تاریخ انتشار:
نقدی بر سالنامه جامع اقتصاد ایران
فرصتهای تغییر
شروع سال جدید فرصتی است برای اندیشیدن به تحول، بهبود، نواندیشی و بالندگی. در تمام وجوه زندگی ما این خواسته و این مطالبه جاری است بهخصوص هنگامی که سال نو برگی از دفتر تاریخ زندگی را ورق میزند و میبینیم که فرصتهای تحول و تغییر همچون حرکت ابرها یکی پس از دیگری از دست میروند.
آید بهار و پیرهن بیشه نو شود / / نوتر برآورد گل اگر ریشه نو شود
زیباست روی کاکل سبز کلاه نو / / زیباتر آنکه در سرت اندیشه نو شود
شروع سال جدید فرصتی است برای اندیشیدن به تحول، بهبود، نواندیشی و بالندگی. در تمام وجوه زندگی ما این خواسته و این مطالبه جاری است بهخصوص هنگامی که سال نو برگی از دفتر تاریخ زندگی را ورق میزند و میبینیم که فرصتهای تحول و تغییر همچون حرکت ابرها یکی پس از دیگری از دست میروند.
این قاعده هنگامی که به الزام نواندیشی در رسانه بهطور عام و در مورد مجله وزینی همانند مجله «تجارت فردا» بهطور خاص صحبت کنیم ابعاد حساستری بهخود میگیرد. «تجارت فردا» ظرف سالهای اخیر بهرغم تمام سختیهای کار رسانه، چه به لحاظ سختیهای اجرایی و چه از لحاظ محدودیتهای سیاستگذاری، موفق بوده تا حدود زیادی مخاطبان خود را راضی نگه دارد. البته نه به این معنا که به درجهای کاملاً رضایتمندی از تعالی رسانهای رسیده باشد، اما به این معنا که با توفیقهای زیادی که حاصل شده این کار بهخوبی پیگیری شده است. مجله «تجارت فردا» به عنوان یک مجله نیمهتخصصی تا به حال کارش را بهسلامت و موفقیت پیش برده است. و به عنوان مجلهای که مرتباً به مسائل روز، دانش روز و نیازهای مخاطبانش میپردازد، جایگاه ویژهای نزد مخاطبان خود پیدا کرده است. اما این موضوع که ما در تمام وجوه زندگی به بهبود و نواندیشی و بالندگی نیاز داریم، درباره مجله «تجارت فردا» نیز صدق میکند.
کار رسانه از یکسو اطلاعرسانی، از یک سو دانشافزایی و از سویی روشنگری و پیشگیری از ابهام و افزودن به شفافیت است. یقیناً هیچ رسانهای نمیتواند در غایت مطلوب خود به همه این موضوعات بپردازد چون این کار هم سختیهای اجرایی و محدودیتهای سیاستگذاری دارد. بنابراین هر رسانهای بتواند تا حد معقولی این نیازها را برآورده کند، باید به عنوان رسانهای موفق شناخته شود. سالنامه جامع اقتصاد ایران در 9 فصل شامل رویدادها، چهرهها، شاخصها، بازارها، راهنمای انتخابات، مشکلات ساختاری، میزگرد اقتصاددانان، تهدیدهای داخلی و تهدیدهای بیرونی است و نهایتاً در بخشی هم به کسبوکار پرداخته است. این نوع طبقهبندی مطلوب و منطقی است. اما با توجه به اینکه تم اصلی مجله «تجارت فردا» موضوع اقتصاد است، بخشها و فصلهای مختلف از لحاظ وزن، آن طور که خواننده انتظار دارد متوازن نیست و مقداری بحثها و مطالب بهخصوص در بخش چهرهها تکراری شده است.
