تاریخ انتشار:
عباس عراقچی کمکهای ژاپن در دریافت داراییهای ایران را قابل تقدیر میداند
کانالهای بانکی توکیو در خدمت تهران
فروش نفت هر کشوری در ماههای مختلف با فراز و نشیبهایی همراه است و قطعاً بر خرید نفت ایران از سوی ژاپنیها نیز عوامل بسیاری اثرگذار است. عواملی که بیشتر ریشه در منطق اقتصادی و منطق بازار دارد.
این روزها بازار مذاکرات هستهای داغداغ است و اعضای تیم هستهای بر آن هستند تا به دور از فضاسازیهای رسانهها به وضعیت پرونده هستهای ایران سر و سامان دهند که البته با توجه به پیشرفتهای صورتگرفته به نظر میرسد در این روند نیز موفق بودهاند. اما در همین اثنی نسبت به تحولات حوزه بینالملل و آنچه در مناسبات ایران و کشورهای جهان صورت میگیرد نیز بیتفاوت نیستند. مانند اتفاقی که در روابط تهران و توکیو افتاد و ژاپنیها میزان خرید نفت روزانهشان از ایران را به بیش از ۱۶۳ هزار بشکه افزایش دادند. این موضوعی بود که سیدعباس عراقچی، مذاکرهکننده ارشد ایرانی که در کارنامه خود سابقه سفیری ایران در ژاپن را دارد نیز مایل است در مورد آن صحبت کند. او با بیان این مطلب که در کمپ کشورهای غربی و همپیمانان آنها، ژاپن نزدیکترین کشور به ایران است، اظهار میدارد: اما این نزدیکی به معنای سرپیچی از سیاستهای واشنگتن از جانب توکیو نیست. بر همین اساس هم ژاپن در یک سیاست صبر و انتظار در مواجهه با ایران قرار دارد. وی معتقد است: هنر دولتمردان ژاپنی این بوده است که تعادلی را در روابطشان با ایران به وجود آوردهاند. یعنی از یک
سو در مناسباتشان با تهران و از سوی دیگر در روابطشان با غرب بالانسی ایجاد کردهاند. عراقچی همچنین با استقبال از افزایش خرید نفت ایران از سوی ژاپن یادآور میشود که ما باید جمع متوسط یکساله خرید نفت ایران توسط ژاپن را در نظر بگیریم و نه میزان ماهانه آن را. هرچند که این موضوع به معنای نادیده گرفتن کمکهای توکیو به تهران در روند اجرای توافق ژنو نیست؛ توکیو بیش از کشورهای دیگر کانالهای بانکی مورد نیاز ما را در دریافت اقساط داراییهای ایران تامین کرد و به عبارتی ما از طریق ژاپن توانستیم داراییهای خود را از کشورهای دیگر دریافت کنیم.
بر اساس آمار وزارت اقتصاد و تجارت ژاپن، توکیو میزان واردات نفت خود را از تهران نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل 98 درصد افزایش داده است. آیا این امر میتواند نویدبخش ارتقای مناسبات اقتصادی تهران و توکیو همزمان با مذاکرات هستهای ایران و 1+5 باشد یا امری مقطعی است که به صورت دورهای صورت گرفته است؟
روابط ایران و ژاپن در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همواره دیرینه و دامنهدار بوده است. سوابق تاریخی این رابطه به بیش از دو هزار سال پیش بازمیگردد. مراودات میان دو کشور در گذشته از طریق جاده ابریشم صورت میگرفت و تعاملاتی برقرار بود که آثار و شواهد آن هماکنون نیز در فرهنگ دو کشور مشهود است. اما این روابط در دوران مدرن و طی یک قرن گذشته بر اساس مبادلات حوزه انرژی انجام شده و در حال حاضر نیز پابرجاست. نیاز ژاپن به عنوان یک کشور صنعتی پیشرفته با اقتصادی شکوفا و روبه رشد به منابع نفتی از یک سو و وجود کشوری چون ایران به عنوان یکی از قطبهای بزرگ منطقه خاورمیانه - با بهرهمندی از منابع غنی نفتی و گازی- از سوی دیگر موجب توجه دیدگاههای مقامات توکیو نسبت به آن شده است. بر همین اساس هم از سالهای پیش از انقلاب هر دو کشور ترجیح دادند با ارتقای روابطشان فصل نوینی را در مناسبات دوجانبه رقم زنند. این روند به رغم همه فراز و نشیبهایی که در اثر جنگ، تحریمها و فشارهای بینالمللی وجود داشت تاکنون حفظ شده است و البته همچنان نیز ادامه دارد. هرچند نباید فراموش کرد توکیو یکی از متحدان واشنگتن است و طبعاً در راستای مجموعه سیاست تمامی کشورهای غربی و البته آمریکا حرکت میکند. اما در همان قالب و چارچوب روابطش با ایران را نیز در راستایی کاملاً دوستانه و مبتنی بر احترام و منافع متقابل پیش میبرد. این مناسبات با وجود تمامی فشارها و سیاستبازیهای کشورهای غربی با محوریت نفت و انرژی حفظ شد. البته ذکر این نکته ضروری است که ژاپنیها همواره در عرصههای مختلف اقتصادی ایران حضور گستردهای داشتند؛ در صنعت نفت و گاز، خودروسازی و...
