بررسی اثرگذاری اسنپ روی بازار حمل مسافر در گفتوگو با علی فرحبخش
مقاومت در برابر رقابت
علی فرحبخش، پژوهشگر اقتصادی، معتقد است مقاومتهایی که در برابر فعالیت استارتآپ اسنپ در زمینه حمل مسافر وجود دارد، به دلیل وجود روحیه ضدرقابت در میان برخی افراد صنف تاکسیرانی است و میگوید: «به نظر من حتماً این مخالفتها در برابر اسنپ خواهد بود و افکار عمومی و بهویژه اقتصاددانان باید زمینه را فراهم کنند برای اینکه این بازار هرچه بیشتر رقابتی شود. چون رقابتی شدن این بازار هم به نفع کسانی است که در این بازار فعالیت میکنند؛ یعنی مسافرکش هستند و بسیاری از آنها میگویند با این سیستم اسنپ ما درآمدی بهتر از قبل داریم و هم به نفع مصرفکننده است؛ یعنی مسافران با استفاده از اسنپ با هزینه خیلی کمتری میتوانند به مقصد خود برسند.»
مهمترین تاثیراتی که «اسنپ» بر بازار حمل مسافر در تهران گذاشته در کدام بخشهاست؟
پیش از پرداختن به این پرسش، با یک مقدمه کلی شروع میکنم. مسالهای که در حال حاضر در دنیا و حتی در کشورهای توسعهیافته بسیار مهم و مطرح است، این است که سیستمها به لحاظ سختافزاری و همچنین به لحاظ نرمافزاری، توسعه زیادی پیدا کردهاند. اما مساله این است که در واقع این فناوریهای جدیدی که در زمینه کامپیوتر، موبایل و شبکههای اجتماعی ایجاد شده است، چگونه تاثیرش را بر افزایش بهرهوری و کارایی در کل اقتصاد نشان میدهد. اگر به مقالهای که اخیراً در مجله «اکونومیست» از باراک اوباما منتشر شده، نگاه کنید، متوجه میشوید که حتی در آمریکا هم این موضوع یک مساله مهم و بزرگ است و طبق نظری که خود باراک اوباما داده، به نظر میرسد که این پیشرفت فناوری هنوز نتوانسته تاثیر خیلی محسوسی روی بهبود کارایی کل اقتصاد داشته باشد.
تاثیر فناوری بر بهرهوری و کارایی اقتصادی در ایران چه وضعیتی دارد؟
همین وضعیت به صورت مشکلتر در ایران هم هست. وقتی کشوری که تا این حد در زمینه فناوری از ما جلوتر است، در این زمینه مساله دارد، حتماً این موضوع در ایران نیز به صورت پیچیدهتر و غامضتر وجود دارد. در حال حاضر در عرصه فناوریهای اجتماعی، ما در حال استفاده از آخرین فناوریهای روز دنیا هستیم؛ یعنی به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری ما به هیچوجه از دنیا عقب نیستیم، ولی هنوز آثار این موضوع بر اقتصاد و بهبود کارایی و اثربخشی اقتصاد چندان محسوس نیست. در حالی که این موضوع به نظر من نکتهای است که خیلی جای بحث دارد.
تاثیر این فناوریها بر حمل مسافر در ایران که اسنپ یکی از مصداقهای آن است، چگونه است؟
یکی از زمینههایی که موضوع رشد سختافزاری و نرمافزاری توانسته اثراتش را تا حدودی نشان دهد و این تاثیر توانسته در آن ملموستر باشد، بخش حمل و نقل شهری و اسنپ است. البته اسنپ هنوز برای رشد جای بسیاری دارد، اما در همین مقطع، تغییری که با وجود اسنپ رخ داده و حتی برای مردم عادی هم محسوس است، پایین آمدن هزینههای رفت و آمد برای آنهاست. افرادی که مجبور بودهاند با آژانس رفت و آمد کنند، حالا که از اسنپ استفاده میکنند، میگویند هزینههای ما گاهی تا نصف کاهش پیدا کرده است.
اسنپ روی کیفیت خدمات حمل مسافر چه تاثیری گذاشته است؟
در زمینه کیفیت خدمات یکی از مثالها این است که اگر شما وسیلهای را در ماشینی جا بگذارید، شاید پیدا کردن آن ماشین خیلی دشوار باشد، اما با اسنپ این کار بسیار راحتتر شده است. از طرف دیگر، در اسنپ مسافران پس از طی مسیر، به رانندهها امتیازدهی میکنند و به همین دلیل رانندهها این انگیزه را دارند که خدمات بهتری ارائه کنند و رفتار بهتری با مسافران داشته باشند. این عامل نیز خود میتواند بر ارتقای کیفیت خدمات حمل مسافر اثرگذار باشد.
