آیا ایرانیان امکان سرمایهگذاری در بازارهای بینالمللی را دارند؟
رویای سرمایه
شرایط اقتصادی که به خصوص در ۱۰ سال اخیر بر اقتصاد کشور حاکم بوده است هرگز به نحوی نبوده است که امکان سرمایهگذاری در خارج از کشور را برای مدیران ما در ایران فراهم کند.
شرایط اقتصادی که به خصوص در 10 سال اخیر بر اقتصاد کشور حاکم بوده است هرگز به نحوی نبوده است که امکان سرمایهگذاری در خارج از کشور را برای مدیران ما در ایران فراهم کند. در واقع من در طول سالهای اخیر حتی یک مدیر ایرانی را ندیدهام که امکان سرمایهگذاری در پروژههای خارجی خارج از کشور را داشته باشد. همچنین با توجه به وضعیت صنایع و تولید در کشور این انتظار هم نمیرود که ایرانیها بتوانند تا سالیان متمادی به سرمایهگذاری در خارج از کشور روی بیاورند. تمام سرمایهها پس از تحریمها باید جذب و صرف تقویت و بهبود زیرساختها در صنایع داخلی کشور شود و حتی باید به دنبال افزایش سرمایهگذاریهای خارجی در کشور باشیم. در طول سالهای اخیر امکانات و سرمایههای در دسترس مدیران داخلی به نحوی بوده است که برای آنها تنها امکان سرمایهگذاری در داخل کشور را فراهم کرده است. ما باید این نکته را مد نظر قرار دهیم، بهرغم اینکه مدیران ما در داخل کشور تمام توان خود را برای سرمایهگذاری در داخل کشور جمع کردهاند، هنوز صنایع ما به بلوغ کافی نرسیده و تنها با 50 درصد از ظرفیت خود کار میکنند. بنابراین اگر سرمایه مازادی هم در بخش خصوصی وجود
داشته باشد قاعدتاً تمایل بر این است که در مرحله اول برای تقویت صنایع داخلی استفاده شود، نه سرمایهگذاری در خارج از کشور. بنابراین با توجه به امکانات موجود آنقدر به سرمایهگذاری در داخل کشور نیاز داریم که هیچ یک از افرادی که در بخش خصوصی ایران هستند امکان سرمایهگذاری در خارج از کشور را ندارند.
سرمایه ایرانیهای خارج از کشور باید جذب شود
در این راستا بهتر است گریزی به ایرانیان خارج از کشور و سرمایههای آنان داشته باشیم. در حالی که مدیران ما در داخل کشور در شرایط کنونی به هیچ عنوان آمادگی سرمایهگذاری در خارج از کشور را ندارند اما ما با بخش بزرگی از ایرانیان مقیم خارج از کشور روبهرو هستیم که سرمایههای بسیار زیادی را در اختیار دارند. این افراد پس از انقلاب از ایران رفتهاند و در حال حاضر با توجه به لغو تحریمها جو به گونهای شده است که امکان بازگشت سرمایه ایرانیهای مقیم خارج از کشور به ایران مساعد شده است و باید آنان را ترغیب به سرمایهگذاری در ایران کرد. زمانی که توافق 1+5 صورت بگیرد و بیانیه نهایی صادر شود راه را برای ایرانیهایی باز میکند که سالیان سال از اقتصاد ایران دور بوده و در کشورهای دیگر سرمایهگذاری کردهاند. در حال حاضر شورای ایرانیهای مقیم خارج کشور این هدف را دارد که ایرانیهای مقیم در کشورهای دیگر را ترغیب به ورود سرمایههایشان در داخل کشور کند که البته تا حدودی هم موفق بودهاند و واحدهای بسیار خوبی با این سرمایهها در ایران راهاندازی شده است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی ایرانیهایی که در سالهای پس از انقلاب اسلامی از ایران رفتهاند بالغ بر هزار میلیارد دلار کسب دارایی کردهاند و اگر این امکان فراهم شود که این داراییها در ایران سرمایهگذاری شود تا حد زیادی شاهد شکوفایی اقتصادی در ایران و به خصوص در صنایع خواهیم بود. بنابراین در زمان پس از تحریمها سیاستگذاریهای ما بیش از آنکه در راستای سرمایهگذاری پول مدیران ایرانی در کشورهای دیگر باشد باید به دنبال جذب هرچه بیشتر سرمایه ایرانیان مقیم خارج کشور و سرمایهگذاران خارجی باشد. ما میخواهیم تعدادی از ایرانیهایی را که پس از انقلاب اسلامی از ایران رفتهاند و سرمایهگذاریهای زیادی در کشورهای دیگر انجام دادهاند به کشور بازگردانیم و در صورت تمایل خودشان راه را برای سرمایهگذاری آنان در داخل فراهم کنیم.