هر دو کشور با تمامی توان درصدد رشد و شکوفایی مناسبات و روابط فیمابین در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بودند تا دوره اخیر که به جهت تحریمهای ناشی از قطعنامههای شورای امنیت و البته محدودیتهای یکجانبه آمریکا و اروپا، ژاپن نیز به عنوان یکی از همپیمانان آنها روابطش با تهران را تا حد امکان کاهش داد. این کاهش مناسبات البته در حجم روابط اقتصادی صورت گرفت والا روابط سیاسی دو کشور که همچنان در اوج است. به اعتقاد بنده ایران و ژاپن توانستهاند به رغم تمامی فشارها و کارشکنیهای کشورهای غربی به لحاظ سیاسی و فرهنگی روابط خود را حفظ کرده و البته با پیگیری مذاکرات هستهای تهران و 1+5 برای آغاز دور جدیدی از مناسبات تلاش کنند. شاید بتوان گفت دو کشور در یک وضعیت صبر و انتظاری قرار دارند تا با رفع تحریمها، روابط به وضعیت گذشته خود بازگردد.
اشاره کردید که ژاپن متحد استراتژیک آمریکاست و در بسیاری از موارد دیدگاههای واشنگتن را پیگیری میکند. مثلاً در سفر سال گذشته آقای کشیدا وزیر خارجه اسبق ژاپن به تهران زمانی که بحث ارتقای روابط مطرح شد او با عذرخواهی گفت به لحاظ ملاحظات آمریکا این کار امکانپذیر نیست این در حالی است که برخی از مقامات اقتصادی ژاپن با ابراز ناخشنودی از فشارهای واشنگتن گفته بودند پس از لغو تحریمها دلیلی برای ادامه تبعیت از کشورهای غربی در مناسبات تهران و توکیو وجود ندارد. اینگونه اختلافنظرها نشان میدهد شاید همین حالا هم شاکله تحریمها مورد انتقاد برخی از همپیمانان آمریکا قرار گرفته باشد.
طبیعی است که در ژاپن به عنوان یک کشور مردمسالار صداهای مختلفی شنیده شود. صداهایی که حاکی از سیستم دموکراسیخواهانه این کشور است و حکایت از امکان ارائه دیدگاههای طیفهای مختلف فکری مردم و مسوولان در جامعه ژاپنی دارد. اما در هر صورت همانطور که اشاره کردم ژاپن یک متحد نزدیک آمریکاست و در کمپ کشورهای غربی قرار دارد اگرچه در همان کمپ هم نزدیکترین کشور به ایران است. یعنی به رغم اینکه جزو همپیمانان آمریکاست اما تا حد امکان علایق، مناسبات و کانالهای تماساش با ایران را حفظ کرده است؛ کانالهای سیاسی و حتی اقتصادی را هم مسدود نکرده و همانطور که گفتم در یک حالت صبر و انتظاری قرار دارد تا تحریمها مرتفع شود و شرکتهای ژاپنی بتوانند به سرعت به ایران بازگردند. نیاز ژاپن به انرژی یک نیاز غیرقابل انکار است و ایران به عنوان یک تامینکننده مطمئن و قابل اتکا در خاورمیانه میتواند این نیاز را برآورده سازد. فلذا هیچگاه ژاپن و کشورهای دیگر در شرق آسیا نمیتوانند جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرند. به خصوص در شرایط حساس منطقه خاورمیانه و خلیج فارس که بدون اغراق و با اطمینان میتوان گفت تنها کشور باثبات در منطقه است. در منطقه پرافت و خیزی که تمامی کشورها با تنشها و مسائل مختلفی مواجه هستند ایران باثباتترین کشوری است که میتواند برای تامین نفت روی آن حساب کرد بنابراین این امکان وجود ندارد که ژاپن بخواهد این نقش ایران را نادیده بگیرند. از سوی دیگر اقتضای سیاست کلی ژاپن همراهی و همگامی با غرب و به ویژه آمریکاست اما به اعتقاد بنده هنر دولتمردان ژاپنی در طول سالیان گذشته این بوده است که یک تعادلی را در این وضعیت به وجود آوردهاند. یعنی از یک سو در مناسباتشان با تهران و از سوی دیگر در روابطشان با غرب بالانسی ایجاد کردهاند. در عین اینکه ناچار به همراهی با تحریمها هستند اما در عین حال تا حد امکان به همکاریهای اقتصادی ادامه دادهاند و کانالهای موجود