محدودیتهای فرهنگی و قانونی یکی از عوامل افزایش سفرهای خارجی ایرانیان است
مسوولیت مهمانپذیری
سنت مهماننوازی در میان ایرانیان همواره مورد توجه افرادی که به ایران رفت و آمد داشتهاند بوده است. استقبال باشکوه از مهمان و پذیرایی با تمام امکانات موجود، عادتی است که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته تا آنجا که امروز از آن به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری نام برده میشود.
سنت مهماننوازی در میان ایرانیان همواره مورد توجه افرادی که به ایران رفت و آمد داشتهاند بوده است. استقبال باشکوه از مهمان و پذیرایی با تمام امکانات موجود، عادتی است که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته تا آنجا که امروز از آن به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری نام برده میشود. اینکه این رسم دیرین چرا و از چه زمانی به عنوان یک ارزش فرهنگی در میان خانوادههای ایرانی مطرح شده، دلایل بسیاری دارد که در توضیح این رفتار باید به نتایج مطالعات اجتماعی، تاریخی، مردمشناسی و... رجوع کرد. اما آنچه در این فرصت بیش از همه اینها برای نگارنده حائز اهمیت است، توضیح دلایل مانایی این رفتار در دنیای امروز است؛ اینکه چگونه در شرایطی که جامعه به سمت مدرن شدن پیش میرود و افراد زمان کمتری برای پرداختن به اموری از این دست دارند، همچنان این خصیصه به عنوان یک نشانه فرهنگی دیده میشود و مورد تاکید بسیار قرار میگیرد؟
در پاسخ به این چرایی لازم است دایره نگاهمان را گستردهتر کنیم و جوامع دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهیم. در واقع آنچه در این کنجکاوی جلبتوجه میکند، ارتباط هر چه بیشتر میان سنتی بودن جوامع و رفتار پذیرنده و توام با مهربانی و تعارفات معمول با مهمان است به این معنا که هر چه از شهرهای بزرگ به سمت مناطق کمترتوسعهیافته و محلیتر میرویم، غلظت این رفتارها بیشتر شده و جوامع با آغوشی بازتر به استقبال غریبهها میروند. از این نگاه میدانی شاید بتوان این نتیجه ضمنی را استخراج کرد که جامعه شهری ایران که با در اختیار داشتن ابزار و تکنولوژی روز در مسیر مدرن شدن طی طریق میکند و در حال پیمودن راه توسعه است، همچنان در دل خود یک جامعه سنتی و قائل به ارزشهای فرهنگی دارد و به همین دلیل با وجود تمامی تغییرات قابل مشاهده در فضای شهری امروز این کشور هنوز هم میتوان پایبندی به این ارزشها را به خوبی مشاهده و در سفر به این کشور به عنوان یک تجربه ویژه و منحصربهفرد از آن یاد کرد.
در کنار این موضوع و فارغ از تغییر انگارههای ذهنی افراد در طول زمان که رفتارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد، مشغله بیشتر و حجم بالاتر کار و تعلقات خاطر به امور، یکی دیگر از مسائلی است که میتواند کیفیت و شدت رفتارهای مردم یک جامعه را از خود متاثر کند. با این همه از آنجا که مردم ما زمانهای کاری مفیدشان در مقایسه با میانگین جهانی کشورهای توسعهیافته بسیار کمتر است و زمانهای فراغت برنامهریزینشده بیشتری در اختیار دارند، راحتتر میتوانند به آداب و رسوم پایبند باشند و در این مورد زمان زیادی را به مهمان یا مهمانان خود اختصاص دهند. در کنار این باید نسبت تعداد جمعیت شاغل در یک خانواده به تعداد افراد بدون شغل را نیز مورد توجه قرار داد که خود زمان کافی را برای پذیرش و پذیرایی از مهمان در اختیار خانوادهها قرار میدهد. در کنار اینها اما پذیرایی از مهمانان خارجی که گزارش آن از سوی گردشگرانی که به ایران سفر میکنند به کرات منتشر میشود، دلایل دیگری نیز دارد که از آن جمله میتوان به محدودیت رفت و آمد با دیگر کشورها و بسته بودن فضای کشور به روی دنیای بیرون به ویژه در سالهای اخیر اشاره کرد. از سوی دیگر تکثیر
تصویر رسانهای منفی از ایران در رسانههای جهانی خود عامل دیگری است که ایرانیان را در برابر رفتارشان با خارجیهایی که به ایران سفر میکنند، حساستر کرده است به این صورت که هر یک از ما در مواجهه با گردشگرانی که به کشورمان سفر میکنند مسوولیتی نانوشته برای اصلاح و بازترسیم چهره مخدوششدهمان احساس میکنیم که انعکاس آن در رفتار گرم و پذیرا و توام با احترام تجلی مییابد. برآیند این عوامل در نهایت سبب شده ایرانیها همچنان به مهماننوازی شهره باشند و این در شرایطی که کشور برای جذب گردشگران خارجی خیز برداشته، امتیازی فوقالعاده محسوب میشود که باید بیشتر به آن پرداخت و تقویتش کرد تا آنجا که حتی میتواند ایران را از این نظر، به یک برند فرهنگی تبدیل کند؛ برندی که نیازی به سرمایهگذاریهای مستقیم مالی ندارد و متکی به سرمایههای فرهنگی و اجتماعی است.