اما نه فقط در کشور ما علیه اسنپ، بلکه حتی در کشورهای پیشرفته علیه نرمافزار اوبر این موضوع مطرح میشود که در این سیستم امنیت مسافر ممکن است به اندازه تاکسیها و آژانسها تامین نباشد یا اینکه ممکن است رانندهها مهارت کافی نداشته باشند. به نظر شما مهمترین ضعف این سیستم چیست؟
به نظر من اساساً چنین انتقادی وارد نیست چون کسی که میخواهد راننده آژانس بشود، باید شرایط خاصی داشته باشد به عنوان مثال میگویند گواهی عدم سوءپیشینه لازم است یا شرایط دیگر. آن طور که من پرسیدهام این موضوع در نرمافزار «اسنپ» یا «تاپسی» هم رعایت میشود و در واقع برای راننده شرایط خاصی در نظر گرفتهاند. به عنوان مثال گواهی عدم سوءپیشینه لازم است، گواهینامه رانندگان نباید نمره منفی داشته باشد و حتی امتحان رانندگی هم از این افراد گرفته میَشود. به نظر من اگر این شرایط واقعاً در استخدام رانندگان در نظر گرفته شود، مساله امنیت و انتقاد درباره این موضوع چندان محل بحث نیست.
برای تردد در شهر تهران محدودیتهایی مثل طرح زوج و فرد، طرح ترافیک و آلودگی هوا وجود دارد. به نظر شما با وجود این محدودیتها، اسنپ بر سایر سیستمهای حمل و نقل چه برتریهایی دارد؟
مشکل آژانسها و سواریهایی که مردم در خیابان به صورت دربست میگیرند، این است که وقتی مسیری را به عنوان مثال از میدان ونک تا فرودگاه میروند، از آن طرف باید به قول خودشان یک سر خالی برگردند. این موضوع باعث بالا رفتن هزینه تمامشده برای رانندگان این ماشینها میشود و یکی از دلایل بالاتر بودن هزینه کرایه آنها نسبت به اسنپ نیز همین مساله است، ولی در اسنپ چون رانندهها میتوانند در مسیر برگشت هم مجدداً از طریق این اپلیکیشن مسافر سوار کنند، هم هزینه تمامشده را کاهش میدهد و هم چون تعداد حمل و نقل و جابهجایی کاهش مییابد، آلودگی هوا و ترافیک میتواند کاهش پیدا کند.
با وجود این نقاط مثبتی که وجود دارد، مسالهای که هم در ایران و هم در کشورهای دیگر وجود دارد این است که منافع گروههایی با پیشرفت این سیستم به خطر افتاده است و به همین دلیل در برابر آن مقاومتهایی میشود. به نظر شما در ایران برندگان و بازندگان اسنپ چه گروههایی هستند؟ آیا میتوان گفت رانندگان تاکسی بازندگان این بازی هستند؟
وقتی به تاریخ ایران نگاه میکنید، میبینید معمولاً هر زمان که یک تکنولوژی وارد کشور شده، کسانی که به روش سنتی کار میکنند، به نوعی مخالف آن بودهاند و همیشه سعی کردهاند موانعی ایجاد کنند برای اینکه این تکنولوژی وارد کار نشود. به عنوان مثال صنعت خودروسازی در ایران چون تکنولوژیاش خیلی پایین بوده، همیشه با واردات و آمدن رقیب خارجی مشکل داشته و همیشه هم انواع و اقسام لابیها را ایجاد کرده تا بتواند انحصارش را حفظ کند.