را نیز همچنان باز نگه داشتهاند. در مجموع بعد از تحریمها روابط با رشدی جهشی به آنچه در گذشته جریان داشت بازمیگردد. همه شرکتها و کمپانیهای ژاپنی این علاقه را دارند کما اینکه به رغم تحریمهای چند سال اخیر، اکثر شرکتهای ژاپنی دفاتر خود را در ایران تعطیل نکردند. به مطالعات خود ادامه دادند و بعد از توافق ژنو به این بررسیها سرعت دادند، تماسها بیشتر شد و امیدها افزایش یافت. ما نشانههای این حرکتهای ژاپنیها را در مقاطع مختلف و در ابعاد مختلف دیدهایم. شما به سفر آقای کشیدا اشاره کردید. او اولین وزیر خارجه نزدیک به جامعه غربی بود که پیش از توافق ژنو به تهران آمد. بعد از آن هم ما در اجرای توافق ژنو با همکاریهای ژاپنیها مواجه بودیم. زمانی که ایران نیاز فراوانی برای همکاریهای بانکی داشت بانکهای ژاپنی نقش بسیار خوبی ایفا کردند. کانالهای مالی که بر اساس توافق ژنو پیشبینی شده بود همه با کمک طرف ژاپنی ایجاد و گشوده شد. در ارزیابی کلی بنده از این موضوع همکاری دولت ژاپن در اجرای توافق ژنو بسیار مثبت بود. در مورد خبری هم که اخیراً منتشر شده است مبنی بر افزایش خرید نفت ایران از سوی ژاپن معتقدم این اقدام به عنوان یک حرکت مقطعی بسیار خوب بود اما در هر صورت برای بررسی دقیقتر آن باید مجموعه خریدهای انجامشده از سوی ژاپنیها را مورد ارزیابی قرار داد. فروش نفت هر کشوری در ماههای مختلف با فراز و نشیبهایی همراه است و قطعاً بر خرید نفت ایران از سوی ژاپنیها نیز عوامل بسیاری اثرگذار است. عواملی که بیشتر ریشه در منطق اقتصادی و منطق بازار دارد. دولت ژاپن خود را مقید به منطقی که در تحریمهای نفتی ایران وجود دارد، میداند و از آن محدوده فراتر نمیرود. علاوه بر این ما باید جمع متوسط یکساله را در نظر بگیریم، نه به صورت ماهانه. اما با این حال باید این روابط را فراتر از یک خرید مقطعی مورد ارزیابی قرار دهیم. این روابط در مجموعه خود یک حرکت مثبت و رو به جلو است و آینده بسیار خوبی دارد. قطعاً اگر مذاکرات نتیجهبخش باشد و ما شاهد لغو تحریمها باشیم مطمئن هستم که روابط ما با ژاپن به صورت جهشی پیشرفت خواهد کرد.
اشاره کردید که ایران و ژاپن در بحث انرژی مناسبات تنگاتنگی دارند. برخی بر این باورند اگر ما نفت را با قیمت کمتری در اختیار کشورهایی چون ژاپن قرار دهیم به کمرنگ شدن پروسه تحریمها پیش از توافق جامع با 1+5 کمک کردهایم.
اعتقادی ندارم که جمهوری اسلامی ایران باید نفت خود را با نرخی کمتر از بازار به فروش برساند و به اصطلاح ارزانفروشی کند. هرچند که من متخصص این حوزه نیستم. سیاستهای نفتی ما در سطح کلان در نقطهای دیگر تعیین میشود اما به عنوان دیپلمات و صاحبنظر حوزه بینالملل معتقد هستم که ایران همچنان از جایگاه پراهمیت سیاسی و اقتصادی برخوردار است و خریداران نفت ما نمیتوانند نقش ایران را در بازارهای انرژی نادیده بگیرند و لذا قدر و منزلت جمهوری اسلامی ایران بسیار بالاست. مسلماً ایران بازیگر اصلی بازار انرژی آینده خواهد بود و این کشورهای دیگر هستند که باید خود را با سیاستهای ما تنظیم کنند. البته این اعتقاد شخصی بنده و فردی است که یک دوره در منطقه شرق آسیا سفیر بوده است. به اعتقاد بنده ما باید همانطور که در این چند سال با درایت عمل کردهایم پس از آن نیز اینچنین باشیم و با توافق یا بدون آن، این مسیر را ادامه دهیم. ایران کشور قدرتمندی در منطقه است و هیچ کشور و نیرویی توان نادیده انگاشتن آن را ندارد. همانطور که ژاپنیها نتوانستند و متاثر از این نقش مناسباتشان با ما را تنظیم کردند.
