تاریخ انتشار:
چرا وعدههای انتخاباتی اقتصادی نبود؟
آزمون شعارها
«منحنی فیلیپس»؛ احتمالاً این تنها عبارت در بین سخنان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بود که ارجاع مشخصی به یک مساله علمی در اقتصاد داشت.
«منحنی فیلیپس»؛ احتمالاً این تنها عبارت در بین سخنان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بود که ارجاع مشخصی به یک مساله علمی در اقتصاد داشت. عبارتی که محسن رضایی در مناظره اول هنگامی که در مورد اشتغال و تورم سخن میگفت، به کار برد؛ با این منظور که اشتغال و تورم رابطه معکوسی دارند و اگر میخواهیم اشتغال را بالا ببریم باید در کوتاهمدت پذیرای نرخ تورم بالا باشیم. اما غیر از این عبارت مابقی سخنان نامزدها بیشتر کلیگویی بود. رشد اقتصادی، تورم، اشتغال، رفاه، معیشت، سود بانکی و... همه واقعیات اقتصادی بودند که بارها و بارها از زبان نامزدهای انتخابات بیان شد اما در قالب جملاتی شعاری و دیدگاههایی که نامزدها خود داشتند. اما نسبت این شعارها با علم اقتصاد چیست؟ نامزدها تا چه حد در وعدههایی که دادهاند اصول و مبانی علم اقتصاد را مدنظر داشتهاند؟ آیا در ارائه آمار و اعداد در برنامههای خود به پیشبینیهای علمی هم توجه کردهاند؟ در شماره پیشین نشریه دکتر حسین عباسی با سنجش اظهارنظرهای هشت نامزد در پاسخ به سوالات اقتصادی، برای آنان نمره در نظر گرفته بود. اما فارغ از برنامهها و سخنان اقتصادی به نظر میرسد هر نامزد شعارهایی در
حوزه اقتصاد دارد که تحقق آنها نزدیک به غیرممکن است. شعارهایی که فراوانی آن در بین نامزدها متفاوت است. شعارهایی که هر کدام در صورت انتخاب باید از آن گذر کنند و همانند شعار نفت بر سر سفره آن را به فراموشی بسپرند.
جلیلی و غیرممکنترین شعار
جلیلی: اگر تولید و اشتغال به خوبی پیش رود میتوانیم مانع تورم و گرانیها شویم. اکنون 11 میلیارد دلار برخی از کالاهای اساسی خود را وارد میکنیم که میتوانیم بخش زیادی از این کالاها را در داخل تولید کنیم، اگر ما تمامی این کالاها را در داخل تولید کنیم هم اشتغال ایجاد میشود و هم شاهد تولید خواهیم بود و میتوانیم ابزار فشار را از دشمن گرفته و آن را خلعسلاح کنیم (برنامه «انتخاب ایرانی» - شبکه جهانی جامجم). از کشوری مانند آلمان در سال 1390، 39 میلیون دلار چوببستنی وارد کردیم، با وجود اینکه چوببستنی را میتوان تولید کرد (گفتوگوی ویژه خبری- شبکه 2 سیما). یکی دیگر از عرصههایی که در حال حاضر به ما فشار میآورد، عرصه حملونقل است اما با وجود موقعیت ژئوپولتیک کشورمان موقعیت ترانزیت ارزشمندی را داریم و اگر این ظرفیت ترانزیتی کشور را مانند کریدور شمال به جنوب فعال کنیم، میتوانیم اقتصاد مقاومتی را شکل بدهیم (گفتوگوی ویژه خبری- شبکه 2 سیما)
حجتالله عبدالمالکی نماینده اقتصادی جلیلی: نرخ ارز باید در اولین فرصت با هر قیمتی که به نتیجه میرسد با کمک کارشناسان بانک مرکزی، مجلس و کارشناسان اقتصادی تثبیت شود. از این رو ما در دولت آینده دو هفته پس از تشکیل دولت نرخ ارز را در حدود 2500 تومان تثبیت خواهیم کرد تا مصرفکننده و دولت ضرر نکنند (خبرآنلاین- 19 خرداد 1392).
توضیح: سعید جلیلی که برنامههای خود را با عنوان اقتصاد مقاومتی ارائه کرده در سخنان خود به مواردی چون تولید، خودکفایی، واردات و ایجاد اشتغال اهمیت بیشتری داده است. سعید جلیلی در برنامه اقتصادیاش در جایی تورم و در جایی دیگر گرانی را بزرگترین ظلم اقتصادی نامیده و البته به تفاوت این دو نپرداخته است.
اما نکته اول اینکه در واقع واردات کالا ولو کالای اساسی نمیتواند فینفسه لطمهای متوجه اقتصاد یک کشور کند. تولید تمامی این کالاها نیز صرفاً به معنای ایجاد اشتغال نخواهد بود چرا که نیاز به واردات برخی از این کالاها از جمله گندم ناشی از کاهش تولید به دلیل کاهش سطح زیرکشت یا مشکلاتی نظیر کمآبی و یا بهرهوری پایین زمینهای زراعی زیرکشت است. ضمن اینکه ممکن است تولید یک کالا حتی کالای اساسی در داخل صرفه اقتصادی نداشته باشد. بهترین روش در حال حاضر ایجاد وابستگی متقابل به جای خودکفایی و تولید کامل این کالاهاست. وابستگی متقابل علاوه بر اینکه به همان هدف آقای جلیلی یعنی گرفتن ابزار از دشمن منتهی میشود، در دل خود صادرات را هم دارد. در برابر نمیتوان واردات چوببستنی را ولو به هزینه 39 میلیوندلاری یک مشکل عنوان کرد. چون برابر اطلاعات موجود چوب مناسب برای استفاده در بستنی تنها در دو کشور روسیه و استرالیا موجود است و چین یکی از تولیدکنندگان عمده چوببستنی با استفاده از چوبهای روسی است و برخلاف گفته جلیلی تولیدکنندگان ایرانی چوببستنی مورد نیاز خود را از چین وارد میکنند نه آلمان. ضمن اینکه واردات چوببستنی بنا به گفته روزنامه دولت در سال 1390 کمی بیش از این رقم و حدود 42 میلیون دلار بوده است. وارد کردن یک کالای ارزانقیمت و صادر کردن مجدد آن با ارزش افزوده قابل توجه نمیتواند یک نکته منفی تلقی شود. دقت شود که در همان سال 1390 صادرات بستنی و شربتهای یخزده با کد تعرفه 21050000 بیش از 158 میلیون دلار بوده و در سال 1391 از 221 میلیون دلار هم عبور کرده است.