فکر میکنید مقاومت در برابر اسنپ هم از همین جنس است؟
بله، من فکر میکنم از همین جنس است. مثالی از یک نمونه مشابه آن ذکر میکنم تا بعد به اسنپ برسم؛ در حال حاضر اگر کسی بخواهد مجوز تاسیس یک آرایشگاه بگیرد، باید به اتحادیه صنف آرایشگران تهران مراجعه کند و مجوز بگیرد و آنها هم چون رقیبش هستند، معمولاً خیلی سخت مجوز میدهند یا مجوز را بیشتر برای جاهایی میدهند که تعداد آرایشگران خیلی کم است و به شکلی اجازه رقابت را میگیرند. در مورد رانندگان تاکسی هم میدانیم که همیشه بیشتر افراد این صنف به عنوان افرادی ضد رقابت معروف بودهاند. مثلاً بارها دیدهایم که رانندهها دعوا میکنند و نمیگذارند راننده جدیدی در خطی که آنها کار میکنند، کار کند. درباره اسنپ به نظر من حتماً این مخالفتها در برابر اسنپ خواهد بود و افکار عمومی و بهویژه اقتصاددانان باید زمینه را فراهم کنند برای اینکه این بازار هرچه بیشتر رقابتی شود. چون رقابتی شدن این بازار هم به نفع کسانی است که در این بازار فعالیت میکنند؛ یعنی مسافرکش هستند و بسیاری از آنها میگویند با این سیستم اسنپ ما درآمدی بهتر از قبل داریم و هم به نفع مصرفکننده است؛ یعنی مسافران با استفاده از اسنپ با هزینه خیلی کمتری میتوانند به مقصد خود برسند.
معاون فنی و بهرهبرداری سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران اخیراً گفته است به هیچوجه اسنپ یا هرگونه سرویس درخواست خودرو آنلاین مورد تایید سازمان تاکسیرانی نیست و تاکسیرانان شهر تهران هیچگونه مشارکتی با گروههای مذکور نداشته و در صورت همکاری مرتکب تخلف شدهاند. به نظر شما این محدودیتها چه اختلالی در بازار ایجاد میکند؟
اینکه مسوولی چنین موضوعی را گفته در واقع به این معنی است که رانندگان تاکسی را از این سرویس محروم کرده است، چون اگر راننده تاکسی وارد بازار اسنپ نشود، رانندگان دیگر وارد این بازار میشوند و بازار را میگیرند. به نظر من این مسوول با این موضعگیری رانندگان را از ارائه خدمتی که میتوانند داشته باشند در این بخش محروم کرده است. چنین موضعگیریای حاصلی بیشتر از این ندارد.
نهادهایی که علیه استارتآپهایی مثل اسنپ موضعگیری میکنند، چقدر میتوانند در برابر این تکنولوژی جدید مقاومت کنند؟
در بسیاری از کشورهای دیگر نیز برای نرمافزار اوبر مشکلاتی ایجاد کردهاند. حتی در فرانسه با لابیهایی که میکنند، توانستند مدتی کار این نرمافزار را متوقف کنند. در ایران نیز به نظرم این فشارها و لابیها از طرف گروههای ذینفع حتماً وجود خواهد داشت، ولی بحث بر سر این است که بتوان افکار عمومی را متقاعد کرد که این تکنولوژی پیشرفته هم به نفع کسانی است که در زمینه حمل مسافر فعالیت میکنند و هم به نفع مسافرانی است که میخواهند به مقصدشان برسند. اگر فشار افکار عمومی وجود داشته باشد، این مقاومتها و لابیها به عقب خواهد رفت. اگر وجود نداشته باشد، حتی ممکن است مدتی هم فعالیت این استارتآپ را متوقف کنند.
اصلیترین مشکلات حمل مسافر در تهران چه مسائلی است و اسنپ در کاهش این مشکلات چه نقشی دارد؟
چون متاسفانه سیستم حمل و نقل عمومی ما ضعیف است، همه به استفاده از خودروهای شخصی رو آوردهاند. در واقع سیستم حمل و نقل ما برای کسانی طراحی شده که میخواهند از خودروهای شخصیشان استفاده کنند، نه کسانی که میخواهند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند. در شهرهای مختلف دنیا از یک طرف استفاده از خودروهای شخصی را بسیار پرهزینه کردهاند و از طرف دیگر استفاده از وسایل نقلیه عمومی را بسیار ساده، آسان و کمهزینه کردهاند. این موضوع باعث شده مردم به استفاده از حمل و نقل عمومی روی بیاورند. به عنوان مثال الان در توکیو هر کسی که میخواهد خودرو بخرد، باید یک پارکینگ داشته باشد که هزینه بسیار بالایی دارد و در واقع اصلاً بهصرفه نیست. به همین دلیل وقتی به آمار نگاه کنید، فقط حدود 18 درصد از مردم توکیو از خودروهای شخصی استفاده میکنند و سایر مردم از حمل و نقل عمومی استفاده میکنند.