تا پیش از تشدید تحریمهای ایران ژاپنیها 90 درصد از نیاز خودرا به انرژی از منطقه خاورمیانه تامین میکردند که سهم ایران در این میان 15 درصد بود. اما همین میزان نیز با افزایش تحریمها به کمترین مقدار خود رسید؛ گفته میشود ژاپنیها علاوه بر موضوع همپیمانی با آمریکا از فشارهای کشورهایی نظیر عربستان نیز تاثیر پذیرفتهاند.
بازار نفت منطق خاص خود را دارد یعنی علاوه بر مسائل اقتصادی از موضوعات سیاسی نیز تاثیر میپذیرد. عوامل سیاسی نیز تنها فروش نفت ارزان در بازه زمانی کوتاهمدت نیست. کشورهایی نظیر ژاپن هم که اقتصاد شکوفایی دارند معمولاً سیاستها و افقهای بلندمدتی را برای خود در نظر میگیرند و از همان زاویه نیز مناسباتشان را با کشورهای مختلف تنظیم میکنند. بر همین اساس فکر نمیکنم موضوعات کماهمیت در تدوین برنامهها و چشماندازهای آتی ژاپنیها تاثیری داشته باشد.
حتی اعمال فشارهای کشوری مانند عربستان که در حال حاضر رابطه چندان مناسبی با ایران ندارد؟
حتی کشوری مانند عربستان. البته ممکن است در اثنای کار با قراردادهای مقطعی از خرید نفت ما صرفنظر کنند اما به هر حال سیستم بسیاری از پالایشگاههای ژاپن با نفت ایران تنظیم شدهاند و اینطور نیست که بتوانند به سرعت سیستم فعالیت و گردش کار خود را با نفت کشورهایی چون عربستان تنظیم کنند. این امری زمانبر است. مقامات ژاپنی نیز خود به خوبی میدانند که تغییر سیستم پالایشگاههایشان با نفت سعودی یا اماراتیها در کوتاهمدت بسیار هزینهبر است و امکان جایگزینی آن وجود ندارد. در طول سالیان گذشته نیز این اتفاق صورت نگرفت و ژاپنیها سهم ایران را در خرید از بازار نفت حفظ کردهاند و البته نفعشان نیز در این موضوع بوده است. فکر میکنم این مسیری باشد که در آینده نیز از سوی ژاپنیها ادامه پیدا کند.
به این موضوع اشاره کردید که آمریکاییها تمایل چندانی برای نزدیکی تهران و توکیو ندارند. دقیقاً پس از توافق ژنو و طرح پرداخت اقساط داراییهای ایران بود که جن ساکی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد قرار بر بهبود رابطه تهران و توکیو نیست و پرداخت اقساط داراییهای ایران از سوی ژاپن بخشی از توافقنامه ژنو است.
پس از توافق ژنو دولت آمریکا تلاش بسیار زیادی انجام داد تا فضای بینالمللی را که به نفع ایران تغییر پیدا کرده بود مجدداً کنترل کنند. شوق و علاقه بسیار زیادی برای ارتباط با ایران در تمامی کشورها به وجود آمد که آمریکاییها را به هراس انداخت تا به تمامی کشورهای جهان اعلام کنند که تحریمها همچنان پابرجاست و تنها بخشی از محدودیتهای ایران بر اساس آنچه در ژنو صورت گرفت، تعلیق شده است که به اعتقاد بنده به میزان بسیار زیادی ناموفق بود. اما به هر حال با همین توافق دنیا متوجه شد که وضعیت مذاکرات پرونده هستهای ایران و پروسه دستیابی به توافق رو به اتمام است و فضا و هجمهای که غربیها علیه این پرونده ایجاد کرده بودند نیز در حال شکسته شدن است. ازسرگیری مناسبات بانکهای ژاپنی با ایران نیز در همین فضا صورت گرفت. البته با توجه به محدودیتهای ناشی از تحریمها فعال شدن این بانکها نیز قطعاً در چارچوب توافق ژنو صورت گرفت. ژاپنیها در کانالهای بانکی که بر اساس توافق ژنو باز شده بود حضور یافتند و بیش از کشورهای دیگر کانالهای بانکی مورد نیاز ما را تامین کردند؛ ما این همکاری را ارزشمند میدانیم.
آقای ماجدی معاون پیشین امور بینالملل وزارت نفت نیز در همان زمان خبری داده بودند مبنی بر اینکه ژاپنیها برای سرمایهگذاری در صنایع بالادستی نفتی ایران اعلام آمادگی کردهاند.