البته همه این نکتهها در برابر امتیازات مجله کاستیهای بسیار کوچکی است که تجارت فردا میتواند در آینده آنها را بهخوبی برطرف کند. شخصاً بسیار علاقهمند بودم که در این سالنامه جامع اقتصادی درباره هر یک از وزارتخانههای دولت تحلیلی خاص بخوانم. در سالنامهای با این فصول متعدد، شاید این کار میتوانست مفید باشد که تحلیلی از عملکرد هر وزارتخانه نیز ارائه شود. به عنوان مثال «تجارت فردا» اخیراً ویژهنامهای بسیار جامع درباره گمرک منتشر کرد. بسیار مناسب بود اگر با همان شیوه در ویژهنامه پایان سال «تجارت فردا» نیز عملکرد وزارتخانهها بررسی و به این موضوع پرداخته میشد که هر کدام از وزیران روزی که میخواستند از مجلس رای اعتماد بگیرند، چه برنامهای ارائه کردند و پس از آن در عمل چقدر این برنامه را اجرا کردند.
از سوی دیگر معمولاً سالنامههای آماری همچون مجله «اکونومیست»، بخش عمدهای از سالنامه خود را به ارائه آمارها و شاخصها و تحلیل آنها میپردازند. گو اینکه سالنامه «تجارت فردا» هم در یک فصل به این موضوع پرداخته است، اما بسیار کوتاه و گذرا و نه به جامعیتی که ما انتظار داریم در یک سالنامه اقتصادی ببینیم. از منظری دیگر بسیار خوب بود اگر موضوعات مهم خاصی انتخاب و با توجه به شاخصهای معینی ارزیابی و تحلیل میشدند. این تحلیل در مورد ایران و کشورهایی که بیشترین معاملههای تجاری را به لحاظ صادرات و واردات با ایران دارند میتوانست بخش جذاب و مطلوبی باشد.
به طور کلی در سالنامه تجارت فردا که با عنوان «تراز تدبیر» منتشر شده، دستهبندی مطالب به قدر کافی هدفمند و جهتدار به نظر نمیرسند. فصلها به درجاتی معقول انتخاب شدهاند، اما در درون فصلها، مطالب آنطور که باید طبقهبندی نشدهاند و خواننده بهنوعی در مشکل جمعبندی و نتیجهگیری قرار میگیرد. باز هم تکرار کنم که در مقایسه با سایر مزایایی که «تجارت فردا» دارد، این نکاتی است که توجه به آنها میتواند کار این مجله را در آینده بهبود دهد.
یکی از موضوعاتی که درباره تمام شمارههای تجارت فردا قابل ذکر است این است که از ذخیره نسبتاً محدودی از چهرهها مرتباً استفاده میشود و آنها تکرار میشوند. من تصور میکنم توان مجله تجارت فردا در کنار امکاناتی که این نشریه در فضای مجازی و بهخصوص در تلگرام دارد، به حدی هست که میتواند از افراد بیشتری استفاده کند. برای صدمین شماره تجارت فردا از 100 فرد صاحب تخصص نظرخواهی شده بود و هر کدام از این افراد در حدود نیم صفحه مطلب بیان کرده بودند. اگر از مجموعه کسانی که از نظرات و مطالبشان برای این مجله استفاده میشود، یک بازبینی آماری صورت بگیرد، میتوان از تکرار چهرهها تا حدود زیادی جلوگیری کرد. اگر به صورت بسامدی تجارت فردا را نگاه کنیم، شاید بتوان چهره 10 نفر را یافت که به دفعات در مجله تکرار شدهاند. البته این افراد چهرههایی بسیار وزین و گرانسنگ هستند که من به هیچ عنوان نقدی به تکرار نامشان در مجله ندارم، اما تجارت فردا میتواند از نظرات افراد وسیعتر و گستردهتری هم استفاده کند. ما در دانشگاههای مختلف سراسر کشور و بهویژه در شهرستانها چهرههایی داریم که اگر شناسایی و به ذخیره نامها و چهرههای تجارت فردا