با این همه ما ایرانیها بهرغم مهماننوازبودنمان، در محیطهای عمومی چندان مهماننواز نیستیم و روابط غیرشخصی را اصل قرار نمیدهیم. به بیان دیگر باید گفت که در جامعه امروز ایران روابط ناشخصیوار کمتر تعریف شده و در حالی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنیم، همچنان در بسیاری از مواقع طایفهای میاندیشیم و بر آن مبنا رفتارهایمان را تنظیم میکنیم. بنابراین در حالی که جامعه ایران امروز اشتیاق زیادی برای پذیرفتن گردشگران خارجی دارد و این موضوع میتواند به عنوان یک پتانسیل ارزشمند در جذب گردشگر مورد تاکید قرار گیرد، به نظر میرسد طرح این دغدغه که ممکن است با ورود گردشگران بیشتر و عادی شدن این روند، جامعه در مقابل گردشگران حساسیت و اشتیاق خود را از دست بدهد و این سرمایه ارزشمند دچار زوال شود چندان بیجا نباشد. از اینرو لازم است با نهادینه کردن رفتارهای شهروندی رایج در جوامع مدرن که مبتنی بر درک جایگاه انسانی افراد و احترام به این مقام است، به تثبیت رفتارهای شهروندی صحیح که منجر به ترویج آرامش در سطح جامعه میشود، اقدام کنیم.
رفتار گردشگری ایرانی
اما در همین حال که ورود گردشگران به کشور افزایش داشته و به نظر میرسد که همچنان روندی رو به رشد داشته باشد، تعداد ایرانیهایی هم که در این سالها کشورهای دیگر را به عنوان مقصد سفر خود برگزیدهاند بیشتر شده است و قطعاً بررسی رفتار گردشگران ایرانی در این مقاصد هم اهمیت مییابد. اما پیش از پرداختن به این مهم باید پرسید که چه عواملی مسبب این رشد بوده است؟ در پاسخ به این پرسش به نظر میرسد دو عامل کلیدی وجود داشته باشد؛ نخست سیاستهای اقتصادی وارداتمحور که زاییده اقتصاد نفتی کشور است و پس از آن، شرایط داخلی کشور و محدودیتهای فرهنگی و قانونی موجود. عامل نخست، سبب شده میزان مسافرتهای خارجی ایرانیها با توجه به متوسط سرانه تولید ناخالصشان در مقایسه با آمارهای جهانی بیشتر باشد. همچنین محدودیتهای داخلی در بسیاری از مواقع، انگیزه سفر گردشگران ایرانی به خارج از کشور است؛ گردشگرانی که در صورت نبود این سختگیریها میتوانستند سفرهای داخلی را برگزینند و از این طریق به تقویت گردشگری داخلی کمک کنند. در پی این مسائل، متاسفانه در سالهای اخیر گردشگران ایرانی در برخی
کشورها به رفتارهایی شهره شدهاند که وجهه عمومی مردم ما را تا حدی مخدوش کرده است. در واقع در شرایطی که افراد تنها به دلیل تجربه برخی از تفریحات و بهرهبردن از شرایطی که به صورت عادی در کشور وجود ندارد اقدام به مسافرت میکنند، بدیهی است که چنین رفتارهایی به صورت مشخص و برجسته در جامعه میزبان دیده شود. در کنار این به دلیل ارزانتر بودن سفر در برخی مقاصد خارجی، افراد زیادی این امکان را مییابند تا پیش از آنکه فرصت تجربه گردشگری در داخل کشور را داشته و رفتارهای متناسب با آن را بیاموزند، راهی کشورهای دیگر شوند که همین امر خود به نوعی دیگر موجب بروز برخی رفتارهای نامتناسب توسط آنها میشود.
نکته دیگر در سفر ایرانیها به خارج از کشور اشتیاق شدید آنها برای خرید است که این خود متاثر از عدم امکان ورود برندهای معروف جهانی به کشور از طرق رسمی و نیز سیاستهای ارزی موجود است. البته باید تاکید کرد حجم بسیاری از گردشگران خروجی را گردشگران زیارتی تشکیل میدهند. در این باره شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که هر چقدر انگیزه سفر افراد به کشورهای دیگر نشاتگرفته از رهایی از قید و بندهای موجود در کشورشان باشد، احتمال بدرفتاریها و افراط در انجام برخی امور افزایش مییابد و به همان نسبت گردشگران سفرکرده به این کشورها، غیرحرفهایتر به نظر میرسند. از سوی دیگر رفتارهای حسابشده و حرفهای گردشگران یک کشور ارتباط مستقیمی با گردشگرپذیری آن کشور دارد چرا که افزایش گردشگران ورودی و خروجی از یک علت مشترک برخوردار بوده و علاوه بر آن مواجهه با فرهنگهای مختلف و تجربه ارتباط با ملیتهای گوناگون، سطح روابط اجتماعی مردم یک کشور را ارتقا میبخشد.
مضاف بر همه اینها، افزایش تعداد گردشگران خروجی ایرانی تابع یک روند جهانی نیز هست که با تسهیل امکانات سفر و ارزان شدن هزینههای آن، در حال افزایش است به ویژه در کشورهای در حال توسعه که جمعیت جامعه شهری آنها رو به افزایش است و سفر رفتهرفته به عنوان یک کالای ضروری جای خود را در سبد مصرفی خانوادهها باز میکند. به همین ترتیب و در نتیجه این افزایش تقاضا، توجه فعالان نهادهای مستقل و نیز دولتها به بحثهای مربوط به گردشگری پایدار بیشتر شده است. احترام به جامعه میزبان در کنار توجه به حفظ محیط زیست از جمله رفتارهایی است که در گردشگری حرفهای و مسوولانه بر آن تاکید میشود.
دیدگاه تان را بنویسید