ژاپنیها مانند بسیاری از کشورهای جهان اعلام آمادگی کردهاند و در حال مطالعه برای بررسی روند حضور خود در ایران پس از دستیابی به توافق نهایی هستند.
ممکن است پروسه دستیابی به توافق جامع هستهای یا روند اجرای آن مدتی به طول بینجامد. در آن صورت آینده مناسبات ایران و ژاپن را چگونه ارزیابی میکنید؛ ژاپنیها اخیراً خبر دادهاند که هیات بزرگ تجاری این کشور به ایران میآید.
من به آینده روابط دو کشور بسیار امیدوار هستم و معتقدم در صورت دستیابی به توافق یا لغو تحریمها روابط اقتصادی ایران و ژاپن با سرعت بیشتری به پیش میرود و این موضوع مناسبات سیاسی و اقتصادی را تواماً دربر میگیرد. در حال حاضر نمیتوان اظهارنظر دقیقی داشت حتی ممکن است در صورت عدم توافق، کشورهایی چون ژاپن با ما وارد رابطه شوند و مناسبات اقتصادی تهران و توکیو مجدداً به دوران رشد و شکوفایی خود بازگردد. ژاپنیها بسیار حسابشده تصمیمگیری میکنند و سیاستورزان زبردستی هستند.
بر اساس آمار وزارت اقتصاد و تجارت ژاپن، توکیو میزان واردات نفت خود را از تهران نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل 98 درصد افزایش داده است. آیا این امر میتواند نویدبخش ارتقای مناسبات اقتصادی تهران و توکیو همزمان با مذاکرات هستهای ایران و 1+5 باشد یا امری مقطعی است که به صورت دورهای صورت گرفته است؟
روابط ایران و ژاپن در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همواره دیرینه و دامنهدار بوده است. سوابق تاریخی این رابطه به بیش از دو هزار سال پیش بازمیگردد. مراودات میان دو کشور در گذشته از طریق جاده ابریشم صورت میگرفت و تعاملاتی برقرار بود که آثار و شواهد آن هماکنون نیز در فرهنگ دو کشور مشهود است. اما این روابط در دوران مدرن و طی یک قرن گذشته بر اساس مبادلات حوزه انرژی انجام شده و در حال حاضر نیز پابرجاست. نیاز ژاپن به عنوان یک کشور صنعتی پیشرفته با اقتصادی شکوفا و روبه رشد به منابع نفتی از یک سو و وجود کشوری چون ایران به عنوان یکی از قطبهای بزرگ منطقه خاورمیانه - با بهرهمندی از منابع غنی نفتی و گازی- از سوی دیگر موجب توجه دیدگاههای مقامات توکیو نسبت به آن شده است. بر همین اساس هم از سالهای پیش از انقلاب هر دو کشور ترجیح دادند با ارتقای روابطشان فصل نوینی را در مناسبات دوجانبه رقم زنند. این روند به رغم همه فراز و نشیبهایی که در اثر جنگ، تحریمها و فشارهای بینالمللی وجود داشت تاکنون حفظ شده است و البته همچنان نیز ادامه دارد. هرچند نباید فراموش کرد توکیو یکی از متحدان واشنگتن است و طبعاً در راستای مجموعه سیاست تمامی کشورهای غربی و البته آمریکا حرکت میکند. اما در همان قالب و چارچوب روابطش با ایران را نیز در راستایی کاملاً دوستانه و مبتنی بر احترام و منافع متقابل پیش میبرد. این مناسبات با وجود تمامی فشارها و سیاستبازیهای کشورهای غربی با محوریت نفت و انرژی حفظ شد. البته ذکر این نکته ضروری است که ژاپنیها همواره در عرصههای مختلف اقتصادی ایران حضور گستردهای داشتند؛ در صنعت نفت و گاز، خودروسازی و...
هر دو کشور با تمامی توان درصدد رشد و شکوفایی مناسبات و روابط فیمابین در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بودند تا دوره اخیر که به جهت تحریمهای ناشی از قطعنامههای شورای امنیت و البته محدودیتهای یکجانبه آمریکا و اروپا، ژاپن نیز به عنوان یکی از همپیمانان آنها روابطش با تهران را تا حد امکان کاهش داد. این کاهش مناسبات البته در حجم روابط اقتصادی صورت گرفت والا روابط سیاسی دو کشور که همچنان در اوج است. به اعتقاد بنده ایران و ژاپن توانستهاند به رغم تمامی فشارها و کارشکنیهای کشورهای غربی به لحاظ سیاسی و فرهنگی روابط خود را حفظ کرده و البته با پیگیری مذاکرات هستهای تهران و 1+5 برای آغاز دور جدیدی از مناسبات تلاش کنند. شاید بتوان گفت دو کشور در یک وضعیت صبر و انتظاری قرار دارند تا با رفع تحریمها، روابط به وضعیت گذشته خود بازگردد.
