تبیین جهتگیریهای جنبش ضدتحریم ایران
اعتراض
کمپین ضدتحریم اصطلاحی بود که یک خانواده رسانهای باب کرد. روزنامه دنیای اقتصاد و هفتهنامه «تجارت فردا» با بهرهگیری از یک واژه طلایهدار یک فراخوان بودند؛ فراخوانی که اکنون در قالب یک جنبش ضدتحریم در حال شکل گرفتن است. حتی کسانی که روزهای اول به دیده تردید به این حرکت مینگریستند امروز کاملاً همراه شدهاند. هسته اولیه کمپین در سه سطح کار را دنبال میکند. سطح اول عمومی کردن این موضوع است. بدنه اجتماعی باید بپذیرد در کنار دولت و با استفاده از هر ابزاری، نسبت به اعمال تحریمها اعتراض کند. بنابراین سطح اول آگاهی بخش عمومی تعریف شده است. سطح دوم همراهی نخبگان و برخی اقدامات حقوقی، رسانهای، نامهنگاری به نهادها و سازمانهای بینالمللی و… در نظر گرفته شده است. سطح سوم نیز همکاری با برخی نهادهای مدنی بینالمللی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی و فشار به سیاستمداران در جهت تغییر رفتارهای سیاسی است.
بانوی ارزی و تحریم
سال گذشته در حاشیه همایش یکی از مدیران قدیمی بانک مرکزی خود را به مینو کیانیراد رساند و پس از خوش و بش اولیه از او پرسید سرنوشت درخواست ارزی که برای تبلیغات مذهبی ارسال شده چه شد. کیانیراد با اشاره دست و لبخند همیشگی که بر لب دارد به او پیام رساند که با درخواست مطرحشده موافقت نشده است. مدیر قدیمی به شوخی گفت به فکر آخرت مردم باشد و کیانیراد نیز حاضرجوابی کرد و گفت: نان و داروی مردم واجبتر است. این گفتوگو در شلوغی وقت استراحت همایش بیست و سوم ناتمام ماند. مینو کیانیراد آن گفتوگوی ناتمام را در همایش بیست و چهارم و در نشست کمپین ضدتحریم تمام کرد. او در ابتدای سخنان خود گفت: مملکت در شرایطی است که ناچاریم به موضوع تحریم بپردازیم تا شاید چهرههای دانشگاه بیشتر روی تحریم کار کنند. تحریم موضوع عجیب و غریبی نیست. در ایران از بعد از انقلاب تحریم شروع شد؛ ولی از سال 1385 فشار تحریم در کشور به شدت افزایش یافت و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. او هدف تحریمها از سال 1385 را قطع کردن شریانهای حیاتی اقتصاد کشور عنوان و بخشهایی را که تحت تاثیر تحریم قرار گرفت، معرفی کرد. معاون ارزی بانک مرکزی گفت: به خاطر تحریم نقل و انتقال پول، صادرات و واردات کالا و خدمات، وصول درآمدهای کشور و خدمات بیمهای تحت تاثیر قرار گرفته است. کیانیراد با تاکید بر اینکه تحریم هر جریانی را که نشانه زندگی داشته باشد تحت تاثیر قرار میدهد، افزود: نحوه برخورد با تحریم نیز حائز اهمیت است؛ در سالهای 1390 و 1391 و حتی امسال اقدامات مقابله با تحریم در کشور تشدید شده است. او با اشاره به تحریم بانک مرکزی در سال 1390 و همچنین صنعت نفت در سال 1391 گفت: از 6 فوریه 2013 (بهمن سال گذشته) زمزمه محدود کردن ایران مطرح شد و جریانات مالی را سختتر از گذشته کرد. او پس از تشریح اقدامات اعمالشده برای تحت تاثیر قرار دادن جریانهای مالی اقتصاد ایران به ارائه گزارشی در خصوص عملکرد بانک مرکزی در دوران تحریم پرداخت. او با اشاره به این اقدامات گفت: در شرایط تحریم 200 میلیارد دلار نقل و انتقال مالی صورت گرفته است. هر راهی را که بر روی ما بستند بانک مرکزی راه دیگری را پیدا کرد. اقدامی که او از آن با عنوان دور زدن تحریمها یاد کرد. اولین زن هیات عامل بانک مرکزی گریزی به انتظارات موجود از بانک مرکزی نیز زد. او از منتقدان درخواست کرد: مقابله با تحریم با حقیقت و واقعیت تحریم نیز باید همخوان باشد چرا که تحریمی که علیه ایران به کار برده شد اتفاق جدیدی بود. تاکنون این حجم و روش علیه کشوری به کار برده نشده بود. هر جا ثروتی باشد تحریم هم وجود دارد و از آنجا که ایران دارای ثروت زیرزمینی است تحریمهای بیشتری علیهاش اعمالشده است. جذب سرمایهگذاری خارجی یک شاخص از نگاه کیانیراد در پیشبرد کسبوکار است. اما وقتی نقل و انتقال مالی ممکن نباشد جریان سرمایهای شکل نخواهد گرفت. این مقام مسوول در بانک مرکزی در همین ارتباط به مشکلات نقل و انتقال پول اشاره کرد و ادامه داد: در یک مقطع حتی خشکبار ایران را هم تحریم کردند تا فقط اثرات روانی تحریم در جامعه را بالا ببرند. کیانیراد البته اشارهای هم به استفاده نشدن از ظرفیتها در پیگیری حقوقی تحریمها از سوی حقوقدانها کرد؛ گلایهای که با واکنش غنینژاد روبهرو شد.