نکته دوم اینکه اقتصاد مقاومتی اصطلاحی برای مقابله با تحریمهایی است که رشتههای اتصال کشور به اقتصاد بینالملل را از هم گسسته است. برای اینکه کشور ما نقش کریدور شمال و جنوب را ایفا کند و به هاب حملونقل تبدیل شود، بدون شک یکی از الزامات ایجاد پیوند محکم با دیگر اقتصادهاست که خود با نفس اقتصاد مقاومتی در تضاد است. اگر شما در نظر دارید که اقتصاد مقاومتی در پیش بگیرید و سعی کنید برای مقابله با تحریمهای موجود، به جای تلاش برای لغو آنها، به خودکفایی روی بیاورید طبیعی است که نمیتوانید دیگر کشورها را به ترانزیت کالا از مسیرهای دریایی، زمینی و هوایی خود ترغیب کنید.
اما اگر تکنرخی کردن قیمت ارز و تثبیت قیمت آن در 2500 تومان به همین سادگی بود که نماینده اقتصادی سعید جلیلی اعلام میکند، بدون شک بانک مرکزی و دولت فعلی آن را انجام داده بود و از نوسانهای طولانیمدت نرخ ارز رنج نمیبرد و این همه زحمت را برای تاسیس و تداوم اتاق مبادلات ارزی به جان نمیخرید. بدون شک نماینده اقتصادی سعید جلیلی خود میداند که قیمت ارز تابع دستور نیست که بخواهد طی دو هفته هزار تومان در بازار آزاد ارزان شود، آن هم در شرایطی که کشور به دلیل کاهش فروش نفت و مشکلات در انتقال ارز حاصل از فروش آن به داخل با کمبود ارز مواجه است و توان تامین ارز کافی برای نیاز بازار را ندارد که بتواند قیمت را پایین بیاورد. ایشان احتمالاً بهتر از هر کس دیگری میداند که قیمت تابع عرضه و تقاضاست و در طول دو هفته نه میتوان عرضه قابل توجهی داشت نه میتوان تقاضا را تعدیل کرد. این شعار احتمالاً غیرممکنترین شعار اقتصادی در این دوره انتخابات است.
قالیباف و جهاد دوساله
قالیباف: اقتصاد ما نیازمند یک تحول است همان نکتهای که مطرح کردم، که اگر بنده توفیق خدمت پیدا کردم به مردم قول دادم که ظرف دو سال آرامش و ساماندهی لازم را در اقتصاد تحقق ببخشم؛ به این معنا که هم کسی که شش درخت و دو گاو دارد بفهمد چه میکند و هم کسی که میلیاردها ثروت دارد بداند که در کشور چه کاری انجام دهد. پس به نظر من اولویت اصلی اقتصاد ما خروج از این نابسامانی بزرگ و بازگرداندن آرامش و ثبات است تا مردم از این سردرگمی خارج شوند و بتوانند برای آینده خود برنامهریزی کنند... اقتصاد مقاومتی به معنای آن است که اقتصاد ما آسیبپذیر نباید باشد... باید هزینههای دولت را کاهش دهیم و به نفت نیز اتکا نداشته باشیم، همچنین شفافیت درون اقتصاد و عدم افت اقتصادی در اقتصاد کشور نداشته باشیم و نگوییم واردات خودرو را آزاد کنیم... به عنوان مثال قیمت تضمینی گندم چقدر است. ما به کشاورز قیمت کمی میدهیم و سپس 60 درصد گرانتر از بیرون عرضه میشود. اقتصاد مقاومتی به معنای آن است که باید از این مسائل جلوگیری کرد («گفتوگوی ویژه خبری» - شبکه 2 سیما). «در ششماهه اول حتماً مردم تثبیت، ثبات و آرامش و کنترل گرانی را ببینند... قطعاً در این شش ماه روند نزولی قیمتها در کالاهای اصلی و در تثبیت نرخ ارز ارمغان اول دولت ما خواهد بود» (برنامه «انتخاب ایرانی» - شبکه جهانی جامجم). اولین کار ما این است قیمت ارز را در کشور به تثبیت برسانیم و هر روز نوسان ارز و کاهش ارزش پول ملی را نداشته باشیم. اقتصاد را از تصمیمات خلقالساعه نجات میدهم... ما تلاشمان بر این خواهد بود تا کاهش هزینههای تولید را داشته باشیم... بلافاصله بعد از آرامش و ثبات ما کاهش قیمتها را خواهیم داشت («گفتوگوی ویژه خبری» - شبکه 2 سیما).
توضیح: شهردار تهران در فرجه هشتسالهای که بین دو بار آزمودن بخت در انتخابات ریاستجمهوری داشته، توانسته است برای خودش برنامههای پروپیمانتری تدوین کند. محمدباقر قالیباف که در تهران مدیریت نسبتاً قابل قبولی داشته و دائماً در حال ساختوساز و سرعت دادن به پروژههایش بوده قصد دارد همین مدیریت را که خودش «جهادی» مینامد به عرصه اقتصاد انتقال دهد و دوساله اوضاع اقتصاد کشور را سر و سامان دهد. قالیباف که بارها از گرانی و تورم به عنوان معضلات اصلی اقتصاد نام برده، سعی دارد اقتصاد مقاومتی البته از دیدگاه خودش را پیاده کند.