اشاره کردید که ژاپن متحد استراتژیک آمریکاست و در بسیاری از موارد دیدگاههای واشنگتن را پیگیری میکند. مثلاً در سفر سال گذشته آقای کشیدا وزیر خارجه اسبق ژاپن به تهران زمانی که بحث ارتقای روابط مطرح شد او با عذرخواهی گفت به لحاظ ملاحظات آمریکا این کار امکانپذیر نیست این در حالی است که برخی از مقامات اقتصادی ژاپن با ابراز ناخشنودی از فشارهای واشنگتن گفته بودند پس از لغو تحریمها دلیلی برای ادامه تبعیت از کشورهای غربی در مناسبات تهران و توکیو وجود ندارد. اینگونه اختلافنظرها نشان میدهد شاید همین حالا هم شاکله تحریمها مورد انتقاد برخی از همپیمانان آمریکا قرار گرفته باشد.
طبیعی است که در ژاپن به عنوان یک کشور مردمسالار صداهای مختلفی شنیده شود. صداهایی که حاکی از سیستم دموکراسیخواهانه این کشور است و حکایت از امکان ارائه دیدگاههای طیفهای مختلف فکری مردم و مسوولان در جامعه ژاپنی دارد. اما در هر صورت همانطور که اشاره کردم ژاپن یک متحد نزدیک آمریکاست و در کمپ کشورهای غربی قرار دارد اگرچه در همان کمپ هم نزدیکترین کشور به ایران است. یعنی به رغم اینکه جزو همپیمانان آمریکاست اما تا حد امکان علایق، مناسبات و کانالهای تماساش با ایران را حفظ کرده است؛ کانالهای سیاسی و حتی اقتصادی را هم مسدود نکرده و همانطور که گفتم در یک حالت صبر و انتظاری قرار دارد تا تحریمها مرتفع شود و شرکتهای ژاپنی بتوانند به سرعت به ایران بازگردند. نیاز ژاپن به انرژی یک نیاز غیرقابل انکار است و ایران به عنوان یک تامینکننده مطمئن و قابل اتکا در خاورمیانه میتواند این نیاز را برآورده سازد. فلذا هیچگاه ژاپن و کشورهای دیگر در شرق آسیا نمیتوانند جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرند. به خصوص در شرایط حساس منطقه خاورمیانه و خلیج فارس که بدون اغراق و با اطمینان میتوان گفت تنها کشور باثبات در منطقه است. در منطقه پرافت و خیزی که تمامی کشورها با تنشها و مسائل مختلفی مواجه هستند ایران باثباتترین کشوری است که میتواند برای تامین نفت روی آن حساب کرد بنابراین این امکان وجود ندارد که ژاپن بخواهد این نقش ایران را نادیده بگیرند. از سوی دیگر اقتضای سیاست کلی ژاپن همراهی و همگامی با غرب و به ویژه آمریکاست اما به اعتقاد بنده هنر دولتمردان ژاپنی در طول سالیان گذشته این بوده است که یک تعادلی را در این وضعیت به وجود آوردهاند. یعنی از یک سو در مناسباتشان با تهران و از سوی دیگر در روابطشان با غرب بالانسی ایجاد کردهاند. در عین اینکه ناچار به همراهی با تحریمها هستند اما در عین حال تا حد امکان به همکاریهای اقتصادی ادامه دادهاند و کانالهای موجود را نیز همچنان باز نگه داشتهاند. در مجموع بعد از تحریمها روابط با رشدی جهشی به آنچه در گذشته جریان داشت بازمیگردد. همه شرکتها و کمپانیهای ژاپنی این علاقه را دارند کما اینکه به رغم تحریمهای چند سال اخیر، اکثر شرکتهای ژاپنی دفاتر خود را در ایران تعطیل نکردند. به مطالعات خود ادامه دادند و بعد از توافق ژنو به این بررسیها سرعت دادند، تماسها بیشتر شد و امیدها افزایش یافت. ما نشانههای این حرکتهای ژاپنیها را در مقاطع مختلف و در ابعاد مختلف دیدهایم. شما به سفر آقای کشیدا اشاره کردید. او اولین وزیر خارجه نزدیک به جامعه غربی بود که پیش از توافق ژنو به تهران آمد. بعد از آن هم ما در اجرای توافق ژنو با همکاریهای ژاپنیها مواجه بودیم. زمانی که ایران نیاز فراوانی برای همکاریهای بانکی داشت بانکهای ژاپنی نقش بسیار خوبی ایفا کردند. کانالهای مالی که بر اساس