تبیین حرکت
موسی غنینژاد در ابتدای سخنان خود به گلایه کیانیراد واکنش نشان داد و این سوال را مطرح کرد که کمکاری در پیگیری حقوقی از سوی چه کسی رخ داده است؟ گرچه این سوال را خود به صراحت پاسخ نداد اما روشن کرد که در پیگیری حقوقی نباید توقع داشت حقوقدانان خصوصی پیگیر کار به تنهایی باشند. او در ادامه به تبیین دلایل زیر سوال بودن تحریمها پرداخت. او با اشاره به منطق طرف مقابل تلاش کرد از همان خاستگاه اعتقادی آنان به نقد موضوع بپردازد. پایه استدلالی دکتر غنینژاد با اعلامیه جهانی حقوق بشر آغاز شد. غنینژاد بر روی واژه صلح جهانی در بیانیه حقوق بشر تاکید و این سوال را مطرح کرد که چرا برای یک بحث میان دولتها شهروندان یک کشور باید از حق ذاتی خود محروم شوند؟ چرا باید هزینه دعوای دولتها را شهروندان بپردازند. او با تبیین تعریف تحریم گفت: تحریم در دنیای مدرن به مانند محاصره قلعهها در دوران باستان است. در تحریم شهروندان یک کشور به گروگان گرفته میشوند. این رفتار قبیلهای است. غنینژاد با تاکید بر اینکه بر پایه اعلامیه حقوق بشر هر شهروند مسوول رفتار خودش است نه رفتار دولتها، ماموریت جنبش مدنی علیه تحریم را شکایت به افکار عمومی اعلام کرد.
اعتراض به تحریم عین واقعیت و آرمان است
رئیس اتاق تهران نیز سخنان خود را در ادامه سخنان غنینژاد اما با رویکرد انسانی و تجارت آزاد ارائه کرد. او ابتدا به جلوههای انسانی تحریم پرداخت و گفت: محدود کردن دسترسی بیماران به دارو و سوق دادن آنها برای استفاده از داروهای قاچاق و غیراستاندارد چه نسبتی با کرامت انسانی دارد؟ او تحمیل هزینه به شهروندان برای تضمین سلامت خود را خارج از عرف و اخلاق دانست و گفت: این رویهها ترجمه کامل جنایت علیه بشریت است. شاید بگویند ما دارو را تحریم نکردهایم اما وقتی نقل و انتقال مالی را مسدود میکنند به طور غیرمستقیم راه را برای ورود همه کالاها بستهاند. او فاصلهگیری از تجارت آزاد و حرکت به سوی رویههای غیرشفاف را نیز خلاف شعارها و منطق غرب عنوان کرد. رئیس اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه در برخورد با تحریمها باید واقعنگر و آرمانگرا باشیم، پیشنهاد کرد: همه اتاقهای بازرگانی داخل کشور در خصوص تحریمها با اتاقهای بازرگانی دنیا مکاتبه کنند. او ادامه داد: مشکلی که در کشور با آن مواجه هستیم این است که به دو مقوله جدی توجه جدی نداریم. یحیی آلاسحاق تصریح کرد: بخشی از تصمیمات کشور ناشی از آرمانهای ماست که از آن به عنوان ارکان جهتساز انسان یاد میشود و هرگونه عدم توجه به این موضوع ما را با مشکل مواجه میکند. او افزود: اما یک حوزه دیگر هم وجود دارد که آن واقعیتهای حاکم بر نظام بینالمللی، اقتصاد و روابط بینالملل است که عدم توجه به این واقعیتها هم ما را به سمت عدم استفاده صحیح از زمان و مکان میبرد. رئیس اتاق بازرگانی تهران افزود: مشکل این است که در توجه به یکی از دو موردی که اشاره شد، با افراط و تفریط رفتار کردهایم و گاهی با توجه زیاد به یکی، از دیگری غافل شدهایم. به گفته وی، ما باید واقعنگر و آرمانگرا باشیم یعنی با توجه به واقعیتهای موجود، آرمانها را نیز حفظ کنیم. او با بیان اینکه تحریم یکی از واقعیتهای موجودی است که با آن مواجه هستیم، گفت: توجه به واقعیتها به معنای نفی آرمانها نیست. او جنبش مدنی علیه تحریم را حرکتی عین مقاومت و آرمان دانست و از تمامی جریانها خواست چنین حرکتی را تفسیر منفی نکنند زیرا با این حرکت میشود از فرصتها استفاده کرد.