اصلیترین شعار سامان دادن اقتصاد ظرف دو سال است. اما آیا چنین تحولی ظرف چنین مدت کمی قابل انجام است؟ مساله این است که اقتصاد کشور ما از موضوعات مختلفی رنج میبرد که تحریمهای بینالمللی عمده آن است. اگر محمدباقر قالیباف بخواهد در این مدت زمان اقتصاد را به ثبات نسبی برساند ناچار از رفع تحریمهاست. موضوعی که به نظر نمیرسد بتواند در طول این مدت به طور کامل رفع شود. در طرف دیگر اینکه ساختار داخلی کشور در بدنه اجرایی باید تحولات عمیق و گستردهای داشته باشد که این نامزد اشاره خاصی به آن نداشته است. رفع آسیبپذیری اقتصاد از تحریمها چگونه انجام خواهد شد؟ دولت آقای قالیباف چگونه میتواند واردات مواد اولیه را که لازمه رونق گرفتن صنعت است، انجام دهد در حالی که نقلوانتقال پول و مبادله اسناد تجاری برای شرکتهای ایرانی به سختی انجام میگیرد؟
نجات اقتصاد از تصمیمهای خلقالساعه میتواند از اموری باشد که دولت برای آن برنامه داشته باشد و با کم کردن دستورالعملها و بخشنامهها به آن پایبند باشد اما بدون شک یکی از شعارهای نزدیک به غیرممکن قالیباف تثبیت نرخ ارز در شش ماه است. البته این نکته نیز مهم است که ارز در چه نرخی تثبیت شود. ضمن اینکه نرخ ارز نمیتواند به عنوان متغیری جدا در نظر گرفته و تثبیت شود که خود تحت تاثیر عوامل اقتصادی دیگر است. با توجه به اینکه دولت یازدهم عملاً در نیمه دوم سال جاری هدایت امور را در دست خواهد گرفت بعید است که قالیباف و تیمش بتوانند در شش ماه اول دولت خود که مصادف با نیمه پایانی سال 1392 خواهد بود به این مهم دست پیدا کنند. کاهش هزینههای جاری دولت عملاً امکانپذیر نیست مگر اینکه دولت دست به تعدیل نیرو بزند که این کار با تثبیت اقتصادی و وعده مبارزه با بیکاری در تضاد است. از آنجا که معمولاً کسری بودجه دولت خودش را در ماههای پایانی سال نشان میدهد شاید بهتر باشد قالیباف در وعدههای زمانی خود تجدیدنظر کند. وگرنه سایر وعدههای اقتصادی شهردار فعلی تهران با تغییر و تحولات عمیق قابل اجرا خواهد بود.
ولایتی و نجات اقتصاد با دیپلماسی
ولایتی: ما میلیاردها تومان پول در کشورهای خارجی داریم. در چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، و این دیپلماسی فعالی میخواهد که پولها را برگردانیم، چرا که وقتی این پولها برگردد برای کاهش ارزش پول به حدی که امروز شاهد آن هستیم، نخواهیم بود... برای علاج کوتاهمدت مسائل حاد اقتصادی کشور، یک فرصت 100روزه میخواهم و در این فرصت 100روزه میشود مسائل حاد را علاج کرد (برنامه «با دوربین» - شبکه 1 سیما). یک تنفس ششماهه به صنایعی که خوابیده و یا کمتر از حد موجود تولید میکند بدهیم. اگر به اینها یک معافیت مالیاتی ششماهه و فرصت تنفسی بدهیم تا بتوانند پرداختهای خودشان را شش ماه به تعویق بیندازند و دولت هم با لایحه دوفوریتی از مجلس این اعتبار را تامین کند تا تولیدکنندگان خیالشان راحت شود... کارخانههای کوچک و متوسط اگر این اطمینان برایشان حاصل شود، میتوانند کار تولیدیشان را از سر بگیرند... درمان رایگان جزو کارهای درازمدت است و در برنامه پنجم پیشبینی کردند... انشاءالله در برنامههای بعد به جایی میرسیم که عملاً پولی که از جیب مردم پرداخت میشود، تقریباً به صفر میرسد («گفتوگوی ویژه خبری» - شبکه 2 سیما).
توضیح: نامزد مورد حمایت راستهای سنتی و روحانیت وعدههای اقتصادی خود را بر محور توانایی خود در دیپلماسی خارجی استوار کرده است. اگرچه شاید به انجام رساندن برخی از این وعدهها به سختی قابل باور باشد اما برتری ولایتی بر قالیباف و جلیلی تکیهاش بر توانایی دیپلماتیکش است. با این همه احتمالاً ناممکنترین وعده ولایتی حل مسائل حاد اقتصادی در 100 روز است. مسائل حاد اقتصادی کشور به نوعی اصلیترین و ریشهایترین معضلات اقتصادی هستند که حل آنها بدون شک نمیتواند در 100 روز صورت بگیرد. تکرقمی کردن نرخ تورم در این صورت چگونه امکان خواهد داشت؟ تثبیت نرخ ارز در مدت سهماهه چگونه انجام خواهد شد؟ آن هم در حالی که عرضه ارز به شدت در تنگنا قرار گرفته است.
وعده بعدی دیگری که امکان تحقق آن به شدت مورد تردید است معافیت ششماهه مالیاتی برای صنایعی است که کمتر از توان تولید میکنند. در حالی که درآمدهای دولت از محل فروش نفت کاهش قابل توجهی داشته و مالیاتها در بودجه سال 1392 برای پوشش این کمبود افزایش یافته است به نظر نمیرسد دولت آینده قادر باشد چنین بذل و بخششهایی در حوزه مالیاتی داشته باشد چرا که با تشدید کسری بودجه مواجه خواهد شد.