افزوده شوند، تا حدودی مساله محدودیت استفاده از چهرههای معدود را بتوان برطرف کرد. تکرار و تاکید میکنم افرادی که در حال حاضر نام و چهرهشان در تجارت فردا تکرار میشود، همگی چهرههای وزین اقتصاد کشور ما هستند. اما آشنا کردن جامعه با طیف وسیعتری از دانشمندان میتواند از تکرار اسامی و چهرهها جلوگیری کند و این میتواند یک امتیاز باشد. سالنامهای که مورد بحث و نقد ماست حول و حوش 270 صفحه است. حجم 270 صفحه برای یک سالنامه زیاد نیست، اما با توجه به اینکه علاقهمندیم درصد بسیاری از خوانندگان درصد بسیار زیادی از محتوا را بخوانند، شاید باز هم این حجم برای کسانی که علاقهمندند مجله را به تمامی بخوانند زیاد باشد و باعث شود بهراحتی از روی بعضی موضوعات عبور کنند و مطالب جالب توجه یا خوبی را از دست بدهند. از روز اولی که مجله «تجارت فردا» منتشر شده تاکنون هر زمان تعداد صفحات مجله مدیریتشده و کمتر بوده، من احتمال این را که تمام مطالب توسط خوانندهها خوانده شود بیشتر دیدهام. گاه سالنامهای پرحجم است چون برای حدود 180 کشور جهان آمار اقتصادی منتشر میکند و آمارهای هر کشور را در 20 تا 25 سرفصل ارائه میکند. چنین
سالنامهای میتواند حجیم باشد چون به یک دایرهالمعارف اقتصادی شبیه است. مجله «اکونومیست» این کار را انجام میدهد. اما وقتی تعداد کشورهای پوششیافته آنقدر نیست، اصرار بر آن تعداد از صفحات این احتمال را افزایش میدهد که افراد از موضوعاتی نخوانده عبور کنند. تاکید میکنم در کنار محاسن بسیار زیادی که مجله تجارت فردا دارد، این مسائل نکاتی بسیار کوچک و قابل اصلاح هستند، ولی به هر حال توجه به این نکات هم میتواند مفید باشد.
نکته دیگر این است که وقتی در یک سالنامه، به مشکلات ساختاری اقتصادی پرداخته شده و میزگرد اقتصادی نیز ارائه شده، بقیه مطالب هم باید با این تم اصلی همراستایی بیشتری داشه باشد. به نظر بنده باید وزن فصلهای دیگر بیشتر مورد توجه قرار میگرفت. یکی از موضوعاتی که به نظر من میتوانست خوب باشد این بود که برای هر کدام از فصلهای سالنامه میزگردهایی مستقل و با حضور تعداد بیشتری از کارشناسان ذیصلاح تشکیل میشد و مباحث بیشتری درباره سیاستگذاری و پیشنهادهای سیاستگذاری آن حوزه مطرح میشد. میزگرد اقتصاددانان نیز که در فصل هفتم منتشر شده، درباره تغییر پارادایمها و اولویت این تغییر است. من تا حدود زیادی با اندیشههای دکتر غنینژاد، دکتر نیلی، دکتر آخوندی و دکتر بهکیش آشنا هستم. بحثهای این کارشناسان عمق و محتوایی غنی دارد. البته من اندیشههای این بزرگان را پیش از این هم دیده بودم و مباحثی که در این میزگرد مطرح شد برایم آشنا بودند. اما این مباحث بهویژه برای کسانی که با این اندیشهها آشنا نیستند، از نظر محتوایی بسیار خوب بود. البته فکر میکنم بهتر بود چنین میزگردی در صفحات آغازین مجله ارائه میشد چون به نظر من اولویت چنین
میزگردی بسیار بیشتر از مطالبی است که در ابتدای مجله منتشر شده است. نهایتاً اضافه میکنم که این نکات همه نکات کوچکی بودند که طرح آن چیزی از منزلت سالنامه نمیکاست و تنها با نیت گامی کوچک در مسیر بهبود ارائه شدند.
دیدگاه تان را بنویسید