غفلت از یک نکته
محمد بهکیش اقتصاددان سخنران دیگر نشست بود. او سخنان خود را در دو بخش عمومی و تخصصی بیان کرد و محوریت سخنان را بر افکار عمومی قرار داد. در بخش عمومی او به وجود یک مشکل در ساختار سیاسی ایران اشاره و اظهار کرد. قبل و بعد از انقلاب همواره تاثیر بر افکار عمومی در دستور کار ما نبوده است. او با توضیح دنیای مدرن، افکار عمومی را عامل مهمی در شکلگیری ساخت سیاسی دانست. بهکیش اهمیت افکار عمومی را در این حد دانست که اثرگذاری بر آن تبدیل به یک دانش شده است. این اقتصاددان در ادامه سخنان خود به ذکر یک خاطره پرداخت. هیات فرانسوی 16 سال پیش به ایران سفر میکند. سرپرست هیات یک دیپلمات سابق بوده است. او با توجه به تفاوتهای ایران با شرایط ترسیمشده به بهکیش میگوید: در اروپا نهادهایی هستند که از طریق مقاله، گزارش و ... تصویر یک کشور را در افکار عمومی تغییر میدهند، چه خوب است ایران از این ابزار استفاده کند. بهکیش گفت: در آن دوران در حد خود تلاش کرده چنین پیامی را به گوش مسوولان برساند اما بینتیجه بوده است. او به دو آمار نیز اشاره کرد: بیش از 70 درصد آمریکاییان از ایران شناختی ندارند اما همان اندک کسانی نیز که ایران را میشناسند به لحاظ درجه محبوبیت آن را در رتبه آخر قرار دادهاند. این اقتصاددان چنین اتفاقی را محصول فضایی در چند سال گذشته دانست. قطع ارتباط نخبگان با رسانههای دنیا و خودتحریمی داوطلبانه. به گفته او نتیجه این خودتحریمی برجسته شدن یکطرفه نکات منفی از رسانهها بوده به گونهای که آنها تصویر دلخواه خود از ایران را ساختهاند. او از مسوولان خواست اجازه دهند از ابزار رسانهای علیه تحریمها استفاده شود و افکار عمومی دنیا را متوجه وضعیت به وجود آمده کرد. حضور مستمر در رسانهها، نهادهای بینالمللی و برخورد فعالانه در این موضوع میتواند موجب شود بخش زیادی از افکار عمومی به واقعیتهای پنهان تحریم پی ببرد. بخش دوم سخنان این اقتصاددان، از بعد تخصصی بود. او تجارت آزاد را یک حق برای هر کشور و جامعه دانست. اشارهای به گذشته کرد و اصراری که برخی اقتصاددانان موافق تجارت آزاد بر سر پیوستن به سازمان تجارت جهانی داشتند. او گفت: آن قدر تردید در این پیوستن به وجود آمد که نهایتاً آمریکا وارد شد و با سیاسی کردن موضوع اجازه نداد این اتفاق رخ دهد. به گفته او اگر ایران وارد این سازمان میشد، تحریم کشور به آسانی و شکل کنونی مقدور نبود. بهکیش از یک نگرانی نیز سخن گفت. نگرانی که به اجبار به سمت آن گام برداشتهایم اما در حال تبدیل به یک رویه است. شکلگیری شبکههای غیررسمی برای مبادلات مالی و امور تجاری. او به شکلگیری شرکتها با هدف دور زدن تحریم اشاره کرد که در ذات خود میتوانند شفافیت را از بین ببرند و قاچاق را نهادینه کنند. او خواستار چارهاندیشی همه ارکان اقتصادی در این مورد شد و از تمامی فعالان اقتصادی خواست با استفاده از روشهای گوناگون نسبت به اعمال تحریمها اعتراض کنند. او یکی از ابتداییترین روشها را ارتباط با همتایان اقتصادی و دانشگاهی دانست و گفت: در این ارتباط آثار زیانبار تحریم و تاثیر آن بر زندگی مردم باید به تصویر کشیده شود تا از این طریق دولتمردان و تصمیمگیران غربی تحت فشار برای تغییر رفتار قرار گیرند.
