قوت شاخص دلار در این روزهاست،
قیمت اونس طلا را به سطح 1170 تا 1180 دلار بازگرداند. این هفته، و به خصوص روز جمعه، آمار اشتغال آمریکا به روال اولین جمعه هر ماه میلادی اعلام خواهد شد و این موضوع میتواند بازارهای سهام و کالا را نوسانی کند. در حالی که انتظار میرود نرخ بیکاری در ماه ژوئن کمی کاسته شده و بر میزان مشاغل افزوده شده باشد، در صورت مغایرت ارقام اعلامی با انتظارها میتوان حدس زد بازار هیجانی شده، و در سایه این هیجان قیمت از سطوح مقاومتی یا حمایتی که ماههاست میان آنها گرفتار شده عبور کند. به طور خاص، فعلاً سطح مقاومتی 1200دلاری اونس یا 1162 دلاری آن مقاومت و حمایتهایی محسوب میشوند که تثبیت قیمت پس از آنها علامتی برای تغییر بازه تعادلی طلا به شمار میآید
.
تداوم یخزدگی سکه در تابستان
بیش از یک ماه و نیم از نخستین باری که در سال جاری، حباب منفی (کمتر بودن قیمت بازاری از ارزش ذاتی) در بازار سکه شکل گرفت، میگذرد. فروکش کردن تقاضاهای فصلی نظیر عید نوروز و روز مادر و پدر، سبب شد بازار سکه مجدداً وضعیت رکودی را تجربه کند. این موضوع طی چند هفته اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است؛ در واقع با رسیدن قیمتها به نزدیک 900 هزار تومان که سطح روانی برای این بازار محسوب میشود، شاهد کاهش نوسانات در این بازار هستیم. به این ترتیب، حدود 18 روز معاملاتی است که قیمت سکه از محدوده 900 تا 920 هزار تومان فاصله نگرفته است و در تمام این مدت اندازه حباب منفی آن نیز قابل توجه بوده است. در حالی سطح روانی 900 هزارتومانی در مقابل افت بیشتر قیمتها مقاومت نشان میدهد که نه تحرکی جدی در بازار طلای جهانی و نه در بازار ارز به چشم میخورد که بتواند سکه را از این مسیر جدا کند. در هفته جاری نیز احتمال تغییرات شدید قیمت اونس طلا پایین است و شاید تغییرات دلار بتواند سکه را نیز متاثر کند. در میان نوسانهای رو به پایین اونس طلا و نوسانهای رو به بالای قیمت دلار، این سکه بود که توانست از سرازیر شدن به کانال 800 هزارتومانی جان سالم
به در ببرد. در اوایل هفته، همزمان با افزایش قیمت اونس جهانی، قیمت دلار در بازار تهران کاهش پیدا کرد؛ موضوعی که در ادامه برعکس شد و افزایش قیمت دلار، با کاهش قیمت اونس همراه شد. این حرکت الاکلنگ اونس و دلار، قیمت سکه را در محدوده 900 تا 920 هزار تومان نگه داشته است. اما سه سناریو طبیعتاً برای ادامه این روند میتوان در نظر گرفت. اول اینکه روند دلار و اونس جهانی توامان نزولی شود. این موضوع که تا اندازهای محتمل نیز هست، باعث خواهد شد سکه کاهش قیمتی پرشتاب داشته باشد و دیده شدن قیمتها در میانه کانال 800 هزارتومانی در فاصلهای چندروزه دور از ذهن نیست. سناریوی دوم آن است که هم دلار و هم طلای جهانی، از سطوح مقاومتی خود گذر کرده، و سکه نیز به تبع آن روندی صعودی به خود بگیرد. در این صورت، غیرمقاومت سنگین یک میلیون تومان، مقاومتهای مهمی در سطوح 955 تا 980 هزار تومان بر سر راه صعود سکه قرار دارند. اما در حالت سوم، یعنی تداوم روند نوسان معکوس دلار و اونس، روند نوسان قیمت سکه در بازه 900 تا 920 هزار تومان همچنان تداوم مییابد، کانالی که این روزها برای معاملهگران سکه یک «کانال امن» محسوب میشود.
دیدگاه تان را بنویسید