توافق ژنو پیشبینی شده بود همه با کمک طرف ژاپنی ایجاد و گشوده شد. در ارزیابی کلی بنده از این موضوع همکاری دولت ژاپن در اجرای توافق ژنو بسیار مثبت بود. در مورد خبری هم که اخیراً منتشر شده است مبنی بر افزایش خرید نفت ایران از سوی ژاپن معتقدم این اقدام به عنوان یک حرکت مقطعی بسیار خوب بود اما در هر صورت برای بررسی دقیقتر آن باید مجموعه خریدهای انجامشده از سوی ژاپنیها را مورد ارزیابی قرار داد. فروش نفت هر کشوری در ماههای مختلف با فراز و نشیبهایی همراه است و قطعاً بر خرید نفت ایران از سوی ژاپنیها نیز عوامل بسیاری اثرگذار است. عواملی که بیشتر ریشه در منطق اقتصادی و منطق بازار دارد. دولت ژاپن خود را مقید به منطقی که در تحریمهای نفتی ایران وجود دارد، میداند و از آن محدوده فراتر نمیرود. علاوه بر این ما باید جمع متوسط یکساله را در نظر بگیریم، نه به صورت ماهانه. اما با این حال باید این روابط را فراتر از یک خرید مقطعی مورد ارزیابی قرار دهیم. این روابط در مجموعه خود یک حرکت مثبت و رو به جلو است و آینده بسیار خوبی دارد. قطعاً اگر مذاکرات نتیجهبخش باشد و ما شاهد لغو تحریمها باشیم مطمئن هستم که روابط ما با ژاپن به صورت جهشی پیشرفت خواهد کرد.
اشاره کردید که ایران و ژاپن در بحث انرژی مناسبات تنگاتنگی دارند. برخی بر این باورند اگر ما نفت را با قیمت کمتری در اختیار کشورهایی چون ژاپن قرار دهیم به کمرنگ شدن پروسه تحریمها پیش از توافق جامع با 1+5 کمک کردهایم.
اعتقادی ندارم که جمهوری اسلامی ایران باید نفت خود را با نرخی کمتر از بازار به فروش برساند و به اصطلاح ارزانفروشی کند. هرچند که من متخصص این حوزه نیستم. سیاستهای نفتی ما در سطح کلان در نقطهای دیگر تعیین میشود اما به عنوان دیپلمات و صاحبنظر حوزه بینالملل معتقد هستم که ایران همچنان از جایگاه پراهمیت سیاسی و اقتصادی برخوردار است و خریداران نفت ما نمیتوانند نقش ایران را در بازارهای انرژی نادیده بگیرند و لذا قدر و منزلت جمهوری اسلامی ایران بسیار بالاست. مسلماً ایران بازیگر اصلی بازار انرژی آینده خواهد بود و این کشورهای دیگر هستند که باید خود را با سیاستهای ما تنظیم کنند. البته این اعتقاد شخصی بنده و فردی است که یک دوره در منطقه شرق آسیا سفیر بوده است. به اعتقاد بنده ما باید همانطور که در این چند سال با درایت عمل کردهایم پس از آن نیز اینچنین باشیم و با توافق یا بدون آن، این مسیر را ادامه دهیم. ایران کشور قدرتمندی در منطقه است و هیچ کشور و نیرویی توان نادیده انگاشتن آن را ندارد. همانطور که ژاپنیها نتوانستند و متاثر از این نقش مناسباتشان با ما را تنظیم کردند.
تا پیش از تشدید تحریمهای ایران ژاپنیها 90 درصد از نیاز خودرا به انرژی از منطقه خاورمیانه تامین میکردند که سهم ایران در این میان 15 درصد بود. اما همین میزان نیز با افزایش تحریمها به کمترین مقدار خود رسید؛ گفته میشود ژاپنیها علاوه بر موضوع همپیمانی با آمریکا از فشارهای کشورهایی نظیر عربستان نیز تاثیر پذیرفتهاند.
بازار نفت منطق خاص خود را دارد یعنی علاوه بر مسائل اقتصادی از موضوعات سیاسی نیز تاثیر میپذیرد. عوامل سیاسی نیز تنها فروش نفت ارزان در بازه زمانی کوتاهمدت نیست. کشورهایی نظیر ژاپن هم که اقتصاد شکوفایی دارند معمولاً سیاستها و افقهای بلندمدتی را برای خود در نظر میگیرند و از همان زاویه نیز مناسباتشان را با کشورهای مختلف تنظیم میکنند. بر همین اساس فکر نمیکنم موضوعات کماهمیت در تدوین برنامهها و چشماندازهای آتی ژاپنیها تاثیری داشته باشد.