پشت صحنه تحریم
محمد طبیبیان که روزگاری خود برگزارکننده همایش بانکداری اسلامی بود آخرین سخنران این نشست بود. طبیبان از زاویهای متفاوت به بحث نگاه کرد. او پشت صحنه تحریم را با مختصات جدیدی روایت کرد. روایتی که کمتر کسی به آن اشاره کرده بود. او در ابتدای سخنان خود به تاریخچهای از تحریم پرداخت. تاریخچهای که بعد از جنگ جهانی دوم در دستور کار آمریکا به عنوان یکی از ابرقدرتهای جهان قرار داشته است. بنا بر آمار ارائه شده از سوی این اقتصاددان آمریکا پس از جنگ جهانی دوم 117 مورد تحریم علیه کشورهای مختلف بر اساس یک هدف از پیشتعیینشده اعمال کرده است. این تحریمها در کمتر از پنج درصد منجر به تغییر رفتار دولتهای تحت تحریم شده است. طبیبیان اما از یک هدف دیگر در پشت اهداف مطرحشده تحریمها پرده برداشت. او هدف اظهاری در اعمال تحریمها را هدف اصلی ندانست بلکه هدف اول را ایجاد تزلزل در ساختار سیاسی دولتهای مورد تحریم عنوان کرد. او تحریمها در این بخش را موفق دانست و گفت: به همین دلیل تحریم یک جزء مهم سیاست خارجی آمریکاست. او از دیدگاه کوهن نظریهپرداز آمریکایی نیز تحریم را توضیح داد و گفت: کوهن نظریه پلکان تحریم را طراحی کرده که بر اساس آن در هر سطح تحریمی یک بخش معارضه شرح داده شده است. طبیبیان گفت: کوهن تحریم را یک قدم مانده به عملیات نظامی تعریف کرده است. او در ادامه به دلیل استفاده زیاد از تحریم در مقایسه با حمله نظامی پرداخت و گفت: جنگهای نظامی به دلیل سر و صدا زیادی که دارد سیستمهای سیاسی را در مقابل افکار عمومی قرار میدهد. تبعات جنگها در رسانهها برجسته میشود و موجب واکنش گروههای مختلف اجتماعی میشود اما در تحریم چنین واکنشی وجود ندارد. این اقتصاددان کشور با ذکر یک آمار از تحریمهای اعمالشده علیه عراق بحث خود را تکمیل کرد. به گفته او نتیجه مطالعات پس از سقوط صدام نشان داد 500 هزار کودک عراقی بر اثر تحریمهای اعمالشده جان خود را در آن سالها از دست دادهاند. طبیبیان گفت: این موضوع را در دوران تحریم هیچ رسانهای متوجه نشد و هیچکس گزارش نکرد در حالی که اگر یکدهم این اتفاق در جنگ نظامی رخ دهد، جامعه جهانی به شدت اعتراض خواهد کرد. او با تاکید بر اینکه افکار عمومی دنیا در حال حاضر شاید اطلاعی از تحریمهای اعمالشده علیه ایران نداشته باشد از مسوولان خواست: اطلاعات مربوط به خسارتهای تحریم را ذخیره و حتی برای مطلع کردن افکار عمومی منتشر کنند. او گفت: در هیچ دورهای در نبردهای نظامی ایران آمار مربوط به کشتههای جنگ و قحطیهای ناشی از آن ذخیره نشده ولی خوب در این دوره چنین کاری صورت گیرد. او در ادامه یک هشدار اقتصادی نیز داد، هشداری که از جنس نگرانی دکتر بهکیش بود. طبیبیان گفت: پس از فاصلهگیری از کوپن و نظام سهمیهبندی، رانتهای ناشی از آن موجب سخت شدن اصلاح ساختار اقتصاد ایران شد. امروز نیز اتفاقهای رخداده در اقتصاد میتواند ترمزی برای بهبود سیستم اقتصادی شود. رانتهای موجود در فضای تحریم مانعی و گروه فشاری علیه شکلدهی نظاممند به ساختار اقتصادی میشود. پدیدهای که از هماکنون باید به آن اندیشید.
یک جنبش و حرکتهای آینده
جنبش ضدتحریم یک حرکت مدنی است و باید در همین قالب بماند. نکتهای که تمام حاضران بر آن تاکید کردند. اما این حرکت نباید در انحصار یک بخش یا جریان بماند تمامی جریانهای فکری و اقتصادی باید تلاش کنند، صدای خود را به گوش افکار عمومی جهان برساند. باید از انفعال خارج شد و فعالانه برخورد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید