تاریخ انتشار:
زمان «رسمیت» بخشیدن به بازار غیررسمی ارز فرا رسیده است؟
ساماندهی بازار ارز
فرآیند اطلاعرسانی نرخ دلار همواره یکی از بزرگترین چالشهای سیاستگذار ارزی بوده است. در حالی که بازار ارز کشور از یک سیستم یکپارچه جامع اطلاعرسانی در رنج است، میدان بازی برای سایر بازیگران فراخ شده و این روند موجب شده در تعیین قیمت دلار نقش بازیگران غیررسمی پررنگتر شود.
فرآیند اطلاعرسانی نرخ دلار همواره یکی از بزرگترین چالشهای سیاستگذار ارزی بوده است. در حالی که بازار ارز کشور از یک سیستم یکپارچه جامع اطلاعرسانی در رنج است، میدان بازی برای سایر بازیگران فراخ شده و این روند موجب شده در تعیین قیمت دلار نقش بازیگران غیررسمی پررنگتر شود. تاثیر این معاملهگران موجب شده نهاد سیاستگذار در پی ایجاد مرکز متشکل ارزی باشد که در آن به جای معاملهگران خرد، بازیگران و متقاضیان واقعی ارز وارد بازار شوند و به جای اینکه قیمت از طریق بازیگران خرد و معاملات نامعین دچار تغییر شود، از طریق مکانیسم عرضه و تقاضای واقعی نرخ ارز تعیین شود. تشکیل این مرکز از یکسو میتواند به تصحیح روند موجود و شفافسازی ساز و کار تعیین نرخ منجر شود و از سوی دیگر نقش معاملات محدود و بازیگران خرد بازار را به حداقل برساند.
نقش پررنگ بازیگران غیررسمی در حالی در بازار داخلی مشاهده میشود که نگاهی به روند قیمتگذاری ارزی در کشورهای توسعهیافته نشان میدهد تعیین قیمت ارز در این کشورها مسیر مشخص داشته و از شفافیت لازم برخوردار است. به نحوی که ارزش نرخ دلار وابسته به متغیرهای پولی مانند نرخ بهره و متغیرهای اقتصادی مانند آمارهای اشتغال و بیکاری است و این عوامل هستند که نوسانات نسبی نرخ ارز را تحت تاثیر قرار میدهند.
البته در تعیین قیمت ارز هر کشور با توجه به ظرفیتهای موجود رژیم قیمتگذاری متفاوتی وجود دارد، اما در اکثر کشورها شفافیت بازار باعث میشود متقاضیان نرخ ارز، چندان با چالش نوسان قیمت دلار مواجه نشوند. به بیان دیگر، ریلگذاری برای تعیین قیمت نرخ ارز در کشورهای دیگر بهگونهای است که از نگرانیهای آتی متقاضیان دریافت ارز خارجی بکاهد.
نحوه اطلاعرسانی نرخ ارز واقعی و کشف نرخ در بازار آزاد، همواره یکی از چالشهای سیاستگذار اقتصادی بوده است. در شماری از کشورها نرخ ارز در برخی اوقات ابزاری برای دستیابی به اهدافی مانند بهبود تراز تجاری، افزایش تولید و اشتغال بوده است. در بعضی دیگر از کشورها نیز برای حفظ قدرت صادرات ترجیح میدهند نرخ برابری پول کشور در مقابل پولهای خارجی را در سطح پایینی قرار دهند. اما در کشور ما، با توجه به حجم کوچک اقتصاد، نرخ ارز بیشتر قیمتپذیر بوده است.
تحقیقهای جدید در ادبیات اقتصادی نشان میدهد اثرگذاری سایر متغیرهای اقتصادی بر نرخ ارز بیشتر از اثر نرخ ارز بر سایر متغیرهای اقتصاد است. بنابراین در اقتصاد کشور ما، اتکای شدید به درآمدهای پرنوسان ارزی، بازارهای مالی توسعهنیافته، ذخایر ارزی محدود، متنوع نبودن تولید و صادرات و نوسانات متغیرهای اقتصادی مانند تغییر بهای نفت اثر قابل توجهی بر بازار ارز دارند. بنا بر همین دلایل بازار ارز داخلی از عمق زیادی برخوردار نیست و در برخی از مقاطع زمانی بیشتر از عوامل بنیادی از عوامل روانی و تحرکات بازیگران غیررسمی تاثیر میگیرد.