در نهایت این وعده درمان رایگان است که اگرچه ولایتی قول اجرای آن در بلندمدت را داده اما بعید است این وعده در دوران ریاستجمهوری خود او، به فرض هشت سال ریاستجمهوری، قابل تحقق باشد. در حالی که قیمت خدمات درمانی و دارو افزایش قابل ملاحظهای داشته و در حال حاضر بیمارستانها به داروخانهها بدهکارند و دولت به بیمهها، وعده درمان رایگان برای مردم و یا کم کردن پرداخت مردم در برابر پرداخت بیمه از آن دست وعدههایی است که امکانپذیر شدن آن بسیار سخت و لازمه چندین سال رشد اقتصادی بالا و مداوم است.
رضایی و دولتی که سود وام مردم را پرداخت میکند
رضایی: ایجاد پنج میلیون کسبوکار خانگی مخصوص زنان خانهدار و دانشجویان تازه فارغالتحصیل از دیگر برنامههایم است، میتوان از توانمندیهای این افراد برای تولید وسایل خانوادگی و رایانه استفاده کرد، همانطور که کشورهایی مانند تایوان استفاده میکنند... بانکی به اسم بانک مردم ایجاد میکنم که به مردم وام دهد، اما سود آن را دولت پرداخت کند. با این نگاه، مرحله دوم یارانهها که قرار است 65 هزار تومان شود، وارد مسیر تولید و سرمایهگذاری خواهد شد و ما مردم را در این مسیر با خود همراه میکنیم. مطمئن باشید که این شیوه پرداخت یارانه، دیگر تورمی نیست و میتوان نام آن را سکه سرد گذاشت (برنامه «با دوربین» - شبکه 1سیما).
توضیح: محسن رضایی خود اقتصاد خوانده است و حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام و اتصال به مرکز تحقیقات استراتژیک این نهاد توانسته اطلاعات خوبی در اختیار این نامزد قرار دهد که نمونه آن رو کردن شاخص فلاکت در دور قبلی انتخابات است. محسن رضایی شاید نسبت به سایرین کمتر وعده غیرقابل تحقق داشته باشد و حداقل سعی کرده تمام وعدههایش با تکیه بر برنامه حجیم و طولانیاش باشد. با این همه برخی از شعارهای این نامزد هم محل شک و تردید است. در حالی که محیط کسبوکار ایران در ردهبندی بانک جهانی در وضعیت بسیار نامطلوبی به سر میبرد ایجاد پنج میلیون کسبوکار خانگی میتواند در حد یک رویا تلقی شود. البته محسن رضایی برای این وعده خود زمانی مشخص نکرده است.
نکته دوم ایجاد بانک مردم و وامدهی به مردم است. برای ایجاد این بانک نیاز به تسهیلاتی است که به گفته دکتر رضایی از طریق مردم تامین میشود. براین اساس مردم باید مقداری از پسانداز خود را از دیگر بانکها خارج و در این بانک سرمایهگذاری کنند که این خود باعث میشود بانکهای دیگر با کمبود منابع روبهرو شوند و این به اقتصاد بانکمحور لطمات زیادی وارد خواهد کرد. دوم اینکه مشخص نیست وامهایی که از طرف این بانک قرار است به مردم داده شود صرف چه کاری خواهد شد و به چه عنوان این تسهیلات اعطا میشود. اما نکته قابل توجه پرداخت سود این وامها با دولت است. حال اینکه دولت از چه منبعی قرار است سود وامهای این بانک را پرداخت کند مشخص نیست. در حالی که دولت خود بیش از همه محتاج منابع است. این شعار در برنامههای یک اقتصاددان شاید بیش از حد رویایی باشد.
روحانی و ایجاد اشتغال با گردشگری
روحانی: حل معضل بیکاری با صنعت توریسم امکانپذیر است. یک نکته ساده بگویم؛ ما سه میلیون و 300 هزار بیکار داریم و اگر در سال 10 میلیون توریست وارد کشور شود؛ 13/6 میلیارد درآمد ارزی و چهار میلیون اشتغال درست میشود یعنی با یک حرکت صحیح در یک مساله اقتصادی و اجتماعی ما میتوانیم بیکاری را حل کنیم (برنامه «با دوربین» - شبکه 1 سیما). باید بتوانیم پنج میلیون نفر فاقد بیمه درمانی را تحت پوشش قرار دهیم. امروز پنج میلیون نفر در کشور ما فاقد بیمه خدمات درمانی هستند که باید بتوانیم این بیمه را توسعه داده و همگانی کنیم... تمام مردم باید از بیمه خدمات درمانی برخوردار شوند تا مخارج سنگین درمان تعادل یابد (برنامه «انتخاب ایرانی» - شبکه جهانی جام جم).
توضیح: حسن روحانی تاکید دارد که حقوقخوانده و دیپلمات است. پس باید به این مساله واقف باشد که مهمترین عامل در جذب گردشگران جهانی صرف هزینههای هنگفت است. ابتدا باید زیرساختهای لازم اعم از فرودگاههای مناسب، حملونقل سریع، هتل با استانداردهای بینالمللی و جاذبههای تفریحی ایجاد شود تا گردشگران رغبت داشته باشند از کشور دیدن کنند. بدون شک ایشان میداند که صرف دارا بودن طبیعت بکر و اماکن تاریخی جذب گردشگر نخواهد کرد. بیش از هر چیز امنیت است که گردشگر را به سفر به یک کشور متقاعد میکند. علاوه بر کل مجموعه دولت دستگاه قضا و نیروهای نظامی و انتظامی در این مساله نقش موثری خواهند داشت که البته تابع دولت نیستند. جذب گردشگر البته اقدامات فرهنگی زیادی نیز لازم دارد که به نظر نمیرسد در کوتاهمدت قابل انجام باشد و روحانی حداقل در کوتاهمدت و میانمدت باید از مسیرهای دیگری برای ایجاد اشتغال اقدام کند. اگرچه همواره آمار سازمان گردشگری در مورد مسافران خارجی مورد تردید بوده اما در بهترین حالت در سال 1391 بر اساس آمار این سازمان سه میلیون و 700 هزار نفر وارد کشور شدهاند که تا رسیدن به عدد مورد نظر روحانی فاصله قابل توجه است.