در ایران چنین وضعیتی میتواند حاکم شود؟ آیا میتوانیم بگوییم ما هم از چنین الگویی پیروی کنیم؟ اساساً زیرساختهای حمل و نقل عمومی در تهران چقدر به توکیو شبیه است؟
اینها الگوهایی است که بسیار موفق بودهاند. بحثی که الان در شهرداری تهران هم مطرح است این است که روی هر ماشین چیپ قرار دهند و به نسبت مسافرتی که ماشین دارد یا گذرگاههایی که از آنها عبور میکند، اینها را شارژ کنند. این روشها در سنگاپور و بسیاری از دیگر پایتختهای معتبر جهان اجرا شده است. به نظر من برای اینکه ما سیستم حمل و نقل عمومی را در شهر تهران بهتر کنیم، هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه رفت و آمد با خودرو شخصی را گرانتر و پرهزینهتر کنیم. این روش میتواند از طریق گرفتن عوارض بیشتر، بالا بردن قیمت بنزین و از طریق ارائه مجوزهای خاص باشد. در مقابل باید حمل و نقل عمومی را راحتتر و ارزانتر کرد. در حال حاضر در تهران نهضت اتوبانسازی وجود دارد و مرتباً اتوبانهای جدید ساخته میشود. این نهضت اتوبانسازی در بسیاری از کشورهای دنیا و در شهرهایی مثل لندن و لسآنجلس انجام شده، اما سالهای سال است که این کار را متوقف کردهاند چون هر قدر تعداد اتوبانها و بزرگراهها بیشتر باشد، مردم تشویق میشوند بیشتر خودروهایشان را بیرون بیاورند و در نتیجه مساله ترافیک بغرنجتر میشود.
در این میان اسنپ در کاهش ترافیک چه نقشی دارد؟
هرچه سیستم اسنپ کاراتر و کمهزینهتر شود، استفاده از خودروهای شخصی توسط مردم کمتر میشود و در واقع مردم به سمت روشهای آلترناتیو یا جایگزین حمل و نقل رو میآورند و این موضوع هم به کاهش ترافیک و هم به بهبود مساله آلودگی هوا کمک میکند. شاید مردم ببینند که طی بسیاری از مسیرها با خودرو شخصی گرانتر از اسنپ تمام میشود و بنابراین از این روش جایگزین استفاده کنند. به نظر من اسنپ هنوز جای رشد زیادی دارد. تا جایی که من اطلاع دارم، در حال حاضر در مناطق مرکزی و شمال شهر تقاضا برای این سیستم بسیار زیاد شده است، اما در سایر مناطق تهران هنوز خیلی تقاضا نیست، اما جای رشد وجود دارد. از سوی دیگر اسنپ در حال حاضر فقط شهر تهران را تحت پوشش قرار داده است و بسیاری از مراکز استانها به نظرم متقاضی این سرویس هستند که هنوز در آنجا راهاندازی نشده است. ضمناً سرویسهای دیگری هم هست که اسنپ میتواند وارد آنها شود و شاید برای ورود به آنها برنامه هم داشته باشد، اما هنوز واردشان نشده است. یکی از این سرویسها پیک موتوری است که میتواند از طریق سرویس اسنپ اجرا شود. یکی دیگر از این خدمات، ارائه سرویسهای ویژه (VIP) برای کسانی است که میخواهند از خودروهای لوکس استفاده کنند. این سرویس نیز میتواند در کنار سایر سرویسها هم به کارایی بهتر بازار و هم به بهبود حمل و نقل و ترافیک تهران کمک کند.
رشد اسنپ آنطور که گفتهاند ماهانه 100 درصد است. به نظر شما برای گسترش رشد اسنپ در سایر نقاط کشور این استارتآپ میتواند بیشتر در کدام مناطق فعالیت کند؟
درباره این سوال دو موضوع وجود دارد؛ یکی بینشهری است که به نظر من در این زمینه ظرفیت زیادی وجود دارد که اسنپ وارد شود؛ مثلاً برای سفر تهران به اصفهان، تهران به شمال و... که چنین سرویسی هنوز راهاندازی نشده است و یکی هم داخل شهرهاست. در شهرهای بزرگ که حتماً برای اسنپ متقاضی هست و جای تردیدی ندارد. در شهرهای کوچک هم به خصوص در جاهایی که کوچک ولی توریستی هستند مثل شهرهای شمال ایران یا سایر شهرهای کوچکی که توریستی هستند و مسافران احتیاج دارند به جاهای مختلف بروند و آدرس و مسیر را نمیدانند، چنین سیستمی میتواند کمک زیادی کند که مسافران راحتتر و ارزانتر به مقصد برسند. نکته دیگر این است که رانندههای اسنپ از نرمافزارهایی مثل Waze استفاده میکنند که بهترین و سریعترین مسیرها را به آنها معرفی میکند. استفاده از این نرمافزار باعث بهینه شدن مسیر میشود و هم در زمان طی مسافت افراد اثر میگذارد و هم به کاهش ترافیک و آلودگی هوای شهر تهران کمک میکند.