مشکلات نظام ارزی
به دلیل «عمیق نبودن بازار ارز» در کشور، سیاستگذار ارزی باید سیستمی را برای اطلاعرسانی بازار ارز طراحی کند که نرخ واقعی کشفشده ناشی از تقاضا و عرضه بازار به راحتی در اختیار مخاطبان قرار گیرد، اما روش اطلاعرسانی نرخ ارز در کشور نیز پس از تغییر نظام یکسان ارزی و بازگشت به بازار دوقطبی تغییر کرده و مختصات جدیدی به خود گرفته است. در بازار رسمی، نرخ دلار هر روز بر اساس محاسبات بانک مرکزی و اهداف این سیاستگذار تغییر کرده و در پایگاه اطلاعرسانی این بانک قرار میگیرد. این موضوع باعث شده قیمت رسمی دلار نسبت به قیمت غیررسمی آن از شفافیت بیشتری برخوردار شود. البته محدودیتها در بازار آزاد به مراتب بیشتر است و این موضوع تعیین نقطه بهینه برای نرخ ارز را نیز با مشکل مواجه ساخته است. بررسیها نشان میدهد در حال حاضر قیمتگذاری بازار آزاد بر اساس دو متغیر «نرخ حواله درهم» و «بهای فروش نقدی و آتی دلار» در یک مرکز تجاری در خیابان منوچهری شکل میگیرد. این دو قیمت در کنار نرخهای آتی اعلام شده برخی از فعالان غیررسمی تعیینکننده بهای نرخ ارز در بازار است. اما به نظر میرسد این سه متغیر از هویت مشخص برخوردار نبوده و با اتکا
به این سه نرخ نمیتوان مختصات واقعی نرخ ارز را مشخص کرد.
بررسیهای میدانی نیز نشان میدهد برخی از این قیمتها صوری بوده و در اکثر مواقع خرید و فروش واقعی بین دلالان صورت نمیگیرد. در حقیقت بازیگران غیررسمی از راههای متفاوت تلاش میکنند نرخ ارز را مطابق میل خود با تغییر روبهرو کنند. در برخی موارد این گروه با اعلام نرخهای بالاتر از نرخ خرید و فروش، به هیجانی بودن بازار دامن میزنند و نوسانات دلار افزایش پیدا میکند.
با افزایش دامنه نوسان، فعالان رسمی در برخی از برشهای زمانی دست از فعالیت کشیده و عرضهکننده انحصاری بازار فعالان غیررسمی میشوند. در بازارهای انحصاری نیز با توجه به عرضه کالا توسط انحصارگر، قیمتگذاری نیز توسط او شکل میگیرد که این نوع قیمت میتواند با بهای آن در بازار شفاف و رقابتی فاصله قابل توجهی داشته باشد. بنابراین با تغییر نقش بازیگران بازار و عرضه ارز توسط فعال غیررسمی، بهای آن نیز با نرخ حاصل از عرضه و تقاضای واقعی بازار متفاوت خواهد بود.
موضوع دیگری که در حال حاضر به تغییرات غیرواقعی نرخ ارز دامن میزند، اعلام نرخ آتی توسط برخی از فعالان غیررسمی است. بررسیها نشان میدهد تعیین نرخ آتی در بازار ارز کشور، هیچگونه ساختار مشخصی ندارد و بعضاً با روند بازار و حتی با اخبارهای منتشرشده نیز مطابقت ندارد. این نرخها که با عنوان «نرخ دلار تحویل فردا» در بین فعالان مشهور است، گاهی بالاتر و گاهی پایینتر از نرخ روز جاری ثبت میشود. این موضوع با در نظر گرفتن عمیق نبودن بازار ارز باعث میشود نوعی جهتگیری قیمتی در بازار شکل گیرد، بیآنکه دلیل واقعی کاهش و افزایش بهای دلار در روز آینده مشخص شود.