تحت پوشش قرار دادن پنج میلیون نفر که فاقد بیمه هستند شاید کار سختی نباشد اما مساله این است که افراد فاقد بیمه، عمدتاً بیکار هستند و یا از دهکهای پایین جامعه هستند؛ لذا یا نمیتوانند بیمه شوند و یا اینکه در صورت بیمه شدن عملاً از پرداخت سهم خود ناتوانند و با بیمه شدن گرهی از کار آنان گشوده نخواهد شد.
غرضی؛ تورم و دیگر هیچ
غرضی: «تورم کاهش یابد تولید و اشتغال شکل میگیرد و جوانان امیدوار میشوند و توسعه سامان مییابد. جوانها هستند که میتوانند اقتدار ملی را حفظ کرده و بجنگند هم در حوزه اقتصادی و هم در حوزه نظامی و هم در حوزه تکنیکی.»
توضیح: سیدمحمد غرضی وعده اقتصادی خاصی نداشته و تنها بر لزوم مبارزه با تورم تاکید داشته که به نوعی شعار تمام نامزدهای حاضر است.
جلیلی و غیرممکنترین شعار
جلیلی: اگر تولید و اشتغال به خوبی پیش رود میتوانیم مانع تورم و گرانیها شویم. اکنون 11 میلیارد دلار برخی از کالاهای اساسی خود را وارد میکنیم که میتوانیم بخش زیادی از این کالاها را در داخل تولید کنیم، اگر ما تمامی این کالاها را در داخل تولید کنیم هم اشتغال ایجاد میشود و هم شاهد تولید خواهیم بود و میتوانیم ابزار فشار را از دشمن گرفته و آن را خلعسلاح کنیم (برنامه «انتخاب ایرانی» - شبکه جهانی جامجم). از کشوری مانند آلمان در سال 1390، 39 میلیون دلار چوببستنی وارد کردیم، با وجود اینکه چوببستنی را میتوان تولید کرد (گفتوگوی ویژه خبری- شبکه 2 سیما). یکی دیگر از عرصههایی که در حال حاضر به ما فشار میآورد، عرصه حملونقل است اما با وجود موقعیت ژئوپولتیک کشورمان موقعیت ترانزیت ارزشمندی را داریم و اگر این ظرفیت ترانزیتی کشور را مانند کریدور شمال به جنوب فعال کنیم، میتوانیم اقتصاد مقاومتی را شکل بدهیم (گفتوگوی ویژه خبری- شبکه 2 سیما)
حجتالله عبدالمالکی نماینده اقتصادی جلیلی: نرخ ارز باید در اولین فرصت با هر قیمتی که به نتیجه میرسد با کمک کارشناسان بانک مرکزی، مجلس و کارشناسان اقتصادی تثبیت شود. از این رو ما در دولت آینده دو هفته پس از تشکیل دولت نرخ ارز را در حدود 2500 تومان تثبیت خواهیم کرد تا مصرفکننده و دولت ضرر نکنند (خبرآنلاین- 19 خرداد 1392).
توضیح: سعید جلیلی که برنامههای خود را با عنوان اقتصاد مقاومتی ارائه کرده در سخنان خود به مواردی چون تولید، خودکفایی، واردات و ایجاد اشتغال اهمیت بیشتری داده است. سعید جلیلی در برنامه اقتصادیاش در جایی تورم و در جایی دیگر گرانی را بزرگترین ظلم اقتصادی نامیده و البته به تفاوت این دو نپرداخته است.
اما نکته اول اینکه در واقع واردات کالا ولو کالای اساسی نمیتواند فینفسه لطمهای متوجه اقتصاد یک کشور کند. تولید تمامی این کالاها نیز صرفاً به معنای ایجاد اشتغال نخواهد بود چرا که نیاز به واردات برخی از این کالاها از جمله گندم ناشی از کاهش تولید به دلیل کاهش سطح زیرکشت یا مشکلاتی نظیر کمآبی و یا بهرهوری پایین زمینهای زراعی زیرکشت است. ضمن اینکه ممکن است تولید یک کالا حتی کالای اساسی در داخل صرفه اقتصادی نداشته باشد. بهترین روش در حال حاضر ایجاد وابستگی متقابل به جای خودکفایی و تولید کامل این کالاهاست. وابستگی متقابل علاوه بر اینکه به همان هدف آقای جلیلی یعنی گرفتن ابزار از دشمن منتهی میشود، در دل خود صادرات را هم دارد. در برابر نمیتوان واردات چوببستنی را ولو به هزینه 39 میلیوندلاری یک مشکل عنوان کرد. چون برابر اطلاعات موجود چوب مناسب برای استفاده در بستنی تنها در دو کشور روسیه و استرالیا موجود است و چین یکی از تولیدکنندگان عمده چوببستنی با استفاده از چوبهای روسی است و برخلاف گفته جلیلی تولیدکنندگان ایرانی چوببستنی مورد نیاز خود را از چین وارد میکنند نه آلمان. ضمن اینکه واردات چوببستنی بنا به گفته روزنامه دولت در سال 1390 کمی بیش از این رقم و حدود 42 میلیون دلار بوده است. وارد کردن یک کالای ارزانقیمت و صادر کردن مجدد آن با ارزش افزوده قابل توجه نمیتواند یک نکته منفی تلقی شود. دقت شود که در همان سال 1390 صادرات بستنی و شربتهای یخزده با کد تعرفه 21050000 بیش از 158 میلیون دلار بوده و در سال 1391 از 221 میلیون دلار هم عبور کرده است.
نکته دوم اینکه اقتصاد مقاومتی اصطلاحی برای مقابله با تحریمهایی است که رشتههای اتصال کشور به اقتصاد بینالملل را از هم گسسته است. برای اینکه کشور ما نقش کریدور شمال و جنوب را ایفا کند و به هاب حملونقل تبدیل شود، بدون شک یکی از الزامات ایجاد پیوند محکم با دیگر اقتصادهاست که خود با نفس اقتصاد مقاومتی در تضاد است. اگر شما در نظر دارید که اقتصاد مقاومتی در پیش بگیرید و سعی کنید برای مقابله با تحریمهای موجود، به جای تلاش برای لغو آنها، به خودکفایی روی بیاورید طبیعی است که نمیتوانید دیگر کشورها را به ترانزیت کالا از مسیرهای دریایی، زمینی و هوایی خود ترغیب کنید.
