آیا موسسه رتبهبندی فیچ به ایران میآید؟
ارزشگذار اقتصاد
شفافیت اطلاعات از ضروریترین مسائل در تصمیمگیریهای مشارکتکنندگان عرصههای اقتصادی است. هر قدر تسهیم اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه بیشتر میشود و زیان ناشی از ناآگاهی کاهش مییابد. یکی از الزامات رقابت سالم دسترسی همه مشارکتکنندگان بازارها به اطلاعات شفاف است.
شفافیت اطلاعات از ضروریترین مسائل در تصمیمگیریهای مشارکتکنندگان عرصههای اقتصادی است. هر قدر تسهیم اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه بیشتر میشود و زیان ناشی از ناآگاهی کاهش مییابد. یکی از الزامات رقابت سالم دسترسی همه مشارکتکنندگان بازارها به اطلاعات شفاف است. اما دستیابی به اطلاعات بهراحتی امکانپذیر نیست و گاهی حتی با وجود دادهها، پردازش آنها برای همگان میسر نیست. یکی از موسساتی که با جمعآوری دادهها و تحلیل و پردازش آنها، اطلاعات مفیدی را در اختیار مشارکتکنندگان بازارها قرار میدهد، موسسات رتبهبندی اعتباری هستند.
این موسسات به دلیل استفاده از نیروهای مالی و متخصص، از مزیت نسبی در خصوص ایجاد مدلهای رتبهبندی برخوردار هستند. وجود رقابت نزدیک در بازارهای جهانی موجب پویایی این موسسات شده است؛ به صورتی که هر یک در پی ایجاد مدلهای دقیقتر و کاراتری برای رقابت با سایر موسسات هستند تا بتوانند ارزیابیهای دقیقتری از وضعیت اعتباری مشتریان خود داشته باشند.
شرکتهای رتبهبندی نقش مهمی در تخصیص بهینه منابع و تعیین هزینههای سرمایه دارند. زیرا هزینه سرمایه شرکتها بر اساس ریسک اعتباری آنها تعیین میشود و ریسک اعتباری بالاتر، افزایش هزینه سرمایه را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، کارکرد اصلی شرکتهای رتبهبندی اعتباری، حذف ریسک اطلاعات و ایجاد کارایی تخصیصی در بازار است، به گونهای که قیمت اوراق بهادار بهطور مناسب و عادلانه و بر اساس ریسکهای واقعی ناشر تعیین شود. علاوه بر این، مدیریت ریسک و اعتبارسنجی داخلی شرکتها نیز کمکی است که از طرف شرکتهای رتبهبندی به ناشران ارائه میشود.
سه موسسه معروف در این حوزه و در سطح بینالمللی، موسسات استاندارد اند پورز (Standard & Poor's)، مودیز (Moody's) و فیچ (Fitch) هستند که چندین دهه است که به فعالیت تخصصی در حوزه رتبهبندی و اعتبارسنجی میپردازند.
با گسترده شدن بازارهای مالی سطح دنیا و نیاز بیش از پیش به دریافت تسهیلات از بانکها و تامین مالی از بازارها، همچنین توجه بیشتر به بازار بدهی در اقتصاد کشور، نیاز وامدهندگان تخصصی نظیر بانکها و سایر موسسههای مالی به مبانی ارزیابی برای حصول اطمینان از اعتبار وامگیرندگان، ضرورتهای تاریخی ایجاد موسسههای اعتبارسنجی در دنیا و اینک در ایران است.
فیچ در ایران
اما به تازگی نیز قائممقام بانک مرکزی از سفر نمایندگان موسسه رتبهبندی فیچ به تهران خبر داده و گفته است: این موسسه فعالیتهای منظم خود در ارتباط با ایران را از سر گرفته است. اکبر کمیجانی که در مصاحبه با بلومبرگ سخن میگفت، افزود: نمایندگان موسسه رتبهبندی فیچ اوایل ماه جاری از ایران دیدن کردهاند تا گزارشی در مورد ارزیابی خود از وضعیت اقتصاد این کشور تهیه کنند. این موسسه مرور تحولات در بخشهای مالی، بانکی و به طور کلی شرایط کلان اقتصاد ایران را آغاز کرده است و فعالیتهای منظم خود در ارتباط با ایران را از سر گرفته است. البته سخنگوی موسسه فیچ نیز تایید کرده است که این موسسه در حال انجام مذاکراتی با ایران است اما از بیان زمان انتشار نخستین گزارش رتبهبندی این موسسه از اقتصاد ایران خودداری کرده است.