در مورد سرمایهگذاران ایرانی در خارج از کشور باید گفت البته مواردی داشتهایم که برخی از ایرانیها در پروژههایی نظیر ساختمانسازی در کشورهایی مثل دوبی سرمایهگذاری کردهاند که متاسفانه پروژههای آنها با شکست مواجه شده است. ولی اینکه در صنایع بزرگ مثل پتروشیمی و فولاد در کشورهای دیگر حضور پیدا کنند به هیچوجه چنین چیزی نداشتهایم و برای ما نه ممکن است و نه منطقی.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که ما مقداری منابع مالی در کشور داریم که به دلیل تحریمها امکان بازگشت آنها به کشور وجود نداشته است. قاعدتاً اولین و منطقیترین روش برای مصرف این پول سرمایهگذاری آنها در بخشهای مختلف اقتصاد و به خصوص صنایع است. در حال حاضر دولت تصمیم دارد پولهای بلوکهشده در زمان تحریمها را که پس از لغو تحریمها به کشور بازمیگردد تماماً در داخل کشور سرمایهگذاری کند. بر این اساس حتی برنامهریزی برای سرمایهگذاری این پولها در خارج از کشور نشده است. ما نیاز به سرمایهگذاریهای وسیع و گسترده در داخل کشور داریم تا بتوانیم برای 5/4 میلیون نفر بیکار در کشور ایجاد اشتغال کنیم. بر اساس پیشبینیهای انجامشده جمعیت بیکار کشور ظرف سه سال آینده به هفت میلیون نفر میرسد بنابراین در وهله اول باید تمام سرمایههای موجود را به کار بست تا در داخل کشور ایجاد اشتغال کرده و زیرساختها را به لحاظ تامین قطعات و وارد کردن تکنولوژی تقویت کرد. با سرمایهگذاری در داخل کشور امکان رشد تولید ناخالص ملی نیز فراهم شده و هدفگذاریها برای رساندن آن به مثبت هفت درصد فراهم میشود. بنابراین میتوان به طور قاطع گفت
که در حال حاضر به هیچوجه امکان سرمایهگذاری ایرانیها در خارج از کشور وجود ندارد و حتی سرمایههای بلوکهشده ایران در زمان تحریمها هم باید صرف سرمایهگذاری داخلی و توسعه زیرساختها شود.
صنایع تشنه تکنولوژی جدید
صنایع ما تاکنون در کشور به دلیل تحریمها و جنگ تحمیلی نتوانسته است تکنولوژی خود را به روز کند بنابراین صنایع ما با سیستم و ماشینآلات قدیمی کار میکند و تولیدات آن در بازارهای جهانی قابل رقابت نیست. علاوه بر این اقتصاد ما پیچیدگیهایی دارد و در آن نرخ ارز قابل رقابت با بازارهای جهانی نیست. ورود سرمایهها و سرمایهگذاران خارجی تکنولوژی جدیدی را به ایران میآورد که به کالای ایرانی امکان رقابت با کالای خارجی را میدهد. بنابراین میتوان گفت صنایع ما تشنه ورود تکنولوژی جدید هستند که تنها با ورود سرمایهگذاران خارجی این تشنگی برطرف میشود. به همین دلیل است که ما معتقدیم فضای کسب و کار در ایران پس از توافقها باید به گونهای باشد که خارجیهای متقاضی سرمایهگذاری در ایران کالاهایی را در داخل کشور تولید کنند که شرایط برای صادرات کالاهای تولیدشده در ایران فراهم شود. کمکم انتقال تکنولوژی به صنایع ایرانی موجب بهینهسازی در صنایع و تولید کالاهای باکیفیت و با توان رقابتی بالا میشود.
اگر ظرف دو الی سه سال آینده تحریمها برداشته شود یقیناً میزان سرمایهگذاریها در ایران به شدت افزایش پیدا میکند. نظر به اینکه مجموع جمعیت کشور ما با همسایگان خود در حدود 450 میلیون نفر است سرمایهگذاران علاقه شدید به حضور در این منطقه دارند زیرا بالاترین هدف برای سرمایهگذاران در هر جایی این است که برای چه تعداد از افراد قرار است کالا تولید شود. جمعیت 450 میلیوننفری کشورهای منطقه بالاترین انگیزه را برای سرمایهگذاران خارجی ایجاد کرده است. بنابراین موقعیت جغرافیایی ایران برای سرمایهگذار خارجی بسیار ایدهآل است. همچنین ایران در تولید گاز دومین و در تولید نفت چهارمین است. این بزرگترین امتیاز برای هر واحد تولیدی است که در صنعت خود نیاز به سوخت دارد. بنابراین امکان استفاده از سوخت ارزان و امکانات موجود همیشه برای سرمایهگذاران در ایران وجود دارد. وجود نیروی کار جوان و تحصیلکرده در ایران از دیگر امتیازاتی است که سرمایهگذاران در ایران در اختیار خواهند داشت. کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که تا این میزان نیروی کار جوان و تحصیلکرده و البته جوان در آن موجود باشد.
من باز هم تاکید میکنم سرمایهگذاری ایرانیان و مدیران ایرانی در کشورهای دیگر در این مقطع زمانی به هیچوجه امکانپذیر نیست. ما باید رشد صنایع خود در داخل کشور و ورود تکنولوژی به آنها را در برنامههای بلندمدت خود بگنجانیم و با تقویت واحدهای صنعتی و رساندن ظرفیت آنها به 100 درصد تولید را در کشور بهبود ببخشیم.
دیدگاه تان را بنویسید