اما اگر تکنرخی کردن قیمت ارز و تثبیت قیمت آن در 2500 تومان به همین سادگی بود که نماینده اقتصادی سعید جلیلی اعلام میکند، بدون شک بانک مرکزی و دولت فعلی آن را انجام داده بود و از نوسانهای طولانیمدت نرخ ارز رنج نمیبرد و این همه زحمت را برای تاسیس و تداوم اتاق مبادلات ارزی به جان نمیخرید. بدون شک نماینده اقتصادی سعید جلیلی خود میداند که قیمت ارز تابع دستور نیست که بخواهد طی دو هفته هزار تومان در بازار آزاد ارزان شود، آن هم در شرایطی که کشور به دلیل کاهش فروش نفت و مشکلات در انتقال ارز حاصل از فروش آن به داخل با کمبود ارز مواجه است و توان تامین ارز کافی برای نیاز بازار را ندارد که بتواند قیمت را پایین بیاورد. ایشان احتمالاً بهتر از هر کس دیگری میداند که قیمت تابع عرضه و تقاضاست و در طول دو هفته نه میتوان عرضه قابل توجهی داشت نه میتوان تقاضا را تعدیل کرد. این شعار احتمالاً غیرممکنترین شعار اقتصادی در این دوره انتخابات است.
قالیباف و جهاد دوساله
قالیباف: اقتصاد ما نیازمند یک تحول است همان نکتهای که مطرح کردم، که اگر بنده توفیق خدمت پیدا کردم به مردم قول دادم که ظرف دو سال آرامش و ساماندهی لازم را در اقتصاد تحقق ببخشم؛ به این معنا که هم کسی که شش درخت و دو گاو دارد بفهمد چه میکند و هم کسی که میلیاردها ثروت دارد بداند که در کشور چه کاری انجام دهد. پس به نظر من اولویت اصلی اقتصاد ما خروج از این نابسامانی بزرگ و بازگرداندن آرامش و ثبات است تا مردم از این سردرگمی خارج شوند و بتوانند برای آینده خود برنامهریزی کنند... اقتصاد مقاومتی به معنای آن است که اقتصاد ما آسیبپذیر نباید باشد... باید هزینههای دولت را کاهش دهیم و به نفت نیز اتکا نداشته باشیم، همچنین شفافیت درون اقتصاد و عدم افت اقتصادی در اقتصاد کشور نداشته باشیم و نگوییم واردات خودرو را آزاد کنیم... به عنوان مثال قیمت تضمینی گندم چقدر است. ما به کشاورز قیمت کمی میدهیم و سپس 60 درصد گرانتر از بیرون عرضه میشود. اقتصاد مقاومتی به معنای آن است که باید از این مسائل جلوگیری کرد («گفتوگوی ویژه خبری» - شبکه 2 سیما). «در ششماهه اول حتماً مردم تثبیت، ثبات و آرامش و کنترل گرانی را ببینند... قطعاً در این شش ماه روند نزولی قیمتها در کالاهای اصلی و در تثبیت نرخ ارز ارمغان اول دولت ما خواهد بود» (برنامه «انتخاب ایرانی» - شبکه جهانی جامجم). اولین کار ما این است قیمت ارز را در کشور به تثبیت برسانیم و هر روز نوسان ارز و کاهش ارزش پول ملی را نداشته باشیم. اقتصاد را از تصمیمات خلقالساعه نجات میدهم... ما تلاشمان بر این خواهد بود تا کاهش هزینههای تولید را داشته باشیم... بلافاصله بعد از آرامش و ثبات ما کاهش قیمتها را خواهیم داشت («گفتوگوی ویژه خبری» - شبکه 2 سیما).
توضیح: شهردار تهران در فرجه هشتسالهای که بین دو بار آزمودن بخت در انتخابات ریاستجمهوری داشته، توانسته است برای خودش برنامههای پروپیمانتری تدوین کند. محمدباقر قالیباف که در تهران مدیریت نسبتاً قابل قبولی داشته و دائماً در حال ساختوساز و سرعت دادن به پروژههایش بوده قصد دارد همین مدیریت را که خودش «جهادی» مینامد به عرصه اقتصاد انتقال دهد و دوساله اوضاع اقتصاد کشور را سر و سامان دهد. قالیباف که بارها از گرانی و تورم به عنوان معضلات اصلی اقتصاد نام برده، سعی دارد اقتصاد مقاومتی البته از دیدگاه خودش را پیاده کند.
