اعتماد در تیررس شایعه
در اقتصادهایی که اساس آن برپایه اعتماد مردم گذاشته شده است، اطلاعات نقش مهم و بلکه حیاتی ایفا میکند.
در اقتصادهایی که اساس آن برپایه اعتماد مردم گذاشته شده است، اطلاعات نقش مهم و بلکه حیاتی ایفا میکند. بایستی بررسی کرد که آیا جریان اخیر که در خصوص نظام بانکی صورت گرفت، اتفاقی عادی بود یا به شکلی پیچیدهتر و در قالب یک توطئه بوده است. به هر حال در جریان این اتفاق عدهای اعتماد عمومی مردم را مورد هدف قرار دادند. این عده جریانسازی را از موسسات اعتباری آغاز کردند و در ادامه جریان به بانکها رسید. آنچه مشخص است اینکه حتماً شایعات بر منابع بانکها تاثیرگذار است. خروج پول از بانکها به این دلیل کار صحیحی نیست. بانکها نیز به اندازه تمام سپردههای خود پول نقد ندارند. بانکها درصدی از سپردهها مثل پنج درصد را به صورت نقد نگهداری میکنند و مابقی وجوه را به امور دیگری تخصیص میدهند. اگر قرار به هجوم تمامی سپردهگذاران به منابع بانکی باشد، برای بانک دردسر زیادی ایجاد میشود. با کمال تاسف شاهد بودیم که عدهای با قبول شایعات، سپردههای خود را از بانک مورد هدف خارج کردند. البته در برخی موارد خود نظام بانکی مقصر بود. مثلاً در قضیه ارز مردم به یاد میآورند که بانکها هنگام مراجعه مردم برای دریافت ارز خود، از آن امتناع
ورزیدند. پیشنهاد آنها در آن موقع پرداخت معادل ریالی ارز به قیمت مرجع بود. پس از آن ماجرا برخی دیگر اعتماد خود را از سیستم بانکی برداشتند و برای سپردهگذاری وجوه ارزی خود به آنها مراجعه نکردند. این پدیده باعث بروز مشکلی در مقیاس بزرگتر شد. چرا که مملکت از بخش زیادی از ذخایر ارزی در قالب این شکل محروم شد. ما صلاحیت اظهارنظر در خصوص دلایل این پدیده را نداریم ولی بازهم باید بررسی عمیقتری روی این موضوع صورت بگیرد که هدف اصلی شایعهپراکنان چه بوده است. آیا آنها به دنبال مشغول کردن دولت به این موارد هستند یا هدف نهایی آنها همان اعتماد مردم است. هیچ کس نباید این موضوع را سادهانگارانه بداند. چرا که خدشه به اعتماد عمومی مشکلآفرین خواهد بود. حتی میتوان گفت در صورت ادامهدار بودن در بلندمدت باعث اختلال به بازارهای مالی شده و لطمه جدی به آن میزند.
ما در سالهای اخیر با مواردی از این شکل روبهرو شدهایم. اگرچه حتی برخی از آنها از جانب مسوولان مطرح شده است. مواردی بوده است که مسوولی بدون اشراف کامل بر موضوعی راجع به آن اظهارنظر میکند. مساله انتشار چنین اطلاعاتی کم و بیش در بازار سرمایه هم دیده شده است. اینگونه حرکات را میتوان سوءاستفاده شخصی یا منفعتطلبی شخصی دانست. هرچند با کمال تاسف در بسیاری از مواقع شایعات درست از آب درآمدهاند. البته گاهی هم میشود که یک اتفاق در صورت پذیرش افراد زیادی واقعاً رخ میدهد. در هر حال مجاری رسمی برای اطلاعرسانی دقیق باید به سرعت عمل کنند تا اثر شایعات کمتر و خنثی شود. پیگیری این قضیه فقط مربوط به نهاد ناظر نیست. چون گاهی خود مقام ناظر هم متحیر میماند و غافلگیر میشود. در بازار سرمایه در صورت رواج شایعه از شرکتها درخواست میشود راجع به آن اظهارنظر کنند. پس در فضایی کلانتر همانند سیستم بانکی نباید به راحتی از کنار شایعه و شایعهپراکنان گذشت.
دیدگاه تان را بنویسید