موضوع دیگری که در نرخهای آتی وجود دارد این است که این اطلاعات در اختیار افراد خاصی در بازار قرار میگیرد که این روند عدم تقارن اطلاعات را در بازار افزایش داده و موجبات ناشفاف بودن بازار را به وجود میآورد. اما مشکل سوم بازار ارز، فعالیت برخی از نوسانگیران در ساعات تعطیلی بازار است. بررسیها حاکی از آن است که پس از پایان مذکرات و همچنین تداوم روند نزولی بهای نفت، برخی از بازیگران غیررسمی، در ساعات پایانی بازار و در سایه فعال نبودن بخش رسمی بازار، با انجام معاملات محدود و در برخی مواقع معاملات صوری، روند تعیین قیمت بازار در روز آینده را در اختیار خود گرفته و بازار را از مسیر واقعی خود خارج کردند.
این نوع قیمتگذاری در برخی از سایتهای اعلام نرخ قرار گرفته و انتظارات روز آینده از بهای دلار را تحت تاثیر تحرکات فعالان غیررسمی بازار قرار میدهد. مجموع این عوامل موجب شده بازار تحت تاثیر عوامل غیرواقعی مدیریت شود.
راهکارها
به این ترتیب مشاهده میشود رفتارهای معاملاتی در بازار آزاد بیش از آنکه تحت تاثیر عوامل واقعی اقتصاد شکل گیرد، وابسته به رفتارها و عاملهای غیراقتصادی بوده و این عوامل از یکسو باعث فاصله گرفتن نرخ واقعی دلار با نرخ منعکسشده در بازار میشود و از سوی دیگر زمینه افزایش نوسانات قیمت دلار در بازه زمانی کوتاهمدت را فراهم میآورد.
این روند باعث شده علاوه بر کاهش داد و ستد بازار، انتظارات جامعه نیز تحت تاثیر قرار بگیرد. نمود این مورد را میتوان در اظهارنظرهای مردم در برخی از خبرگزاریها مشاهده کرد که با مقایسه نوسانات کنونی بازار و زمان قبل از روی کار آمدن دولت جدید، از نبود سازوکار مشخص در تعیین نرخ ارز و عدم شفافیت بازار شکایت میکنند. این اظهارات در حالی صورت میگیرد که به نظر میرسد در شرایط کنونی با فاصله گرفتن نرخ رسمی و نرخ آزاد دلار، مقدمات ایجاد سیاست یکسانسازی ارز و امکان شفافسازی قیمت در چارچوب نظام تکنرخی میسر نیست. بنابراین در این شرایط سیاستگذار اقتصادی مادامی که نظام ارزی یکسان احیا نشده است میتواند با به رسمیت شناختن «بازار آزاد ارز»، به ساماندهی و شفافسازی نظام قیمتی این بازار بپردازد.
برای حصول این موضوع سیاستگذار ارزی باید زمینه ملاقات عرضه و تقاضای واقعی بازار در یک مرکز متشکل ارزی را فراهم آورد. مرکزی که در آن صرافیهای معتبر و بازیگران رسمی بازار دست بالا و تعیینکننده را داشته باشند و عرضه و تقاضای واقعی زمینه تعیین نرخ بازار را معلوم کند.
در حقیقت با فراهم آوردن زمینه خرید و فروش در این مرکز، قیمت واقعی بازار نیز بسته به میزان عرضه و تقاضا تعیین شود و نقش معاملهگران و نوسانگیران که با استفاده از ایجاد موج روانی پیرامون برخی اخبار نرخ بازار را تحت تاثیر قرار میدهند، کاهش یابد. در مرحله بعد سیاستگذار ارزی باید نرخ کشفشده بازار را به رسمیت شناخته و اجازه دهد صرافان بانکی نیز با این نرخ به معامله بپردازند.
دیدگاه تان را بنویسید