ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟
ایرانیانِ میزبان ایرانیانِ میهمان
شواهد متعددی نشان میدهد گردشگری که از منظر جامعهشناختی، خود یک رفتار اجتماعی فردی و گاهی جمعی به شمار میآید، در طول تاریخ تغییرات بسیاری داشته است.
شواهد متعددی نشان میدهد گردشگری که از منظر جامعهشناختی، خود یک رفتار اجتماعی فردی و گاهی جمعی به شمار میآید، در طول تاریخ تغییرات بسیاری داشته است. طی قرون متمادی بهانههای سفر، شکلهای مختلفی به خود گرفته است؛ در حالی که سفر در دوران باستان، با انگیزه به دست آوردن غذا و دوری از خطر و رفتن به مکانی با آب و هوایی بهتر صورت میگرفت و پس از آن در قرونوسطی نیز انگیزههای مذهبی دلیل سفرهای مردم بود، در دوره رنسانس با هدف کسب دانش و تجربهآموزی انجام میشد. همزمان با انقلاب صنعتی بود که پایه و اساس سفرهای جمعی در زمان حاضر شکل گرفت و مردم برای دوری از زندگی شهری، در فرصتهای اندکی که دست میداد به سواحل پناه میبردند. در این زمان بود که سفر از فعلی ویژه برای خواص خارج شد و شکلی عمومیتر و انبوهتر به خود گرفت. حالا اما مردم با هدف بازگشت به اصالت و دوری از زندگی روزمره شهری سفر میکنند. ما ایرانیان نیز با اندکی تاخیر نسبت به تحولات گردشگری در جهان، چنین مراحلی را از سر گذراندهایم و حالا هم سفر را دستاویزی برای فرار از روزمرههای خود قرار میدهیم؛ این در حالی است که گذشتگان ما به صورت عام، بیش از هر چیز با انگیزههای مذهبی و به قصد جاذبههای زیارتی عازم سفر میشدند. در چند سال اخیر، روند سفر در کشور تشدید شده و گردشگری در سبد اقتصادی خانوارها جایگاهی مهمتر یافته است؛ در حالی که پیش از آن، به عنوان موضوعی لوکس، کمتر در میان عموم مردم جای داشت و به باور کارشناسان دلیل اصلی آن هم تلقی مردم و حقیقت بالا بودن هزینههای سفر بود. اکنون عموم مردم در سفرهای داخلی در چادرهای مسافرتی اقامت و از اتومبیلهای شخصی برای این سفرها استفاده میکنند. آنها اغلب به صورت جمعی به سفر میپردازند و به دلایل مختلف از جمله کم بودن اطلاعرسانی در مورد سایر مقاصد گردشگری کشور، شهرهای شمالی را برای گردشهای یکروزه و چندروزه خود برمیگزینند. در سفرهای خارجی نیز، آنها بیشتر کشورهای همسایه را انتخاب میکنند و از مشتریان جدی دوبی و ترکیه به خاطر هزینههای کمتر آنها نسبت به سایر مقاصد خارجی محسوب میشوند. اما علاوه بر این گروه وسیع از گردشگران ایرانی، گروهی دیگر از هموطنانمان نیز که اخیراً تعداد آنها رو به افزایش گذاشته، جوانانی هستند که به سفرهای ماجراجویانه در داخل و خارج ایران میپردازند. این روند از سالها پیش در کشورهای پیشرفته ظهور کرده بود و حالا نیز برخی در ایران، با بهرهگیری از این الگو به سفرهای ماجراجویانه و کوله به پشت میپردازند؛ اشکالی از سفر که درجه اعلایی از جستوجو برای اصالت و سنت از دسترفته را در خود دارد. روی دیگر سکه سفر برای ایرانیها، تاریخچه میزبانی آنها از گردشگران خارجی است. متونی که از گردشگران خارجی سفرکرده به ایران باقیمانده، از دیرباز تاکنون شاید چندان تغییری نکرده باشد؛ سفرنامهنویسان قرون گذشته، با سفر به میان مردم از زندگی عادی آنها نوشتهاند و حالا نیز گردشگران بسیاری که راهی ایران میشوند، به نوشتن از سبک زندگی مردم ایران بیش از هر چیزی علاقه نشان میدهند. در این میان شاید آنچه تغییر کرده، جنس خود گردشگران است؛ در گذشته سفرنامههای به جامانده از سفر به ایران، عمدتاً به افرادی خاص تعلق داشته که به همین منظور به کشورمان سفر میکردند و حالا، عادیترین گردشگران نیز روایت سفر خود به ایران را در رسانههای جمعی منتشر میکنند. روایتهای کنونی تنها به نوشتار نیز ختم نمیشوند و در موارد بسیاری، ایران را در قاب تصویر به دنیا نشان میدهند. جامعهشناسان بر این باورند که ایرانیها به دلیل پذیرش و تعاملی که با فرهنگهای مختلف دارند، توانستهاند در طول تاریخ ملتی پذیرای گردشگران باشند و تصویری مهماننوازانه از خود در ذهن آنها برجای بگذارند. بر همین اساس، شاید ایرانیها همانند برخی دیگر از ملل مختلف، به عنوان گردشگرانی حرفهای شناخته نشوند اما همواره میزبانانی حرفهای بوده و هستند.
دیدگاه تان را بنویسید