در این زمینه به نظر میرسد تلاش برای مذاکره با موسسات معتبر بینالمللی امری مثبت است و در راستای تلاش مسوولان دولت یازدهم برای عادیسازی روابط و مراودات بینالمللی کشور به شمار میرود. اینک با رفع تحریمها و امکان برقراری روابط مجدد، ضرورت همکاری دوباره با این موسسات بیش از پیش احساس میشود تا از این طریق بتوان به راههای بیشتری برای تامین مالی فکر کرد.
آخرین بار موسسه فیچ در سال ۲۰۰۸ و موسسه مودیز در سال ۲۰۰۲ به انتشار ارزیابیهای خود از ریسک اعتباری ایران پرداختند و سپس آن را متوقف کردند. آخرین رتبه اعتباری ایران که توسط موسسه فیچ منتشر شد B+ و رتبه اعتباری ایران از نظر موسسه مودیز B2 اعلام شده بود. نکته مهم اینجاست که تعیین رتبه اعتباری دولت و اوراق دولتی به عنوان سقف رتبه سایر اوراق شرکتی کشور محسوب میشود. لذا در صورتی که رتبه اعتباری کشور پایین تعیین شود، شانس سرمایهگذاریهای خارجی پایین خواهد آمد. چرا که این رتبهبندی بیانگر سطح ریسک محیط سرمایهگذاری یک کشور است و برای سرمایهگذاران خارجی هنگام ارزیابی فرصتها در کشورهای مختلف به کار میرود. در این ارزیابیها ریسکهای سیاسی و اقتصادی دولتها وارد میشود. این رتبهبندی بیانگر احتمال نکول دولتها در پرداختهایشان است.
ارزیاب ریسک
موسسات رتبهبندی اعتباری، شرکتهای خصوصی هستند که در زمینه رتبهبندی ناشران و ابزارهای بدهی فعالیت میکنند. در حقیقت مسوولیت بررسی توانایی یک موسسه برای ایفای تعهدات مالی (Solvency) بر عهده موسسات رتبهبندی اعتباری است. لذا رتبههای اعلامی توسط این موسسات صرفاً دربردارنده ریسک اعتباری است و سایر ریسکها مثل زیان کاهش ارزش ناشی از تغییرات نرخ بهره یا نقدینگی را شامل نمیشود. تعیین رتبه برای ابزارها، بنگاهها، اوراق بهادار یا اشخاص حقیقی میتواند به تسهیل تصمیمگیری کمک کند و این امر مسوولیتی است که موسسات رتبهبندی متعهد بر عهده دارند. موسساتی که تخصص، زمان، مجوز و بودجه کافی برای انجام این کار را در اختیار دارند. اما سوالی که اینجا پیش میآید این است که در غیر این صورت چه اتفاقی میافتد؟ یعنی در صورتی که افراد بدون آگاهی دست به خریدوفروش در بازارها بزنند چه رخ میدهد. در چنین مواقعی احتمال وقوع انتخاب نامساعد یا کژگزینی (Adverse selection) تقویت شده که نهایتاً به شکست بازار میانجامد. این اصطلاح به فرآیند بازاری اشاره میکند که در آن، بر اثر نامتقارن بودن اطلاعات (دسترسی به
اطلاعات نابرابر توسط حداقل یکی از طرفین) بین فروشنده و خریدار، نتایج اشتباه و نادرستی در بازار به وجود میآید. در این حالت احتمال انتخاب محصولات یا مشتریان بد بیشتر است. مثلاً اگر شرکتهای رتبهبندی وجود نداشته باشند و اطلاعات ناشی از توانایی پرداخت ناشر اوراق مشخص نباشد هم برای خریداران اوراق و هم ناشر یا فروشنده اوراق ریسک وجود دارد. ریسک خریدار این است که وی نمیتواند از کیفیت اعتباری اوراق اطمینان کسب کند و ممکن است احتمال نکول اوراق بیش از آن چیزی باشد که تصور میکرده است. در این راستا برای اوراق با ریسک بالاتر، نرخ سود کمتری دریافت کند و متناسب با سطح ریسک اوراق خریداریشده، بازدهی کسب نکند. ریسک طرف مقابل خریدار اوراق نیز این است که با وجود کیفیت بالای اعتباری اوراق منتشره خود، نتواند با نرخ پایینتری در بازار به تامین مالی بپردازد.