حتی اعمال فشارهای کشوری مانند عربستان که در حال حاضر رابطه چندان مناسبی با ایران ندارد؟
حتی کشوری مانند عربستان. البته ممکن است در اثنای کار با قراردادهای مقطعی از خرید نفت ما صرفنظر کنند اما به هر حال سیستم بسیاری از پالایشگاههای ژاپن با نفت ایران تنظیم شدهاند و اینطور نیست که بتوانند به سرعت سیستم فعالیت و گردش کار خود را با نفت کشورهایی چون عربستان تنظیم کنند. این امری زمانبر است. مقامات ژاپنی نیز خود به خوبی میدانند که تغییر سیستم پالایشگاههایشان با نفت سعودی یا اماراتیها در کوتاهمدت بسیار هزینهبر است و امکان جایگزینی آن وجود ندارد. در طول سالیان گذشته نیز این اتفاق صورت نگرفت و ژاپنیها سهم ایران را در خرید از بازار نفت حفظ کردهاند و البته نفعشان نیز در این موضوع بوده است. فکر میکنم این مسیری باشد که در آینده نیز از سوی ژاپنیها ادامه پیدا کند.
به این موضوع اشاره کردید که آمریکاییها تمایل چندانی برای نزدیکی تهران و توکیو ندارند. دقیقاً پس از توافق ژنو و طرح پرداخت اقساط داراییهای ایران بود که جن ساکی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد قرار بر بهبود رابطه تهران و توکیو نیست و پرداخت اقساط داراییهای ایران از سوی ژاپن بخشی از توافقنامه ژنو است.
پس از توافق ژنو دولت آمریکا تلاش بسیار زیادی انجام داد تا فضای بینالمللی را که به نفع ایران تغییر پیدا کرده بود مجدداً کنترل کنند. شوق و علاقه بسیار زیادی برای ارتباط با ایران در تمامی کشورها به وجود آمد که آمریکاییها را به هراس انداخت تا به تمامی کشورهای جهان اعلام کنند که تحریمها همچنان پابرجاست و تنها بخشی از محدودیتهای ایران بر اساس آنچه در ژنو صورت گرفت، تعلیق شده است که به اعتقاد بنده به میزان بسیار زیادی ناموفق بود. اما به هر حال با همین توافق دنیا متوجه شد که وضعیت مذاکرات پرونده هستهای ایران و پروسه دستیابی به توافق رو به اتمام است و فضا و هجمهای که غربیها علیه این پرونده ایجاد کرده بودند نیز در حال شکسته شدن است. ازسرگیری مناسبات بانکهای ژاپنی با ایران نیز در همین فضا صورت گرفت. البته با توجه به محدودیتهای ناشی از تحریمها فعال شدن این بانکها نیز قطعاً در چارچوب توافق ژنو صورت گرفت. ژاپنیها در کانالهای بانکی که بر اساس توافق ژنو باز شده بود حضور یافتند و بیش از کشورهای دیگر کانالهای بانکی مورد نیاز ما را تامین کردند؛ ما این همکاری را ارزشمند میدانیم.
آقای ماجدی معاون پیشین امور بینالملل وزارت نفت نیز در همان زمان خبری داده بودند مبنی بر اینکه ژاپنیها برای سرمایهگذاری در صنایع بالادستی نفتی ایران اعلام آمادگی کردهاند.
ژاپنیها مانند بسیاری از کشورهای جهان اعلام آمادگی کردهاند و در حال مطالعه برای بررسی روند حضور خود در ایران پس از دستیابی به توافق نهایی هستند.
ممکن است پروسه دستیابی به توافق جامع هستهای یا روند اجرای آن مدتی به طول بینجامد. در آن صورت آینده مناسبات ایران و ژاپن را چگونه ارزیابی میکنید؛ ژاپنیها اخیراً خبر دادهاند که هیات بزرگ تجاری این کشور به ایران میآید.
من به آینده روابط دو کشور بسیار امیدوار هستم و معتقدم در صورت دستیابی به توافق یا لغو تحریمها روابط اقتصادی ایران و ژاپن با سرعت بیشتری به پیش میرود و این موضوع مناسبات سیاسی و اقتصادی را تواماً دربر میگیرد. در حال حاضر نمیتوان اظهارنظر دقیقی داشت حتی ممکن است در صورت عدم توافق، کشورهایی چون ژاپن با ما وارد رابطه شوند و مناسبات اقتصادی تهران و توکیو مجدداً به دوران رشد و شکوفایی خود بازگردد. ژاپنیها بسیار حسابشده تصمیمگیری میکنند و سیاستورزان زبردستی هستند.
دیدگاه تان را بنویسید