اصلیترین شعار سامان دادن اقتصاد ظرف دو سال است. اما آیا چنین تحولی ظرف چنین مدت کمی قابل انجام است؟ مساله این است که اقتصاد کشور ما از موضوعات مختلفی رنج میبرد که تحریمهای بینالمللی عمده آن است. اگر محمدباقر قالیباف بخواهد در این مدت زمان اقتصاد را به ثبات نسبی برساند ناچار از رفع تحریمهاست. موضوعی که به نظر نمیرسد بتواند در طول این مدت به طور کامل رفع شود. در طرف دیگر اینکه ساختار داخلی کشور در بدنه اجرایی باید تحولات عمیق و گستردهای داشته باشد که این نامزد اشاره خاصی به آن نداشته است. رفع آسیبپذیری اقتصاد از تحریمها چگونه انجام خواهد شد؟ دولت آقای قالیباف چگونه میتواند واردات مواد اولیه را که لازمه رونق گرفتن صنعت است، انجام دهد در حالی که نقلوانتقال پول و مبادله اسناد تجاری برای شرکتهای ایرانی به سختی انجام میگیرد؟
نجات اقتصاد از تصمیمهای خلقالساعه میتواند از اموری باشد که دولت برای آن برنامه داشته باشد و با کم کردن دستورالعملها و بخشنامهها به آن پایبند باشد اما بدون شک یکی از شعارهای نزدیک به غیرممکن قالیباف تثبیت نرخ ارز در شش ماه است. البته این نکته نیز مهم است که ارز در چه نرخی تثبیت شود. ضمن اینکه نرخ ارز نمیتواند به عنوان متغیری جدا در نظر گرفته و تثبیت شود که خود تحت تاثیر عوامل اقتصادی دیگر است. با توجه به اینکه دولت یازدهم عملاً در نیمه دوم سال جاری هدایت امور را در دست خواهد گرفت بعید است که قالیباف و تیمش بتوانند در شش ماه اول دولت خود که مصادف با نیمه پایانی سال 1392 خواهد بود به این مهم دست پیدا کنند. کاهش هزینههای جاری دولت عملاً امکانپذیر نیست مگر اینکه دولت دست به تعدیل نیرو بزند که این کار با تثبیت اقتصادی و وعده مبارزه با بیکاری در تضاد است. از آنجا که معمولاً کسری بودجه دولت خودش را در ماههای پایانی سال نشان میدهد شاید بهتر باشد قالیباف در وعدههای زمانی خود تجدیدنظر کند. وگرنه سایر وعدههای اقتصادی شهردار فعلی تهران با تغییر و تحولات عمیق قابل اجرا خواهد بود.
ولایتی و نجات اقتصاد با دیپلماسی
ولایتی: ما میلیاردها تومان پول در کشورهای خارجی داریم. در چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، و این دیپلماسی فعالی میخواهد که پولها را برگردانیم، چرا که وقتی این پولها برگردد برای کاهش ارزش پول به حدی که امروز شاهد آن هستیم، نخواهیم بود... برای علاج کوتاهمدت مسائل حاد اقتصادی کشور، یک فرصت 100روزه میخواهم و در این فرصت 100روزه میشود مسائل حاد را علاج کرد (برنامه «با دوربین» - شبکه 1 سیما). یک تنفس ششماهه به صنایعی که خوابیده و یا کمتر از حد موجود تولید میکند بدهیم. اگر به اینها یک معافیت مالیاتی ششماهه و فرصت تنفسی بدهیم تا بتوانند پرداختهای خودشان را شش ماه به تعویق بیندازند و دولت هم با لایحه دوفوریتی از مجلس این اعتبار را تامین کند تا تولیدکنندگان خیالشان راحت شود... کارخانههای کوچک و متوسط اگر این اطمینان برایشان حاصل شود، میتوانند کار تولیدیشان را از سر بگیرند... درمان رایگان جزو کارهای درازمدت است و در برنامه پنجم پیشبینی کردند... انشاءالله در برنامههای بعد به جایی میرسیم که عملاً پولی که از جیب مردم پرداخت میشود، تقریباً به صفر میرسد («گفتوگوی ویژه خبری» - شبکه 2 سیما).
توضیح: نامزد مورد حمایت راستهای سنتی و روحانیت وعدههای اقتصادی خود را بر محور توانایی خود در دیپلماسی خارجی استوار کرده است. اگرچه شاید به انجام رساندن برخی از این وعدهها به سختی قابل باور باشد اما برتری ولایتی بر قالیباف و جلیلی تکیهاش بر توانایی دیپلماتیکش است. با این همه احتمالاً ناممکنترین وعده ولایتی حل مسائل حاد اقتصادی در 100 روز است. مسائل حاد اقتصادی کشور به نوعی اصلیترین و ریشهایترین معضلات اقتصادی هستند که حل آنها بدون شک نمیتواند در 100 روز صورت بگیرد. تکرقمی کردن نرخ تورم در این صورت چگونه امکان خواهد داشت؟ تثبیت نرخ ارز در مدت سهماهه چگونه انجام خواهد شد؟ آن هم در حالی که عرضه ارز به شدت در تنگنا قرار گرفته است.
وعده بعدی دیگری که امکان تحقق آن به شدت مورد تردید است معافیت ششماهه مالیاتی برای صنایعی است که کمتر از توان تولید میکنند. در حالی که درآمدهای دولت از محل فروش نفت کاهش قابل توجهی داشته و مالیاتها در بودجه سال 1392 برای پوشش این کمبود افزایش یافته است به نظر نمیرسد دولت آینده قادر باشد چنین بذل و بخششهایی در حوزه مالیاتی داشته باشد چرا که با تشدید کسری بودجه مواجه خواهد شد.
در نهایت این وعده درمان رایگان است که اگرچه ولایتی قول اجرای آن در بلندمدت را داده اما بعید است این وعده در دوران ریاستجمهوری خود او، به فرض هشت سال ریاستجمهوری، قابل تحقق باشد. در حالی که قیمت خدمات درمانی و دارو افزایش قابل ملاحظهای داشته و در حال حاضر بیمارستانها به داروخانهها بدهکارند و دولت به بیمهها، وعده درمان رایگان برای مردم و یا کم کردن پرداخت مردم در برابر پرداخت بیمه از آن دست وعدههایی است که امکانپذیر شدن آن بسیار سخت و لازمه چندین سال رشد اقتصادی بالا و مداوم است.
رضایی و دولتی که سود وام مردم را پرداخت میکند
رضایی: ایجاد پنج میلیون کسبوکار خانگی مخصوص زنان خانهدار و دانشجویان تازه فارغالتحصیل از دیگر برنامههایم است، میتوان از توانمندیهای این افراد برای تولید وسایل خانوادگی و رایانه استفاده کرد، همانطور که کشورهایی مانند تایوان استفاده میکنند... بانکی به اسم بانک مردم ایجاد میکنم که به مردم وام دهد، اما سود آن را دولت پرداخت کند. با این نگاه، مرحله دوم یارانهها که قرار است 65 هزار تومان شود، وارد مسیر تولید و سرمایهگذاری خواهد شد و ما مردم را در این مسیر با خود همراه میکنیم. مطمئن باشید که این شیوه پرداخت یارانه، دیگر تورمی نیست و میتوان نام آن را سکه سرد گذاشت (برنامه «با دوربین» - شبکه 1سیما).