هشداردهنده بحرانها
باید در نظر داشت خود این موسسات نیز لازم است که از صلاحیت و شایستگی کافی در قضاوتهای خود برخوردار باشند تا خروجیهای آنها نیز برای استفادهکنندگان قابلیت اتکا داشته باشد. از طرفی یکی از عوامل مهم موفقیت موسسه رتبهبندی، استقلال آنهاست، زیرا وابسته نبودن به ارگانهای دولتی، بانکها یا نهادهای عمومی میتواند در قضاوت بیطرفانه این موسسات تاثیرگذار باشد. همچنین تصمیمات آنها باید به دور از فشارهای سیاسی یا اقتصادی و تضاد منافعی باشد که از ساختار مالکیت، فعالیتهای مالی یا تجاری و منافع مالی کارکنان موسسات رتبهبندی اعتباری ناشی میشود. درهرحال این موسسات در هر اقتصادی نقش ارزشگذار داشته و این تقسیمبندی بر اساس شاخصهای مشخصی در مورد میزان اعتبار متعهد انجام میشود.
در کشورهای پیشرفته فارغ از تمامی تلاشهای صورتگرفته از طرف نهادهای دولتی و سیاستگذاری برای مهار بحرانهای مختلف در سطح کلان اقتصاد، موسسات رتبهبندی و اعتبارسنجی کمک بسیار زیادی در جلوگیری از وقوع بحرانهای فوقالذکر انجام میدهند. هرچند اعتماد مطلق به این موسسات پس از بحران مالی آمریکا تا حدودی از بین رفت ولی کماکان در بین کشورها از جایگاه بسیار بالایی برخوردار هستند و گزارشهای آنها بر رفتار سرمایهگذاران تاثیر بسزایی میگذارد.
تحلیل بر پایه اطلاعات عمومی و افشاشده
این موسسات مترصد ارائه نظرات پیشنگرانه و دربردارنده دیدگاههای تحلیلگران از عملکرد آتی شرکتها یا دولتها هستند. موسسات رتبهبندی اعتباری، بهمنظور دستیابی به یک رتبه اعتباری از اطلاعات عمومی و غیرعمومی استفاده میکنند. اطلاعات عمومی میتواند اطلاعات مالی و حسابداری و اطلاعات کسبشده از پایگاههای اطلاعاتی موثق داخلی باشد. این پیشبینیها میتواند بر پایه اطلاعات افشا شده از پروژهها، روندها (چرخههای اقتصادی یا بخشی) یا بر پایه عملکرد گذشته باشد. البته این موسسات به صحت اطلاعات مالی، حسابداری و سایر اطلاعات نمیپردازند و بر این اساس در صورت ورود این موسسات به ایران، موسسات حسابرسی باید دقت بیشتری در صحت و قابلیت اتکای اطلاعات به خرج دهند. لذا در چرخه رتبهبندی اعتباری، حسابرسان نقش ویژهای دارند. چرا که در صورت بروز مشکلات در زمینه اطلاعات یک بخش، سایر بخشها نیز با مشکلات متعدد روبهرو خواهند شد. این موسسات به ارزیابی اعتباری شرکتها، دولتها، بانکها، بیمهها، شهرداریها و سایر موسسات مالی عمومی و همچنین اوراق بهادار و سایر تعهدات منتشره آنها
میپردازند.
اصطلاحات به کار رفته توسط این موسسات در دو طبقه «سرمایهگذاری» و «سفتهبازی» تقسیم میشود که طبقههای سرمایهگذاری از رده AAA تا BBB ادامه دارند و از رده BB تا D به طبقههای سفتهبازی معروف است که حائز ریسک بالاتری هستند. درجات آخر نیز شامل اوراق بسیار نزدیک به نکول هستند. سرمایهگذاران بنا به میزان تحمل ریسک خود در اوراق با طبقات مختلفی سرمایهگذاری میکنند. مثلاً عموماً بانکها محدود به سرمایهگذاری در اوراق واقع در 10 رتبه اول هستند. از این حیث اوراق واقع در جایگاه دهم تا بیستم از بازارپذیری کمتری برخوردارند. در گزارش رتبهبندی معمولاً اعلام میشود که چرا این رتبه برای شرکت یا برای کشور انتخاب شده است و نکات مثبت و منفی لحاظ شده در تعیین رتبه چه بوده است. سپس بر مبنای آن گزارش میتوان که ابتدا به منظور ارتقای رتبه جهت حرکت را یافت و سپس فاصله را تا نقطهای که رتبه خوب محسوب میشود، تخمین زد. این اتفاق از حیث برنامهریزی به بنگاه رتبهبندیشده (شرکت یا دولت) برای تامین مالی کمک شایانی میکند.
دیدگاه تان را بنویسید