شما به وضعیت کشورهای دیگر در مواجهه با نرمافزار اوبر اشاره کردید. شرایط ایران بیشتر به شرایط کدام کشورها شبیه است؟ چون در حال حاضر فشارهایی علیه فعالیت اسنپ وجود دارد و این نگرانی وجود دارد که آینده این استارتآپ چه میشود.
نحوه مواجهه با اسنپ هم شبیه گذشته خود ماست که هر بار پدیده جدیدی وارد کشور شده در برابر آن پدیده مقاومت و فشارهایی علیه آن اعمال شده است، سیستمهای سنتی با آن مقابله کردهاند و نخواستهاند در کشور جا بیفتد.
اما در نهایت مجبور شدهاند آن را بپذیرند.
در نهایت این اتفاق رخ میدهد. همین اینترنت 4G که الان فراگیر شده، زمانی در انحصار شرکت رایتل بود و دیگران حق نداشتند از آن استفاده کنند. اما کمکم این انحصار شکسته شد و الان همه از آن استفاده میکنند. پس هم به لحاظ تاریخی مسائلی مشابه این مساله در ایران خیلی پیش آمده و هم به لحاظ جغرافیایی یعنی در نقاط مختلف دنیا چنین لابیهایی وجود داشتهاند که در واقع برای حفظ منافع خودشان، خواستهاند جلو این تکنولوژی جدید را بگیرند.
به هر حال با فعالیت اسنپ، گروههایی احساس میکنند منافعشان به خطر افتاده است. با وجود لابیها، مقاومتها و فشارهایی که علیه اسنپ وجود دارد، وضعیت چنین کسب و کاری در ایران شبیه کدام کشور میتواند پیش برود؟
کشورهای مختلف به لحاظ بسترسازی با یکدیگر متفاوت هستند و نمیتوان از کشور خاصی نام برد. اما در بسیاری از کشورها وقتی سیستم جدیدی آمده، افرادی که ذینفوذ بودهاند با آن مخالفت کردهاند. ممکن است ما با برخی کشورها شباهتها و تفاوتهایی داشته باشیم، ولی چارچوب کلی این موضوع در بسیاری از کشورها رخ داده است.
اگر به موضوعی که خودتان در ابتدای بحث درباره تاثیر تکنولوژی بر بهرهوری مطرح کردید، بازگردیم، برای اینکه تکنولوژی بر بهرهوری و کارایی اثر مثبت داشته باشد، باید چه اقداماتی انجام شود؟
یکی از اتفاقهایی که امروز در دنیا رخ داده، رشد استارتآپهاست. گسترش فعالیت این استارتآپها به افزایش بهرهوری و کارایی اقتصاد کمک میکند. در ایران در حال حاضر در بخش غذایی «مامانپز» و «زودفود» بسیار فعال شدهاند و مشخص است مردم با استفاده از خدمات این استارتآپها هم از ارتقای کیفیت غذا و هم از کاهش هزینهها راضی هستند. به نظر من هرچه دولت بتواند زمینه و بستر رشد استارتآپها و استفاده از تکنولوژی جهانی را فراهم کند، به افزایش بهرهوری کمک کرده است. بهبود فناوری در بخش آیتی میتواند اثرش را به صورت بهبود کارایی در کل اقتصاد نشان دهد. به نظر من جز این هم راه دیگری نیست.
البته با گسترش این استارتآپها در زمینههای مختلف، باز هم شاهد مقاومتهایی در برابر آنها از سوی صنفهای مختلف خواهیم بود. در واقع گسترش این فعالیتها میتواند باعث افزایش فشار به دولت برای برخورد با آنها هم بشود. دولت یازدهم چقدر میتواند در برابر این فشارها مقاومت کند؟
حتماً در برابر این استارتآپها مقاومت خواهد شد. یعنی ممکن است صنف رستورانداران تهران هم به این موضوع واکنش نشان دهند، اما دولت باید در هر شرایطی از رقابت حمایت کند و به هیچوجه نباید اجازه دهد یکسری گروههای ذینفع برای خودشان حیاطخلوت ایجاد کنند و از منافع بخشها به صورت اختصاصی استفاده کنند. با توجه به شناختی که من تا حدودی از تیم اقتصادی دولت دارم، خیلی امیدوارم که در مقابل این باجخواهیها تسلیم نشود و بتواند فضا را برای رقابتی شدن اقتصاد فراهم کند.
دیدگاه تان را بنویسید