توضیح: محسن رضایی خود اقتصاد خوانده است و حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام و اتصال به مرکز تحقیقات استراتژیک این نهاد توانسته اطلاعات خوبی در اختیار این نامزد قرار دهد که نمونه آن رو کردن شاخص فلاکت در دور قبلی انتخابات است. محسن رضایی شاید نسبت به سایرین کمتر وعده غیرقابل تحقق داشته باشد و حداقل سعی کرده تمام وعدههایش با تکیه بر برنامه حجیم و طولانیاش باشد. با این همه برخی از شعارهای این نامزد هم محل شک و تردید است. در حالی که محیط کسبوکار ایران در ردهبندی بانک جهانی در وضعیت بسیار نامطلوبی به سر میبرد ایجاد پنج میلیون کسبوکار خانگی میتواند در حد یک رویا تلقی شود. البته محسن رضایی برای این وعده خود زمانی مشخص نکرده است.
نکته دوم ایجاد بانک مردم و وامدهی به مردم است. برای ایجاد این بانک نیاز به تسهیلاتی است که به گفته دکتر رضایی از طریق مردم تامین میشود. براین اساس مردم باید مقداری از پسانداز خود را از دیگر بانکها خارج و در این بانک سرمایهگذاری کنند که این خود باعث میشود بانکهای دیگر با کمبود منابع روبهرو شوند و این به اقتصاد بانکمحور لطمات زیادی وارد خواهد کرد. دوم اینکه مشخص نیست وامهایی که از طرف این بانک قرار است به مردم داده شود صرف چه کاری خواهد شد و به چه عنوان این تسهیلات اعطا میشود. اما نکته قابل توجه پرداخت سود این وامها با دولت است. حال اینکه دولت از چه منبعی قرار است سود وامهای این بانک را پرداخت کند مشخص نیست. در حالی که دولت خود بیش از همه محتاج منابع است. این شعار در برنامههای یک اقتصاددان شاید بیش از حد رویایی باشد.
روحانی و ایجاد اشتغال با گردشگری
روحانی: حل معضل بیکاری با صنعت توریسم امکانپذیر است. یک نکته ساده بگویم؛ ما سه میلیون و 300 هزار بیکار داریم و اگر در سال 10 میلیون توریست وارد کشور شود؛ 13/6 میلیارد درآمد ارزی و چهار میلیون اشتغال درست میشود یعنی با یک حرکت صحیح در یک مساله اقتصادی و اجتماعی ما میتوانیم بیکاری را حل کنیم (برنامه «با دوربین» - شبکه 1 سیما). باید بتوانیم پنج میلیون نفر فاقد بیمه درمانی را تحت پوشش قرار دهیم. امروز پنج میلیون نفر در کشور ما فاقد بیمه خدمات درمانی هستند که باید بتوانیم این بیمه را توسعه داده و همگانی کنیم... تمام مردم باید از بیمه خدمات درمانی برخوردار شوند تا مخارج سنگین درمان تعادل یابد (برنامه «انتخاب ایرانی» - شبکه جهانی جام جم).
توضیح: حسن روحانی تاکید دارد که حقوقخوانده و دیپلمات است. پس باید به این مساله واقف باشد که مهمترین عامل در جذب گردشگران جهانی صرف هزینههای هنگفت است. ابتدا باید زیرساختهای لازم اعم از فرودگاههای مناسب، حملونقل سریع، هتل با استانداردهای بینالمللی و جاذبههای تفریحی ایجاد شود تا گردشگران رغبت داشته باشند از کشور دیدن کنند. بدون شک ایشان میداند که صرف دارا بودن طبیعت بکر و اماکن تاریخی جذب گردشگر نخواهد کرد. بیش از هر چیز امنیت است که گردشگر را به سفر به یک کشور متقاعد میکند. علاوه بر کل مجموعه دولت دستگاه قضا و نیروهای نظامی و انتظامی در این مساله نقش موثری خواهند داشت که البته تابع دولت نیستند. جذب گردشگر البته اقدامات فرهنگی زیادی نیز لازم دارد که به نظر نمیرسد در کوتاهمدت قابل انجام باشد و روحانی حداقل در کوتاهمدت و میانمدت باید از مسیرهای دیگری برای ایجاد اشتغال اقدام کند. اگرچه همواره آمار سازمان گردشگری در مورد مسافران خارجی مورد تردید بوده اما در بهترین حالت در سال 1391 بر اساس آمار این سازمان سه میلیون و 700 هزار نفر وارد کشور شدهاند که تا رسیدن به عدد مورد نظر روحانی فاصله قابل توجه است.
تحت پوشش قرار دادن پنج میلیون نفر که فاقد بیمه هستند شاید کار سختی نباشد اما مساله این است که افراد فاقد بیمه، عمدتاً بیکار هستند و یا از دهکهای پایین جامعه هستند؛ لذا یا نمیتوانند بیمه شوند و یا اینکه در صورت بیمه شدن عملاً از پرداخت سهم خود ناتوانند و با بیمه شدن گرهی از کار آنان گشوده نخواهد شد.
غرضی؛ تورم و دیگر هیچ
غرضی: «تورم کاهش یابد تولید و اشتغال شکل میگیرد و جوانان امیدوار میشوند و توسعه سامان مییابد. جوانها هستند که میتوانند اقتدار ملی را حفظ کرده و بجنگند هم در حوزه اقتصادی و هم در حوزه نظامی و هم در حوزه تکنیکی.»
توضیح: سیدمحمد غرضی وعده اقتصادی خاصی نداشته و تنها بر لزوم مبارزه با تورم تاکید داشته که به نوعی شعار تمام نامزدهای حاضر است.
دیدگاه تان را بنویسید